یکی‌ از داغ‌ترین مباحث روانشناسی‌، که سال‌هاست موضوع تحقیقات بوده و نتایج قابل توجهی‌ داشته، تغییر است. وقتی‌ از تغییر صحبت می‌‌کنیم، منظورمان نوع ماندگار و اساسی‌ آن است. حال این تغییر شامل ترک یک عادت یا رژیم غذایی باشد، خواه تغییر رفتار یا سبک زندگی‌ و جدایی‌ باشد. روانشناسان معتقدند که تغییرات پایدار و ماندگار، بزرگترین چالش‌های انسان هستند. اما چرا؟ در این مطلب  به 8 دلیل برای توجیه سختی‌های این چالش بزرگ اشاره می کنیم.

 

1. احساسات منفی‌

هرچند که مواردی مانند شرم، ترس، پشیمانی یا حس گناه، به خودی خود می‌‌توانند عاملی برای تمایل به تغییر باشند و باعث شوند فرد نسبت به شخصیت خود با تردید بنگرد، اما سوختی بسیار مضر در مسیر تغییر محسوب می‌‌شوند. تحقیقات گسترده در خصوص تغییر 129 رفتار اساسی‌، نشان داده است که برای پایداری و ماندگاری یک تغییر، افکار و انگیزه های مثبت سوخت‌های اصلی‌ و سازنده محسوب می‌‌شوند، بنابراین انگیزه‌های منفی‌ کارساز نخواهند بود.

 

2. یا همه یا هیچ

در بسیاری از آنها، این طرز تفکر که یا با یک بار تلاش کاملا موفق می‌‌شوم یا به کل از تلاش دست می‌‌کشم چون بی‌فایده است، عامل اصلی‌ عدم موفقیت در تغییر محسوب می شود. در تصمیمات بزرگ برای خلاصی از رفتار یا عادتی در زندگی‌، تلاش مکرر و مداوم، کلید اصلی‌ دستیابیست.

 

3. ر‌ه 100 ساله را یک شبه طی‌ کردن

یکی‌ از اساسی‌‌ترین مسائل در تغییرات پایدار و ماندگار، برداشتن قدم‌های کوچک ولی‌ محکم است. یک باره و تنها در یک روز یا یک هفته، نمی‌‌توان رفتار یا عادتی که سال ها جزوی از شخصیت ما بوده عوض یا ریشه کن‌ کرد؛ بنابراین تغییر تدریجی‌ است که دائمی می‌‌شود.

 

4. ملزومات را در نظر نمی‌‌گیریم

یک تعمیر کار ماشین نیز، نیاز به لوازم و ابزار کافی‌ دارد تا بتواند مشکل را به درستی‌ و ماندگار رفع کند. مثلا اگر می‌‌خواهیم رژیم غذایی خود را تغییر دهیم نیاز داریم که مناسب با وزن یا وضعیت جسمانی‌ خودمان مناسب‌ترین  را انتخاب کنیم. اگر می‌‌خواهیم سیگار را ترک کنیم باید ابتدا کامل مطالعه کنیم و بدانیم چه مراحلی در انتظار ماست. پس کسب اطلاعت و فراهم کردن ملزومات قبل از شروع روند تغییر بسیار مهم است.

 

5. با یک تیر چند نشان را هدف قرار دادن

بسیاری از افراد وقتی‌ تصمیم به تغییر می‌‌گیرند، فراموش می‌‌کنند که هدف آنها تنها یک مورد خاص بوده و نیاز به هدف قرار دادن دیگر خصیصه‌های شخصیتی نیست. تغییر بیش از حد یا عوض کردن خصیصه‌هایی‌ که مشکلی‌ نداشته اند، باعث به وجود آمدن یک خلا شخصیتی شده و مسیر را از هدف اصلی‌ منحرف می‌‌کند.

 

6. روند تغییر را دست کم می‌‌گیریم

در هر تصمیمی، می‌‌بایست دشواری‌های راه را نیز در نظر بگیریم. اینکه تصور کنیم تغییر بسیار ساده است و خود را برای پستی بلندی‌های راه آماده نکنیم، باعث می‌‌شود در میانه راه، خسته شویم یا دست از تلاش برداریم. هر تغییری در رفتار، شخصیت، عادات یا سبک زندگی‌، زمان‌بر، سخت و نیازمند آمادگیست.

 

7. شکست را نمی‌‌پذیریم و با آن کنار نمی‌‌آییم

بسیاری از افراد، وقتی‌ شکست می‌‌خورند، نه تنها دست از تلاش بر می‌‌دارند، بلکه به دلیل یاس و ناامیدی، بسیاری از عادات و رفتار‌های مثبت خود را نیز از دست می‌‌دهند. می‌‌شکنند و آسیب می‌‌بینند. شکست تنها پله‌ای در مسیر موفقیت است که نشان از وجود اشتباهی در نحوه عملکرد یا تصمیم گیری ماست.

 

8. متعهد نمی‌‌شویم

ثابت قدم بودن در تصمیم و متعهد ماندن به مسیر تغییر تا دستیابی به موفقیت، مهمترین موردی است که می‌‌بایست باشد و به دلیل کمبود آن، بیشتر تغییرات اساسی‌ ناکام می‌‌مانند.