فرادید؛ مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که میتواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، "آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون" است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را میتوان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «عسر و حرج» را بررسی کنیم.
عسر و حرج در لغت
به گزارش فرادید؛ عسر در لغت به معنای صعوبت، مشقت و شدت، و حرج نیز به معنای ضیق و تنگی و تنگنا و گناه آمده است و در اصطلاح فقهی و حقوقی، منظور از این قاعده این است که تکالیفی که موجب مشقت و سختی برای مکلف است در دین وجود ندارد.
عسر و حرج چیست؟
در واقع به هر عملی که شخص را به تنگنا و سختی بیاندازد و انجام یا تحملش برای وی سخت و دشوار باشد عسر و حرج میگویند که نمونه بارز آن عسر و حرج (مشقت و سختی) زن در زندگی مشترک است که در صورت اثبات در دادگاه، منجر به صدور حکم طلاق میشود.
بنابراین عسر و حرج به معنای سختی و مشقت است؛ برای مثال روزهگرفتن بیمار موجب سختی و مشقت وی است. در اینجا روزهگرفتن بهواسطهی قاعدهی فقهی "نفی عسر و حرج" از دوش فرد بیمار برداشته میشود. این مثال را مطرح کردیم که بگوییم عسر و حرج فقط در خصوص طلاقگرفتن مصداق ندارد و اینکه قانونگذار بهواسطهی عسر و حرج اجازه دادهاست که زوجه به زندگی مشترک پایان دهد، به خاطر همین قاعدهی "نفی عسر و حرج" است.
مستندات قاعده:
کتاب: شامل آیات 78 سوره حج (جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتبیکم و ما جعل علیکم فی الدین من حرج)، 285 سوره بقره (لایکف الله نفسا الاّ وسعها) و آیات دیگری از جمله 185 سوره بقره (یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر)، (وان کان ذواعسره فنظره الی میسره) و آیه سوره طلاق که در آن میفرماید: (لایکلف الله نفساً الا ما اتیها سیجعل الله بعد عسر یسرا) که در مجموع بر رفع صعوبت و سختی در تکالیف شرعی دلالت دارند.
آیات قرآن مجموعا بر رفع صعوبت و سختی در تکالیف شرعی دلالت دارد
سنت: روایـات متعددی از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم دلالت بـر نفی احکام حرجی از عهده مسلمین دارد. امام جعفر صادق(ع) به نقل از رسول اکرم(ص) میفرمایند: "... ان الله تعالی کان اذا بعث نبیا قال له اجتهد فی دینک و لاحرج علیک و ان الله تعالی اعطی امتی ذلک حیث یقول ما جعل علیکم فی الدین من حرج ". حدیث دیگر حدیث رفع است که «ما لا یطیقون» را از عهده امت برداشتهاست.
عقل: قباحت تکلیف «ما لا یطاق» در نظر عقل، مبنای نفی حکم عسر وحرجی است. اما باید توجه داشت که قباحت عقلی تنها شامل تکلیف مالایطاق نمی گردد. تحمیل آنچه درآن حرج و مشقت قراردارد چنانچه نفعی به حال مکلف نداشته باشد و موجب اخلال در نظام زندگی وی شود، هرچند به حد ما لایطاق نرسد نیز قباحت عقلی دارد.
با این تفاوت که حکم عقل به قبح تکلیف مالایطاق قطعی و مطلق است و مقید به شرطی نیست، درحالی که در غیر مورد تکلیف مالایطاق مشروط بر آن است که وجود مشقت و سختی همراه با تکلیف، برای تهذیب نفس و رفع نواقص آن و کسب کمالات ضرورت نداشته باشد.
بدین ترتیب، حکم عقل نه تنها شامل همه اقسام عسر و حرج میگردد، بلکه حدود کاربرد قاعده مذکور و رابطه آن را با سایر احکام معین میسازد. به همین سبب میتوان گفت: صرف نظر از مدارک نقلی قاعده عسر و حرج، این قاعده عمدتاً قاعدهای عقلی است.
قاعده لطف نیز بر نفی حکم مشقت بار دلالت دارد؛ زیرا سخت گیریهای بیهوده واکنشی نامطلوب به وجود آورده، انگیزه مخالفت با قانون و مقاومت در برابر آن را تقویت میکند و اشخاص را به گناه و عصیان وا میدارد؛ پس وظیفه هدایت قانونگذار ایجاب میکند که نه تنها امری بیرون از توان و تحمل را در زمره احکام نیاورد به شدت و سختگیری نیز نپردازد.
