کلیهها دو جسم لوبیایی شکل هستند که در خلف پریتونئوم و در مجاورت جدار خلفی شکم قرار گرفتهاند و توسط ستون مهره از هم فاصله دارند، ولی در موارد استثنایی (یک در 200) ممکن است توسط یکی از قطبها به هم بچسبند و کلیهی نعل اسبی تشکیل دهند و نیز به طور استثنایی امکان دارد که دو کلیه در یک طرف ستون مهرهها قرار داشته باشند و به هم بچسبند.
تعداد کلیهها ممکن است به طور استثنایی گاهی به 3 یا 4 عدد نیز برسد. هر کلیه به طور متوسط 11 سانتی متر طول، 6 سانتی متر عرض و 3 سانتی متر ضخامت دارد. در هریک از دو کلیه دو میلیون و نیم صافی وجود دارد که مانند یک صافی معمولی هر چیز را تصفیه میکنند. تمام خون بدن از این صافیها میگذرد و محال است قطرهی خونی در بدن وجود داشته باشد که از این صافی ها عبور نکند. علاوه بر این صافیها یا غربال های خیلی ظریف، در کلیهها حدود 3 کیلومتر لوله وجود دارد و این مجاری محل عبور خون هستند. نه فقط مواد مایع خون از صافیها و لوله ها عبور میکنند بلکه مواد جامد هم به صورت محلول از این مجاری و لولهها عبور میکنند.
این دو عضو کوچک (کلیهها) که از نظر بسیاری یکی از اعضای با اهمیت بدن میباشند، طوری در انجام وظیفهی حیاتی از نظر دوَران خون مؤثر هستند که هرگاه کلیهها نباشند انسان قادر به ادامهی حیات نیست.
همان گونه که صافیها و الکها اشیاء ظریف را از اشیاء ضخیم و نخالهها جدا میکنند، کلیهها خطرناکترین زهرهای خون یعنی اوره را از خون جدا میکنند.
در اینجا لازم به ذکر است که مصرف آب فراوان، انار، انجیر و تمشک نیز باعث کم کردن اوره خواهند شد. خون وقتی وارد کلیهها میشود با اوره مخلوط است، ولی وقتی از کلیه خارج شد، صافیها اورهی خون را از آن گرفتهاند و همین اوره است که به شکل ادرار از بدن دفع میشود. اوره مانند یک زهر و تلخ و شور است که ترکیب شده از آب، نمک، آمونیاک و سایر سمومات بدن.
این دو کلیه که وزن هر دوی آنها از یک چهارم کیلو یعنی 250 گرم اضافهتر نیست. در هر 24 ساعت 50 گالن یعنی 200 لیتر خون را از خود عبور میدهند، به علاوه 2/5 کیلوگرم اشیاء سنگین و جامد از این دو عضو عبور میکنند. میزان خونی که در شبانه روز به وسیلهی کلیهها و در واقع صافیهای آنها تصفیه میشوند مساوی هستند با تقریباً 26 تا 27 برابر خون بدن، زیرا به تحقیق در هر 7 دقیقه مجموع خون بدن ما از کلیهها عبور میکنند و در آنجا صاف میشوند، اما دو میلیون و نیم صافی که در کلیهها هست از آغاز تا آخر عمر بدون انقطاع وظیفهی خود را انجام میدهند و از انجام مأموریت محول شده غفلت نمیورزند.
صافیها یا الکهای معمولی که تاکنون وجود داشته است معمولاً بعد از مدتی که کار کردند روزنههایشان مسدود شده و دیگر مثل اول کار نمی کنند. ولی روزنههای صافی کلیهها به طوری تمیز نگاه داشته میشوند که هیچ گاه مسدود نمیگردند اما در صورتی که مسدود شوند آن وقت است که انسان دچار بیماری کلیه شده و به ندرت اتفاق میافتد که مرض کلیه بدون مرض کبد باشد، زیرا کلیه اگر بیمار شود کبد هم بیمار خواهد شد. خون بدن که در هر 7 دقیقه از کلیه می گذرد، دارای تقریباً 1/5 کیلو نمک طعام (کلردوسدیم) و نیم کیلوگرم بی کربنات دوسود (جوش شیرین) و مواد دیگر میباشد.
صافیهای کلیه از حیث نحوهی عمل، یکی از جالب توجهترین اعضای بدن به شمار میآیند. هر صافی عبارت است از 20 تا 40 رگ کوچک به اندازهی رگهای مویی (عروق شعریه) که در یک فضا به شکل کپسول مجتمع شدهاند. خون وقتی از راه ریه وارد این کپسول میشود، به محض وصول به آنجا رگهای مزبور آن را جلب میکند و آن وقت مانند آب که از خلال تاروپود یک پارچهی نازک عبور میکند، خون هم از خلال تاروپود رگهای مویی میگذرد و بر اثر این عمل تصفیه انجام میشود. مقداری از سموم خون من جمله اوره از خون مجزا میشوند و قطره قطره، بعد از طی لولههای باریک، مانند لولهی آب به مثانه میرسند.
وقتی به حد کافی اوره و سایر سموم داخل مثانه جمع شدند، انسان احساس میکند که احتیاج به دفع ادرار یعنی پیشاب دارد. در کپسولهایی که تعریف شد خون وجود دارد ولی در لولههایی که به مثانه میریزند، خون وجود ندارد. این لولهها از کپسولها به مثانه کشیده شده و درواقع به منزلهی لولههای فاضل آب هستند که کثافات خون را به طرف مخزن یعنی مثانه میبرند.
به طوری که گفته شد در خون مواد عدیده وجود دارد که به اتفاق خون وارد کلیهها میشوند، بعد از این که خون از صافیها گذشت و به بدن برگشت، آن مواد نیز به اعضای بدن بازخواهند گشت.
در این حال وضع صافیهای کلیه شبیه به صافی هایی است که در آشپزخانهها به کار میبریم (به نام آبکش)، مثلاً پلو یا اسفناج یا سبزی پخته شده را در صافی یا آبکش میریزیم که آب ان خارج شود و بعد از این که آب خارج شد، خود آن اسفناج یا پلو را جهت پختن و دم کردن مجدداً به دیگ برمی گردانیم. کلیهها مانند قلب یکی از اعضاء با استقامت بدن هستند و به زودی از کار نمی افتند، ولی بعضی از افراد مخصوصاً کسانی که در هر شبانه روز در کافهها، رستورانها، اغذیه و اطعمه فروشیهای عمومی مغذا میل میکنند، در حق کلیهی خود بسیار ظلم و ستم روا میدارند. بعضیها بیشتر از این به کلیه آزار میرسانند و آنان کسانی هستند که همیشه برای هر عارضهای متوسل به قرصهای مسکن، داروهای مرفینی، جیوهای و داروهای شیمیایی می شوند.
اگر کلیه بر اثر خوردن بعضی داروهای مسکن مسموم نشود و سنگ در کلیه به وجود نیاید و در صورتی که فشار خون، اوره و چربی خون زیاد در وظیفهی کلیه تولید اختلال نکنند، کلیهها از کار بازنخواهند ماند و تا آخرین روز زندگی مانند یک کارگر جدی وظیفه شناس 24 ساعته بدون وقفه وظیفهی خود را به انجام میرسانند.
دو مرض دیگر هم هست که در انجام وظایف کلیه اثر بد میگذارد: یکی مرض قند (دیابت) و دیگری مرض ضعف بنیه. این دو مرض سبب اختلال در وظایف کلیه میشوند. به طور کلی بدن را میتوانیم به یک کارخانهی شیمیایی تشبیه کنیم، با این تفاوت که کارایی بدن انسان بسیار پیچیدهتر است و انرژی بدن انسان از غذای مصرفی تأمین میشود.
همان طوری که در هر کارخانه مواد شیمیایی و مواد زاید وجود دارند و باید خارج شوند، مواد زاید بدن انسان نیز باید دفع شوند که قسمتی از این کار توسط کلیهها انجام میشود. با توجه به مطالب فوق قابل عرض است که در کلیهها میلیونها واحد کوچک وجود دارند به نام گلومرول که به طور مستمر مواد زاید خون را تصفیه کرده و از راه مجرای ادرار دفع میکنند، بدین طریق که ادرار از راه لولهی حالب به مثانه تخلیه میشود و از طریق پیشابراه دفع میگردد، لذا کلیه ها و لولههای باریک آن به نام حالب، مثانه و پیشابراه را دستگاه ادراری نامیدهاند.
بیماری هیدرونفروز (1)
هنگامی که یک انسداد در دستگاه ادراری باعث شود که جلوی جریان طبیعی ادرار گرفته شود، هیدرونفروز ایجاد میشود و در نتیجه کلیه متورم شده (به خاطر جمع شدن ادرار در آن) و فشاری که در داخل آن رخ میدهد از عملکرد طبیعی آن جلوگیری میکند. این وضعیت میتواند در یک یا هر دوی کلیهها ایجاد شود و ممکن است به طور تدریجی یا ناگهانی ایجاد گردد.
علل ایجاد هیدرونفروز: انسدادی که باعث بروز هیدرونفروز میشود ممکن است به خاطر وجود یک نقص مادرزادی در دستگاه ادراری باشد و یا این که به خاطر تنگ شدن حالب (لولهای که ادرار را از کلیه به مثانه میبرد) اتفاق بیفتد و این تنگ شدن ممکن است بر اثر فشاری که از بیرون و اطراف آن ایجاد میشود (مثل فشار یک تومور یا فشاری که بر اثر بزرگ شدن رحم در حین حاملگی بر حالب وارد میشود) روی دهد، هم چنین ممکن است وجود یک سنگ کلیه در حالب باعث انسداد آن شود و نگذارد که ادرار از کلیه به مثانه برود، (ممکن است هیدرونفروز ایجاد شود) به علاوه، هیدرونفروز ممکن است به خاطر انسداد پیشابراه (مجرایی که ادرار را از مثانه به بیرون بدن میفرستد) رخ دهد.
علایم هیدرونفروز: اگر هیدرونفروز بر اثر یک انسداد ناگهانی در دستگاه ادراری ایجاد شود علایم و مشکلاتی ممکن است دیده شوند، مانند: درد شدید شکم، کمردرد حاد، تهوع و استفراغ. با این حال هیدرونفروزی که در مدت زمان طولانی به تدریج ایجاد میشود معمولاً علایم فوق را نشان نمیدهد، در این موارد نارسایی مزمن کلیه ممکن است اولین علامتی باشد که این بیماری از خود نشان می دهد. افرادی که دچار هیدرنفروز هستند بیشتر احتمال خطر ابتلاء به عفونتهای دستگاه ادراری را دارا میباشند. باکتریها در ادراری که ساکن بوده و جریان خوبی ندارد بهتر میتوانند تکثیر شوند.
گلومرولونفریت
گلومرولونفریت (2) بیماری غیرشایعی است که در این بیماری، بسیاری از واحدهای کوچک تصفیه کنندهی کلیهها که به آنها اصطلاحاً گلومرول (3) گفته میشود دچار التهاب میگردند، در نتیجه کلیهها قادر نخواهند بود که وظیفهی معمول خود را در تصفیهی مواد زاید و آب اضافی بدن به طور مؤثر انجام دهند. به علاوه گلبولهای خون و مولکولهای پروتئینی که به طور طبیعی در خون باقی میمانند از طریق گلومرولها به داخل ادرار نشت میکنند. گلومرولونفریت میتواند یک بیماری کوتاه مدت (حاد) و یا یک بیماری طولانی مدت (مزمن) باشد. به دنبال یک حملهی ناگهانی، این بیماری معمولاً به بهبودی میانجامد. اما در موارد شدید آسیب به گلومرولها ممکن است دایمی و پایدار باشد. گاهی اوقات گلومرولونفریت طولانی مدت (مزمن) به دنبال یک حملهی حاد ایجاد میشود و پس از آن صدمات پیشرونده به کلیهها در طی چندین ماه و یا چندین سال به خاطر ادامه یافتن التهاب گلومرولها رخ میدهند. اکثر افرادی که دچار گلومرولونفریت میشوند هیچ گونه سابقهی بیماری کلیوی در گذشته ندارند. گرچه بیماری گلومرولونفریت باعث درگیری هر دو کلیه میشود، اما همهی گلومرولها به یک اندازه دچار آسیب نمیشوند.
علل بروز گلومرولونفریت: در نوع حاد این بیماری گاهی اوقات به عنوان عوارض جانبی بعضی از بیماریهای عفونی روی میدهد. آنتی بادیها یا پادتنهایی که توسط سیستم ایمنی بدن برای مبارزه با عفونتها تولید میشوند به گلومرولهای کلیهها حمله کرده و باعث ایجاد التهاب و صدمه به آنها میشوند. شایعترین علت ایجاد گلومرولونفریت حاد (به خصوص در کودکان) یک عفونت باکتریایی گلو مثل گلودردهای استرپتوکوکی میباشد. گاهی اوقات گلومرولونفریت حاد به دنبال یک عفونت ویروسی مثل بیماری مونونوکلئوز عفونی ایجاد میشود. در کشورهای عقب مانده بیماری گلومرولونفریت ممکن است بر اثر عفونتهای انگلی مثل مالاریا بروز کند.
گلومرولونفریت مزمن معمولاً بر اثر یک واکنش غیرطبیعی سیستم ایمنی بدن رخ میدهد که در آن بعضی از آنتی بادیهای ایمونوگلوبولین نوع A در بافتهای کلیه رسوب میکنند، با این حال گلومرولونفریت مزمن ممکن است همراه با بیماریهای اتوایمیون (خودایمنی) که در آنها بسیاری از اعضای بدن درگیر میشوند (مثل بیماری لوپوس) رخ دهد.
