همه چیز از یک نخ سیگار شروع شد، سالها پیش. آن چنان که دیگر نه طلوع خورشید به چشمشان میآید و نه در تاریکی شب آرام میگیرند. آنها صرفا آدم هستند، اما نه مثل من، نه مثل شما که به سر کار میرویم، پول در میآوریم و آخر شب به آغوش خانواده باز میگردیم.
به گزارش ، آرمان نوشت: آنها مدتهاست در کوچه پس کوچههای شهر بیهدف پرسه میزنند و در تنگنای خماری و نشئگی به بازی گرفته میشوند. با این حال روزیهزار بار آرزوی بهبودی را در ذهن خود مرور میکنند، اما به چه قیمتی و با چه امیدی میتوانند به جامعهای بازگردند که اصلا به آنها اعتمادی ندارد؟ از این رو باید گفت اگر تاکنون در هر گوشه و کناری به معتادان گوشزد کرده ایم تا راه پاکی را پیش گیرند، اینک باید به فکر باشیم که مسیر زندگی را برایشان هموار کنیم، چرا که در غیر این صورت امکان لغزش برای این قشر بسیار وجود دارد و تنها با نگاه حمایتی است که میتوانیم مانع از بازگشت آنها به اعتیاد شویم.
بعد از چند سال زندگی زیر سقف دودی و جنگیدن با هزاران وسوسه بالاخره تصمیم گرفت که خود را از ورطه اعتیاد نجات دهد، اما نه تنها برایش سودی نداشت بلکه در نیمه راه دوباره به مصرف مواد روی آورد. این وصف حال معتادانی است که تاکنون بارها و بارها در تنگنای خواستن و نتوانستن قرار گرفته و بیشتر مواقع مغلوب شدهاند، چرا که بیم از آینده نامعلوم و نبود پشتوانه انگیزه ترک اعتیاد را از آنها گرفته است. آنها فراموششدگانی هستند که تمام پلهای پشت سر خود را خراب کرده و در ورطه اعتیاد گرفتار شدهاند. حال اگر جامعه نگاه حمایتی خود را از آنها برباید، وضعیتشان نه تنها بهبود نمییابد بلکه بدتر از پیش در قعر نابودی فرو میروند. بر اساس آمارها 80درصد از معتادان بهبود یافته به اعتیاد بازمی گردند و علت اصلی آن پذیرفتهنشدن از سوی جامعه است. رهاشدگان اعتیاد شاید از منقل، وافور، سرنگ، تزریق، نشئگی و خماری جان سالم به درببرند، اما در مسیر صعبالعبور بازگشت به جامعه نیازمند حمایتهای همه جانبهاند. در غیر این صورت با کوچکترین تلنگری دوباره به سمت اعتیاد کشیده میشوند.
اعتیاد، این بلای خانمان سوز از چندین ارگان گرفته تا خانوادهها همه را درگیر کرده است و در این میان اگر حمایتی از یک فرد معتاد صورت نگیرد، با تبعات بسیاری روبهرو خواهیم شد. در واقع بهتر است بگوییم که بیتوجهی و عدم تخصیص امکانات نوعی نمک پاشیدن بر زخم کهنه معتادانی است که پس از سالها کشمکش میان خود و ترک اعتیاد بالاخره راه درمان را پیش گرفته اند، اما این مسیر در صورت فراهم نبودن زیر ساختها بدتر شرایط نامساعد اقتصادی را به چشمشان میآورد. بنابراین باید در ابتدا چون همیشه پیشگیری را مقدم بر درمان بدانیم و سپس به معتادان درمانده که اغلب هم از گروه بی بضاعت جامعه هستند، یاری برسانیم تا بتوانند به زندگی عادی خود باز گردند. البته در این میان شاهد موازی کاریهای دستگاههای متولی هستیم که توپ حل مسائل را به زمین دیگری میاندازند، معضلی که تاکنون بسیار به ناتوانی در رفع مشکلات حوزه اعتیاد دامن زده است.