اجماع: اجماع فقهای امامیه که برگرفته از سنت معصومان(ع) است، نیز بر نفی احکامی قرار گرفتهاست که موجب عسر و حرج مکلف میشوند. بر مبنای نظر دیگر، ادعای اجماع بر عدم جواز جعل حکم حرجی مقبول نیست؛ زیرا دلیل اجماع کنندگان در واقع آیات و روایات مربوط است و از سوی دیگر نظر بر اینکه اکثر علماء به این مسأله اشاره نکردهاند، ادعای استقرار چنین اجماعی مورد تردید است.
محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر از مصادیق عسر و حرج برای زن است
آشنایی با عسر و حرج و راه های اثبات آن توسط زوجه
بیشتر ما عبارت طلاق به واسطهی عسر و حرج را زمانی که از انواع طلاق صحبت میشود، شنیدهایم و ممکن است این سؤال در ذهن ما ایجاد شود که عسر و حرج تحت چه شرایطی منجر به وقوع طلاق خواهد شد؟ اینکه قانونگذار به زوجه حق دادهاست، در صورت حدوث عسر و حرج برای طلاق اقدام کند به چه معناست؟ به چه شرایطی عسر و حرج اطلاق میشود؟
چرا قانونگذار به واسطهی عسر و حرج اجازهی طلاق دادهاست؟ و از همه مهمتر آیا عسر و حرج فقط در خصوص طلاق کاربرد دارد؟
مطابق قوانین جاری امکان تقاضای طلاق توسط زوجه، محدود به شرایط مقرر در قانون (مواد 1119 و 1129 و 1130 قانون مدنی) است. بحث عسر و حرج همان چیزی است که در مادهی 1130 به آن اشاره شده و احراز آن بر عهدهی دادگاه است.
قانونگذار ما در تبصرهی مادهی 1130 از قانون مزبور، عسر و حرج را اینگونه تعریف کردهاست: "به وجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد."
در واقع عسر و حرج دارای مفهومی عرفی است و به همین دلیل قانونگذار به ذکر مصادیق تمثیلی آن پرداختهاست؛ مانند سوءِ معاشرت شوهر که میتواند از مصادیق سوءِ رفتار وی تلقی شود. مواردی که در قانون بهعنوان مصادیق تمثیلی از مفهوم عسر و حرج نام برده شدهاست، عبارتند از:
- ترک زندگی خانواده توسط شوهر حداقل به مدت شش ماه متوالی یا 9 ماه متناوب بدون عذر موجه؛
- اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک آنها یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است؛
- محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر؛
- ضرب و جرح یا فحاشی یا هرگونه سوءِ رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد؛
- ابتلای شوهر به بیماریهای صعبالعلاج، روانی یا مسری یا هر عارضهی صعبالعلاج دیگر که زندگی مشترک را مختل کند مثل بیماری سارس یا ایدز.
بیماری روانی مرد از مصادیق عسر و حرج برای زن میباشد
البته در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادرخواهد شد. عسر و حرج به عنوان راهکار حقوقی طلاق زوجه محدود به موارد احصایی فوق نشده بلکه با توجه به شرایط زمانی و مکانی و روحی و جسمی زوجه دارای دامنه وسیعی است و شامل کلیه مواردی است که باعث بروز مشقت و رنج و زحمت زوجه شود.
از جمله ازدواج مجدد زوج، عدم ایفای وظایف زوجیت از ناحیه زوج، عدم رسیدگی و توجه زوج به امورات خانواده، اجبار زوجه به انجام کارهای خلاف اخلاق و عفت توسط زوج، از جمله موارد عسر و حرج است که به شرط اثبات آن در دادگاه، از موارد صدور حکم طلاق ناشی از عسر و حرج است.
اثبات عسر و حرج
نکتهی مهمی که برای تقاضای طلاق بهواسطهی عسر و حرج باید بهیاد داشته باشیم، اثبات مصادیق عسر و حرج و احراز آن در دادگاه است تا قاضی را برای صدور حکم طلاق بهواسطه عسر و حرج مجاب کنیم برای مثال اثبات "ترک انفاق" که موجب تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت عسر و حرج میشود، با ادلهی متعدد (حکم قطعی مبنی بر الزام بر تأدیهی نفقه، حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط زوج به استناد مادهی 53 قانون حمایت از خانواده) امکانپذیر است.