علایم و مشکلات گلومرولونفریت: در نوع حاد این بیماری، علایم بیماری خیلی سریع و در عرض چند روز ظاهر میشوند، ممکن است فقط وقتی که کلیهها به شدت آسیب دیدهاند این علایم ظاهر شوند، علایم هر دو نوع گلومرولونفریتها (حاد یا مزمن) ممکن است شامل موارد زیر باشند:
تکرار ادرار، ادرار کدر رنگ یا کف آلود، وجود خون در ادرار، پف کردن صورت همراه با ورم دور چشمها در هنگام صبح، تنگی نفس و از دست دادن اشتها به غذا. هم چنین یکی از عوارض جانبی جدی و مهم کلومرولونفریت بالا رفتن فشار خون میباشد که ممکن است باعث بروز صدمات بیشتری به کلیهها شود. بعضی از موارد گلومرولونفریت به قدری جزیی و خفیف هستند که نیازی به درمان نداشته و فقط باید آنها را تحت نظر داشته باشیم. با این حال اگر بیماری گلومرولونفریت به دنبال یک عفونت باکتریایی ایجاد شده باشد باید با تجویز داروهای آنتی بیوتیک و گاهی اوقات داروهای کورتون دار اقدام به درمان آنها کرد. گلومرولونفریتی که بر اثر یک بیماری اتوایمیون (خودایمنی) ایجاد شده باشد را می توان معمولاً با تجویز داروهای (سرکوب کنندهی ایمنی) ایمونوسوپرسانت و داروهای کورتون دار درمان کرد.
اگر همراه با بیماری گلومرولونفریت فشارخون نیز بالا بود باید هم زمان داروهای پایین آورندهی فشار خون نیز تجویز شود و به بیمارانی که دچار گلومرولونفریت مزمن هستند ممکن است توصیه شود که از رژیم غذایی کم نمک و مصرف کمتر مایعات برای جلوگیری از احتباس در بافتهای بدن استفاده کنند. در اکثر موارد، علایم بیماری گلومرولونفریت حاد بعد از 6 تا 8 هفته کاملاً از بین میروند. با این حال عواقب این بیماری در افراد مختلف میتواند متفاوت باشد. در بعضی از افراد عملکرد کلیهها کاهش مییابد اما دیگر بدتر نمی شود و در بعضی دیگر از افراد ممکن است نارسایی مزمن کلیهها ایجاد شود و میتواند در نهایت به از دست دادن کلیهها منجر شود که در صورت عدم درمان مناسب، وضعیت مرگبار میباشد.
سندروم نفروتیک (4)
ادرار یک فرد سالم به طور طبیعی فاقد پروتئین می باشد، زیرا اندازهی مولکولهای پروتئینها آن قدر بزرگ میباشند که از واحدهای تصفیه کنندهی کلیهها یعنی از گلومرولها نمیتوانند عبور کنند. با این حال اگر این گلومرولهای ظریف دچار آسیب بشوند مقادیر زیادی از پروتئین ها میتوانند از جریان خون به داخل ادرار نشت کنند و درنهایت، نشت پروتئینها به داخل ادرار باعث میشود که میزان پروتئین خون کاهش یافته و در نتیجه آب در بافتهای بدن تجمع یابد و سراسر بدن دچار ورم و پف کردگی شود. به مجموعهای از علایم که بر اثر صدماتی که به کلیهها وارد آمده و باعث دفع پروتئین خون از طریق ادرار میشوند، اصطلاحاً سندروم نفروتیک گفته میشود.
علل ایجاد سندروم نفروتیک: این بیماری میتواند بر اثر بیماریهای مختلف کلیه ایجاد شود که شایعترین آنها بیماری گلومرولونفریت و بیماری کلیهی دیابتی میباشد. هم چنین ممکن است به علت عوارض جانبی عفونت در قسمت دیگری از بدن مثل هپاتیت B ایجاد شود. در موارد نادری ممکن است سندروم نفروتیک به علت بیماری آمیلوئیدوز (5) که تجمع غیرطبیعی پروتئینها در اعضای مختلف بدن است ایجاد شود. سایر علل احتمالی سندروم نفروتیک شامل واکنشهای دارویی یا واکنش بدن به مواد شیمیایی و نیز بعضی از بیماریهای اتوایمیون (خودایمنی) مثل لوپوس میباشد.
علایم سندروم نفروتیک: علایم این بیماری به تدریج و در عرض چند روز یا چند هفته ظاهر شده و هرچه بیشتر پروتئینهای بدن از طریق ادرار دفع شوند وضعیت بیمار بدتر میشود.
علایم سندروم نفروتیک عبارتند از: ادرار کف آلود، کم شدن ادرار، پف کردن صورت همراه با ورم دور چشمها در هنگام صبح، تنگی نفس، از دست دادن اشتها، کاهش وزن و ورم کردن شکم. اگر شما دارای علایم فوق هستید باید فوراً به پزشک مراجعه کنید.
بیماری کلیهی پُلی کیستیک (6)
بیماری کلیهی پُلی کیستیک بیماری ارثی است که در این بیماری کلیهها به شکل لانهی زنبور درمی آیند، زیرا کیستهای زیادی که پر از مایع میباشند در کلیهها ایجاد شدهاند و کیستها به تدریج جای بافت طبیعی کلیهها را میگیرند و باعث بزرگ شدن آنها میشوند و کم کم کلیهها عملکرد خود را از دست داده و در نهایت دچار نارسایی میگردند. بیماری کلیه پُلی کیستیک شبیه کلیهای که دارای کیستهای ساده میباشد، نیست. زیرا این کیستهای ساده معمولاً هیچ ضرری ندارند. بیماری کلیهی پلی کیستیک ممکن است بزرگسالان و به ندرت نوزادان را هم مبتلا سازد. بیماری کلیهی پُلی کیستیک در بزرگسالان معمولاً تا حدود سن 45 سالگی خود را نشان نمیدهد با این حال ممکن است در بعضی موارد این بیماری زودتر و حتی در سنین20 سالگی نیز ایجاد شود. در کودکان به این بیماری اصطلاحاً بیماری کلیهی پلی کیستیک جوانان (7) گفته میشود که گاهی اوقات کشنده و مرگبار میباشد.
علل ایجاد کلیهی پلی کیستیک: این بیماری بر اثر وجود یک ژن غیرطبیعی ایجاد میشود و در نوع بزرگسالان ژن این بیماری به صورت اتوزومال غالب به فرزندان منتقل میشود و در نتیجه فقط اگر یکی از والدین دارای این ژن باشد میتواند آن را به فرزندانش منتقل کند. هریک از فرزندان چنین پدر یا مادری، 50% احتمال دارد که این بیماری را وقتی که به سن بزرگسالی رسیدند نشان دهند. اما نوع جوانان این بیماری به صورت اتومازول مغلوب منتقل میشود، یعنی هم پدر و هم مادر باید دارای این ژن معیوب باشند تا فرزندشان دچار این بیماری شود. وقتی که هر دوی والدین دارای این ژن باشند، هریک از فرزندانشان 25% احتمال دارد که به این بیماری مبتلا شوند.
راه پیش گیری:ژن مسئول بیماری کلیهی پلی کیستیک نوع بزرگسالان شناسایی شده است و در افرادی که دارای سابقهی این بیماری در خانواده شان هستند مشاورهی ژنتیک باید انجام شود. اگر زن و شوهری بدانند که هر دوی آنها دارای ژن مسئول بروز کلیهی پلی کیستیک نوع جوانان هستند، باید مشاورهی ژنتیک انجام دهند، در غیر این صورت میتوان با استفاده از سونوگرافی جنین، در داخل رحم مادر کلیههای جنین را بررسی کرد و اگر با انجام سونوگرافی مشخص شد که کلیههای جنین پلی کیستیک میباشند، پدر و مادر میتوانند با پزشک در مورد کارهایی که می توان در این مورد انجام داد مشورت کنند.
علایم کلیهی پلی کیستیک: علایم این بیماری نوع بزرگسالان ممکن است تا چندین سال هم خودشان را نشان ندهند. علایم اصلی این بیماری عبارتند از: وجود ناراحتی مبهم در شکم یا درد در کمر، حملات شدید و ناگهانی درد در شکم یا کمر، وجود خون در ادرار. کودکی که دچار بیماری پلی کیستیک نوع جوانان میباشد به خاطر بزرگ بودن کلیههایش دارای شکم خیلی بزرگ میباشد که میتواند باعث بروز صدمات بیشتری به کلیه ها شود. گاهی اوقات یک یا چند کیست کلیه ممکن است عفونی شوند و باعث بروز تب و درد گردند. بعضی مواقع این کیستها در اعضای دیگر بدن مثل لوزالمعده (پانکراس) و کبد هم ایجاد میشوند. اگر شما دچار درد شکم هستید و در ادرارتان خون مشاهده کردهاید، هرچه زودتر باید این موارد را به اطلاع پزشک برسانید.
غدهی فوق کلیه
دو غدهی فوق کلیه در بدن وجود دارند که هریک در قطب فوقانی هر کلیه در محفظهی مخصوصی قرار گرفتهاند و هیچ گونه رابطهای از لحاظ تشریحی با کلیهها ندارند. رنگ این غدد زرد و طول تقریبی هر کدام 2/5 سانتی متر است. هر غده دارای یک قشر خارجی و یک قشر درونی یا مدولا است. باید دانست که ادامهی زندگی بدون وجود غدد فوق کلیه برای انسان محال است. تعداد هورمونهای غدد فوق کلیه بسیار زیاد است که تاکنون به خواص 32 هورمون آن پی بردهاند. قشر فوق کلیه مسئول ترشح موادی به نام استروئیدها است که خود به سه گروه اصلی تقسیم می شوند:
گروه اول: استروییدها کورتیکوییدهای معدنی هستند که بر روی لولههای کلیوی اثر کرده و به نگه داری سدیم و کلراید در بدن و ترشح پتاسیم زیادی از بدن کمک میکنند.
گروه دوم: گلوکوکورتیکوییدها هستند که به تبدیل کربوهیدراتها به گلیکوژن کمک میکنند و باعث بالا رفتن قند خون، مصرف چربی، کاهش تعداد لنفوسیتها و ائوزینوفیلها در خون و کاهش سرعت تقسیم سلولهای بعضی بافتهای هم بند می شوند. این امر واکنش طبیعی التیام بافتی را فرو نشانده و آن را به تعویق میاندازد. سایر هورمونهای این دسته شامل کورتیزون و هیدروکورتیزون هستند.
گروه سوم:هورمونهایی که مشابه هورمونهای تولید شده توسط غدد جنسی هستند و بر رشد و تکامل جنسی بدن مرد و زن تأثیر دارند. ترشح هورمونهای قشر فوق کلیه، خود تحت تأثیر هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک مترشحه از غدهی هیپوفیز قرار دارند. مدولای غدهی فوق کلیه از خود آدرنالین و نورآدرنالین ترشح میکند. آدرنالین سیستم اعصاب سمپاتیک را تحریک میکند و موجبات تنگی شریانهای بدن را فراهم میآورد. این امر منجر به بالا رفتن تعداد ضربان قلب و افزایش فشارخون میشود. آدرنالین در کبد واکنش تبدیل گلیکوژن به گلوکز را برانگیخته و از این طریق در طی فعالیت عضلانی، گلوکز موردنیاز را در دسترس سلول قرار میدهد. غدهی فوق کلیه را اغلب غدد جنگ و گریز میخوانند، زیرا در موقع تنش، خطر یا هیجانی با ریختن آدرنالین به داخل جریان خون، بدن را به فعالیت وامی دارد.
اگر به عللی اعمال غدد مترشحهی مذکور از بین بروند، موجب خستگی جسم، بی اشتهایی، لاغری، پایین آمدن فشارخون، اختلالات عادت ماهیانه در زنان، کم شدن تمایلات جنسی در مردان، کم خونی، بی حوصلگی و امثال اینها میشود. اگر غدد مذکور بیش از اندازه کار کنند، چاقی مفرط در بعضی از نقاط بدن، ناراحتیهای استخوانها، پرمویی، اختلالات قاعدگی در زنان و بالا رفتن فشارخون حاصل میشود.
تومورهای آدرنال (فوق کلیه)
تومورهای غدد فوق کلیه معمولاً غیرسرطانیاند که ممکن است تولید اضافی هورمونهای فوق کلیه را باعث شوند. تومورهای غدهی فوق کلیه نادر بوده و از هر 10 مورد 9 مورد آن غیرسرطانی هستند. به طور معمول در تمامی بیماران تومورها فقط در یکی از غدههای فوق کلیه حادث میشوند و اثرات آن بستگی دارد به این که چه قسمتی را مبتلا کرده باشند. بیشتر تومورهای فوق کلیه مقدار زیادی از یک یا چند هورمون فوق کلیه را ترشح میکنند که میتواند متابولیسم (واکنشهای شیمیایی پایدار که در بدن ایجاد میشود)، تعادل آب و ممکن است پاسخهای بدن در مواجه با استرسهای فیزیکی همانند جراحت را تغییر دهد.
انواع آن ها: تومورهای فوق کلیه میتوانند یا در قشر (لایهی خارجی) یا در مدولا (مرکز) غدد فوق کلیه به وجود آیند. تومورهای لایهی خارجی ممکن است کورتیکواستروئید، آلدوسترون یا آندروژنها (هورمونهای جنسی مردانه) را ترشح کنند. تولید بیش از حد کورتیکواستروئید همانند تغییرات شیمیایی تغییراتی را در شکل ظاهری بدن به وجود میآورد و ممکن است باعث عوارض شدید شود، افزایش هورمون آلدوسترون حالتی که هیپرآلدوسترونیسم نامیده میشود و در آن تعادل آب و نمک به هم میخورد که یکی از دلایل فشار خون است. سطح بالای آندروژنها در زنان ممکن است باعث بروز صفات مردانه شود. در مردان افزایش آن قابل توجه نیست.
تومورهایی که در مدولا (مرکز) فوق کلیه ایجاد می شوند فئوکروموسیتوما نامیده میشوند. این تومورها به مقدار خیلی زیاد یک یا هر دو هورمون اپی نفرین (آدرنالین) و نوراپی نفرین (نورآدرنالین) را تولید میکنند که سطوح افزایش یافتهی آنها باعث تعریق، افزایش فشارخون و تپش قلب میشود.
