به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، در ابتدای این مراسم که اجرای آن به عهده قاسم افشار- گوینده پیشکسوتِ اخبار- بود، هنرمندانی نظیر مجید شفق، اشعاری را برای حاضرین سرودند که با نوای اجرایی زنده تار همراه شد و البته قاسم افشار نیز غزلیاتی از حافظ شیرازی را در بخشهای مختلفی از برنامه خواند.
یکی دیگر از میهمانان این مراسم پروفسور سید حسن امین؛ ادیب، حقوقدان و فیلسوف ایرانی و از اساتید حقوق بین الملل دانشگاه گلاسکو بود که صحبتهایی در زمینه شعر و شعرشناسی و البته ناصر وافی بیان کرد.
او با اشاره به اینکه "جان مایه تمامی هنرها، زیبایی است"، گفت: «شعر و ادب یکی از هنرهای هفتگانه به شمار میرود و جان مایه تمامی آنها زیبایی است. اما به قولِ کانت زیبایی مشمولِ اصل اعتباریت زمانی و مکانی است. اگر به عکسهای دوره قاجار نگاه کنیم نوع آرایش و پیرایش زنان در آن عصر کاملا متفاوت با چیزی است که امروز میبینیم. در واقع معیار زیباییشناسی برای آنها که خود را برای انداختنِ عکس به هفت قلم میآراستند با معیارهای آرایش و پیرایش امروز متفاوت است. در هنرهای دیگر از جمله شعر و ادب نیز به همین صورت است؛ به عنوان مثال اشعار قاآنی که در گذشته زیبا به شمار میرفته امروزِ روز اینگونه نیست و بالعکس اگر اشعار امروزی را برای شاعری چون قاآنی میخواندند.»
پرفسور امین در ادامه صحبتهای خود، دستهبندیهایی را برای شعرا قائل شد و بیان کرد: «میتوان شعرا را از چند منظر تقسیمبندی کرد. آنچه که از همه مهمتر است، مقبولیتی است که هر شاعر در میان مخاطبان خود دارد. شاعرانی در جهان هستند که تمامی آثارشان زیبا و ماندگار است. سعدی شیرازی یکی از نمونههای برجسته از این گونه شعراست، چرا که نثر و نظم و غزل و مثنوی او زیبا و متعالی است. گلستان سعدی سبکی رئالیستی دارد به این معنا که انسان و بشر را همانگونه که هست معرفی میکند و در مقابل بوستان، ایدهآلیست است و تعریفی از انسان ابرآگاه میدهد. اما گروه دیگری از شاعران هستند که همه اشعار آنها متعالی نیست اما قطعهای، قصیدهای، غزلی از آنها به جای مانده که آنها را تبدیل به شعرایی مطرح و محبوب کرده است. برای نمونه در میان شاعران هاتف اصفهانی که از قضا طبیب هم بوده است و البته طبیب اصفهانی با شعری بسیار معروف: (غمت در نهانخانه دل نشیند/به نازی که لیلی به محمل نشیند/مرنجان دلم را که این مرغ وحشی/ز بامی که برخاست مشکل نشیند). اینگونه شاعران کسانی هستند که به غیر از مواردی خاص اثر به یادماندنی ندارند. گروه دیگر از تقسیم بندی از منظرِ رویکردِ به جامعه است. برخی از شعرا کسانی هستند که حرفهای شخصی و فردی خود را در اشعارشان بیان میکنند. برای مثال مکنونات قلبی، احساسات و عواطف درونی و یا حتی مشکلات شخصی خود را در شعر میآورند و گروه دیگر شعرایی هستند که از درون اجتماعات انسانی شعر میگویند و شاعرِ جمعاند یا طبقهای خاص. در این میان شعرایی هم هستند که آثارشان جهانی است؛ مثل مولانا، حافظ و ....»