یا در خصوص موضوع عسر و حرج بهواسطهی اعتیاد همسر که در بند دیگری ذکر شده است، چنانچه در این رابطه حکمی مبنی بر محکومیت زوج صادر یا پروندهی قضایی مطرح باشد یا استناد به سوابق بستری شدن زوج در کمپهای ترک اعتیاد، تمامی این سوابق ادلهای برای اثبات عسر و حرج به خاطر اعتیاد خواهد بود.
در خصوص اثبات عسر و حرج بهواسطهی سوءِ رفتار زوج، سوابق شکایت از زوج توسط زوجه یا احکام صادره در این خصوص احراز عسر و حرج توسط دادگاه سهلتر خواهد بود؛ زیرا بر عهدهی مدعی (زوجه) است تا با تمسک بر ادلهی اثبات دعوی، به اثبات امور موضوعی بپردازد و بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند و در این بین وجود احکام قضایی و کیفری، راه را برای اثبات عسر و حرج هموارتر میکند.
در پایان باید اضافه کنیم که در طلاق به دلیل عسر و حرج لازم نیست که پول یا مبلغی از جانب زن به مرد پرداخت شود. (طلاق زن بهواسطهی کراهت از شوهر با دادن مبلغی پول، طلاق خلع نام دارد)
آیا طلاق عسر و حرجی قابل رجوع است؟
نکته قابل توجه در طلاق حرجی نوع طلاق است. حسب احکام فقهی و مقررات قانونی، طلاق دو نوع است؛ بائن و رجعی. به تعریف ساده آنکه در طلاق رجعی زوج حق رجوع به زوجه و آشتی و انصراف از جدایی را در ایام عده زوجه، دارد؛ اما در طلاق بائن چنین حقی برای زوج وجود ندارد.
طلاق بر مبنای عسر و حرج، طلاق رجعی محسوب نمیشود چون اگر زوج بتواند رجوع کند دیگر از عسر و حرج زوجه رفع اثر نمیشود در نتیجه درخواست زوجه برای طلاق و حکم مربوطه لغو و بیفایده است.
طلاق بر مبنای عسر و حرج، طلاق رجعی محسوب نمیشود
عسر و حرج در ازدواج موقت
در مواردی که ادامه زوجیت موقت برای زوجه ایجاد مشقت کند و این موضوع برای دادگاه ثابت شود در این صورت دادگاه میتواند حکم به اجبار زوج به بذل بقیه مدت باقیمانده از ازدواج موقت کند و اگر این اجبار ممکن نشود حکم به انحلال زوجیت و قطع مابقی مدت ازدواج صادر میشود.
طلاق عسر و حرج به واسطه نشوز شوهر
بنا بر نظر اکثریت، عدم ایفای وظایف زناشویی از ناحیه شوهر هم ممکن است برای زوجه عسر و حرج ایجاد نماید و زن میتواند به این استناد تقاضای طلاق کند که اگر عسر و حرج وی ثابت شود حکم طلاق نیز صادر میشود.
عسر و حرج و کراهت زوجه از شوهر
این موضوع اختلافی است، بعضیها معتقدند کراهت زوجه به تنهایی نمیتواند عسر و حرج زن و دلیل طلاق محسوب شود؛ به رغم اینکه حتی زن راضی به بذل کل مهریه اش شود. اما بعضی دیگر بر این نظرند که اگر دادگاه پس از تحقیقات و رسیدگیهای خود تشخیص دهد که نفرت زوجه از شوهر به حدی است که ادامه زوجیت و زندگی مشترک را برای او غیر ممکن میسازد، آن را از مصادیق عسر و حرج شناخته و بر همین مبنا حکم به طلاق صادر میکنند.
آیا برای صدور یا اجرای حکم طلاق به علت عسر و حرج، زن موظف به پرداخت وجه یا مال به شوهر بوده و یا بایستی کل مهریه یا قسمتی از آن را بذل کند؟
در مواردی که عسر و حرج زوجه، برای دادگاه اثبات شود، صدور حکم طلاق و اجبار زوج به طلاق الزاماً مشروط به پرداخت مال یا گذشت از مهریه توسط زوجه نیست؛ اما جهت انتخاب و تعیین نوع طلاق (خلع) بهتر است زوجه، قسمتی از مهریه خویش را بذل کند و البته معمولاً هرچه بذل مهریه بیشتری صورت گرفته باشد، قرینهای بر عسر و حرج بیشتر زن تلقی میشود.