چه باید انجام داد؟ تومورهای فوق کلیه معمولاً با تعیین سطوح غیرطبیعی هورمونهای فوق کلیه در خون تشخیص داده میشوند. هم چنین ممکن است از روشهای تصویرنگاری همانند MRI یا سی تی اسکن برای نشان دادن غدد فوق کلیهی غیرطبیعی استفاده شود. اغلب تومورهای فوق کلیه را میتوان به شیوهی جراحی درمان کرد، هم چنین در بیماران نادری که تومور فوق کلیهی سرطانی یافت شود، ممکن است درمان با شیمی تراپی ضرورت یابد.
فئوکروموسیتوما
فئوکروموسیتوما توموری در مرکز غدهی فوق کلیه است که هورمونهای معینی از فوق کلیه را به صورت نابجا (اضافی)تولید میکند. شایعترین سن ابتلا به این بیماری بین 30 تا 60 سالگی است اما امکان ابتلا در هر سنی وجود دارد و نیز به طور ژنتیکی گاهی به صورت خانوادگی دیده میشود. فئوکروموسیتوما توموری است که در مدولا (مرکز) یکی از غدههای فوق کلیه ایجاد میشود. فئوکروموسیتوما مقدار بیش از حدی هورمون اپی نفرین (آدرنالین) و نوراپی نفرین (نورآدرنالین) که به طور طبیعی توسط غدهی فوق کلیه جهت آماده سازی بدن در مواجه با استرسها تولید میشود ترشح میکند. فئوکروموسیتوما نادر است و از هر 10 مورد فقط یک مورد سرطانی است، چنین تومورهایی ممکن است قسمتی از MEN که یک حالت ارثی بوده و در چندین غدهی ترشح کنندهی هورمون حادث میشود را تشکیل دهد.
نشانههای این بیماری: ورزش، هیجان و حتی یک تغییر در وضعیت بدن میتواند تومور را برای آزاد کردن هورمونها به داخل خون فعال کند. وقتی که این حالت به وجود آید ممکن است شما یکی از نشانههای زیر را تجربه کنید:
تپش قلب (احساس ضربان قلب تند و نامنظم)، رنگ پریدگی، سردی پوست و تعریق فراوان، تهوع و استفراغ، احساس اضطراب شدید و سردرد. بالا رفتن سطح اپی نفرین و نوراپی نفرین هم چنین باعث بالا رفتن فشار خون میشود.
چه باید انجام داد؟ اگر پزشک شما به فئوکروموسیتوما مظنون باشد، او ممکن است تقاضا کند تا ادرار 24 ساعت را جمع آوری کرده و آزمایش دهید. تجزیهی شیمیایی ادرار اطلاعاتی را در مورد سطح اپی نفرین و نوراپی نفرین در بدنتان فراهم خواهد کرد. اگر سطح این هورمون ها بالاتر از حد طبیعی باشد احتمالاً برای دیدن تومور به MRI یا سی تی اسکن احتیاج خواهید داشت. ابتدا باید از درمان دارویی جهت کاهش فشار خونتان استفاده شود، سپس به روش جراحی تومور خارج گردد. افرادی که فئوکروموسیتوما غیرسرطانی دارند معمولاً بعد از برداشتن تومور بهبود بالایی دارند اما تومورهای سرطانی با احتمال عود بیشتری همراهند.
بیماری آدیسون
این بیماری در اثر گرفتاری غدد فوق کلیه در دوران بزرگسالی دست میدهد، نشانیهای آن عبارتند از: کمی فشار خون، اختلالات گوارشی، تشکیل رنگینههای قهوهای در پوست و غشاء های مخاطی. در صورت وجود این علامات باید به پزشک مراجعه شود.
سندرم کوشینگ
این بیماری در اثر ترشح بیش از حد هیدروکورتیزون ایجاد میشود و با علایمی مثل گردی صورت (صورتی به گردی قرص ماه)، چاقی، پرفشاری خون، بیماری قند و پوکی استخوانها مشخص میگردد. اگر دچار این علامات هستید به این بیماری مبتلا شدهاید، لذا باید به پزشک مراجعه کنید.
کار کلیه
در هریک از دو کلیهی انسان دو میلیون و نیم صافی وجود دارد که مانند یک صافی معمولی هر چیز را تصفیه میکنند، تمام خون بدن از این صافیها میگذرد و محال است قطرهای خون در بدن وجود داشته باشد که عبورش به این صافی ها نیفتد. علاوه بر این صافیها یا غربالهای خیلی ظریف در کلیهها حدود شش کیلومتر لوله وجود دارد که محل عبور خون است، نه فقط مواد مایع خون از صافیها و لولهها عبور میکنند بلکه مواد جامد هم به صورت (محلول) از این مجاری و لولهها عبور مینمایند. این عضو کوچک (2 کلیه) که از نظر بسیاری اشخاص یکی از اعضای بدون اهمیت بدن میباشد طوری در انجام وظیفهی حیاتی از نظر دوران خون مؤثر است که هرگاه کلیهها نباشند انسان قادر به ادامهی حیات نیست و همان گونه که صافیها و الکلها اشیای ظریف را از اشیای ضخیم و نخالهها جدا می کنند، مثلاً گچ زبر را از گچ نرم جدا میکنند، این دو میلیون و نیم صافیها که در کلیه وجود دارند نیز یکی از خطرناکترین زهرهای خون یعنی (اوره) را از خون جدا مینمایند. خون وقتی وارد کلیهها میشود مخلوط است با اوره، ولی وقتی از کلیه خارج شد صافیها (اورهی) خون را از آن گرفتهاند و همین اوره است که به شکل ادرار از بدنها دفع میشود. اوره مانند یک زهر تلخ و شور است که ترکیب شده از آب، نمک، آمونیاک و سایر سمومات بدن. این دو کلیه که وزن هر دوی آنها از یک چهارم کیلو یعنی 250 گرم، اضافهتر است: در هر 24 ساعت حدود 50 گالن یعنی 200 لیتر خون را از خود عبور میدهند، به علاوه حدود دو کیلوگرم و نیم اشیای سنگین و جامدی که از کلیهها عبور میکنند باز به خون برمی گردند، میزان خونی که در شبانه روز به وسیلهی کلیه و درواقع صافیهای آن تصفیه میشود مساوی است با تقریباً بیست و شش، هفت برابر خون بدن، زیرا به تحقیق در هر هفت دقیقه، مجموع خون بدن ما از کلیهها عبور میکند و در آنجا صاف میشود، اما دو میلیون و نیم صافی که در کلیهها هست از آغاز تا آخر عمر بدون انقطاع وظیفهی خود را انجام میدهند و از انجام مأموریت محول شده، آنی غفلت نمیورزند. صافیها یا الکها معمولاً بعد از مدتی که کار کردند روزنههایشان مسدود میشود، چنان چه در مغازههای خبازی اگر الک آنها را مشاهده کردهاید بیشتر چشمههایش را آرد مسدود کرده است، ولی روزنههای صافی کلیهها به طوری تمیز نگاه داشته میگردند که هیچ گاه مسدود نمیشوند و در صورتی که مسدود شود آن وقت است که انسان دچار بیماری کلیه شده و به ندرت اتفاق می افتد که بیماری کلیه بدون مرض کبد باشد، زیرا کلیه اگر بیمار شود کبد هم بیمار خواهد شد. خون بدن که در هر 27 دقیقه از کلیه میگذرد دارای تقریباً یک کیلو و نیم نمک طعام که آن را (کلردوسدیم) مینامند و نیم کیلوگرم بی کربنات دوسود (جوش شیرین) و مواد دیگر هم میباشد. صافیهای کلیه از حیث نحوهی عمل یکی از جالب توجهترین اعضای بدن به شمار میآیند. هر صافی عبارت است از: 20 تا 40 رگ کوچک به اندازهی رگهای مویی (عروق شعریه) که در یک فضا به شکل کپسول مجتمع شدهاند و خون وقتی از راه ریه وارد این کپسولها میشود، به محض وصول به آنجا،رگهای مزبور آن را جذب میکنند و آن وقت مانند آب که از لابه لای تاروپود یک پارچهی نازک ظریف مانند ململ عبور می کند، خون هم از لابه لای تاروپود دیوارهی رگهای مویی میگذرد و بر اثر این عمل تصفیه انجام میشود و مقداری از زهرهای خون از جمله (اوره) از خون مجزا شده و قطره قطره بعد از عبور از لولههای باریک مانند لولهی آب به مثانه میرسد. (البته ناگفته نماند که لولههای مزبور را نباید با رگهای خون اشتباه کرد). همان طور که گفتم اوره و سایر زهرها قطره قطره وارد مثانه میشود، وقتی وارد مثانه شد و به حد کافی رسید آن وقت است که انسان احساس می کند که احتیاج به (ادرار) کردن دارد یعنی پیشاب (شاش) در کپسولهای مذکور خون پیوسته وجود دارد ولی در لولهها موجود نیست. لوله های موصوف از کپسولها به مثانه کشیده شده و درواقع لولهها به منزلهی مجرای فاضل آب هستند که کثافات خون را به طرف مثانه میبرند، به طوری که گفته شد در خون مواد عدیدهای دیده می شود که به اتفاق خون وارد کلیهها میگردند و بعد از این که خون از صافیها گذشت و به بدن برگشت آن مواد نیز به بدن برمی گردند. در این حال و وضع صافیهای کلیه شبیه به صافیهای است که در آشپزخانهها به کار میبریم (آبکش)، مثلاً پلو، ماکارونی، اسفناج یا سبزی پخته شده را در صافی یا آبکش میریزیم که آب از آن خارج شود و بعد از این که آب آن خارج گردید، خود آن اسفناج یا پلو را جهت پختن و دم کردن مجدداً به دیگ برمی گردانیم. در مورد مواد موجود در خون هم کلیه به این ترتیب عمل میکند و پس از این که (اوره)به صورت ادرار از خون جدا گردید و خون از این حیث مصفا شد، موادی که در خون موجود بود به بدن مراجعت کرده و فقط مقدار کمی از آنها با ادرار خارج میشود. کلیهها مانند قلب یکی از اعضای با استقامت بدن هستند و به زودی از کار باز نمیافتند ولی مردم دنیا مخصوصاً کسانی که در تمام مدت سال شب و روز در کافهها و رستورانها و اطعمه فروشی های عمومی غذا میل میکنند، در حق کلیههای خود ظلم و ستم به سزایی روا میدارند و باز دستهی دیگر اشتباه بالاتر و بزرگتری انجام داده و برای هر عارضهای به قرصهای مسکن، داروهای مرفینی و جیوهای و دواجات شیمیایی متوسل میشوند و به این طریق به کلیه ظلم میکنند و دیگر آن که کسالات و عوارضی را که مربوط به مثانه و یا غدهی (پروستات) است از کلیه میدانند، در صورتی که اشتباه است. اگر کلیه بر اثر بعضی داروهای مسکن فوق و خوردن فنول یا اسیدکاربولیک مسموم نشد و اگر سنگ در کلیه به وجود نیاید و فشارخون و اوره و چربی خون زیاد، در وظیفهی کلیه تولید اختلال نکنند، کلیهها از کار باز نخواهند ماند و تا آخرین روز زندگی مانند یک کارگر وظیفه شناس 24 ساعته وظیفهی خود را به انجام میرسانند. دو مرض دیگر هم هست که در امر وظایف کلیه اثر بد میگذارند؛ یکی مرض قند که اطباء آن را (دیابت) می گویند و دیگری مرض ضعف بنیه که این مرض هم سبب اختلال وظایف کلیه میشود، لذا انسان اگر دوست دارد تا آخر عمر مبتلا به عوارض کسالت و ناراحتی نشود، باید بهداشت شخصی و نیز بهداشت غذایی خود را کاملاً رعایت کند.
نارسایی کلیه
در نارسایی کلیه، کلیهها عملکرد طبیعی خود را از دست داده، مواد زاید و آب اضافی در بدن تجمع یافته و تعادل شیمیایی خون را بر هم میزنند. نارسایی کلیه ممکن است به سه حالت ایجاد شود:1-نارسایی حاد کلیه 2-نارسایی مزمن کلیه 3- مرحلهی آخر نارسایی کلیه.
نارسایی حاد کلیه وضعیتی است که به طور ناگهانی عملکرد کلیه از دست میرود.
نارسایی مزمن کلیه وضعیتی است که در عرض چند ماه یا چند سال به تدریج عملکرد کلیه کاهش می یابد و بعضی از افراد به مدت چندین سال دچار این وضعیت هستند اما خودشان از آن خبر ندارند.
مرحلهی آخر نارسایی کلیه (8) وضعیت پایداری است که تقریباً عملکرد کلیه به طور کامل از بین رفته است و آخرین مرحله از نارسایی مزمن کلیه می باشد. در صورتی که این وضعیت را تحت درمان قرار ندهیم باعث مرگ نیز خواهد شد. درمان نارسایی کلیه ابتدا با اصلاح و یا کند کردن صدمات وارده به کلیهها انجام میشود، بعد با بازگرداندن تعادل شیمیایی خون و درمان اختلال زمینهای ایجاد کنندهی این نارسایی انجام میگردد. روشهای درمانی نارسایی کلیه ممکن است شامل: دارو درمانی، دیالیز و یا پیوند کلیه باشد.
نارسایی حاد کلیه: وقتی که هر دو کلیه به طور ناگهانی عملکرد طبیعیشان در تصفیهی مواد زاید و دفع آب اضافی بدن متوقف شود، نارسایی حاد کلیه رخ میدهد. در چنین مواردی میزان مواد زاید بدن به حد خطرناکی میرسد و تعادل شیمیایی خون به هم میریزد. این وضعیت تهدیدکنندهی حیات میباشد و باید فوراً بیمار در بیمارستان بستری شده و تحت درمان قرار بگیرد.