ضرورت حمایت اجتماعی
بارها و بارها هشدار دادیم، به چهره نازیبای شهر، به دستهای پشت پرده، به مافیای بازار، به آمار و ارقام معتادان، به آشپزخانه خانگی تولید مواد، به سوء استفاده از معتادان، به بینتیجه بودن طرحهای ضربتی جمعآوری و... اما از حلقه مفقود شده اصلی دور ماندهایم. معتادان بهبودیافتهای که مرکز ثقل ماجرا هستند و بیشتر از هر چه به حمایتهای اجتماعی نیاز دارند. در واقع این همه دم از اعتیاد زدهایم، اما تاکنون هیچراهکار کارآمدی بر سر راه ترک اعتیاد معتادان قرار نداده ایم! منظور اقدامات عمیق است که موجب ماندگاری آنها در مسیر درمان میشود. حمایتهای اجتماعی از معتادان بسیار نادیده انگاشته شدهاند، در حالی که مهمترین و موثرین راه درمان ترک اعتیاد به حساب میآیند. از سوی دیگر، معتادان بهبودیافته در جلب اعتماد عمومی مشکلات عدیدهای دارند که باید در این راستا فرهنگسازی صورت بگیرد.
وام 15میلیونی برای معتادان بهبودیافته
«اعتیاد ریشه آسیبهای اجتماعی است. مقام معظم رهبری درباره موضوع اعتیاد دستورات ویژه دادهاند. وزیر کشور بهجد پیگیر بحث اعتیاد است و فعالیتها و برنامههایی که در زمینه اعتیاد انجام میشود، زیرذرهبین است. در حال حاضر بهزیستی نگهداری از معتادان را به بالای شش ماه ارتقا داده است.» این اظهارنظرات ماه گذشته توسط رئیس سازمان بهزیستی انجام شد. به گفته انوشیروان محسنیبندپی شخصی که لغزش داشته و به دامن اعتیاد رفته باز هم این اتفاق برایش میافتد. اتفاقا خیلی سریعتر هم این اتفاق برایش رخ میدهد، تعارف که نداریم؛ الان در دسترس بودن مواد مخدر خیلی سهل و آسان است. او خاطرنشان کرد: پذیرفته نشدن معتادان از سوی جامعه دقیقا همان دردی است که باید دنبال درمانش باشیم. در کمپها کارگاه آموزشی فنی و حرفهای راهاندازی شده و به همه موسسات خیریه و اشتغالزایی اعلام کردهایم که میتوانیم در رابطه با اشتغالزایی برای معتادان بهبودیافته حمایتهای لازم را انجام دهیم. رئیس سازمان بهزیستی بیان میکند: ما برای حل این معضل در بهزیستی فکر کردیم. از این رو وام 15میلیون تومانی با کارمزد چهاردرصد به معتادان بهبودیافته و توانمند پرداخت میشود. این در حالی است که در جامعه ما افرادی که نیتهای خیرخواهانه دارند، کم نیستند.
او ادامه داد: در بحث مسکن به شرطی که پاک بودن معتادان ترک کرده تداوم داشته باشد، آنها را مورد حمایت قرار میدهیم. معتقدم که صرف جمعآوری مشکلی را حل نمیکند. باید این حلقه پیشگیری و حلقه درمان با کیفیت بالا و حلقه توانمندسازی معتادان و اجتماع پذیرکردن آنها فعال شود تا از لغزش آنها جلوگیری شود که دیگر به سمت اعتیاد برنگردند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، رئیس سازمان بهزیستی اظهار کرد که یک معتاد متجاهر باید توانمند شود تا دیگر به سمت اعتیاد نرود، سمزدایی یک هفته طول میکشد، اما به محض بیرون آمدن فرد معتاد از کمپ با یک تعارف بار دیگر گرفتار اعتیاد میشود.
