به گزارش خبرآنلاین، اصلاحطلبان که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و حوادث بعد از آن، تا حدود زیادی عنان قدرت را از دست داده بودند، مدتی است که برای بازگشت به عرصه سیاسی، پیشنهاد مذاکره و گفتوگو را مطرح میکنند. آنان بi خوبی دریافتهاند که برای ادامه راه اصلاحات، نه قهر و دوری از انتخابات میتواند ثمربخش باشد و نه خواهند توانست از مسیر یکطرفهای که برایشان ساخته شده به سلامت عبور کنند.
آنان البته در حالی این روزها به فکر مذاکره افتادهاند که پیش از این نیز یکبار دیگر دست به چنین اقدامی زده و موفق هم شده بودند. اعتدالیون هر دو جناح سیاسی در سال 92 و درست در روزهایی که همه به خوبی میدانستند کشور نیازمند اتحاد هر دو جریان سیاسی برای گذار از مشکلات ناشی از سوء مدیریت هشت ساله گذشتگان است، مذاکرات خود را برای رسیدن به توافق بر سر یک کاندیدای مشخص آغاز کردند.
در آن روزها حجت السلام ناطقنوری سرشناسترین چهره اصولگرایی -که اولین پیشنهاد مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی برای ورود به عرصه انتخابات به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری یازدهم بود- خود پشت حسن روحانی ایستاد تا عامل مهمی برای پیروزی او در انتخابات شود. رای 51 درصدی ملت ایران به حسن روحانی مدیون تصمیمی است که بزرگان هر دو جناح سیاسی کشور برای حفظ منافع ملی گرفتند و در واقع میتوان گفت که این تصمیم از میز مذاکرات دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا سربرآورد.
با این حال، این مذاکره همچنان در دستور کار اصلاحطلبان قرار دارد و آنها از پی همین موضوع، در جستجوی اعتدالیونی از هر دو جناح هستند تا بتوانند یک بار دیگر و البته شاید این بار بطور مستمرتر و با دوامتر زیر یک چتر جمع شوند.
گام به جلوی اصلاحطلبان
کلید مذاکره و گفتوگو به منظور بازگشت به قدرت اصلاحطلبان را، مرتضی حاجی زد. او البته در پیشنهادی که ارائه کرد، از مذاکره با شورای نگهبان و سپاه پاسداران نیز صحبت کرد (اینجا) اما اصلی که این چهره اصلاحطلب به آن اشاره داشت، در بستری گستردهتر از سوی سایر هم مسلکهای او مطرح شد.
این بار اصلاحطلبان یک به یک به گزینههایی که میتوانستند از طریق آن مفری برای عبور از فضای ایجاد شده برای فعالیت خود ایجاد کنند، پرداختند. جدای از شورای نگهبان و سپاه پاسداران، آنان گزینههایی همچون رهبری، مراجع و علمای قم و بزرگان اصولگرا را هم به لیست خود افزودند تا گامهای محکمتری را برای رسیدن به اهداف خود بردارند (اینجا). اگرچه اصلاحطلبان بر سر گفتوگو با سپاه نتوانستند در جمع خود به نقطه نظر مشترکی برسند و در مورد گفتوگو با شورای نگهبان هم به دلیل عدم استقبال این نهاد به مانع برخوردند، اما در سایر موارد به خوبی توانستند اوضاع را به نفع خود پیش ببرند.
هرچند باز هم معدود افرادی هستند که در این میان ساز مخالف میزنند، اما بعید است که بتوانند نظر اکثریت را با خود همراه سازند. البته از میان این گزینهها، چه بسا مذاکره با اصولگرایان به خوبی اصلاحطلبان را به خواستههایشان برساند.
حامیان اصلاحطلب گفتوگو
در بین چهرههای شاخص اصلاحطلبان رسیدن به تعامل با اصولگرایان، امری مقبول است. آنان بدون اینکه ذرهای به این پیشنهادات خرده بگیرند، از آن استقبال کرده و آن را فرصت خوبی برای حل مناقشات میدانند.
