مقدمه
یکی ازمهم ترین فضایل انسانی که زاییده ی توحید افعالی است، مقام توکل می باشد. آیات و روایات، بزرگی این مقام را برای ما به خوبی روشن می کند. بحث از توکل از چند نظر حائز اهمیت است؛ اول اینکه حقیقت توکل را بشناسیم وفرق آن را با اعتماد به دیگران تشخیص دهیم. دوم، مقام متوکلین در قرآن وروایات را بشناسیم. سوم، معلوم شود چرا باید توکل داشته باشیم؟ چهارم، آثار مترتب بر این مقام را، با عنایت به آیات قرآن و کلمات اهل بیت (ع) بشناسیم.
با توجه به اینکه پرداختن به تمامی این موارد دریک مقاله میسر نیست، از این رو دراین نوشتار سعی شده است به مناسبت شهادت امام محمد تقی (ع) (سی ام ذی قعده) پس از شرح وتعریف توکل، آثار آن و عاقبت اعتماد به غیر خدا از منظر قرآن وامام جواد(ع) مورد بررسی قرار گیرد.
معنای توکل
صاحب «منازل السائرین» می فرماید: « توکل؛ واگذارنمودن تمام امور است به صاحب آن واعتماد نمودن بر وکالت او. و بعضی گفته اند : «التوکل علی الله انقطاع العبد فی جمیع ما یامله من المخلوقین؛ توکل بر خدا، بریدن بنده است تمام آرزوهای خود را از مخلوقات .»(1)
به بیانی دیگر : توکل، اعتماد واطمینان قلبی انسان به خداوند در تمام امور خویش و بیزاری از هر قدرتی غیر از اوست، ونتیجه کارها را به او واگذار
کردن است. تحقق این حالت در انسان، متوقف بر تحقق چند حالت است؛ 1-ایمان به اینکه خداوند بر سختی ها، مصائب ودشواری های بنده آگاه است وبه تمام آنها علم دارد. 2.ایمان به اینکه خداوند در برآوردن حاجات بنده، قادر بوده ومحتاج به غیر خود نیست. 3.ایمان به اینکه هیچ قدرت وقوتی غیر ازقدرت خداوند، درکار عالم و آدم اثر گذار نیست وهمه علل و اسباب، مقهور قدرت الهی اند وتحت اراده ی او عمل می کنند، که خود در واقع مرتبه ای از مراتب توحید است. 4.اعتقاد به اینکه خداوند هر وقت خود صلاح بداند، دررفع مشکل و برآوردن حاجات بنده اراده خواهد فرمود:
پس اساس و ریشه توکل، «توحید» است وجز با حصول آن شکل نمی گیرد.
با احتساب این امور، هر گاه انسان توکل و مؤمن قصد انجام کاری را نمود واسباب وابزار عادی آن را نیز فراهم کرد، می داند که تنها سبب مستقل درتدبیر امور، خداوند است وهیچ گونه اصالت واستقلالی برای خود و اسباب وعللی که به کار می گیرد، قائل نیست؛ پس برخداوند توکل می کند. بنابراین توکل دراین مقام، عبارت است از: نفی انتساب امور به انسان یا اسباب وعلل طبیعی، وارجاع اصالت واستقلال به خداوند.(2)
آثار توکل در قرآن
چون توکل از منازل رفیع ومقامات سالکان ومؤمنان است، خداوند در قرآن کریم نیز به آن توجه خاصی مبذول داشته وبرای مؤمنان متوکل ویژگی هایی برشمرده است که برخی از این خصوصیات تنها مخصوص به این گروه است؛ که به سه اثر توکل از دیدگاه قرآن اشاره می شود:
الف. خداوند، متوکل را دوست داشته وبه او عشق می ورزد وبه عبارت دیگر، متوکل محبوب خداست:(ان الله یحب المتوکلین)(3) واین مهم ترین اثر معنوی مترتب بر توکل است.
ب. بر طبق نص قرآن، شیطان بر کسانی که بر خدا توکل کرده وبه اوایمان دارند، هیچ تسلطی نداشته ودرآنها راهی برای نفوذ ندارد؛ زیرا متوکل به لحاظ آنکه درهر کاری به حقتعالی امید دارد، پس درهمه حال به یاد خداست ونیز شیطان بر کسی که دائم الذکراست، راه نفوذی ندارد: (انه لیس له سلطان علی الذین امنوا وعلی ربهم یتوکلون)(4) «و (شیطان) برکسانی که ایمان آوردند و برخدا توکل نمودند، هیچ سلطه ای ندارد.»
این نتیجه، مهم ترین اثر معنوی حاصل از توکل خالصانه به درگاه حق است.
