به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب، نشست معرفی و بررسی کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» با حضور نعمت الله فاضلی، داریوش رحمانیان و محمد غفوری عصر دوشنبه (25 دی ماه) در سرای اهل قلم برگزار شد.
محمد غفوری، گردآورنده کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» در این نشست اظهار کرد: استفاده از تصاویر برای انتقال تاریخ صرفاً به ظهور عکاسی محدود نمیشود بلکه پیش از آن نیز نقاشی تاریخی، رسانههای بصری مشابه آن و ... در دسترس بودند؛ همه این تلاشها برای انتقال تاریخ تکامل پیدا کرد تا اینکه عکس به وجود آمد.
وی با بیان اینکه تمام محصولات صنعت دیداری در اثری به قلم «برک» ارائه شدهاند، گفت: زمینه شخصی گردآوری کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» پژوهش تعدادی دانشجو درباره عکسهای تاریخی بود. این اثر میتواند متکای آثار جامعتر در این زمینه باشد.
غفوری با بیان اینکه یکی از بزرگترین گنجینههای تاریخ عکس مانند «گنجینه کاخ گلستان» را در اختیار داریم، توضیح داد: وضعیت تاریخ نگاریِ متکی بر اسناد بصری، در ایران از مشکلات ویژهای رنج میبرد. بیشتر عکسها در متون تاریخی ما در کتابهای عامهپسند ارائه شدهاند که به واقع آسیب جدی محسوب میشود؛ این آسیبها در کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» عرضه شدهاند.
گردآورنده کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» افزود: این اثر مجموعه مقالاتی را دربردارد که هر کدام در یک موضوع متفق القول هستند و آن این است که استفاده از عکس در تاریخ باید با نگاه انتقادی توام باشد. مواجه انتقادی با عکسها به رخنه در پوسته ظاهری عکسها نیازمند است.
وی با بیان اینکه حرف کلی مقالات این اثر، آن است که برون قاب عکسها نقش مهمی در فهم ما از عکسها دارد، گفت: سیر ترتیب این مقالات به گونهای است که از مباحث ابتدایی اولیه درباره تاریخ شکلگیری رویکرد استنادی عکس نگاری شروع میشود. سپس به یک سلسله مسائل روش شناختی اشاره میکند و در ادامه، بحثهای روش شناختی عملی در مواجه با برخی عکسهای تاریخی ارائه شدهاند.
داریوش رحمانیان، پژوهشگر تاریخ و دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران در این نشست اظهار کرد: مجبورم سخنان تکراری خودم را دوباره تکرار کنم و آن این است که ما در ایران رشتهای به نام تاریخ نداریم. چیزی که در ایران شکل گرفته یک نیم رشته است که معماری نشده و یک رشته نماست. یک نیستِ هست نما داریم به نام رشته تاریخ. بنابراین سواد تاریخی ما اکنون دچار بحران است. آرزو دارم زمانی برسد که رشته تاریخ بازسازی شود سپس رویشی پیدا کند و جوشش در آن ایجاد شود و بشود در درون آن گرایشی یا دپارتمانی میان رشتهای به نام تاریخ عکاسی تأسیس کرد.
وی ادامه داد: برخلاف برخیها که میگویند انسان فقط تاریخ دارد و در مقابل بعضی دیگر اظهار دارند که انسان فقط طبیعت دارد، بنده صراحتاً معتقدم انسان در آن واحد هم تاریخ دارد هم طبیعت. بنابراین وقتی بحث از تاریخ و ربط آن با عکاسی پیش میآید، باید به این موضوع توجه شود.
رحمانیان توضیح داد: جوهر عکس را هیچ نظریه واحدی نمیتواند توضیح دهد اما از یاد نبریم که هم دوربین و هم عکس، هستیهای تاریخ مند هستند. در طول تاریخ ماهیت، صحبتهایی که درباره عکس گفته شده است، متناقضاند اما این به آن معنا نیست که این درست و دیگری نادرست است بلکه به این معناست که اصلاً یک تناقض میان عکس، دوربین و عکاسی وجود دارد.
این پژوهشگر ادامه داد: در سده نوزدهم آنهایی که از عکس به عنوان سند عینی یاد میکردند، همواره ادعا داشتند که عکس کاملاً یک سند واقعی است. امروزه وقتی به فرایند تولیدات عکاسانه مینگریم، متوجه ساده لوحانه بودن این ادعا میشویم که دوربین راستگو است. اما منظور ما این نیست که دوربین دروغگو است بلکه دوربین، هم راست میگوید هم دروغ. دوربین هم سند تولید میکند، هم کشف حجاب میکند، هم حجاب میدهد، هم نور است هم تاریکی، هم نابودکننده است هم فراموشی آفرین است و هم خاطره ایجاد میکند؛ این تناقضها در ذات عکاسی نهفتهاند.
وی افزود: یکی از اولین کسانی که درباره دوربین تعبیر درستی به کار برد مخترع دوربین بود که از آن به عنوان قلم طبیعت یاد کرد. قلمی که بر زخمهای طبیعت مرحم میگذارد. بعدها در سده 20 یک عکاس مجارستانی از سواد دیدمانی و سواد عکاسانه سخن گفت که بر جهان امروز چیره شده است و سپس یک کارشناس نامدار عکاسی نیز از عکاسی به مومیایی کردن زمان یاد کرد.
رحمانیان بیان کرد: خوشبختانه و از جهتی متأسفانه کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» نخستین کتابی محسوب میشود که درباره تاریخ عکاسی به زبان فارسی سخن گفته است. گزینش مقالات این مجموعه بسیار هوشمندانه صورت گرفته است. برخی از 7 مقاله ارائه شده در این اثر میتوانند به تنهایی موضوع یک نشست باشند.
