روزنامه آسمان آبی: دایان کیتون از مهمترین و تاثیرگذارترین بازیگران تاریخ سینماست؛ از همان بازیگرانی که اگر نبود، نه سینمای آمریکایی که فرهنگ آمریکایی، شمایل زنانهای را کم داشت. زن بازیگری که در جهان و مناسبات مردسالارانه هالیوود سر برآورد؛ زنی که با همه نشانههای متجدد بودنش در نقش کی آدامز در فیلم «پدرخوانده» (1972، فرانسیس فورد کاپولا) پشت درِ جهان مردانه پدر خواندهها میماند و بهای انتخاب شخصیاش در «پدرخوانده2»(1974) را با سیلی دریافت میکند که همسرش مایکل کورلئونه بهصورتش مینوازد.
هرچند در پایان زندگی تنها زنی است که میتواند مایکل کورلئونه را به زندگی و سامان زندگی نزدیک کند. دایان کیتون از دنیای پدرخواندهها رفت و وقتی برگشت، زنی را تصویر کرد که روشنفکری آمریکایی از دهه 60 تا دهه 70 در جستوجویش بود، اما دقیقا نمیدانست این زن چگونه حرف میزند، چگونه لباس میپوشد و اطوارش چگونه است؟
دایان کیتون در فیلم «آنیهال» فقط یک تصویر جدید از زن متجدد روشنفکرپسند نبود؛ او زن زمانهای بود که کیتون اتفاقا لباس مردانه به قامتش دوخت و کیفیت منحصربهفرد زنانهاش را به آن بخشید. تصویری آشنا و صمیمی، اما ناشناخته و تسلطناپذیر که هر مردی را کلافه میکند. مشخصا مردانی مثل آلوی سینگر (با بازی وودی آلن) در فیلم «آنیهال» را تا پای جنون میکشاند. زنی که کیفیت یکهای از زندگی را بر مرد عیان میکند که همیشه در جستوجویش بوده، اما دقیقا نمیدانسته آن تصویر و آن زن کیست و چگونه است؟ زنی با ظاهر آشنای مردانه، اما به دور از حس تملک جهان مردسالار که میتواند با هر بهانه کوچکی از زندگی، یک شادی بسازد و رضایتی درخور یک زندگی معمولی را دریابد که فرسنگها از ایدئالگرایی منش و روش مردانه بهدور است. مختصاتی که توأمان «آنیهال» را برای آلوی سینگر بهشدت خواستنی و غیرقابل تحمل میکرد.
برای آنیهال
دایان کیتون آن هیئت ساده و بهشدت تاثیرگذار را با چهچیزها و چگونه ساخته است؟ کراوات پهن، پیراهن سفید و جلیقه با شلوار گشادی که دایان کیتون در «آنیهال» پوشیده، مال خودش است. خودش تصمیم گرفته لباسهایش در این فیلم، چیزی باشد که گویا در دهه 70 میلادی، بیشتر مردانه شناخته میشده. گفته شده همین انتخاب او، موجی از تغییر سلیقه زنان برای پوشیدن این نوع لباس را شکل داد. «آنیهال» فیلمی است که فیلمنامهاش اصولا براساس شخصیت دایان کیتون نوشته شده است؛ فامیل اصلی او هال است و اسم خودمانیاش آنی.
وودی آلن گفته با تاثیری که دایان کیتون در دوره آشنایی و رابطهاش روی او داشته داشته، این نقش را برای کیتون نوشته و برای همین او آزاد بوده تا براساس سلیقه خودش در این فیلم، لباس بپوشد. این سلیقه که در آن سالها چندان آشنا نبوده، باعث شد تعداد زیادی از زنان آمریکا کتوشلوار و کراوات مردانه را به کمد لباسهایشان اضافه کنند.
دایان کیتون، مرزی برای لباس مردانه و زنانه قائل نبود و کراوات پهن و بزرگ مردانه یا پاپیون را به گردن میبست و برای کتوشلوارش هیچ برش خاصی در نظر نمیگرفت. او با کلاه لبهدار مردانهای که بر سر میگذاشت، تا حدی سلیقه زنان را در انتخاب کلاه هم تغییر داد؛ البته فیلم «آنیهال» برای خود دایان کیتون هم یک تغییر اساسی بود و خودش میگوید: «وقتی 30 سالم بود «آنیهال» در زندگی من اتفاق افتاد. «آنیهال» برای همیشه زندگی من را تغییر داد و من میبایست با آن چالشها روبهرو میشدم.» با همه تاثیرها و چالشهای کیتون در جهان سینما، زندگی او نه در شهری چون نیویورک که در جهتی مقابل در ایالت کالیفرنیا آغاز شد.
کیتون، پنجم ژانویه سال 1946 در لسآنجلس، کالیفرنیا به دنیا آمد. مادرش یک عکاس آماتور و خانهدار و پدرش دلال معاملات املاک و مهندس شهرسازی بود. در سال 1964 او از دبیرستان فارغالتحصیل شد و بلافاصله وارد کالج همان دبیرستان شد. در همین دوران او به خوانندگی و بازیگری در کلوپی در مدرسه مشغول بود و در تئاترهای مدرسه بازی میکرد. سپس او وارد کالج اورنجکاست شد و در رشته بازیگری درس خواند، اما بعد از یک سال به منهتن رفت و با پیوستن به انجمن بازیگران به بازیگری پرداخت.