علل ایجاد نارسایی حاد کلیه: در صورتی که خون رسانی کلیهها به میزان زیادی کاهش یابد، فعالیت طبیعی کلیهها متوقف میشود. این کاهش خون رسانی به کلیهها ممکن است به علت کاهش خون رسانی به کلیهها ممکن است به علت کاهش فشارخونی که در شوک دیده میشود (مثلاً بعد از خون ریزیهای شدید، عفونتهای شدید و یا بعد از سکتهی قلبی)، هم چنین بر اثر بیماریهایی مثل گلومرولونفریک، مواجه شدن با مواد شیمیایی سمی و یا مصرف بعضی از داروها ایجاد شود، انسداد در دستگاه ادراری که باعث جمع شدن و تورم کلیهها میشود نیز یکی دیگر از علل ایجاد نارسایی حاد کلیهها میباشد.
علایم نارسایی حاد کلیه:علایم نارسایی حاد کلیه ممکن است سریع و در عرض چند ساعت ظاهر شوند. این علایم عبارتند از: کاهش شدید حجم ادرار، تهوع و استفراغ، خواب آلودگی و سردرد، درد پشت و کمر. اگر شما دارای علایم فوق هستید سریعاً باید با پزشک تماس بگیرید، در صورتی که نارسایی حاد کلیه درمان نگردد ممکن است در عرض چند روز باعث مرگ شود.
نارسایی مزمن کلیه: در نارسایی مزمن کلیه، صدمات پیشرونده به کلیهها باعث کاهش تدریجی توانایی آنها در برداشتن مواد زاید و آب اضافی از بدن میشود و در نتیجه مواد زاید در بدن زیاد شده و باعث بروز مشکلاتی میشوند. در بسیاری از موارد قبل از این که مواد زاید شروع به تجمع در بدن کنند، عملکرد کلیهها تا 60% کاهش یافته است و تا این زمان کلیهها ممکن است صدمات جبران ناپذیری دیده باشند. بنابراین دیالیز و یا پیوند کلیه ممکن است در این موارد لازم باشد.
علل نارسایی مزمن کلیه: نارسایی مزمن کلیه میتواند بر اثر بیماریهایی که به طور پیشروندهای باعث صدمه به کلیهها میشوند، مثل: بیماری کلیهی پلی کیستیک و یا بیماری گلومرولونفریت ایجاد شود. نارسایی مزمن کلیه هم چنین ممکن است بر اثر بیماریهایی مثل مرض قند (دیابت) یا بالا بودن فشار خون نیز ایجاد شود، افرادی که دچار بیماری سلول داسی شکل (9) هستند نیز در خطر ابتلا به نارسایی مزمن کلیه میباشند، زیرا گلبولهای قرمز خون آنها که به شکل داس میباشند باعث انسداد رگهای خونی کوچک که کلیه را خون رسانی میکنند میشوند.نارسایی مزمن کلیه هم چنین میتواند به دنبال انسداد طولانی مدت دستگاه ادراری نیز ایجاد شود (مثل انسدادی که بر اثر بزرگ شدن غدهی پروستات ایجاد میشود).
علایم نارسایی مزمن کلیه: علایم اولیهی نارسایی مزمن کلیه به تدریج و در عرض چند هفته یا چند ماه ظاهر میشود و اغلب این علایم به صورت مبهم هستند (مثل ضعف و بی اشتهایی)، بعد از این مدت ممکن است علایم واضح ظاهر شوند که عبارتند از: تکرار ادرار (به خصوص شبها)، رنگ پریدگی، خارش و کبود شدن آسان پوست، تنگی نفس، سکسکههای طولانی مدت، تهوع و استفراغ، پرش یا منقبض شدن عضلات، گرفتگی عضلات ساق پا، خواب رفتگی یا سوزن سوزن شدن دستها یا پاها. نارسایی مزمن کلیه همراه با عوارض متعدد دیگری مثل بالا بودن فشارخون، پوکی استخوان و کم خونی میباشد.
علایم مرحلهی آخر نارسایی کلیه: مهمترین علایم مرحلهی آخر (10) نارسایی کلیه معمولاً عبارتند از: کاهش شدید حجم ادرار، ورم صورت، دست ها و پاها و شکم، خواب آلودگی شدید، کاهش وزن، سردرد، استفراغ، باردار شدن زبان و خارش شدید پوست. بسیاری از افرادی که در مرحلهی آخر نارسایی کلیه به سر میبرند دهان شان بویی شبیه آمونیاک میدهد یعنی بویی مثل سفیدکننده که در خانهها مصرف میشود.
پیوند کلیه: مرحلهی آخر نارسایی کلیه را میتوان با انجام پیوند کلیه درمان کرد و با قرار دادن یک کلیهی سالم در بدن، کار هر دو کلیهی خراب شده را انجام داد. کلیه را میتوان از اعضاء زندهی خانواده یا سایر افراد و نیز بعد از مرگ آنها به دست آورد. کلیهی جدید را در محل لگن قرار میدهند و کلیهی بیمار را معمولاً در همان جای خودش باقی میگذارند و به آن دست نمیزنند. پیوند کلیه باعث میشود که نیاز به انجام دیالیز برطرف شود و اغلب اجازه میدهد که فرد به زندگی طبیعی خود بازگردد.
نارسایی کلیه در مزاج سرد: اگر فردی سردمزاج دچار نارسایی کلیه شود، دادن گل قندی که با عسل تهیه شده باشد، عرق رازیانه، عرق زیره، فندق، پسته، بادام، نارگیل، هم چنین مالیدن روغن بادام یا روغن کافشه یا روغن قُسط یا روغن کرچک به محل کلیه به عنوان گرم شدن خون و جایگاه آن و تسهیل گردش خون مؤثر است.
نارسایی کلیه در مزاج گرم ساده: در نارسایی کلیه که در مزاجهای گرم ساده به علل مختلفی به وجود میآید، داروهای زیر میتوانند محیط خون و بدن و کلیه را آمادهی بهتر پذیرفتن دارو کنند، داروهایی که به عنوان کمک درمان میتوانید مورد استفاده قرار دهید به شرح زیر هستند:
شربت انار، شربت زرشک، شربت نیلوفر، شربت صندل، لعاب اسپرزه، لعاب به دانه، شیرهی تخم خرفه، تخم کاهو، ضمناً خون گیری و فصد در این مورد کمک شایانی انجام میدهد.
نارسایی کلیه در مزاج گرم صفراوی: اگر در مزاجهای گرم صفراوی نارسایی کلیه ایجاد شد، علایم آن از این قبیل هستند: زردی رنگ ادرار، عطش فراوان، تلخی دهان، سنگینی بدن و دیگر آثار ازدیاد صفرا مشاهده خواهد شد.
برای درمان آن پاک سازی بدن لازم است که میتوان از پولکهای مغز فلوس، شیرخشت، شربت بنفشه، شربت انار، شربت زرشک، شربت نیلوفر، شربت صندل، لعاب اسپرزه، لعاب به دانه، شیرهی تخم خرفه و تخم کاهو استفاده کرد.
نارسایی مزمن کلیه: اگر نارسایی کلیه مزمن و طولانی شود، باعث عارضههای وخیمتری خواهد شد که غیرقابل برگشت میباشد. در ایجاد شدن این بیماری دلایل بسیاری وجود دارند، مثل: التهاب مزمن گلومرول و کلیه، بیماری پلی کیستیک و عفونتها، این نشانهها نیز مانند نارسایی حاد کلیه میباشند.
تنبلی کلیه از عفونت
یکی از عوارض دیگر تنبلی کلیه و کبد، همانا مبتلا شدن به امراض عفونی و مزمن و بالاخره اختلال در عمل غدد داخلی و بی میلی و خستگی و فرسودگی و فشار روحی است که همهی اینها زاییدهی تنبلی و کندی کلیه و کبد میباشند. مخصوصاً در محصلین این بیماری به طور مخفی و مرموز بهتر و بیشتر ملاحظه میشود. محصل در سر کلاس حاضر و چشمش به صورت معلم است و صدای معلم و آموزگار یا دبیر و استاد خود را میشنود ولی ابداً توجهی ندارد که چه درسی داده و یا چه صحبتهایی کرده است.
علت آن است که بدن در حال رشد احتیاج بیشتری به خواب و غذا دارد ولی در اثر تنبلی کبد و کلیه، برای بدن نمیتواند آنچه لازمهی غذای بدن است را به آن برساند، لذا بدین علت او درس یا کارهای خطیر که به ایشان محول شده را از روی بی میلی و بی توجهی انجام میدهد و در حال خستگی و بی حالی به سر میبرد. در چنین حال باید به وسیلهی غذاهای کافی نیروی تن را قوی کرد و به وسیلهی ورزش و تفریحات سالم خون را به حرکت درآورد و با خوردن میوهجات ترشح غدد را زیادتر و به وسیلهی بعضی غذاها از قبیل عدس، آش جو و چغندر خون را صاف کرد تا بیمار بهبودی حاصل کند.
توصیه میشود که 2 مثقال زنجبیل را نیم کوب کرده، بجوشانید و بعد آن را صاف کنید، سپس مقداری شیرهی انگور را با آب آن مخلوط کرده، میل کنید، برای به راه انداختن کلیه و کبد بسیار مؤثر است. البته باید تا 10 روز تکرار شود.
در طب جدید برای امراض عفونی که ناشی از تنبلی کلیه میباشند، اطباء اقسام شربتهای مختلف که محتوی و مخلوط با تنتورنوامیک و پالیکوردوفولر و اکستره (عصارهی ژانگسیان) است را تجویز میکنند.
درمان بیماریهای کلیه
تقویت کلیه: اگر خواستید کلیهی خود را تقویت کنید، اولاً باید از خوردن چربیجات، ادویهجات، تخم مرغ، نمک، سرکه، تره و خرما پرهیز کنید، ثانیاً بادنجان، زعفران و زیرهی سیاه، این سه قلم را گهگاهی استفاده کنید و گاهی از روزها 10 گرم تخم تره و 10 گرم تخم مورد را درهم بسایید و کفلمه کنید.
به کار انداختن کلیه: خوراکیهایی که کلیهها را به کار وادار میکنند عبارتند از: سیر، اسفناج، شنگ، کاسنی و بادنجان.
شستشوی کلیه: برای شستشوی کلیهها خرمالوی رسیده بخورید.
هر بار ریشهی درخت بادام را پس از نیم کوب کردن بجوشانید و آب صاف کردهی آن را بنوشید.
هر بار 100 گرم از برگهای تازهی گلابی را دم کنید و آب صاف کردهی آن را بنوشید.
هر روز 10 گرم دم گیلاس را در یک لیتر آب جوش 20 دقیقه دم کنید و آب صاف کردهی آن را بنوشید.
ضربه خوردگی کلیه: توسط دنده و عضلات پشت، کلیهها در مقابل آسیبهای مختلف از خارج محافظت میشوند، اما باز هم این عضو ممکن است بر اثر ضربه، بعضی از ورزشها و یا تصادف با وسایل نقلیه و غیره آسیب ببیند که نشانه های آن کمردرد، پشت درد و هم چنین وجود خون در ادرار هستند.
معمولاً در آسیبهای کلیه حالبها خود به خود بهبود مییابند ولی شخص باید در بیمارستان بستری شود تا از عدم خون ریزی داخلی اطمینان حاصل شود. ولی اگر با تجویز دارو و استراحت بهبودی صورت نگرفت، احتمالاً یکی از کلیهها را برمی دارند و فرد میتواند بقیهی عمر خود را با یک کلیه ادامه دهد.
خالی کردن آب کلیه: برای خالی کردن آب کلیهها هر روز از کرفس استفاده کنید.
ورم کلیه در مزاجهای دموی: برای درمان این بیماری باید از داروهای زیر استفاده کنید:
تخم خیار، تخم گرمک، تخم هندوانه و تخم کدو همه را مخلوط کرده، بکوبید و شیره کش کنید، بعد با آب جوشاندهی گل بنفشه مخلوط، سپس آب آن را شیرین کنید و بخورید.
شیرهی چهارتخمه (تخم خیارین، تخم گرمک، تخم هندوانه و تخم کدو را با عرق کاسنی و آب جوشاندهی عناب و آب تاج ریزی مخلوط کنید و بخورید.
آب جوشاندهی عناب و سه پستان را با ماءالشعیر مخلوط و میل فرمایید.
ورم کلیه در مزاجهای صفراوی: برای درمان این بیماری باید شیرهی چهار تخمه (تخم گرمک، تخم هندوانه، تخم کدو و تخم خیارین) را با شربت عناب، شربت گل بنفشه، ماءالشعیر و آب انار مخلوط و میل فرمایید.
سرماخوردگی کلیه: اگر کلیهها دچار سرماخوردگی شدند، باید از خوردن کنگر به کلی پرهیز کرد. یک شال پشمی یا کرکی را چند دور، به دور کمر بپیچید و چند روز ضمن گرم نگهداشتن پهلوها از فرنی، شیربرنج یا سوپ و آشهای رقیق استفاده کنید.
قولنج کلیه: برای رفع قولنج کلیه، مغز بادام تلخ را بکوبید و روی جاهای دردناک ضماد کنید.
روغن بادام تلخ را روزی سه مرتبه به جاهای دردناک مالش دهید.
دو، سه عدد سیب درختی را به قاچهای نازکی درآورید و در یک لیتر آب جوش حدود 2 ساعت دم کنید و بخورید، چند روز این کار را تکرار کنید.
پنجاه گرم دم گیلاس را پس از حدود 12 ساعت خیساندن در یک لیتر آب 10 دقیقه بجوشانید و آب صاف کردهی آن را در سه نوبت بنوشید و چند روز این کار را تکرار کنید.
درد کلیه: درد در ناحیهی کلیهها دارای علل بی شماری است که سادهترین و فراوانترین آنها به علت وجود سنگهای این ناحیه است. هریک از بیماریهای کلیه میتواند دردی در محل کلیه داشته باشد که انتشار این دردها معمولاً کمک به تشخیص بیماری میکند، از جمله: درد کلیه با انتشار به کشالهی ران و پوست بیضه و پرینه که بیشتر اوقات این علایم مربوط به سنگ در خود کلیه است. دردهای تیر کِشنده به طرف آلت بیشتر اوقات وجود سنگهای حالب را میرساند. ولی سوزش و درد درون مجرای آلت، خبر از ورم مثانه و یا وجود سنگهایی در درون مثانه را میدهد. بهترین مسکن همهی این دردها این است که شبت، گل ختمی و برگ کلم را مخلوط بجوشانید و آب آن را به آب وان اضافه کرده و در آن استراحت کنید.