ج. طبق فرمایش حضرت حق در قرآن، (والبته درگفتار خداوند هیچ کذب ودروغ وخلف وعده ای نیست) هر کس درهر کاری برخدا توکل کند وامور خود را به او واگذارد، خداوند او را کفایت می فرماید؛ یعنی هر مهمی را برای او سهل و آسان نموده ومشکلاتش را حل می کند: (ومن یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره) (5) «هرکس برخدا توکل کند، خداوند او را کافی است . به درستی که خدا، رساننده وبرآوردنده امرش است.» این اثر، مهم ترین اثر مادی ومعنوی مترتب بر توکل است.
مقام توکل حضرت ابراهیم(ع)
معمولاً سلطه گران زورگو برای تحریک توده های ناآگاه، از نقطه های ضعف روانی آنان استفاده می کنند؛ همان گونه که درماجرای حضرت ابراهیم(ع) شعارهایی دادند که به اصطلاح به رگ
غیرت مردم برخورد. گفتند: «اینها خدایان شما هستند، مقدساتتان به خطر افتاده وسنت نیاکانتان زیر پا گذاشته شده است؛ پس غیرت وحمیت شما کجاست؟ چرا این قدر ضعیف وزبون هستید؟ چرا خدایانتان را یاری نمی دهید؟ ابراهیم رابسوزانید وخدایانتان را یاری بدهید، اگر کاری از شما ساخته است وتوانی در تن وقدرتی درجان دارید.»
ومردم را بر ضد ابراهیم شوراندند، آن چنان که به جای چند بار هیزم که برای سوزاندن چندین نفر کافی است، هزاران بار روی هم ریختند وکوهی از هیزم، وبه دنبال آن دریایی از آتش به وجود آوردند، تا با این عمل، هم انتقام خود را بهتر گرفته باشند وهم ابهت وعظمت پنداری بت ها که سخت با برنامه های ابراهیم (ع) آسیب دیده بود تا حدی تأمین شود. هنگامی که از جوانب مختلف درهیزم ها آتش افکندند، شعله اش به اندازه ای عظیم بود که پرندگان قادر نبودند از آن منطقه بگذرند. بدیهی است به چنین آتش گسترده ای نمی توان نزدیک شد، تا چه رسد به اینکه بخواهند ابراهیم (ع) را در آن بیفکنند؛ ناچار از «منجنیق » استفاده کردند. ابراهیم(ع) را بر آن نهاده وبا یک حرکت سریع، به درون آتش پرتاب نمودند.
در روایاتی که از طرق شیعه واهل سنت نقل شده است، می خوانیم: « هنگامی که ابراهیم (ع) را بالای منجنیق گذاشتند ومی خواستند در آتش بیفکنند، آسمان و زمین و فرشتگان فریاد کشیدند، واز پیشگاه خداوند تقاضا کردند که این قهرمان توحید ورهبر آزاد مردان را حفظ کند.»
ونیز نقل کرده اند: جبرئیل به ملاقات ابراهیم(ع) آمد وبه او گفت: «الک حاجه؛آیا نازی داری؟ [تا به تو کمک کنم]؟ » ابراهیم (ع) درعبارتی کوتاه : «اما الیک فلا؛ اما به تو، نه (به آن کسی که نیازدارم که از همگان بی نیاز وبر همه مشفق است).» دراین هنگام جبرئیل به او پیشنهاد کرد وگفت: «فاسئل ربک؛ پس نیازت را از خدا بخواه.» واو در پاسخ گفت: «حسبی من سؤالی علمه بحالی:؛ همین اندازه که او از حال من آگاه می باشد، کافی است.»(6)
آن حضرت چون برخدا چنین توکل نمود وکار خود را کاملاً به او واگذاشت. خداوند نیز کفایت امر او را نموده وبه آتش دستور داد که : «بر ابراهیم (ع) سرد وسلامت باش.»(7)
آثار توکل درکلام امام جواد (ع)
امام جواد (ع) درکلامی گهربار فرمود:
«من وثق بالله اراه السرور، ومن توکل علی الله کافه الامور والثقه بالله حصن لا یتحصن فیه الا المؤمن، و التوکل علی الله نجاه من کل سوء وحرز
من کل عدو؛(8) هر کس به خداوند اعتماد کند، خدا شادمانی را به او بنمایاند. وهرکس به خدا توکل کند، خدا امورش را کفایت می کند. اعتماد به خدا، دژی است که تنها مؤمن درآن محافظت می شود وتوکل به خدا، نجات یافتن ازهر بدی ودرامان ماندن از هردشمنی می باشد.»