ضرورت ماندگاری در درمان
رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره وضعیت معتادان بهبودیافته در گفتوگو با «آرمان» میگوید: یک قسمت درمان اعتیاد دارویی است. شاید حوزه درمان دارویی بتواند 20 تا 30درصد پاسخگو باشد، اما قسمت مهمتر درمان اعتیاد غیردارویی است که تقریبا 70 تا 80درصد روند کار را بر عهده دارد. به ویژه در مورد روانگردانها که 90درصد درمان به صورت غیردارویی است. از سوی دیگر، وقتی فردی پاک میشود، بحث ماندگاری در درمان مطرح است. سعید صفاتیان میافزاید: مهمترین فاکتور حمایتهای اجتماعی است که حتی در بند شش سیاستهای کلی نظام هم آمده و دقیقا به بحث امنیتهای اجتماعی، حقوق و توانمندسازی معتادان اشاره دارد. او ادامه میدهد: آن چیزی که اکنون در کشور اتفاق میافتد این است که به معتادان بهبودیافته وام، یارانه و در بعضی موارد مسکن بدهیم. گرچه این مسائل اتفاق کوچکی نسبت به بزرگی مشکل است، اما تاثیری در حوزه فرایند کار ندارند. صفاتیان عنوان میکند: اکنون سازمانهای حمایتی و رفاهی به جایی رسیدهاند که باید ورود پیدا کند. البته به نظر من اگر وزارت رفاه بر اساس تبصره ماده 15 قانون مبارزه با موادمخدر که معتادان بیبضاعت را تحت پوشش درمان قرار میداد، عمل میکرد، امروزه این مشکلات در حوزه اعتیاد پیش نمیآمد. آن چنان که ضعف وزارت رفاه در انجام تبصره این ماده قانونی موجب شده که تعداد معتادان نیازمند حمایتهای اجتماعی افزایش یابد. بنابراین مشکلات اقتصادی در قشر معتادان بسیار است و همین مساله بر شلوغیهایی که طی روزهای اخیر در خیابانها شاهد آن هستیم تاثیر گذاشته است.
او میگوید: اقتصادانان و تصمیمگیران در حوزه کلان اقتصادی یک جایی را نمیبینند. وقتی میگوییم دومیلیون و 800هزار معتاد داریم، یعنی این افراد حداقل نزدیک به 10میلیارد تومان پول خرید مواد میدهند که این مبلغ از اقتصاد خانوار جدا میشود. او اظهار میکند: در محیط کارگری 22درصد آمار اعتیاد داریم، یعنی نزدیک به یکمیلیون نفر کارگران معتادند. با وجود این، خانوادههایی که حدود یکمیلیون تومان درآمد دارند، حدود 300 تا 400هزار تومان پول مواد میدهند. همین فقر ناشی از مصرف مواد به خانوادهها فشار میآورد و باعث میشود که افراد در خیابانها شلوغ کنند. اینجاست که باید در حوزه اقتصاد به حاشیهها هم توجه کنیم که یکی از مهمترین موارد آن موادمخدر است.
صفاتیان میگوید: با اینکه اعتیاد در همه اقشار وجود دارد، اما شاهد هستیم که در گروههای کم درآمدشان شدتیافته است. درواقع فردی که یکمیلیون تومان درآمد دارد به دلیل فشار اقتصادی میزان مصرف موادش بالاتر میرود و چون قیمت مواد هم متغییر است، به او فشار وارد میشود. از این رو حمایتهای اجتماعی خوب است، اما باز هم دستگاهها میتوانند بیش از این در این راستا بودجه در نظر بگیرند. اینجاست که نقش دولت بسیار مهم است. او ادامه میدهد: امسال بر اساس برنامه بودجه سال 97 درآمد حاصل از جریمهها و دیگر وجوه ناشی از اجرای قانون مبارزه با مواد مخدر 120میلیارد تومان پیشبینی شده است. بنابراین اگر این بودجه را در حوزه پیشگیری و حمایتهای اجتماعی هزینه کنیم، تاثیرگذار است.