اگر دچار درد کلیه شدهاید، باید از خوردن گوشت، تخم مرغ، نمک، کنگر و هم چنین از کار و فعالیت های سخت و سنگین پرهیز کنید و از خوراکی هایی که مسکن درد کلیه هستند بیشتر استفاده کنید، مانند: آب لیمو، موز، توت فرنگی، شربت بنفشه و آب جوشاندهی سداب با عسل.
هم چنین میتوانید صبح ناشتا یک قاشق چای خوری دارچین ساییده شده را کفلمه کنید.
کمی بادام تلخ را بکوبید و با نعنای خشک ساییده شده مخلوط و کفلمه کنید.
سیب زمینی تنورپز را با پنیر و پرتقال بخورید.
پالودهی سیب سرخ را با عسل شیرین کنید و بخورید.
نیم لیتر آب شاهی تازه را بگیرید و با روغن بادام شیرین و یا روغن زیتون مخلوط کنید و به مرور بنوشید.
دویست گرم پیاز رنده شده را با 100 گرم عسل مخلوط کنید و به مدت دو روز در جایی خنک بگذارید و پس از دو روز ماندن آن را صاف کنید و هر روز صبح ناشتا یک فنجان از آن را میل فرمایید.
به مدت یک هفته هر روز صبح ناشتا آب یک لیمو را بگیرید و با یک لیوان آب مخلوط کنید و بنوشید. هفتهی دوم هر روز 2 عدد لیمو را آب بگیرید و هفتهی سوم 3 عدد تا هفتهی هفتم که لیموها به روزی 7 عدد برسند و پس از آن هر هفته 1 عدد کم کنید تا به روزی 1 عدد برسد.
گل گاوزبان، صندل سفید، عودالصلیب و پرسیاوشان از هرکدام 5 گرم، بادیان و گل محمدی از هرکدام 10 گرم و تخم خطمی 30 گرم همه را نیم کوب کرده و با 5 گرم پودر شیرین بیان مخلوط و به 10 قسمت مساوی تقسیم کنید. 100 گرم مویز را نیز به وسیلهی قیچی قطعه قطعه کرده و روی آن 10 قسمت قبلی تقسیم کنید. هر قسمت از آنها را شب در یک و نیم لیوان آب جوش بخیسانید و صبح در همان آب بجوشانید. آب آن را صاف و شیرین کرده، بنوشید. تفالهی آن را مجدداً در یک و نیم لیوان آب بخیسانید و شب باز جوشانده و آب آن را میل فرمایید.
سموم کلیه:برای دفع سموم کلیهها باید ترب سیاه بخورید و یا آب ترب سیاه را بگیرید و بنوشید.
آب انگور سبز که زیاد شیرین نشده باشد را بنوشید و ناهار و شام هم بویون پیاز بخورید. عصرها که 3 تا 4 ساعت از مصرف بویون پیاز گذشته باشد، چند قاچ هندوانه بخورید و یا یک لیوان آب هندوانه بنوشید.
مغز بادام خام، مغز تخمهی کدوی خام، مغز پستهی خام و مغز فندق خام را در هم بکوبید، بعد با آرد برنج مخلوط کنید، سپس با مقداری شیرهی انگور خمیر کرده و نان بپزید و بخورید.
خارج کردن مادهی بیماری زا از کلیهها: برای رفع این بیماری از داروهای زیر استفاده کنید:
هر روز لعاب تخم خطمی یا لعاب تخم کتان یا لعاب تخم شنبلیله یا هر سه را میل کنید. هم چنین مغز ناخنک، گل خطمی، تخم شنبلیله، تخم کتان و آرد جو را نرم بسایید و با روغن کنجد مخلوط کنید و بر موضع بمالید.
تخم شنبلیله، برگ خطمی و ریشهی اریسا و شبت را نرم بسایید و با روغن کنجد مخلوط کنید و بر موضع بمالید.
گل بنفشه، گل خطمی، مغز ناخنک، تخم شبت و تخم کتان همه را بجوشانید و با آب آن، محل درد کلیهها را شستشو و مالش دهید.
التهاب کلیه
به التهاب یک یا هر دوی کلیهها اصطلاحاً پیلونفریت (11) گفته میشود که معمولاً به علت عفونت باکتریایی میباشد. این بیماری در سنین بین 16 تا 45 سالگی شایعتر میباشد و بیشتر در خانمها دیده میشود. پیلونفریت یکی از شایع ترین بیماریهای کلیه به خصوص در جوانان و افراد میان سال میباشد. در این بیماری یک یا هر دو کلیهها دچار التهاب میشوند که معمولاً این التهاب بر اثر یک عفونت باکتریایی ایجاد میشود، به همین دلیل است که به ندرت باعث صدمات طولانی مدت به کلیهها میشود. در بزرگسالان پیلونفریت باعث بروز درد شدیدی در اطراف کلیه ها میشود. این بیماری معمولاً توسط پزشکان به خوبی تشخیص داده خواهد شد و درمان میگردد. با این حال علایم این بیماری در کودکان ممکن است کمتر آشکار باشد و ممکن است تشخیص داده نشود که این امر منجر به صدمات جدی به کلیهها می شود و درنهایت در سالهای بعد به نارسایی کلیه تبدیل میگردد.
علل ایجاد پیلونفریت: بیماری پیلونفریت ممکن است بر اثر ورود باکتریها از طریق پیشابراه به دستگاه ادراری ایجاد شود. اغلب باکتریها از عفونتی که در مثانه وجود دارد به سمت کلیهها حرکت میکنند. عفونتهای ادراری و نیز پیلونفریتها در خانمها بسیار شایعتر از آقایان می باشد؛ زیرا پیشابراه خانمها نسبت به آقایان بسیار کوتاهتر است و سوراخ این پیشابراه نیز نزدیک سوراخ مقعد آنها میباشد. باکتریهایی که در ناحیهی سوراخ مقعد قرار دارند، ممکن است در هنگام فعالیت جنسی وارد پیشابراه شوند و یا این که بعد از دفع مدفوع و در هنگام تمیز کردن ناحیهی مقعد، در صورتی که نحوهی پاک کردن از قسمت عقب به جلو انجام شود، ممکن است باکتری ها از مقعد به سمت پیشابراه بروند. به خانمها توصیه میشود هنگام طهارت اول جلو، بعد عقب خود را تطهیر کنند. افرادی که دچار مرض قند (دیابت)هستند بیشتر احتمال دارد که به عفونتهای ادراری دچار شوند زیرا قند یا گلوکز موجود در ادرار آنها ممکن است باعث رشد بیشتر باکتری ها شود.
هم در خانمها و هم در آقایان اگر در هر جایی از مجاری ادراری آنها انسدادی وجود داشته باشد که جلوی عبور جریان طبیعی ادرار را بگیرد احتمال بروز پیلونفریت بیشتر خواهد شد. در این شرایط اگر ادرار در مجاری ادراری توسط باکتریها آلوده شده باشد، این باکتریها نمیتوانند به خوبی همراه با ادرار کردن به بیرون فرستاده شوند، لذا این باکتریها در ادرار راکد مانده و شروع به تکثیر و اضافه شدن میکنند. انسداد در مجاری ادراری ممکن است بر اثر فشارهایی که بر روی مجاری ادراری وارد میشوند ایجاد گردد. علل احتمالی مسدود شدن مجاری ادراری عبارتند از: بزرگ شدن رحم هنگام حاملگی در خانمها، بزرگ شدن غدهی پروستات در آقایان و هم چنین وجود تومور (غده) در مثانه و یا وجود سنگ کلیه میتواند جلوی جریان طبیعی ادرار را بگیرد. به علاوه سنگ های کلیه ممکن است محلی برای مخفی شدن باکتریها شوند، بنابراین افراد را مستعد ابتلاء به عفونتهای مجاری ادراری میکنند که تمام این شرایط میتوانند منجر به بروز پیلونفریتهای مکرر شوند. باکتریها هم چنین میتوانند بر اثر سوند زدن برای تخلیهی ادرار از مثانه نیز وارد مجاری ادراری شوند. به علاوه باکتریها قادر هستند از هر جای دیگر بدن، از طریق جریان خون خود را به کلیه برسانند.
علایم و مشکلات پیلونفریت: علایم و مشکلات پیلونفریتها ممکن است به طور ناگهانی ظاهر شوند (اغلب در عرض چند ساعت این علایم ظاهر میشوند) که عبارتند از:
-درد شدیدی که درست از بالای کمر شروع شده و به پهلوها و کشالهی ران کشیده میشود.
-تب بالای 38 درجه که باعث لرز و سردرد میشود.
-ادرار کردن مکرر و دردناک
-ادرار خون آلود و کدر
-بدبو شدن ادرار
-تهوع و استفراغ
برای کمک به درمان ورم کلیه باید از خوردن کنگر، پیاز، تره، بادنجان، تخم مرغ، زردآلو، قیصی و میوههای دیگر هستهدار پرهیز کنید.
ضمناً به عنوان درمان میتوانید گل گاوزبان کوهی و مریم نخودی از هرکدام 5 گرم را بجوشانید و آب آن را سه روز صبح ناشتا بخورید.
مرزنجوش، بادرنجبویه، آویشن شیرازی، گل بومادران، گل بابونه و مریم نخودی از هرکدام 1 مثقال را در سه لیتر آب، آن قدر بجوشانید تا یک لیتر از آب آن بماند، سپس آب آن را صاف کنید و هر روز صبح ناشتا یک استکان از آن را با عسل یا نبات مصری شیرین کرده و بخورید.
شش روز صبح ناشتا، گز علفی و ریشهی شیرین بیان را مساوی بجوشانید و آب آن را بخورید.
مریم نخودی، گل بومادران، گل بابونهی شیرازی، آویشن شیرازی و شوید خشک از هرکدام 1 مثقال را دم کنید و آب آن را 3 روز روزی سه استکان به نوبت بخورید.
سی گرم تخم زبان گنجشک را دم کنید و قبل از هر غذا یک استکان از آب آن را بنوشید.
میوهی درخت کاج را خرد کرده و مثل چای دم کنید. آب آن را روزی سه مرتبه، به نوبت و هر بار یک استکان بخورید.
دوازده شب، شبی 3 نخود انغوزه را در کپسول خالی پر کنید و بخورید.
چهار شب، هر شب 6 نخود سکبینج را موقع خواب بخورید.
هل قراب، بسبایج و فرفیون از هرکدام 1 مثقال را در دو لیوان آب مانند چای دم کنید و روزی یک استکان از آب آن را بخورید.
پوست گنه گنه، برگ تیول و بادرنجبویه از هرکدام 1 مثقال را در سه لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان از آب آن بماند. بعد آن را صاف کنید و با نبات صبح ناشتا بخورید.
سه قاشق سوپ خوری تخم کتان را در یک لیتر آب بجوشانید و آب آن را بنوشید.
روزی یک مرتبه یک قاشق چای خوری گل طاووسی را در یک لیوان آب جوش بریزید و بنوشید، ولی بیش از سه لیوان آن را مصرف نکنید.
یک قاشق شربت خوری گل نیلوفر آبی خشک نیم کوب شده را در یک فنجان آب جوش 10 دقیقه دم کنید و آب آن را بنوشید و روزی دو تا سه مرتبه تکرار کنید.
التهاب و عفونت ادراری
در ادرار باکتری وجود ندارد و به طور طبیعی ضدعفونی میباشد. وارد شدن باکتری به دستگاه ادراری غالباً از طریق پیشاب راه به مثانه و احتمالاً به کلیهها وارد میشود.
خیلی به ندرت پیش میآید که باکتریها از سایر قسمتهای بدن و از راه خون به کلیهها برسند و در صورت عارضه، به آن التهاب لگنچه و کلیه گفته میشود، که ممکن است حاد یا مزمن باشد.
در التهاب حاد لگنچه و کلیه، شخص دچار درد پشت، تهوع و استفراغ، تب و لرز بالا میشود که اغلب به کشالهی ران انتشار مییابد. اگر مثانه نیز عفونی شود، علاوه بر این نشانهها احساس سوزش و تکرار ادرار به وجود میآید. این التهاب حاد به دلیل کوتاهی پیشاب راه در خانمها بیشتر پیش میآید. برای درمان آن به قسمت عفونت ادرار و تکرار ادرار در همین کتاب مراجعه فرمایید.
سنگ کلیه
به طور طبیعی مواد غذایی پس از طی کردن فرآیندهای شیمیایی در بدن از طریق کلیهها تصفیه شده و مواد زاید آنها به مجاری ادرار ریخته میشوند. وقتی که ادرار از مواد زاید که می توانند کریستالیزه شوند و شکلی سنگ مانند را ایجاد کنند اشباع میشود یا وقتی که مواد شیمیایی که به طور طبیعی از روند کریستالیزه شدن جلوگیری میکنند وجود نداشته باشند، سنگهای کلیه ساخته میشوند. ساختن سنگهای کلیه میتواند چندین سال طول بکشد.
اگر سنگهای کلیه کوچک باشند ممکن است از جای خود در کلیه کنده شده و در دستگاه ادراری حرکت کنند و درنهایت از طریق خروج ادرار از بدن خارج شوند. سنگهای بزرگتر در کلیه باقی میمانند اما این سنگها نیز ممکن است حرکت کرده و وارد حالب شوند (حالب لولهای است که ادرار را از کلیه به مثانه میرساند). اگر یک سنگ در حالب قرار گیرد میتواند باعث بروز دردهای شدیدی شود. وجود یک سنگ بزرگ در داخل کلیه معمولاً دردناک نمیباشد اما میتواند خطر بروز عفونتهای ادراری را افزایش دهد.