احمد خرم، چهره سیاسی اصلاحطلب پیشنهاد مذاکره را نقطه عطف تعاملات دو جریان سیاسی دانست و گفت: اصولگرایان باید کلاهشان را قاضی کنند و بدانند که بدون اصلاحطلبان آینده کشور، آینده توسعهای و حرکت شتابان به سمت توسعه نیست. این گام خیلی وقت است که برداشته شده است و اصلاح طلبان به دنبال این هستند که مناقشاتی که بین جناحهای سیاسی وجود دارد را با مذاکره و گفت و گو حل کنند. (اینجا)
حسین انصاری راد دیگر فعال سیاسی از طیف اصلاحات هم معتقد است: گفت و گو بین دو جریان سیاسی اصلاحات و اصولگرایان نیز اقدام صحیح و درستی است؛ چرا که اختلافات، نزاع ها، برخوردهای تند و تنشهای سیاسی را میان آنها کاهش می دهد و افراد را متوجه نقاطی که از آنها غفلت دارند، میکند. البته اصولگرایان در چند دوره انتخابات گذشته شکست خوردهاند و خودشان متوجه نگاه افکار عمومی هستند. این عارضه میطلبد که آنان به آسیب زدایی درون اردگاهی بپردازند. (اینجا)
محمد هاشمی رفسنجانی نیز که پیش از این خود پیشنهاد دهنده مذاکره اصلاحطلبان با رهبری انقلاب برای برون رفت از تنگناهای موجود بود، عنوان کرد: کشور ما در شرایط حساس و مهمی به سر میبرد و این حساسیت با شرایط منطقهای تشدید میشود. این شرایط ایجاب می کند ما در داخل از حداکثر وحدت و انسجام برخوردار باشیم. به هر حال وحدت نیروها یک عامل بازدارنده برای دشمن است بنابراین گفت و گو و تعامل در بین نیروهای خودی در داخل کشور می تواند به یک انسجام بینجامد و وجود آن ضروری است.(اینجا)
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز با استقبال از این پیشنهاد عنوان کرد: باور ما در جریان اصلاحات این است که اگر بتوانیم اصولگرایان معتدل و غیر تندرو را طرف گفت و گو قرار دهیم که خوشبختانه از آن اردوگاه هم پیام های مثبتی دریافت می کنیم و این می تواند آغازی باشد برای رفع سو تفاهم هایی که در گذشته رخ داده است. مروز ضرورت این گفت و گو های احساس می شود و اگر طرف مقابل نیز به این باور رسیده است باید بدون هیچ قید و شرطی وارد مذاکره شود و قطعا این طرف هم آمادگی دارد. (اینجا)
احمد مازنی نماینده اصلاحطلب مجلس هم با استقبال از این موضوع، کمر همت به انجام مذاکره بست. او با بیان اینکه همین که درباره گفتوگو در فضای سیاسی کشور صحبت میشود را به فال نیک میگیرم، به صحبتهای چهره مطرح اصولگرایان و حمایت که از مذاکره با اصلاحطلبان داشت، اشاره کرد و گفت در اولین فرصت به دیدار محمدرضا باهنر میروم و انشاالله باهم صحبت خواهیم کرد تا زمینه گفتوگو را فراهم کنیم. (اینجا)
چراغ سبز اصولگرایان به خواسته اصلاحطلبان
آنچه که مازنی به آن اشاره کرد، واکنش به اظهارات محمدرضا باهنر در آخرین نشست خبری خود بود؛ آنجا که او با استقبال از خواسته اصلاحطلبان خیلی زودتر از سایر اصولگرایان وارد گود شد. مرد لابیگر اصولگرایان در واقع نشان داد که این جریان آنچنان هم بیمیل به برافراشتن پرچم سفید از اردوگاه خود نیست. او اعلام کرد: معتقدم اگر چند تن از روسای فتنه گر را کنار بگذاریم اکنون زمان این است که جریانات سیاسی بنشینند و با یکدیگر حرف بزنند چرا که در بسیاری از جهات نظرمان شبیه هم است. البته اختلاف نظر هم داریم اما به هر حال اگر مذاکره در سطح بالا بین اصولگرایان و اصلاحطلبان آغاز شود میتواند مفید باشد. (اینجا)
پس از سخنان وی بود که تقریبا فضای سیاسی کشور به سمتی رفت که سایر اصولگرایان هم یک به یک به این موضوع پرداخته و از مواضع و یا احتمالا پیش شرطهای خود برای تحقق این امر بگویند. علی مطهری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، گفت: گفت و گو همیشه خوب و مفید است، من همواره بر این موضوع تاکید کرده ام که معتدلهای هر دو گروه میتوانند با هم همکاری و تعامل داشته باشند و مقدمه این کار هم گفت و گو است.(اینجا)
محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت مبارز با دفاع از این ایده گفت: اختلاف اصولگرایی و اصلاح طلبی، اختلاف سطحی است نه بنیادین. سران دو جریان سیاسی میتوانند با هم چند جلسه بگذارند گفتگو و نقد کنند تا با همفکری و همراهی به نگاه مشترکی برای رسیدگی به مسائل و مشکلات کشور برسند. (اینجا)
در جریان اصولگرایی اما، مردانی از جبهه پایداری هم هستند که اگرچه به نظر میآمد با اصلاحطلبان به دلایل اختلافات موجود نتوانند پای میز مذاکره حاضر شوند اما، بخوبی در برابر این پیشنهاد واکنش نشان دادند.