در سال 1968، کیتون به تئاتر برادوی رفت و به مدت 9ماه، برای بازی در بخشی از نمایش برادوی از وودی آلن به نام «دوباره بنواز، سام»(1969) بازی کرد. او که برای بازی در این نمایش، نامزد دریافت جایزه تونی شده بود، اولین فیلمش بلندش را با بازی در «عاشقان و دیگر غریبهها» (1970- سای هاوارد) تجربه کرد. حضور پررنگ او با بازی در نقش کاترین آدامز که دوست مایکل کورلئونه در فیلم پدرخوانده(1972) بود آغاز شد. کاپولا، کارگردان این فیلم گفته است که بازی کیتون در فیلم اولش باعث شد او را برای این نقش انتخاب کند. دو سال بعد او همان نقش را در قسمت دوم «پدرخوانده» بازی کرد. او که ابتدا برای بازی در این نقش بیمیل بود، اما با خواندن فیلمنامه متوجه شد در قسمت دوم نقش پررنگتر و مهمتری دارد.
او نقش زنهای سرزنده را در چندین فیلم کمدی و درام وودی آلن ازجمله فیلمهای «درخواب فرورفته»(1973)، «عشق و مرگ»(1975)، «منهتن»(1979) و... بازی کرد اما هیچکدام از این فیلمها جایگاهی مشابه کمدی- رمانتیک «آنی هال»(1977) در کارنامه کیتون پیدا نکردند. «آنیهال» در باشگاه فیلمهای دورانساز قرار گرفت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن هم به دایان کیتون رسید.
سینما ادامه دارد
«دختر درامر کوچک» (1984) یک فیلم در سبک تریلر سیاسی و جاسوسی به کارگردانی جرج روی هیل بود که کیتون در آن بازی کرد. منتقدان که این فیلم را بسیار بد توصیف کرده بودند و اذعان داشتند که کیتون برای بازی در این ژانر مناسب نیست. فیلم در فروش نیز با شکست مواجه شد، اما کیتون در فیلمی دیگر در همان سال به نام «خانم سافل»(1984) به کارگردانی گیلیان آرمسترانگ توانست تحسین منتقدان را بهدست بیاورد.
دو سال بعد کیتون به همراه جسیکا لنگ و سیسی اسپیسک در فیلم «جنایتهای دل» (1986-بروس برسفورد) بازی کرد. سیسی اسپیسک موفق شد برای بازی در این فیلم، نامزد دریافتِ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شود. یک سال بعد در اولین همکاریاش با نانسی مایرز در فیلم «فریاد کودک»(1987)، بازی کرد. در این فیلم او در نقش یک زن موفق بازی میکرد که ناگهان سرپرستی یک نوزاد به او محول میشود. در همین سال او در نقش خواننده در فیلمی از وودی آلن به نام «روزهای رادیو»(1987) بازی کرد. یک سال بعد در فیلمی ناموفق و محکوم به شکست بهنام «مادر خوب» (1988- لئونارد نیموی) بازی کرد که به گفته خودش بزرگترین اشتباهش، بازی در این فیلم بود. در سال 1987، کیتون اولین تجربه کارگردانی خود را انجام داد. این فیلم یک مستند به نام «بهشت» (1987) است که به جهان پس از مرگ پرداخته است.
کیتون در دهه 90 طبیعتا بیشتر در نقش میانسالها مثل مادر خانواده بازی کرد. او این دهه را با بازی در فیلم «خواهران لیمویی»(1990) شروع کرد که البته فیلم هم از نظر منتقدان و هم از نظر تجاری با شکست روبهرو شد. کیتون در همکاری دوباره با وودی آلن در فیلم کمدی- جنایی «معمای قتلمنهتن»(1993) بازی کرد. این فیلم که توانست جوایز بسیاری را بهدست بیاورد برای کیتون نیز نامزدی جایزه گلدنگلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم کمدی/ موزیکال را به ارمغان داشت.
او دومین تجربه کارگردانیاش را در فیلم «قهرمانان بدون رشته» (1995) پشت سر گذاشت. در ادامه برای بازی در نقش بسی و در کنار مریل استریپ، لئوناردو دیکاپریو و رابرت دنیرو، در فیلم «اتاق ماروین» (جری زکس1996) توانست نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن شود.
از مهمترین فیلمهای او از سال 2000 به بعد میتوان به همکاری دوباره با نانسی مایرز در فیلم «یکی باید کوتاه بیاید»(2003) اشاره کرد. این فیلم، موفق شد در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازیِ دایان کیتون، نامزد جایزه اسکار شود؛ البته قبل از آن در فیلمی ناموفق از پیتر چلسوم به نام «شهروکشور»(2001) در نقش همسر شخصیت وارن بیتی بازی کرده بود. او برای بازی در فیلم «سنگ خانوادگی» (تامس بزوچا2005) نیز توانست نامزد دریافت جایزه بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن از جوایز منتقدان نیویورک شود. کیتون در سال 2005، جایزه یک عمر موفقیت در عرصه بازیگری را از فستیوال فیلم هالیوود دریافت کرد.
کیتون 72 ساله از سال 2012 تاکنون سالانه حداقل در یک فیلم یا سریال حضور داشته است. شاید دیدنیترین نقشآفرینی او در سالهای اخیر حضورش در سریال «پاپ جوان» (پائولو سورنتینو- 2016) باشد. کیتون در این سریال در نقش یک خواهر روحانی و مادر معنوی پاپ ظاهر میشود. زنی مؤمن که با حسی سرشار از زندگی، تنها مایه شور و شادی در فضای عبوس و مردانه واتیکان است. لباس کیتون در این نقش همان لباسی است که تمام خواهران روحانی بر تن دارند، اما دایان کیتون به نقش خواهر مری جانی بخشیده که پاپ جوان به آن اعتماد دارد و حضورش مایه امنیت است؛ البته که کیتن در این سریال پیر شده، اما حضورش نه اسیر بهروز بودن است و نه تصویرش یادگار دوران پیری. او هنوز آزاد است و مایه شادی و عشق به زندگی زمینی، اما اینبار با ایمان یک خواهر روحانی.