این پژوهشگر با بیان اینکه آقای محمد غفوری یکی از استعدادهای درخشان در این زمینه به شمار میآید، گفت: یکی از مفاهیمی که در حوزه عکس باید به آن توجه شود، مفهوم معروف کادر مرزنما است. یعنی عکاسی، عکس گرفتن از چیزی در بیرون نیست بلکه رخدادی تاریخ مند است. عکاسی که محدودیتها و توانمندیهای خودش را دارد، چیزی را کادربندی میکند و چیزی را از بیرون به کادر عکس میکشد. بنابراین آن مطلب که «عکس یک سند عینی بدون آلودگی ذهن است» الان جزء اسطورههای ورافتاده است؛ این موضوع به خوبی در مقالات کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» ارائه شده است.
وی در پایان اظهار کرد: اگر ایران و جامعه دانشگاهی هر چه زودتر به فکر اقتباس دانش دیدمانی مدرن که به نهادینه سازی این سواد در ایران منجر شود، نباشد، ممکن است ایران دچار آسیبهای شدیدی شود. چون قدرت تصویر از بمب اتم بیشتر است بنابراین هر چه در این زمینه سرمایه گذاری شود باز هم کم است.
نعمت الله فاضلی، نویسنده و دانشیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه این نشست اظهار کرد: کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» چند ویژگی جالبی دارد که شاید همین ویژگیها باعث شده است بنده که نه عکاس هستم و نه مورخ به خود اجازه سخنرانی درباره این اثر را بدهم؛ افرادی که مقالات این اثر را نوشته اند نه عکاساند و نه تاریخنگار بلکه در میان آنها استاد مطالعات رسانه و روزنامهنگار، کارشناس مطالعات فرهنگی، فیلسوف و جامعه شناس به چشم میخورد. این موضوع بیانگر این مطلب است که مطالعات عکاسی و تاریخ نگاری یک حوزه میان رشتهای است. موضوعی است که در نتیجه تحولات دوره معاصر به ویژه در نیم قرن اخیر گسترش چشمگیری پیدا کرده است.
وی با اشاره به دومین ویژگی کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» اظهار کرد: مطالعات تاریخ نگاری و عکاسی، جزء مطالعاتی محسوب میشود که در بخشی از دنیای فراپیچیده ما وجود دارد. موضوع ساده و سرراستی نیست که در یک رشته بگنجد و با زبان تخصصی و همگن درباره تاریخ نگاری و عکاسی صحبت کند. این اثر به خوبی از عهده این بحث برآمده است.
فاضلی توضیح داد: کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» بیانگر این مطلب است که پیوند تاریخ نگاری و عکاسی پیوندی است که در نتیجه تحولات رسانهای و جهانی و تکنولوژی و ... میان تمام ساحتهای موجودی انسان، جامعه و فرهنگ به وجود آمده است. بنابراین به زبانی نیاز داریم که بتواند پیوندهای موجود میان این ساحتهای مختلف را نشان دهد. این زبان تلفیقی از تمام حوزههای اقتصاد، جغرافیا، جامعه شناسی و ... است؛ این نوشتار به خوبی توانسته است فهم ساحتهای وجودی را ارائه دهد.
این نویسنده افزود: این کتاب را به شکلهای مختلف میتوان خواند اما خوانش مورخانه که قطعاً میتواند یکی از خوانشهای غالب به این اثر باشد تنها خوانش آن نیست بلکه این نوشتار میتواند خوانش مطالعات فرهنگی، انسان شناسانه، عکاسانه، جامعه شناسانه، مطالعات رسانه و ... نیز داشته باشد؛ امیدوارم در آینده نزدیک این اتفاق رُخ دهد.
وی با بیان اینکه کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» از دریچه دوربین به دنیای معاصر نگاه میکند، توضیح داد: این کتاب دو محور اصلی دارد؛ نخست، بحثهای روش شناسانه و معرفت شناسانه پیوندهای عکاسی و تاریخ نگاری است. محور دوم، فرهنگ است؛ این که چگونه میتوانیم از پیوندهای عکاسی و تاریخ نگارانه به تفسیرهایی درباره فرهنگ مدرن، فرهنگ معاصر و معاصریت فرهنگ دست یابیم. رویکرد این کتاب تلاش کرده است ویژگیهای فرهنگ معاصر (مدرن) را توضیح دهد.
فاضلی بیان کرد: این کتاب به مخاطبان چشم اندازی از کل خط سیر تحولات تمدن و فرهنگ نشان میدهد. همچنین این اثر نشان میدهد که جایگاه تصویر در این خط سیر چگونه است. این نوشتار به مخاطبان میآموزد که ظهور عکاسی ساختار ادراک انسان را تغییر داد. همچنین این اثر تا حدودی بحثهای تئوریک عکس شدن را مطرح کرده اما در این زمینه خیلی موفق نبوده است. ناگفته نماند که درباره فرایند عکس دیدن خیلی خوب بحث کرده است. همچنین این اثر تا حدودی به عرصه عکس گرفتن که بسیار پیچیده است، پرداخته است.
این نویسنده اظهار کرد: عکاسی نه تنها تاریخ ما را شکل داده است بلکه این پدیده (عکاسی) نیز تحت تأثیر تحولات تاریخی، شکلهای تازه ای گرفته است که با باید این شکلها را بیاموزیم؛ کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» به خوبی به آنها یعنی توجه به فهم شکلهای تازه ای از تاریخ عکاسیک و عکسهای تاریخی پرداخته است.
وی بیان کرد: این کتاب به مخاطبان میآموزد که عکس فقط اطلاعات را انتقال نمیدهد بلکه موقعیتهایی از تجربه و زندگی و احساسات را شکل میدهد که بخش عظیمی از آن در دایره خودآگاهی ما نیست.