ماهان شبکه ایرانیان

روایتی از زندگی شهید عیسی حیدری

عیسی بعد از شرکت در چندین عملیات مهم، سرانجام در عملیات «کربلای ۵» ، در گردان ۴۱۰ غواص ، با بدنی مملو از تیر و ترکش به برادر شهیدش موسی پیوست.

روایتی از زندگی شهید عیسی حیدری

به گزارش ایسنا، «عیسی حیدری» از جمله رزمندگان گردان 410 غواصی لشکر41 ثارالله است. او یکم خرداد ماه سال 1343 در روستای «بیدزنوئیه »، پنج کیلومتری شمال شهر رابر (از توابع شهرستان بافت)  متولد شد. عیسی در خانواده‌ای که از خصوصیات عشایر برخوردار بوند رشد کرد. شهریار و صغرا نام والدین او بود. فرزند آن‌ها در ابتدا برای فراگیری قرآن کریم به مکتب خانه‌های مرسوم آن زمان و قرآن را فراگرفت. سپس دوره‌های ابتدایی و راهنمایی را در روستای مجاور به پایان رساند.

تحصیلات عیسی حیدری در دوره راهنمایی، با اوج گیری مبارزات مردمی علیه حکومت سرسپرده  پهلوی مصادف بود. پس از آن که جهت ادامه  تحصیل در مقطع دبیرستان ، به شهر رابر آمد، زمینه تشدید فعالیت‌های انقلابی برایش مهیا شد. برای همین علاوه بر هدایت و روشنگری جامعه دانش‌آموزی،در شب‌های بسیار سرد زمستان 57 اقدام به پخش اطلاعیه‌های حضرت امام (ره) در سطح شهر رابر و مناطق کوهستانی اطراف می‌کرد.


فعالیت‌های انقلابی عیسی در دبیرستان و سطح شهر رابر، باعث شد تا مورد غضب و بی‌مهری ِ برخی از معلمین وابسته و خوانین قرار بگیرد. ولی علیرغم سختی‌ها و رنج‌هایی که از این ناحیه متحمل شد، به مبـارزات انقلابی خود ادامـه داد و با پیروزی شکوهـمند انقلاب اسـلامی، عضـو فعال انـجمن اسـلامی دانـش‌آموزان شد.


زمانی که تجاوز ارتش بعث عراق به خاک میهن اسلامی آغاز شد عیسی در سال سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود. نظر به فعالیت‌ها و مطالعات انقلابی، واژه‌های استکبارستیزی ، جهاد و دفاع ، برای فکر بلند عیسی نا آشنا نبود. برای همین درس و مشق را رها کرد و مشتاقانه به جبهه‌های جنگ شتافت. به دلیل ذکاوت، شجاعت و تدبیری که فرماندهان لشکر 41 ثارالله در او مشاهده کردند، فرماندهی گروهان غواص گردان 412 لشکر به او محول کردند. شهامت،رشادت و تدابیر نظامی این عزیز،به ویژه در عملیات‌های کربلای 4 و 5 زبانزد فرماندهان و رزمندگان لشکر ثارالله است.

شهید عیسی حیدری نخستین نفر در تصویر


عیسی بعد از سال‌ها مجاهدتِ خالصانه و شرکت در چندین عملیات مهمّ دفاع مقدس ، سرانجام در عملیات «کربلای 5»،در گردان 410 غواص،با بدنی مملو از تیر و ترکش به برادر شهیدش موسی پیوست .

این غواص شهید در بخشی از وصیتنامه خود نوشته است:«خدایا تو را گواه می‌گیرم از موقعی که از خانه حرکت کرده‌ام و تا به امروز فقط برای کسب رضای معبود بوده است و هیچ انگیزه  دیگری نبوده و من این مسائل را از سرور شهیدان اباعبدالله (ع) آموختـه‌ام. لحظـه‌ای که احساس کرد که اسلام در خطر است، از همه چیز خود گذشت. زن و فرزند و خواهر و برادر و دوست،همه را آماده و مهیا برای جانبازی در مقابل معبود کرد و حاضر به اسارت اهل بیت و شهادت فرزند خردسال و قطعه قطعه شدن بدن‌های پاک عزیزانش شد. یعنی این که بهترین نشانه خداپرستی این است که آن چه را از همه بهتر دوست دارید در راه خدا بدهید و من امروز این احساس را کرده‌ام،این نهضت ما از همه طرف مورد تهاجم بیگانگان  است ، دفاع امری واجب است.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان