خبرگزاری فارس: روزنامه آمریکایی در یادداشتی خواندنی به ماجرای اجبار نخستوزیر لبنان به خواندن استفا از مقامش در عربستان سعودی پرداخته است.
خلاصهای یادداشت مفصل نیویورک تایمز را در متون زیر بخوانید:
«سعد الحریری نخستوزیر لبنان ساعت 8:30 صبح به اداره سلطنتی سعودی فراخوانده شد؛ ساعتی که طبق استانداردهای پادشاهی (سعودی) خیلی زود بود.
آقای الحریری، متحد دیرینه سعودیها آن روز صبح لباس جین و تیشرت پوشید و فکر میکرد که قرار است با محمد بن سلمان ولیعهد در صحرا چادر بزند اما تلفنهای همراهش را از او گرفتند و مورد اهانت نیروهای امنیتی سعودی قرار گرفت.
پس از آن، نهایت بی احترامی و بی آبرویی به او وارد شد. به او متن از قبل نوشته شده درباره سخنرانی استعفایش داده و مجبور شد در شبکه تلویزیونی سعودی آن را بخواند.
به نظر میرسید دلیل واقعی احضار به ریاض پایتخت سعودی، استعفا دادن تحت فشار و علنا مقصر خواندن ایران بود انگار اینکه او یک کارمند(سعودی) بود و نه رهبر یک کشور مستقل.
قبل از اینکه او به شبکه تلویزیونی عربستان سعودی برود، حتی اجازه رفتن به خانهاش در ریاض هم به او داده نشد و مجبور شد از نیروهای امنیتی بخواهد برایش کت و شلوار بیاورند.
هر چند این سریال عجیب و غریب به نظر میآمد اما تنها یک بخش از داستان شاهزاده محمد، ولیعهد جوان و بلندپروازی است که مصمم به تغییر ساختار قدرت نه فقط در کشور خود بلکه در کل منطقه بود.
او در وطنش، صدها شاهزاده و بازرگان سعودی را زندانی کرده است و در خارج از کشورش، در یمن جنگ به راه انداخته و در حال مقابله با قطر است.
روزی که به آقای الحریری برای دادن گزارش به ریاض دستور داده شده بود، او فقط یک مهره سرباز در درگیری کلی شاهزاده ولیعهد برای مهار و کنترل اهداف و بلندپروازیهای منطقهای رقیب قدیمی کشورش، ایران بود.
شاهزاده محمد، پیشتر جنگ با شورشیان مورد حمایت ایران را در کشور همسایه یمن به راه انداخت و در باتلاق آن گیر افتاده است. او قطر را محاصره کرده بود و فقط باعث شد که این کشور خلیج (فارس) به ایران نزدیکتر شود.
داستان نخستوزیر لبنان، یک مثال تازه از عجله و بیپروایی رهبر جدید برای تغییر دادن آنچه عربستان سعودی برای سالها روی آن کار کرده است، بود اما این اقدام عواقب ناخواستهای را در محیط پیچیده کنوین منطقه ایجاد کرد. حالا آقای الحریری با محبوبیتی تازه بر سر کار است و حزبالله قویتر از قبل است.
دو مقام ارشد لبنانی و چند دیپلمات غربی گفتند که با توجه به بالا گرفتن خصومتها، مقامات لبنانی برای عملی نشدن آنچه که آنها طرح عربستان سعودی برای بی ثبات کردن اردوگاههای پناهندگان و مهاجران فلسطینی در لبنان میپنداشتند، تلاش کردند. همچنین نگرانیهایی در بیروت درباره این موضوع وجود داشت که عربستان سعودی یا متحدانش لبنانیاش درصدد ایجاد یک شبه نظامیان ضد حزبالله در اردوگاهها یا جاهای دیگر باشند.
چنین توطئههایی عملی نشد و یک مقام سعودی هم گفت که حتی چنین موضوعاتی مورد بررسی هم قرار نداشت.
برخی مقامات غربی و عربی میگویند هنوز نمیدانند سعودیها با چنین فتنه و دسیسهای (استعفای الحریری) امیدوار به دستیابی به چه چیزی بودند. چند تن از آنهااین موضوع را رد نکردند که شاید هدف (ریاض) تحریک به ایجاد آشوب داخلی یا حتی جنگ در لبنان بود.
به گفته برخی مقامات، آقای الحریری اواخر اکتبر از ریاض دیدن کرد و فکر میکرد سعودیها را به این فهم رسانده که او برای اجتناب از بن بست سیاسی در لبنان، نیاز به سازش با حزبالله دارد.
او پس از بازگشت به بیروت و به منظور تسکین دادن به سعودیها، از طریق واسطهها از حسن نصرالله رهبر حزبالله خواست که لحن سخنرانیهای تند خود علیه جنگ ویرانگر عربستان سعودی و شخص شاهزاده محمد را کم کند.
13 نوامبر بود که آقای الحریری با علی اکبر ولایتی مقام ارشد ایرانی در بیروت دیدار و همکاری ایران با لبنان را تحسین کرد. شاید این موضوع، آخرین ضربه به سعودیها بود.
یک مقام لبنانی گفت که با گذشت چند ساعت(از دیدار با ولایتی)، الحریری پیامی از پادشاه عربستان سعودی با این محتوا دریافت کرد: همین الان بیا (به عرستان سعودی). طبق گفته جانی منایر، تحلیلگر لبنانی، نخستوزیر دعوت شد که یک روز را در صحرا با شاهزاده بگذراند.
اما وقتی وارد ریاض شد، مقامات سعودی آقای الحریری را به خانهاش بردند و به او گفتند منتظر شاهزاده بماند. او از ساعت 6 عصر تا یک بامداد منتظر ماند ولی کسی نیامد.