1.کفایت امور
یکی از آثاری که امام جواد(ع) نام می برد، این است که : هر کسی که بر خدا توکل کند، خداوند امور او را کفایت می کند. این کلام، برگرفته از آیه 3 سوره طلاق است که خداوند در آن می فرماید:
(ومن یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدراً)؛ «وهر که بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد؛ که خدا امرش را نافذ وروان می سازد وبر هر چیز، قدر واندازه ای مقرر داشته است.» ودلیل آن، این است که فرد امورش را به خدا واگذاشته و او را وکیل خود قرار داده است و وکیل، کار موکل خود را به سامان می رساند.
حقیقت توکل این است که انسان تلاشگر، کار خود را به خدا واگذارد وحل مشکلات خویش را از او بخواهد؛ خدایی که از تمام نیازهای او آگاه و نسبت به او، رحیم و مهربان است، وقدرت حل هر مشکلی رادارد. کسی که دارای روح توکل است، هرگز یأس ونومیدی را به خود راه نمی دهد، در برابر مشکلات احساس ضعف وزبونی نمی کند، در برابر حوادث سخت، مقاوم است، وهمین فرهنگ وعقیده چنان به او قدرت روانی می دهد که می تواند برمشکلات پیروز شود. واز سوی دیگر، امدادهای غیبی که به متوکلان نوید داده شده، به یاری اومی آید، واو را از شکست وناتوانی رهایی می بخشد.
2. پناهگاه محکم برای مؤمن
امام جواد(ع) درمورد بعد، می فرماید: توکل واعتماد به خداوند، حصن محکمی است که جز مؤمن به آن پناهنده نمی شود. این مطلب، ناظر به آیات مختلفی از قرآن کریم است که می فرماید: (وعلی الله فلیتوکل المؤمنون)؛(9) «پس مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند.» همچنین می فرماید: (انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون)؛(10) «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دل هاشان ترسان می گردد، وهنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود،
ایمانشان افزون می گردد وتنها بر پروردگارشان توکل دارند» خداوند در آیه 65 سوره اسراء خطاب به ابلیس می فرماید: (ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلاً)؛ «محققاً برای تو نسبت به بندگانم سلطه ای نیست. واین که پروردگار تو وکیل [آنان] باشد، برایشان کافی است.»
عدم سلطه شیطان بر بندگان حقیقی خدا به وسیله ایمان، تقوا وعمل صالح است که در پناهگاه الهی هستند وشیطان قدرت نزدیک شدن به آنها را ندارد؛ لذا بنده دائماً باید از شر شیطان وشیطان صفتان به خدا پناه ببرد و این به مجرد گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نیست؛ بلکه باید رو به خدا برد وخود را در حصن حصین الله داخل کند؛ مثل کسی نباشد که سگ گیرنده در قفای او باشد وبگوید: پناه بردم به قلعه کدخدا؛ بلکه باید در قلعه داخل شود تا محفوظ بماند.
«کسی که توکل داشته باشد و امور خود را به خدا واگذارد، البته خداوند او را پناه می دهد واز شرور شیاطین انسی وجنی، مصون ومحفوظ می دارد؛ بلکه او را کافی است .»(11)
3.امان ازهربدی
مورد دیگر در سخن امام جواد(ع) آن است که توکل، نجات از هر بدی و پناهگاهی از هر دشمن است. این هم معلوم است؛ کسی که امور خود را به خدا می سپرد، خداوند او را از شر هر بدی ودشمنی حفظ می کند؛ زیرا در توکل، انسان برخدا اعتماد واطمینان می کند؛ بنابراین خداوند نیز اعتماد او را این گونه پاسخ می گوید. همان طور که دراثر قبلی ذکر شده، توکل همانند حصن حصینی است که متعلق به حقتعالی است وتنها کسانی وارد این دژ
امن الهی می شوند که از متوکلین باشند؛ پس هر که با توکل وتوسل، دراین پناهگاه الهی داخل شود، از هر گزند، بدی وشرارتی محفوظ است؛ بلکه خداوند او را در هر امری کفایت می کند.
پی نوشت ها :
1-چهل حدیث، امام خمینی، ص 214، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام، 1378ش.
2- ر. ک : المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج11، ص216و217، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش.
3- آل عمران /159.
4- نحل/99.
5- طلاق/3.
6- تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی، ج13، ص444و445، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش.
7-انبیاء/69.
8- الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ج2، ص1051، دارالحدیث، 1422ق.
9-آل عمران /160.
10-انفال/2.
11-تفسیر اطیب البیان، سید عبدالحسین طیب، ج8،ص280، انتشارات اسلام،1378ش.
منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.
ادامه دارد ....
ae