او در بخش دیگری از صحبتهایشان به شعر امروزِ ایران پرداخت و گفت: «درختِ تناورِ شعرِ فارسی امروز دو شاخه بزرگ دارد؛ یکی شعر کلاسیک که وزن عروضی، قافیه و برابری مصرعها را دارد و بر مبنای اصول سنتی شعر است که هنرمندان شاخصی چون ملک الشعرای بهار، شهریار، سایه، سیمین بهبهانی، محمدعلی بهمنی و ... در این گروه جای دارند. اما شاخه دیگر شعر نو است. جهان پیوسته رو به تکامل دارد و انسان موجودی گزینش گراست و بر مبنای اراده کمال طلبانه خود انتخابهایی در راستای کشف افقهای تازه میکند. بنابراین شعر فارسی به همتِ نیما یوشیج از فضاهای بسته پیش از مشروطه رها شد و «افسانه»ی او نخستین قدمی بود که او برداشت. وزن در شعر نیمایی به این صورت است که شعر وزن دارد اما نه ضرورتا وزن عروضی. قافیه نیز دارد اما نه در جاهای مشخصی که صرفا در پایان ابیات حرفی یا کلمهای تکرار شود و از همه مهم تر اینکه شرط تساوی مصاریع نیز در وزن نیمایی وجود ندارد. این شکل و فرم تا جایی پیش رفت و در ادامه احمد شاملو شعر سپید را وارد شعر نوی فارسی کرد که اساسا وزن را برای سرودنِ شعر ارزنده ضروری و از عناصر اصلی آن نمیدانست. اما نکته جالب این که امروز شعر فارسی از شاملو نیز عبور کرده است، و امروز با شعر پسا شاملو رو به رو هستیم و شاید مجموعه شعر «تنهاتر از هیچ» در زمزه همین گروه قرار گیرد.»
در ادامه مراسم ناصر وافی ضمنِ تشکر از حضور اساتید و اهالی ادب و فرهنگ در این آیین رونمایی صحبتهایی در زمینه این مجموعه شعر بیان داشت: «نگاهِ من به شعر به واقع نگاه بینامتنی است. قصد داشتم که به نوعی از تصویر به شعر برسم نه اینکه صرفا شعری به روی کاغذ بیاورم. بسیاری از اشعار این کتاب برآمده از نگاهی است که من به یک عکس یا بخشی از یک فیلم داشتهام و در نهایت توانستهام آن حس را به صورت شعر روی کاغذ بیاورم. در حقیقت به اعتقاد من بخش عمدهای از نوآوریها و خلاقیتها در همین نگاه بینامتنی اتفاق میافتد؛ در واقع هدف من در این کتاب توجه به این نکته بود که چطور میتوانیم تصویریتر بنویسیم. در جایی من به این نتیجه رسیدم که به عنوان مثال ما اگر بخواهیم از یک عکس زیبا و معنادار توضیحی بنویسیم، این خودش تبدیل به یک شعر میشود. از سوی دیگر به ساختار شعر نیز بسیار فکر کردم، اینکه شعر به واقع در کجا اتفاق میافتد؛ آیا صرفا مربوط به وزن و قافیه است؟ شعر به اعتقاد من زمانی اتفاق میافتد که ما با جادوی کلمات روبه رو باشیم. واژگانی که بتوانند به زیبایی هر چه تمام تر حسی را منتقل کنند در کنار این موارد به شخصه تلاش کردم تا کلامی که میگویم صرفا بعد شخصی نداشته باشد و به نوعی کلامِ دیگران نیز باشد و منظری از ناخودآگاه خودم. در نهایت این موارد به مانند تکههای پازل در کنار هم قرار گرفتند و این مجموعه شعر شکل گرفت.»
در پایان، اشعاری از مجموعه «تنهاتر از هیچ» به همراه تارنوازی خوانده شد و جشن امضای این کتاب برای علاقمندان پایان بخشِ این مراسم بود.
