ثریا عزیزپناه*: شب یلدا آیینی است که در تاریخ از میان تمام حوادث و وقایع گذشته و تا به امروز باقی مانده است، به گونهای که همچنان مورد توجه واقع میشود. در واقع شب یلدا یادآور یک سنت عالی است که همواره در ذهن ما تداعی میشود.
به گزارش به نقل از روزنامه آرمان ، هر ملت و قومی اسطورههایی دارد و شب یلدا نیز یکی از اسطورههای بزرگ مردمان ایران زمین است. انسانها با اسطورهها زندهاند. شب یلدا یک ویژگی بزرگ دارد و آن پیروزی روشنایی بر تاریکی است. این اسطوره آنچنان بزرگ است و معنا دارد که در طول تاریخ بعد از سیر حوادث برای همه نسلهای مختلف شبی فراموش نشدنی است. حتی اگر در شرایطی باشیم که از محدوده جغرافیایی ایران خارج شویم، باز هم آیین شب یلدا غیر قابل چشمپوشی است. مراسمی که در چنین شبی برگزار میشود، جزو خاطرات کودکی، جوانی و بزرگسالی است. هیچفردی تاکنون نتوانسته این آیین را کمرنگ کند. شب یلدا طولانیترین شب سال است و پس از آن روزها طولانیتر میشوند. بنابراین بزرگداشت چنین شبی قابل توجه است و از آن مهمتر اینکه خانواده و اعضای فامیل گرد هم جمع میشوند تا خاطرهای را رقم بزنند.
از سوی دیگر، هر چیزی که در سفره شب یلداست، نماد یک چیز است. نقل قول و داستان شنیدن نیز جزو بخشهای لذت بخش این آیین باستانی است. باید گفت که آیین شب یلدا یکی از مباحث بزرگ بعد از عید نوروز و چهارشنبه سوری است که البته اکنون از مراسم چهارشنبه سوری نور و گرما گرفته شده و به سروصدا تبدیل شده است، ولی شب یلدا هنوز زیبایی و لطافت خود را حفظ کرده است و یادآور سنتی دیرینه است. گرچه بخشهایی از آن کمرنگ شدهاند، اما اصل قصه باقی مانده است. به نظر من هر نسلی وظیفه پاسداشت این نماد ملی را به عهده دارد. همانطور که پیشتر گفتم آیین شب یلدا پیروزی روشنایی بر تاریکی است و این سنتی ریشه دار است. بنابراین حفاظت از چنین شب پرمعنایی عزم ملی را میطلبد که باید همگان به آن توجه داشته باشند.
ضرورت نگاه رسمی به بازنمایی آیینها
پدران و مادران ما مسئولیت پاسداشت آیین شب یلدا را بهتر انجام دادهاند، اما نسل جدید آنچنان که باید و شاید با جزئیات این آیین آشنایی ندارد. لزوم آشنا کردن کودکان با آیینهایی مثل شب یلدا یک وظیفه ملی است و این وظیفه ملی در درجه اول بر عهده دولت هاست، چون جایگاه چنین آیینهایی در میان مردم محفوظ است، اما اگر به صورت رسمی نادیده گرفته شود و از جانب رسانه و نهادهای رسمی مورد بی مهری قرار گیرد، خانواده خود به خود و به تنهایی نمیتواند این نقش بزرگ را بر عهده داشته باشد.
بنابراین باید نهادهای رسمی و غیررسمی با همکاری یکدیگر در زنده نگهداشتن این آیین کوشا باشند. برای مثال هندوانه و انار شب یلدا نماد زندگی، گرما و وصل شدن به روشنایی است، ولی بحث ما این است که توان خانوادهها در این حد نیست که به تنهایی معنای وجودی چنین اسطورههایی را در تاریخ ایران به کودکان منتقل کنند. آشنایی با چنین نمادهای ملی تلاش رسمیتر و جدیتری را میطلبد. کشورها و ملتهای دیگر برای آیینها و تاریخ کهنشان نمادسازی میکنند، چرا که نمادها موجب وفاق ملی میشوند و مردمان یک کشور را به یک مساله مشترک وصل میکنند. این در حالی است که اگر کم توجهی به آیینها از سمت نهادهای رسمی باشد، باعث کمرنگ شدن اسطورهها میشود و بار انتقال مفاهیم ملی به گردن خانواده میافتد و ممکن است آنها به درستی نتوانند این مفاهیم را به نسل بعد منتقل کنند. بنابراین حمایتهای دولتی در نشر اطلاعات پیرامون آیینهای باستانی کشور نقش قابل ملاحظهای ایفا میکند. از سوی دیگر، با فرهنگسازی میتوان در این مسیر قدم گذاشت و کودکان را با آیینهایی مثل شب یلدا آشنا کرد.
بی توجهی دولت به آیین ها
در نسلهای گذشته پدربزرگها و مادربزرگها منبع اصلی برای آشنایی کودکان با علت وجودی آیین شب یلدا بودند، اما در حال حاضر این آیینها توسط شبکههای اجتماعی و بخش مجازی منتقل میشوند. حال سوالاتی که اینجا پیش میآید این است آیا این فضای اطلاعرسانی قادر است چنین مفاهیمی را به کودکان انتقال دهد؟ آیا شبکههای اجتماعی قابل اتکا و اعتمادند که اسطورههای تاریخی را بازنمایی کنند؟ در واقع باید گفت کم کاری، بیتوجهی و بی مهری در این زمینه از طرف دولت موجب میشود نمادها شکل اصلی خود را از دست بدهند و دیگر هیچکدام خوشایند نباشند. برای مثال آیین زیبای چهارشنبه سوری معنا و مفهوم خود را از دست داده است، به گونهای که کودکان آشنایی با محتوای این آیین ندارند. از این رو اگر نمادهای ریشه دار آغشته به مسائل دیگری شوند، خطرناک میشوند. بنابراین حفاظت از آیینهای باستانی یک ضرورت است، به ویژه برای آشنایی کودکان و نوجوانان. نباید جای پرورش آیینهای ایرانی از اصل موضوع دور شویم، چرا که قطعا بیتوجهی به آیینهای باستانی هزینه بر است و ممکن است تبعات ناگواری را به همراه داشته باشد.
فصل مشترک آیین شب یلدا
آیین شب یلدا برای کشور ما با وجود تعدد قومیتها، ادیان و مذاهب فصل مشترکی است. وقتی آیینی به بزرگی شب یلدا داریم که موجب وفاق ملی میشود، نباید بگذاریم که سیل حوادث آن را در ذهن مردم به ویژه کودکان و نوجوانان کمرنگ کند. این در حالی است که اکنون به دلیل تعدد منابع دیگر، خانواده و بزرگان تنها منابع اطلاعرسانی به کودکان و نوجوانان نیستند. بر همین اساس باید منابع اطلاعرسانی قابل اعتمادی مانند فرهنگستان زبان فارسی این نمادها را حفظ کنند. امروزه مفاهیم نمادهای ملی به سادگی و با نقل قولهای مستقیم تنها از طریق بزرگان قابل انتقال نیست. باید از منابع جدید برای انتقال مفاهیم نمادهای ملی استفاده کرد که جذابیت داشته باشد تا بتوانیم علت وجودی آیینها را بازنمایی کنیم.
در واقع وظیفه انتقال مفاهیم اسطورهها و نمادها وظیفه سنگینی است که بخش بزرگی از آن به عهده دولت ها، فرهنگستانها و بزرگان است. آنها باید هزینه و وقت خود را صرف بازنمایی مفاهیم اسطورهها و نمادها کنند تا آیینهای باستانی به درستی به نسلهای آینده منتقل شود. در غیر این صورت هر لحظه باید منتظر اتفاق ناخوشایندی بود. آیینهایی چون شب یلدا نشاندهنده هویت کشور ما هستند و باید در حفظ آنها کوشا باشیم.
* فعال حقوق کودکان