حجت الاسلام نصرالله پژمانفر دبیر جبهه پایداری در این باره گفت: آن چیزی که ما در جامعه به آن نیاز داریم این است که بتوانیم ظرفیتها و تنوع تفکرات سیاسی در کشور را بالا ببریم اما امروز به این دلیل که نمیخواهیم کار در دست طرف مقابل باشد ظرفیت ها را از دست یکدیگر میقاپیم و گاهی هم آن را در جمع خودمان احتکار میکنیم که نتیجه آن خدمت به مردم نیست. (اینجا)
حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری، نماینده دیگر عضو جبهه پایداری نیز اگرچه چنین اتفاقی را بعید دانست اما نفس مذاکره را مطلوب خواند و گفت: چون نه اصلاحات و نه اصولگرایان رأس و لیدر ندارند لذا بعید میدانم که این گفت و گو اتفاق بیفتد، اگر چنین اتفاقی بیفتد خیلی خوب است و حتی خود بنده نیز آمادگی دارم. (اینجا)
یحیی آل اسحاق هم دیگر چهره اصولگرا است که معتقد است: منافع گروهی، حزبی و جناحی سر جای خود محترم اما وقتی این منافع در تعارض با منافع ملی قرار گیرد حتما منافع ملی اولویت دارد. اگر این اصل را قبول کنیم حتما تعامل و مذاکره جریان های سیاسی اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدال می توانند راهگشا باشد. (اینجا)
واعظ آشتیانی سخنگوی جبهه یاران انقلاب اما از آن دست اصولگرایانی است که برای انجام مذاکره شرط می گذارد. او عنوان کرد: اگر چنین افرادی بخواهند مطرح کننده گفتوگوی بین جریانهای سیاسی باشند اول باید خط کشی داشته و مشخص کنند که رابطهشان با طیف تندرو چگونه است و بعد وارد گفتمان بین جریانها شوند. بحث گفتوگوی جریانهای سیاسی را اکنون آقای باهنر مطرح کرد و در جریان اصلاحات هم آقای عارف چنین بحثی را داشت. هیچ کسی ایشان را جزو جریان فتنه نمیداند لذا از فتنه برائت جسته و در مصاحبه اخیرش هم شاهدیم که این بحث را محکوم کرد. بنابراین در این سطح افرادی که پیشنهادهای اینچنین دارند اثرگذار خواهند بود و بزرگترین دستاورد گفتوگوی جریانهای سیاسی میتواند گفتوگویی سازنده را به همراه داشته باشد. (اینجا)
مردان مذاکره چه کسانی هستند؟
با داغ شدن بحث گفت و گو میان دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب این سوال بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته که چه کسانی قرار است این گفت و گوها را پیش ببرند و یا اساسا کدامیک از اعضا آنقدر چهره موجهی هستند که بتوانند نقش یک مذاکرهکننده خوب را ایفا کنند؟ این مساله البته نه در میان جریان اصلاحات، به پاسخ رسیده و نه از سوی اصولگرایان چیزی در مورد آن به عنوان یک تصمیم جمعی مطرح شده است. اما دستیابی به این پاسخ آنقدرها هم سخت نیست.