علل ایجاد سنگهای کلیه: وقتی که غلظت زیادی از مواد حل شده در ادرار وجود داشته باشد خطر تشکیل سنگهای کلیوی افزایش مییابد. عدم مصرف کافی مایعات باعث افزایش خطر ایجاد سنگهای کلیه میشود. وقتی که آب بدن کم باشد کلیهها برای حفظ این آب ادرار کمتری تولید میکنند و در نتیجه ادراری که ساخته میشود غلظت خیلی زیادی خواهد داشت. افرادی که در مناطقی با آب و هوای گرم زندگی میکنند، اگر به اندازهی کافی آب نخورند و جبران آن آبی که از طریق ریزش عرق از بدنشان خارج میشود را نکنند، بیشتر از دیگران مستعد ابتلاء به سنگهای کلیه خواهند شد.
براساس نوع مواد زایدی که در ادرار وجود دارد انواع مختلف سنگهای کلیه میتوانند ساخته شوند. اکثر سنگهای کلیه از جنس نمکهای کلسیمی هستند. این سنگها ممکن است در افرادی که رژیم غذایی آنها سرشار از کلسیم و یا مادهای به نام اسید اگزالیک (12) میباشد بیشتر دیده شود. هم چنین در افرادی که غدهی پاراتیروئید آنها تولید مقادیر زیادی هورمون پاراتورمون میکند، این سنگهای کلسیمی بیشتر دیده میشود، زیرا این هورمون باعث میشود که میزان کلسیم خون بالا رود. درصد کمی از انواع سنگهای کلیه را سنگهایی که حاوی اسید اوریک هستند تشکیل میدهند و این سنگها در افرادی که دچار بیماری نقرس هستند بیشتر دیده میشود.
سنگهای کلیه هم چنین ممکن است بر اثر عفونتهای طولانی مدت دستگاه ادراری هم ایجاد شوند. در چنین مواردی سنگها به شکل شاخ گوزن ساخته میشوند و حفرهی مرکزی کلیه را پر میکنند. به ندرت سنگهای ادراری از ماده ای به نام سیستین (13) ساخته میشوند. این ماده به طور غیرطبیعی در افرادی که دچار بیماری ارثی سیستینوری (14) هستند، در ادرارشان دیده می شود.
سنگهای کلیوی هم چنین با مصرف بعضی از داروها نیز مثل داروی ایندیناویر (15) که برای درمان ایدز به کار میرود، ایجاد میشوند.
علایم سنگهای کلیه
سنگهای خیلی کوچک کلیه ممکن است بدون این که باعث بروز علایمی شوند از طریق ادرار به خارج دفع گردند. سنگهای بزرگتر و یا قطعات کوچکی از سنگهایی که از حالب عبور میکنند ممکن است باعث اسپاسمهای دردناکی شوند. علایم معمولاً به طور ناگهانی ظاهر شده و ممکن است شامل موارد زیر باشند:
-دردهای بسیار شدید و طاقت فرسا که از پشت و کمر شروع شده و به شکم و کشالهی ران کشیده می شوند و ممکن است در قسمت تناسلی نیز احساس شوند.
-تکرّر ادرار که به صورت دردناک میباشد.
-تهوع و استفراغ و وجود خون در ادرار.
ضمناً اگر سنگ کلیه از طریق ادرار خارج شود، درد به طور ناگهانی از بین میرود. با این حال اگر یک سنگ در حالب گیر کند ممکن است جلوی ادرار را گرفته و باعث ورم کردن کلیه شود.
نحوهی درمان سنگهای کلیه: اگر سنگها کوچک باشند اما در کلیه باقی بمانند، ممکن است پزشک فقط به شما توصیه کند که استراحت کنید و از داروهای مسکن استفاده نمایید. مقادیر زیادی آب و مایعات بنوشید تا به دفع سنگها از طریق ادرار کمک شود. در بعضی موارد سنگهایی که در قسمتهای پایین حالب گیر افتادهاند را میتوان از طریق سیستوسکوپی بیرون آورد. در این روش یک لولهی دوربیندار از طریق بیشابراه وارد مثانه و از آنجا وارد حالب میشود و بعد از پیدا کردن سنگ در حالب با استفاده از یک فورسپس (چنگک) این سنگ را برداشته و یا خرد می کنند.
اگر سنگی از کلیه حرکت کند و وارد حالب شود معمولاً درد شدیدی ایجاد میکند که میتواند چندین ساعت طول بکشد. در چنین مواردی ممکن است لازم شود که به بیمارستان بروید تا از مسکن های خیلی قوی استفاده کنید. در بیمارستان به شما سرم وصل خواهد شد تا از طریق مایعاتی که وارد بدنتان میشود حجم ادرارتان افزایش یافته و باعث شود که سنگ از طریق ادرار به بیرون فرستاده شود. امروزه رایجترین روش درمان سنگهای کلیه روش لیتوتریپسی (16) میباشد. در این روش با استفاده از امواج قوی، سنگهای کلیه خرد شده و به صورت پودر درمی آیند که این پودر سنگها به راحتی از طریق ادرار دفع میشوند.
عمل جراحی برای برداشتن سنگ فقط وقتی مورد نیاز است که سنگ کلیه خیلی بزرگ باشد. به ندرت یک سنگ شاخ گوزنی به قدری بزرگ میشود که مجبور شویم تمام کلیه را با عمل جراحی برداریم.
برای پیش گیری از دوباره ساخته شدن سنگهای کلیه، علت زمینهای ایجادکنندهی این سنگها باید درمان شود. پزشک احتمالاً به شما توصیه خواهد کرد که مدت زیادی روزی حداقل 2 یا 3 لیتر مایعات بنوشید و از خوردن غذاهایی که ممکن است باعث سنگ سازی شوند پرهیز کنید. بیش از نیمی از افرادی که تحت درمان سنگهای کلیه قرار میگیرند، در عرض حدود 7 سال، دوباره به یک سنگ دیگر مبتلا میشوند.
برای این که کلیه دیگر سنگ نسازد توصیه میشود که گهگاه گوشت کبوتر را در روغن زیتون سرخ کرده و به عنوان یک وعدهی غذایی از آن استفاده کنید.
رژیم مایعات برای کلیههای سنگ ساز
انسان اگر حتی یک بار دچار دردهای ناشی از شن کلیه یا حالب شده و یا نشانیهایی از این بیماری را مشاهده کرده باشد، ممکن است کلیههای او به عارضهی سنگ سازی مبتلا شده باشد. برای جلوگیری از تشکیل مجدد سنگ یا شن کلیه و جلوگیری از متراکم شدن آنها و برای پیش گیری از عمل جراحی و بالاخره برای جلوگیری از خطر نارسا شدن و از کار افتادن کلیهها باید به مطالب زیر توجه کرد:
1-افراد یاد شده لازم است که در تمام مدت عمر در طول شبانه روز مقدار زیادی آب و غذاهای آبدار شامل میوههای پر آب، مانند هندوانه، خربزه، طالبی، گرمک و نوشابهای مثل عرق کاسنی، عرق خارشتر، عرق خارخاسک، ماءالشعیر بنوشند و... ولی نوشیدن چای پررنگ جایز نبوده و چای مصرفی این افراد باید خیلی کم رنگ باشد.
2- در اثر نوشیدن آب و سایر مایعات به میزان زیاد ادرار بی رنگ و یا خیلی کم رنگ میشود. این نکته را باید بدانید که ایجاد ادرار غلیظ و پررنگ میتواند باعث سنگ کلیه شود لذا باید با نوشیدن مایعات از غلظت ادرار جلوگیری کرد.
3-برخلاف آنچه که بین مردم شایع است سنگین بودن آب یا وجود املاح و گچ در آب باعث سنگ کلیه نمیشود. در هر صورت آب بهترین ماده برای جلوگیری از ایجاد سنگ کلیه میباشد.
4-چون در موقع خواب بدن بدون حرکت میماند لذا در این گونه مواقع احتمال سنگ سازی در کلیه ها افزایش مییابد. بنابراین از یک ساعت قبل از خواب باید مقدار نوشیدن آب و سایر مایعات را بیش از پیش افزایش دهند. آشامیدن زیاد باعث میشود که مقدار دفع ادرار از کلیهها در موقع خواب زیاد شده و از ته نشین شدن مواد داخل آن و در نتیجه از تولید سنگ کلیه جلوگیری شود.
5-هر شب در کنار تختخواب خود یک فلاسک یا آبخوری پر از آب داشته باشند و وقتی که در اواسط شب به علت احتیاج به تخلیهی ادرار از خواب بیدار میشوند تا حد امکان آب بنوشند، به طوری که ادرار در صبح نیز بی رنگ یا کم رنگ شده باشد. هر صبح موقعی که از خواب بیدار میشوند در اولین فرصت و قبل از صرف صبحانه مقداری آب و یا سایر مایعات بنوشند.
6-چون در فصل تابستان و در مناطق گرم مقدار زیادی از مایعات نوشیده شده به صورت عرق از بدن دفع میشود لذا در این شرایط نیز لازم است مقدار بیشتری آب و سایر مایعات نوشیده شود. هم چنین هنگام فعالیتهای شدید بدنی و ورزش لازم است بر میزان آب و مایعات مصرفی بیفزایند.
7-چون نوشیدن آب زیاد و سایر مایعات همراه با غذاهای اصلی (صبحانه، نهار و شام) باعث ناراحتی معده میشود لذا بهتر است تا 5 دقیقه قبل از صرف غذا هرچه بیشتر و هر اندازه که امکان دارد آب بنوشند، ولی در موقع غذا خوردن و هم چنین تا نیم ساعت پس از صرف غذا از نوشیدن آب و سایر مایعات خودداری شود، آنگاه از 2 ساعت تا 4 ساعت بعد از خوردن غذا مجدداً تا حد امکان و به میزان خیلی زیاد آب و سایر مایعات بنوشند.
8-برای این که از میزان نوشیدن آب و سایر مایعات آگاه شوند، لازم است هر چند وقت یک بار ادرار 24 ساعت خود را در یک ظرف جمع آوری کرده و مقدار آن را تعیین کنند. میزان ادرار در مدت 24 ساعت نباید از 3 تا 4 لیتر کمتر باشد.
9-چون تولید سنگ کلیه در افراد غالباً به علت داشتن زمینههای خانوادگی میباشد لذا صلاح در این است که در صورت ابتلاء یک فرد در یک خانواده سایر افراد آن خانواده نیز توجه بیشتری در این امر داشته باشند.
10-معمولاً اگر مانعی مثل سنگ یا شن کلیه در مسیر مجاری کلیه و یا در لگنچه و یا در حالبها گیر کند ممکن است به طور ناگهانی دردی شدید و طاقت فرسا بروز کند. این نوع درد که در هر لحظه از شبانه روز به طور ناگهانی ایجاد میشود، وقت و زمان معینی ندارد و اگر در موقع خواب ایجاد شود شدت درد، فرد مبتلا را سراسیمه بیدار خواهد کرد. دردهای ناشی از حرکت یا گیر کردن شن یا سنگ کلیه، شبیه دردهای شکمی است، به این معنی که درد به صورت متناوب و مکرر (درد گرفتن و تسکین یافتن موقتی) ظاهر می شود.
11-با توجه به خصوصیات دردهای ناشی از سنگ کلیه افرادی که شبها به خصوص نزدیک صبح و موقع بیدار شدن احساس دردهای پلو و کمر میکنند ولی پس از مقداری حرکت یا نرمش دردشان تسکین مییابد، این درد ناشی از کلیهها نمی باشد و باید علت را در جای دیگر جستجو کرد.
سنگهای نسبتاً متوسط گاهی در حین عبور از حالت باعث اتساع و خراشیدگی آن میشوند و ایجاد خون ریزی یا درد شدید میکنند.
این درد به قولنج کلیوی معروف است و به عنوان یکی از شدیدترین دردهایی است که شخص باید تحمل کند. درد متناوب و خنجری بوده که از پشت شروع میشود و در موقع عبور سنگ به طرف پایین حالب، به لگن و کشالهی ران میرسد. این درد غالباً در یک زمان خاص و در یک سمت بدن ایجاد میشود.
در صورت وجود سنگ باید ابتدا از خوردن خوراکیهای زیر پرهیز کنید: آلو، زردآلو، شفتالو، هلو و به طور کلی میوههای هستهدار، سیب درختی، اسفناج، کنگر، لبنیات، زردهی تخم مرغ، گوشت گوسفند و گاو، آشها و خوراکی های چرب، هم چنین کار سخت و سنگین نیز مضر بوده و باید احتیاط کرد.
ضمناً باید از خوراکیهایی که ضد سنگ هستند بیشتر استفاده کنید، مانند: آب فراوان، آب هویج صبح ناشتا، آب هندوانه، آب ترهی خام، تخم کرفس، کرفس تازه، آب شلغم خام، گوجه فرنگی، توت فرنگی، گرمک، خربزهی رسیده و شیرین (قبل از غذا)، کرفس، سیر، عسل، خرفه، شاهی، تخم زردک، چای کم رنگ، عرق کاسنی، تخم کاسنی، آب دم کردهی سُک گیلاس، تخم کاهو، آب دم کردهی پر سیاوشان، تخم کتان، آب جوشاندهی ریشهی باباآدم، تاج ریزی، غازیاقی، صمغ فارسی، روغن بادام شیرین، آب دم کردهی کاکل ذرت، آب دم کردهی گل قاصد، آب جوشاندهی نخود سیاه، آب جوشاندهی مغز ناخنک و کاکنج.
برای درمان نیز میتوانید: تخم گشنیز، تخم خرفه، تخم کاسنی، تخم خشخاش، تخم کاهو، بالنگو، گل پنیری، گل نیلوفر، گل بنفشه، تاج ریزی، کاکنج، تخم هندوانه، تخم گرمک، تخم کدو، تخم خیار، شاه تره، پوست هلیلهی زرد، هلیلهی سیاه، آملهی مقشر، ریوند چینی، سنامکی، گل محمدی و مخلصه از هرکدام 3 مثقال را نرم بکوبید و هر روز صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری از آن را در یک لیوان آبِ جوشیده و سرد شده شیره کش کنید و بنوشید.
پنجاه گرم پوست سیب درختی را با 50 گرم برگ گلابی دم کنید و آب آن را به مرور بنوشید.