صبح روز بعد، او برای دیدار با شاهزاده احضار شد. هیچ کاروان متعارف پادشاهی در کار نبود در نتیجه آقای الحریری خودروی شخصی خودش را استفاده کرد و به جای اینکه با شاهزاده دیدار کند، مورد بدرفتاری مقامات سعودی قرار گرفت.
مقامات لبنانی ساعتهای طولانی حد فاصل ورود او تا اعلام استعفایش در ریاض را "جعبه سیاه" توصیف کردهاند. آنها میگویند که مایل به فشار بر آقای الحریری به منظور شرح جزئیات نبودند. یکی از این مقامات گفته که وقتی این سوال مطرح شد، الحریری به پایین میز نگاه کرد و گفت که اوضاع بدتر از آن چیزی بوده که شما فکر میکردید.
عربستان سعودی نقاط فشار زیادی برای استفاده علیه آقای الحریری داشت. میتوانست تهدید به اخراج 250 هزار یا بیشتر از کارگران لبنانی از عربستان سعودی کند و به اقتصاد لبنان آسیب بزند و از آنجایی که خود او دو تابعیتی شهروند سعودی هم هست و تعاملات تجاری گستردهای در این کشور داشته است، میتوانستند خود او را هم مستقیما تهدید کنند. یک دیپلمات عربی گفت که آقای الحریری (توسط سعودیها) به اتهامهای فساد هم تهدید شد.
به گفته یک مقام، نخستوزیر لبنان سخنرانی استعفایش را ساعت 14:30 از اتاقی مجاور با دفتر شاهزاده (محمد بن سلمان) خواند. چند ساعت بعد، مقامات سعودی دستگیریهایشان در موضوع مقابله با فساد را شروع کردند و دو تن از شرکای سابق الحریری را بازداشت کردند.
به گفته دیپلماتهای غربی و مقامات لبنانی، سعودیها انتظار داشتند که در لبنان با استعفای نخستوزیر، حمایت فراگیر مردمی از مخالفان حزبالله ایجاد شود اما در عوض، لبنان با تردید و شک فراگیر واکنش نشان داد. هیچ کسی به خیابانها نیامد و میشل عون رئیسجمهور لبنان که متحد حزبالله است، استعفای آقای الحریری را نپذیرفت و پذیرش آن را منوط به تحویل این استعفا توسط شخص او کرد.
الحریری پس از ساعتها ناپدید شدن، او اولین تماس تلفنی اش را با آقای عون انجام داد و رئیسجمهور متوجه شد که نخستوزیر آزادانه قادر به صحبت نبود. به دنبال این موضوع بود که مقامات لبنانی شروع به طرح این معما در میان دیپلماتهای غربی کردند: ما دلیلی داریم مبنی بر اینکه نخستوزیر ما بازداشت شده است.
به گفته مقامات، آقای الحریری به تدریج در یک مهمانخانه متعلق به خودش، تحت نظر نیروهای گارد سعودی قرار گرفت و از دیدار با همسر و فرزندانش ممانعت شد. طی چند روز آینده، آنجا چندین تن از سفرای غربی با او ملاقات کردند. در ملاقاتهایشان، دو گارد سعودی در اتاق حضور داشتند و وقتی دیپلماتها پرسیدند امکان خروج نیروهای گارد وجود دارد یا نه، آقای الحریری جواب منفی داد.
ژنرال عباس ابراهیم رئیس اطلاعات داخلی لبنان به سفرای(خارجی) که باور نمیکردند به این نحو بشود رهبر کشوری توسط مقامات خارجی به استعفا کشیده شود، اینطور گفت که "ساده است. من میتوانم دو سرباز بیاورم و شما را به تلویزیون ببرم تا شما بگویید از کشورتان متنفرید".
یک مقام ارشد لبنانی گفت که یک متحد لبنانی سعودیها از گروههای جهادگرا در یکی از اردوگاههای فلسطینی خواسته بود که یک گروه شبه نظامی "مقاومت سُنی" برای مقابله با حزبالله تشکیل دهند.
یک دیپلماسی فشرده توسط فرانسه، آمریکا، مصر و برخی دیگر از کشورها ایجاد شد و نتیجه آن توافق برای دادن اجازه بازگشت به لبنان و خروج آقای الحریری از عربستان سعودی بود.
به گفته مقامات لبنانی، دیپلماتهای عربی و غربی، شاهزاده محمد بن سلمان او را با یک ماموریت به خانه برگرداند: فشار بر حزبالله برای خروج جنگجویانش از یمن.
به گفته دیپلماتهای غربی و عربی، این درخواست محمد بن سلمان نشان داد که شاهزاده در موضوع یمن اطلاعات درستی نداشت؛ یمنی که گهگاه آن را "ویتنام ریاض" خواندند.
به گفته یک دیپلمات غربی، حزبالله در یمن فقط 50 جنگجو داشت و در آن ایران با آموزش و کمک رسانی به حوثیها، نقش بسیار بزرگتری ایفا میکرد.
ریاض البته از این آشوب، چیزی را به دست آورد. مقامات لبنانی در حال تلاش برای یک توافق با حزبالله هستند که در آن شاید شامل کاستن از ادبیات و لفاظی ضد عربستان سعودی حزبالله و بستن ایستگاه تلویزیونی حامی الحوثی در بیروت باشد.
هنوز مشخص نیست که آیا آقای الحریری میتواند به ریاض به اندازه کافی ریاض را تسکین دهد. اخیرا انتقادها از شاهزاده محمد در سخنرانیهای آقای نصرالله حذف شده است و خواستار مذاکرات صلح در یمن شده که این اقدامی مهم است».