علی مطهری از هر دو جریان سیاسی دو نفر را برای انجام این مذاکرات، واجد صلاحیت دانست. او از طیف اصولگرایان لاریجانی و ناطق نوری را از معتدلین خواند که میتوانند در این زمینه نقش آفرین باشند و از میان اصلاحطلبلان هم عنوان کرد که عارف می تواند تاثیر گذار باشد. به گفته وی، خاتمی نیز می تواند این نقش را به عهده بگیرد البته اگر به وی اجازه گفت و گو بدهند. (اینجا)
در همین راستا محمدجواد ابطحی از اعضای جبهه پایداری نیز گفت: مسئله مذاکره میان احزاب همیشه مد نظر امام راحل بود و امروز نیز مورد تاکید مقام معظم رهبری است. لذا می توان بر اساس اصول مشترکی که همه آن را قبول داریم چنین گفت و گوهایی را آغاز کرد. او در پاسخ به این سوال که چه کسانی قرار است این گفت و گوها را به پیش ببرند، گفت: به نظرم عقلای دو جریان باید امور را به دست بگیرند. برای مثال آقای عارف از طرف اصلاح طلبان میتواند یکی از گزینه هایی باشد که به نمایندگی از جناح چپ این گفت و گوها را به پیش ببرد. چراکه او یک اصلاح طلب معتقد به اصول نظام و رهبری است. (اینجا)
اگرچه هنوز تعیین مذاکرهکنندگان، در هر دو جریان سیاسی مورد بحث قرار نگرفته و تنها برخی از چهرهها گزینههایی را مطرح کردهاند اما به نظر میرسد که محمدرضا عارف از شانس بیشتری برای برعهده گرفتن این مسئولیت برخوردار باشد. اگرچه تاکنون از او به عنوان چهره لابیگر یاد نشده اما، او از معدود اصلاحطلبانی است که مورد وثوق بسیاری از چهرههای سیاسی اصولگرا بوده و حتی مورد تایید حاکمیت هم است. در سوی مقابل اما به نظر میرسد گزینههای چندی برای پیشبرد این امر وجود داشته باشد. علیاکبر ناطق نوری، علی لاریجانی و محمدرضا باهنر از اصولگرایانی هستند که میتوانند این مسئولیت را برعهده بگیرند که از قضا مورد تایید اکثریت اصلاحطلبان هم هستند.
مانعی بهنام تندروها
هر چند بسیاری از چهرههای سیاسی از هر دو جناح سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که راهی جز حل اختلافات موجود در پیش روی آنان وجود ندارد، اما باز هم تندروهایی هستند که به هیچ عنوان قائل به گفتوگو نیستند. این افراد که البته در هر دو جناح سیاسی حضور دارند شاید زورشان در جریان اصولگرا بیشتر بچربد. آنگونه که علی مطهری از این از افراد چنین روایت میکند: تندروهای اصولگرا نگاه بدی به اصلاح طلبان دارند و اصلاح طلبان را ضد انقلاب و ضد ولایت فَقیه میدانند و آنهایی که چنین دیدی دارند طبیعی است که نمی توانند گفت و گو کنند ولی ما بین اصولگراها افراد فهمیده و عاقل زیاد داریم.
هرچه باشد باز هم در میان اصولگرایان هستند کسانی که دست مذاکره کنندگان اصلاحطلب را رد خواهند کرد؛ آن هم به دلیل شروطی است که برای انجام مذاکره تعیین کرده و با مخالفت اصلاحطلبان روبهرو میشوند. آنگونه که مصباحی مقدم در واکنش به اینکه در گذشته اصولگرایان پیشنهاد اصلاحطلبان مبنی بر گفتوگوی ملی را رد کردند، می گوید: یک مانع بزرگ برای عدم استقبال از پیشنهاد اصلاحطلبان وجود دارد و آن، این است که اصلاحطلبان هنوز مواضع خود را نسبت به فتنه 88 اعلام نکرده و به نحوی آن مسیر را ادامه میدهند. (اینجا)
27215