ده برابر مغز هستهی گیلاس را با 1 برابر رازیانه بجوشانید و آب آن را به مرور بنوشید.
سی گرم تخم زبان گنجشک نیم کوب شده را در یک لیتر آب جوش دم کنید و قبل از هر غذا، روزی سه فنجان از آب آن را به نوبت بنوشید.
عسل، سیاه دانهی کوبیده شده و آب را با هم مخلوط کرده، بخورید.
دو لیوان بزرگ آب انگور بخورید، یکی بین صبحانه و ناهار و دیگری بین ناهار و شام.
صبح ناشتا یک استکان آب پوست لوبیا سبز تازه را بگیرید و بخورید.
پنجاه گرم برگ انگورفرنگی را در یک لیتر آب جوش دم کنید و آب آن را سه فنجان در روز به نوبت بنوشید.
هر روز صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری اشک مو بخورید، سنگ آب میشود.
هستههای خرما را خرد کرده، بجوشانید و آب آن را بنوشید.
چند مرتبه هندوانه را با پوست و تخم و غیره قطعه قطعه کرده و خوب بپزید و آب آن را در طول روز چند لیوان بنوشید.
حجرالیهود را نرم بکوبید و با روغن بادام مخلوط کنید و بخورید.
هستهی ازگیل کوبیده شده را در آب انگور بخیسانید و بعد آن آب انگور را بنوشید.
برگ شاه دانه را چند بار مثل چای دم کنید و آب آن را بنوشید.
اذخرمکی، تخم کاسنی، پوست کوکنار، بالنگو، تخم گشنیز، کاکنج، تخم کاهو، کاکل ذرت، باکس گیلاس یا آلبالو، سه پستان و کبابهی چینی از هرکدام 2 مثقال را نیم کوب کرده و آن را 10 قسمت کنید. هر شب یک قسمت آن را در یک لیوان آب بخیسانید و صبح در همان آب بجوشانید، سپس آب آن را صاف کرده و ناشتا بنوشید.
خارخاسک، پودینه، افسنطین، بیخ هلیمون، بیخ کاسنی، کاکنج، بادیان، پر سیاوش و گل سرخ را بجوشانید و آب آن را صاف کرده، بخورید و روی آن چهار تخمه (تخم خیارین، تخم کدو، تخم گرمک و تخم هندوانه) را شیره کشیده، بنوشید.
ده مثقال چوب مو را بسوزانید و خاکسترش را با آب جوشانده و با 6 مثقال خارخاسک مخلوط کنید و آب آن را ناشتا به تدریج میل فرمایید.
تخم کافشه، شنبلیله، اسفرزه،گل بنفشه، برگ یا تخم خرفه، خارخاسک، بابونه و مغز ناخونک را بپزید، بعد آب آن را صاف و در وان ریخته و به آن آب گرم اضافه کنید و مدتی در آن بنشینید.
آب جوشاندهی سیب زمینی را با آب دم کردهی شیرین بیان مخلوط کنید و بنوشید.
شش گرم تخم شلغم را بکوبید و با آب دم کردهی برگ تیول مخلوط کنید و بخورید.
بیست و پنج گرم پوست ریشهی زرشک را در نیم لیتر آب سرد 10 تا 15 دقیقه بخیسانید. بعد در همان آب جوشانده با شکر شیرین کنید و با هر وعده غذای روزانه یک فنجان از آب آن را بنوشید.
عرق بهارنارنج را با آب کرفس تازه به نسبت مساوی مخلوط کنید و هر صبح و عصر بنوشید.
بادیان و پودر شیرین بیان از هرکدام 5 گرم، گل قافث، تخم خطمی، سنبل الطیب و گل گاوزبان از هرکدام 10 گرم، مغز تخم خربزه، مغز تخم کافشه و گل بنفشه از هرکدام 15 گرم، ریشهی کاسنی 25 گرم، همه را نیم کوب کرده، بعد با 200 گرم مویز قطعه قطعه شده مخلوط کنید، سپس آن را به 15 قسمت مساوی تقسیم و هر قسمت از آن را یک روز صبح بجوشانید، سپس آبش را صاف و شیرین ساخته، بنوشید. تفالهی آن را مجدداً در آب جوش خیسانده و شب باز در همان آب بجوشانید و آب آن را مصرف کنید.
توضیحاً اگر مدتها از خوردن لبنیات و مرکبات پرهیز کنید و گه گاهی گوشت کبوتر را در روغن زیتون یا روغن کنجد سرخ کنید و به عنوان یک وعده غذا بخورید دیگر هیچ گاه به سنگ ادراری دچار نخواهید شد.
سنگ کلیه در گرم مزاجها: اگر گرم مزاج هستید و دچار سنگ کلیه شدهاید، مغز تخم کدو، مغز تخم گرمک، مغز تخم هندوانه و تخم خیارین از هرکدام 4 مثقال و کاکنج 2 مثقال، همه را نرم بسایید، بعد با 4 مثقال پودر حجرالیهود و 2 لیوان شربت قند مخلوط و در طول روز به مرور میل کنید.
خارخاسک، گل پنیرک، مغز تخم کدوی خام، مغز تخم هندوانهی خام، مغز تخم گرمک خام، مغز تخم خیار چنبر و کاکنج، همه را به نسبت مساوی با مقداری شکر بسیار نرم بسایید. صبح، ظهر و شب، هربار یک قاشق غذاخوری از آن را کفلمه کنید.
هندوانهی بزرگی را پس از شستن با پوست و شهم و تخمههایش خرد کرده یا چرخ کنید. بعد در ظرفی بریزید و بگذارید تا با آب خودش بپزد. سپس در صافی یا پارچهای تمیز با فشار آب آن را صاف کرده در یخچال نگهدارید و در طول روز به مرور بنوشید.
هر شب بعد از صرف شام (هنگام خواب) 2 لیوان شربت سکنجبین درست کنید بعد یک یا دو عدد خیار درشت را ریز رنده کرده، مخلوط کنید و میل نمایید.
سنگ کلیه در سرد مزاجها: اگر سردمزاج هستید و دچار سنگ کلیه شدهاید، باید مارچوبه، انسیون، بادیان، سیاه دانه و تخم کرفس از هرکدام 30 گرم را با هم مخلوط کرده و نرم بسایید. صبح، ظهر و شب، هر بار یک قاشق شربت خوری از آن را کفلمه کنید.
رژیمهای سنگ کلیه
هنگامی که سنگ کلیه ایجاد میشود نمیتوان آن را به کلی با رژیم غذایی از بین برد، اما رژیم غذایی میتواند از سنگ سازی مجدد بعد از دفع سنگ و یا از بزرگتر شدن سنگهای ساخته شده، هم چنین در پیش گیری مؤثر باشد. در هر صورت باید با رژیم سعی در زیاد و رقیق کردن ادرار کرد، به علاوه باید کوشید که مقدار دفع کلسیم از طریق ادرار کم شود، زیرا سنگهای کلیه غالباً ترکیباتی از کلسیم هستند (البته نه تمام سنگها). سنگهای کلیه معمولاً از نوع سنگهای فسفاته قلیایی یا سنگهای اگزالات کلسیم یا سنگهای اوراته و یا سنگهای تشکیل شده از سیستین میباشند.
هرکدام از این سنگها رژیمهای متفاوتی دارند و من در اینجا به ذکر رژیمهای مربوطه میپردازم. یک نکته را لازم است در اینجا تذکر دهم و آن این است که در سنگ کلیه، شما را به نوشیدن آب بیشتر برای رقیق کردن ادرار توصیه میکنم، اما در رابطه با این موضوع، کسانی که در کلیه سنگ بزرگ دارند، نباید در یک وعده، مقدار زیادی آب بنوشند بلکه بهتر است آب مصرفی را به تدریج و در طول روز بیاشامند.
رژیم در سنگهای فسفاته قلیایی: به منظور اسیدی کردن محیط ادرار، از مواد غذایی زیر بیشتر استفاده شود: حبوبات، نان، برنج، غلات، گوشتها، کره، شکلات و تخم مرغ. در واقع موادی که فسفر و گوگرد بیشتری دارند محیط ادرار را اسیدی میکنند و برعکس کلسیم، منیزیم و پتاسیم محیط ادرار را قلیایی میکنند. به این جهت است که مصرف میوهجات، سبزیجات و شیر در این رژیم کمتر است. میوهجات و سبزیجات حتی اگر خودشان ترش و اسیدی باشند و حتی آب لیمو، آب غوره و سرکه ادرار را قلیایی میکنند،زیرا محصول دفعی آنها در بدن قلیایی است، لذا نباید مصرف شوند.
رژیم در سنگهای اگزالیک: اساس رژیم در این مورد کاهش اگزالاتها در رژیم و جلوگیری از تخمیرات رودهای است، زیرا وقتی غذا در روده تخمیر میشود و گاز ایجاد میگردد، مقداری اسید اگزالیک نیز ساخته میشود، لذا مصرف کاکائو، چای، فلفل سبز، شکلات، اسفناج، کاسنی، انجیر خشک، ریواس و ترشک که دارای مقدار قابل توجهی اسیداگزالیک و املاح میباشند ممنوع است و نیز از مصرف خیار، هویج، سیب زمینی، لوبیا سبز و لوبیای سفید، کلم، گوجه فرنگی و کنگر که آنها نیز دارای اگزالیک هستند (منتها به مقدار کمتر)، باید اجتناب کرد. هم چنین به منظور جلوگیری از نفخ، از آشامیدن آب در وسط غذا، آبگوشت ترید (تیلیت کردن نان در آبگوشت) و نان مانده، خودداری کرده و در عوض جویدن کامل موادغذایی توصیه میشود.
رژیم در سنگهای تشکیل شده از مواد اوریک اوراتها: در اینجا باید از داروها و غذاهایی که قلیائیت ادرار را زیاد میکنند استفاده کرد که آن غذاها عبارتند از: میوهجات، سبزیجات، لبنیات، ترشیها، حبوبات و مایعات فراوان و از طرف دیگر چون مقداری از پروتئینهای بدن دفع میشوند روزانه باید از کمی گوشت تازه نیز استفاده کرد.
غذاهای غیرمجاز که باید از مصرف آنها صرف نظر کرد عبارتند از: گوشت مانده، گوشت شکار، گوشت حیوانات جوان، گوشت پرندگان، گوشت های کنسرو شده، جگر سیاه، سیرابی، مغز، دل و قلوه، کله پاچه، تخم مرغ، ماهی، چربیها، آبگوشت، اسفناج، قارچها، قندها، مرباها، قهوه، کاکائو، شکلات، نوشیدنیهای الکلی، برنج، باقلا و لوبیا سبز.
رژیم در سنگهای تشکیل یافته از سیستین: رژیمی که در این مورد به کار میرود (اگر از نوع قلیایی ساده باشد) چنین است: از سبزیجات، میوهجات، شیر گوشت و غلات کمتر استفاده شود. ضمناً اگر در این مورد ویتامین A و B به مقدار کافی تجویز شود مفید خواهد بود.
کیست کلیه
کیستهای کلیه (17) در قسمت لایهی بیرونی کلیه که به آن اصطلاحاً کورتِکس (18) گفته میشود ایجاد میگردند. این کیستها اغلب منفرد می باشند اما ممکن است سه یا چهار تا از آنها ایجاد شوند.
کیستهای کلیه بسیار شایع هستند. حدود 50% افرادی که دارای سن بالای 50 سال هستند دارای حداقل یک کیست کلیه میباشند که اغلب هم خودشان از این موضوع خبر ندارند. علت ایجاد کیست کلیه هنوز معلوم نشده است. برخلاف کیستهای چندتایی که در بیماری کلیهی پُلی کیستیک دیده میشود، کیستهای سادهی کلیه اثری بر روی عملکرد کلیه نداشته و معمولاً بی ضرر هستند. در اکثر موارد این کیستها هیچ علامتی را ایجاد نمیکنند. به ندرت ممکن است که یک کیست کلیه آن قدر بزرگ شود که باعث کمردرد گردد یا این که خون ریزی کرده و باعث ادرار خونی شود.
عفونت کلیه
برای رفع عفونت کلیهها هر شب 50 گرم دُم گیلاس را در یک لیتر آب بخیسانید و صبح در همان آب 10 دقیقه بجوشانید و آب صاف کردهی ان را به مرور بنوشید.
پنجاه گرم برگ و ریشهی (بوتهی کامل) توت فرنگی را در یک لیتر آب بجوشانید و آب آن را صاف کرده و در طول روز به مرور بنوشید.
هر روز صبح، ظهر و شب بعد از هر غذا یک استکان نوشابهی کومبوچا بنوشید.
خون ریزی کلیه
وجود خون در ادرار دلایل زیادی دارد که متداول ترین آن ها، هنگام عبور سنگ از مجاری ادراری، ضربهها، سل، بیماریهای بدخیم، بیماریهای خونی و مسمومیتهای کلیوی است. عفونتها و حساسیتهای دارویی نیز عامل مهمی برای پیدایش خون در ادرار میباشند. آبسه های کلیه نیز بعد از سر باز کردن ممکن است خون و هم چنین عفونت همراه داشته باشند. اگر زخمی در خود کلیه به عللی به وجود آمده باشد باعث پیدایش خون در ادرار میشود. علایم زیر راهنمای تقریبی محل زخم میباشند:
1-اگر زخم و ورم در غشای کلیه باشد، درد بسیار شدید و گرم و سوزش آن ناحیه، سخت و آزاردهنده است.
2-اگر زخم در نسج کلیه باشد، درد شدید و سوزش اندک است.
3-زخمهای حالب، دردهای انتشاری به کشالهی ران و بیضهها میدهند.
گاهی ممکن است تا زانو و گاهی به آلت نیز منعکس شود.
4-زخمهای درون آلت، دردشان موضعی است.
درمان: درمان را با اشربه و اغذیهی مناسب شروع کرده تا بدین وسیله تعدیل اخلاط شود. پس از پاک سازی و تعدیل مزاج میتوان داروهای مدر (ادرارآور) به کار برد تا زخم را پاک و بهبودی بخشند. برای این کار نسخههای زیر تجویز میشود:
ریشهی کرفس 15 گرم و ریشهی بادیان، اذخرمکی و تخم بادیان از هرکدام 10 گرم، همه را مخلوط و نیم کوب کرده و 6 قسمت کنید. هر قسمت را در 2 لیوان آب خیسانده و 5 تا 7 دقیقه بجوشانید. این جوشانده را صبح و عصر قبل از غذا میل کنید.
اگر اندکی مزاج متمایل به گرمی میباشد، تخم خیار، تخم خربزه و تخم کتان را با عسل یا قند شیره کش کنید و میل فرمایید.برای تسهیل عبور ادرار و رفع رسوبات آن نیز میتوان از آبزن (حمام دارویی) استفاده کرد: برای آبزن، خارخاسک، گل بابونه، گل بنفشه و سبوس گندم، همه را به مقدار کافی انتخاب کرده، بجوشانید و در آب آن بنشینید. ناگفته نماند که این حمام دارویی را میتوان دو روز به کار برد، منتهی هر بار در موقع استفاده، باید دوباره جوشانده شود.
تخم کرفس، بادیان و انیسون از هرکدام 10 گرم و کندر 5 گرم، همه را ساییده و با آب و عسل مخلوط کنید،روزی چهار قاشق مرباخوری از آن را بخورید.
اگر دچار درد شدیدی در ناحیهی کلیه میباشید، داروهای زیر را نرم کوبیده، خمیر کنید و بر محل درد ضماد گذارید.
اگر زخم در حال بهبودی است میتوان برای تسریع آن از فرمول زیر به صورت خوراکی استفاده کرد:
بزرالبنج، نعناع، مهر گیاه، خون سیاوشان و نشاسته از هرکدام 10 گرم. صمغ عربی و کندر خوراکی از هرکدام 5 گرم، همه را با هم آمیخته، نرم بکوبید و روزی 4 قاشق مرباخوری از آن را تدریجاً مصرف کنید. دادن شیر اسب به این گونه بیماران بسیار مؤثر است و هم چنین دادن گیاهان دارویی مدر با آب عسل برای تصفیهی عفونت زخمهای کلیوی نافع میباشد.
نسخههای زیر را برای ادرار خونی و زخم های دستگاه کلیوی و سوزش مثانه مصرف کنید، خیلی مؤثر است:
کاکنج 5 گرم، بارهنگ 15 گرم، گِل ارمنی 10 گرم، کندر خوراکی 5 گرم، صمغ عربی 5 گرم، خون سیاوشان 5 گرم، مغز بادام شیرین 10 گرم، مغز بادام تلخ 5 گرم، عصارهی شیرین بیان 10 گرم، نشاسته 20 گرم، تخم کرفس 15 گرم و کتیرا خوراکی 5 گرم، همه را نرم کوبیده و روزی 3 قاشق غذاخوری کفلمه کنید.
گِل ارمنی 10 گرم، گِل مختوم 10 گرم، ریشهی مرجان 5 گرم، صمغ عربی 5 گرم، کتیرا 5 گرم و تخم ترشک 10 گرم، همه را نرم کوبیده و روزی 3 قاشق غذاخوری از آن را کفلمه کنید.
ضمناً در ادرارهای خونی مزمن یا زخمهای کهنهی مزمن کلیه، زراوند گرد (نخود الوند) را کوبیده با شکر آمیخته و به صورت کفلمه بخورید یا صبر زرد را کوبیده با شیر تازه آمیخته و مصرف کنید.
سل کلیه
اگر دچار سل کلیه شدهاید، در طول روز، به مرور آب پرتقال یا آب نارنج یا هر دو را بنوشید و برای همیشه در مکانهایی که درخت کاج فراوان است زندگی یا استراحت کنید.
دیالیز چیست؟
یکی از راههای مهم در رفع ناراحتی کلیهها دیالیز است. در نارسایی کلیه امکان تسویهی خون و دفع مواد زاید وجود ندارد، این مواد زاید در کوتاهترین مدت سمی میشوند و ادامهی حیات را به خطر میاندازند و این کار توسط دیالیز انجام می شود. دو نوع روش دیالیز هست: یکی همودیالیز یا دیالیز خونی و دیگری دیالیز صفاقی یا دیالیز شکمی.
در همودیالیز (دیالیز خونی) شخص با دستگاه مخصوص دیالیز میشود. بین شریان سیاهرگ و سرخرگ فیستولی قرار میدهند که میتوان آن را در دست یا پا گذاشت.این فیستول مانند صدای زنبور در مویرگها صدا میکند که این صدا خوب کار کردن فیستول را نشان میدهد. اگر این صدا قطع شود به معنی آن است که فیستول از کار افتاده و در قسمت دیگری از بدن باید این عمل انجام شود. فرد دیالیزی را به وسیلهی سنرگهای مخصوصی به دستگاه وصل میکنند و به وسیلهی یک غشای مصنوعی که لولهای است باریک و در آن بافتهای مصنوعی دارد که کار کلیه را انجام می دهد، مواد زاید را از خون میگیرد. این افراد در حدود 8 تا 12 ساعت به دیالیز در هفته نیاز دارند که در چند نوبت انجام میشود. عوارض همودیالیز از این قرار هستند: عفونت، حملهی قلبی، انسداد عروق خونی و سکتهی مغزی.
در دیالیز صفاقی (دیالیز شکمی) طی عمل جراحی لولهای باریک و لاستیکی از جنس سیلیکون داخل شکم قرار میگیرد و محلول دیالیز (با ترکیب خاص) از راه این لوله به داخل شکم وارد میشود. مواد زاید از طریق جریان خون و از ورای پردهی صفاق که حفرهی شکم را پوشانده، منتشر می شوند و محلول دیالیز برداشت میشود. این محلول از داخل شکم توسط همان لولهی باریک تخلیه میشود و این عمل را 3 یا 4 بار در طول روز انجام میدهند و 30 تا 45 دقیقه نیز طول می کشد. غالباً این نوع دیالیز را در منزل میتوان انجام داد و خود فرد دیالیزی این کار را انجام می دهد. عوارض آن این است که اگر بهداشت به طور صحیح رعایت نشود، فرد دچار انسداد رودهها، سوراخ شدن روده، انسداد لولهی باریک داخل شکم، التهاب صفاق یا آبسه و عفونت میشود که این عوارض جبران ناپذیر هستند.
روش برخورد با افراد دیالیزی
این افراد به مراقبتهای خاصی احتیاج دارند. در همودیالیز فرد دیالیزی نمیتواند از بیشتر غذاها، ویتامینها یا سبزیجات و میوهجات استفاده کند. برای این که بنیهی خود را از دست ندهد و ضعیف نشود باید طی رژیم صحیحی که پزشک یا مددکار به او میدهد پیش رود تا این که این بنیه را به دست آورد. از فیستول باید درست مراقبت شود و ورزشهایی که مخصوص آن است انجام دهند تا آن را از کار نیندازد. اما در دیالیز صفاقی فرد باید بهداشت فردی را درست رعایت کند و مرتب روی صفاق را با گاز استریل بپوشاند که باعث عفونت یا التهاب صفاق نشود.
از مواد غذایی مثل: گوشت، تخم مرغ، ماهی و دیگر سبزیجات و میوهجات استفاده کند، چون در این دیالیز نیازی به پرهیز نیست و شخص میتواند هرچه میخواهد بخورد. اگر محلولی که از صفاق خارج میشود کدر باشد یا سخت بیرون بیاید، فیبرها جلوی راه را مسدود میکنند و از تزریق هپارین و در صورت درد و ناراحتی از داروی ون کمایسین استفاده میشود که این تزریق در همان محلول که داروی صفاق است انجام میگیرد و بعد از 15 دقیقه محلول را خارج میکنند. اگر این کدری زیاد طول بکشد باید دفعات دیالیز را بیشتر کنند تا محلول صاف و شفاف شود. در بیشتر مواقع این کار را خود شخص دیالیزی طی آموزشی که توسط پزشک یا پرستار در مرکز پزشکی میبیند انجام میدهد، منزل شخص اتاقی ساخته میشود یا وجود دارد که در آن یک پایهی سرم، صندلی، میز و وسایل لازم برای دیالیز و دستشویی و مواد شوینده قرار میگیرند و شخص یا اشخاصی که در این اتاق هستند باید جلوی دهان خود را بپوشانند تا میکروب دهان آنها وارد اتاق نشود، هم چنین این اتاق باید همیشه استریل باشد.
سرطان کلیه
در اکثر موارد سرطان کیه یک تومور (غده) از بافت خود کلیه ایجاد میشود. به ندرت سرطان ممکن است از سایر قسمتهای بدن به کلیه انتقال یابد. سه نوع اصلی سرطان کلیه وجود دارد که شایعترین نوع سرطان کلیه آدنوکارسینوما (19) می باشد که از سلولهایی که بدنهی اصلی کلیه ها را میسازند ایجاد میشود. نوع دیگر سرطان کلیه که نوع نادری میباشد را اصطلاحاً کارسینومای سلول بینابینی (ترانزیشنال) (20) مینامند که از سلولهایی که سیستم جمع کنندهی ادرار را میپوشانند ایجاد میشود (یعنی از سلولهایی که در دیوارهی لولهای که از کلیهها تا مثانه و پیشابراه ادرار را به خارج میبرد وجود دارند). این نوع سرطان بیشتر در افراد سیگاری دیده میشود زیرا توتون سیگار حاوی مواد سرطان زا است. هم چنین در افرادی که با مواد سرطان زای رنگهای شیمیایی سروکار دارند و یا حتی چندین سال قبل با این مواد کار کردهاند این سرطان در آنها شایعتر میباشد. نوع سوم سرطانهای کلیه را اصطلاحاً تومور ویلمز (21) مینامند که یا از هنگام تولد نوزاد وجود دارد و یا این که تا 5 سالگی ظاهر میشود.
علایم سرطان کلیه:در مراحل اولیهی سرطان کلیه، اغلب هیچ علامتی دیده نمیشود. با این حال ممکن است علایم زیر دیده شوند:
-تکرر ادرار
-دردناک بودن هنگام دفع کردن ادرار
-وجود خون در ادرار
-درد کمر یا پهلو
- کاهش وزن
اگر شما متوجه وجود خون در ادرارتان شدید (تغییر رنگ ادرار) بهتر است فوراً با پزشک تماس بگیرید.
نحوهی درمان سرطان کلیه: اگر پزشک مشکوک بود که شما دارای سرطان کلیه هستید، اقدام به انجام سونوگرافی، سی تی اسکن و یا اوروگرافی داخل وریدی از کلیهها خواهد کرد. کلیهی مبتلا را میتوان با عمل جراحی بیرون آورد. اگر سرطان کلیه به جاهای دیگر بدن انتشار یابد ممکن است نیاز به انجام شیمی درمانی باشد. حدود 70% افرادی که دچار غدهای (توموری) در کلیه هایشان شدهاند و این غده با عمل جراحی بیرون آورده شده است (حتی اگر این غده بزرگ باشد) به مدت بیش از 5 سال زنده خواهند ماند. اگر قبل از این که سرطان کلیه تشخیص داده شود سرطان به جاهای دیگر بدن هم پخش شود احتمال زنده ماندن این افراد کاهش مییابد. با این حال درمانهایی مثل رادیوتراپی میتوانند سرعت انتشار سرطان را کند کرده و درد این بیماران را تسکین دهند.
پیش گیری و عوامل خطرزا: علت اصلی این سرطانها ناشناخته است ولی فاکتورهای خطر زیادی برای این بیماری شناسایی شدهاند. بعضی از این فاکتورها قابل پیش گیریاند و بعضی مثل سن و جنس قابل پیش گیری نیستند.
سیگار کشیدن: این عامل باعث 2 برابر شدن ریسک ابتلا به سرطان پیشرفتهی کلیوی میشود و سیگار کشیدن عامل بیش از 30% سرطانهای کلیوی در مردان و 25% آن در زنان است.
جنس و نژاد: این بیماری در مردان 2 تا 3 برابر زنان دیده میشود و نیز در سیاه پوستان بیشتر است.
سن: این بیماری بیشتر در سنین بین 50 تا 70 سال تشخیص داده میشود.
تغذیه و وزن: چاقی و خوردن غذاهای پرچرب باعث افزایش خطر ابتلا به این بیماری میشوند.
افزایش فشارخون:ارتباطی بین افزایش فشار خون و افزایش احتمال ابتلا به سرطان کلیوی در مردان دیده شده است.
استفادهی زیاد از بعضی داروها: ارتباطی بین داروهایی مثل: فناستین، دیورتیکها و تعداد دیگری از داروها با افزایش خطر ابتلا به این نوع سرطان پیدا شده است.
دیالیز بلندمدت: افرادی که به طور بلندمدت در معرض دیالیز هستند و دیالیز انجام میدهند، ریسک بیشتری برای ابتلا به این نوع سرطان دارند.
ژنتیک و فاکتورهای ارثی: نقش وراثت در پیشرفت این سرطان تا حدود زیادی مشخص است ولی فاکتورهای ژنتیکی اندکی برای آغاز پیدایش این سرطان یافت شدهاند. در سندرم ون- هیپل لیندو که یک بیماری ارثی است، افزایش ریسک زیادی برای این سرطان دارد و 40% افراد مبتلا به این نوع سندرم به سرطان کلیوی نیز دچار میشوند.
پینوشتها:
1.Hydronephrosis
2.Glomerulonephritis
3.Glomerul
4.Nephrotic Syndrome
5.Amyloidosis
6.Polycystic
7.Juvenile
8.End-Stage
9.Sickle-Cell Disease
10.End-Stage
11.Pyelonephritis
12.Oxalic Acid
13.Cystine
14.Custinuria
15.Indinavir
16.Lithotripsy
17.Cysts
18.Cortex
19.Adenocarcinoma
20.Transitional Cell
21.Wilms Tumour
منبع مقاله :
حاجی شریفی، احمد، (1386)، دائرة المعارف گیاه درمانی ایران، تهران، حافظ نوین، 1395.