ماهان شبکه ایرانیان

بهائیت , مذهب استعمار ساخته برای مقابله با اسلام(۱)

« اسلام » دین رهایی بخش , حافظ جایگاه رفیع انسان در گستره آفرینش , تامین کننده آزادی , استقلال , امنیت , عزت و وحدت , نافی ظلم , تعدی , سیطره جویی و مطامع نامشروع و ضدانسانی قدرتهای ظلم گستر و چپاولگر جهانی در همه اعصار می باشد

بهائیت , مذهب استعمار ساخته برای مقابله با اسلام(1)
« اسلام » دین رهایی بخش , حافظ جایگاه رفیع انسان در گستره آفرینش , تامین کننده آزادی , استقلال , امنیت , عزت و وحدت , نافی ظلم , تعدی , سیطره جویی و مطامع نامشروع و ضدانسانی قدرتهای ظلم گستر و چپاولگر جهانی در همه اعصار می باشد.
تعالیم و قوانین جامع و زندگی ساز اسلام هرگز همزیستی و تعامل با کفر و شرک و نفاق در جلوه ها و چهره های مختلف و در عصرها و نسل های گوناگون را برنمی تابد و در برابر فساد و تباهی و جنایت و ستمی که قدرتهای استعماری در حق بشریت روا می دارند و لحظات زندگی و حیات را بر آنان تیره و ناگوار می سازند , می ایستد و با صلابت و استواری تمام از هویت الهی انسان ها و حق طبیعی آنان برای حیات سالم و پاک و بالنده و سرشار از مواهب و نعمتهای خداوند در تمام شئون زندگی عزتمند « مادی » و « معنوی » دفاع می کند و برای سعادت و رستگاری آدمیان در دنیا و آخرت « راه » می نماید و حرکت و تلاش و امید و نشاط و رشد و پویایی به وجود می آورد.
برای جبهه متحدالحاد و ستم و سلطه جهانی وجود اسلام غیرقابل تحمل است , که این دین حیاتبخش و جامع , همواره اتحاد و وحدت و اقتدار می آفریند و در شریان های حیات جوامع خون غیرت و شرف و عزت تزریق می کند و به آزادی و استقلال فرا می خواند و از اسارت و بردگی در برابر هرگونه ظلم و تعدی از جانب هر کشور و قدرت بیگانه رهایی می بخشد.
قدرتهای استعماری جهان که همواره اسلام را همچون خار در چشم خود , و وحدت و اتحاد مسلمانان را همانند استخوان در گلو تحمل کرده اند و در آزار و رنج بوده اند , برای رهایی از جامعیت و حقیقت تعالیم و قوانین اسلام و آموزه های اجتماعی و سیاسی آن که عامل اصلی ایجاد یکپارچگی و اتحاد و همدلی در میان مسلمانان می باشد و آنان را در برابر هرگونه تهاجم و تعدی و سیطره جویی در ابعاد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی به « مقاومت » و دفع ظلم و تجاوز فرا می خواند , به چاره جویی های شیطانی و حقیقت ستیز روی آوردند و در اوج خباثت و کفر و شرک و نفاق درونی , مقابله با « وحی الهی » و « رسالت نبوی » و واژگونه سازی احکام و قوانین و تعالیم آسمانی « قرآن » را در دستور کار خود قرار دادند و تمام عوامل و وابستگان خویش را در کشورهای اسلامی به خدمت گرفتند تا در برابر دین پاک اسلام و اتحاد و وحدت مسلمانان « بیراهه » های گمراهی آفرین و هلاکت باری را قرار دهند که در نهایت از تاثیرگذاری تعالیم و دستورالعمل های آسمانی قرآن جلوگیری کنند و در صفوف متحد مسلمانان تفرقه و تشتت ایجاد نمایند و آنان را به صورت قطعات پراکنده و لقمه های آماده برای بلع , در مسیر تهاجم و قتل و غارت و استیلای همه جانبه خود قرار دهند.
این حرکت شیطانی و بیراهه آفرینی های حقیقت ستیز , به صورت « مذهب سازی » به ظهور رسید و ادیان و مذاهب ساختگی توسط قطب های استعمارگر پای در عرصه وجود نهادند و به فضاسازی ها و تبلیغات گسترده پرداختند و با نفوذ تعالیم ساخته و پرداخته کشورهای ماجراجو و غارتگر خارجی در میان لایه های مختلف جوامع اسلامی , دروغ و نیرنگ و تحریف و بدعت ها و آموزه های تهی از حقیقت و واقعیت را به نام « دین جدید » گسترش دادند!
« بهائیت » یکی از این مذاهب ساخته و پرداخته دست استعمار می باشد که به طور کامل در سیطره قدرتهای استکباری جهان و به صورت یک ابزار و اهرم نیرومند در برابر اسلام و جوامع اسلامی قرار دارد و در عرصه ها و صحنه های فرهنگی و سیاسی به سرسپردگی و خدمتگزاری برای کشورهای بیگانه اهتمام می ورزد.
بهائیت همچنان که در سالهای دور , و نیز در دوران پیش از انقلاب در معارضه با اسلام و وحدت مسلمانان قرار داشت , پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز تاکنون در تقابل با اسلام قرار دارد و با توجه به تغییر و تحولی که نهضت اسلامی در ایران و منطقه به وجود آورد و همه معادلات جهانی را به هم ریخت و قدرتهای استعماری را در موضع ضعف قرار داد و به برچیده شدن پایگاههای نظامی و جاسوسی و منافع نامشروع اقتصادی آنان در ایران انجامید , شیوه های بهره برداری از این مذهب استعمار ساخته نیر تغییر یافت .
بهائیان در تمام تار و پود رژیم پهلوی نفوذ کرده بودند و مناصب حساس و کلیدی را تصاحب نموده و با حمایت های بی دریغ محمدرضا پهلوی و هویداـ که خود بهائی بود و گماشته اربابان این مذهب ساختگی و حزب سیاسی ـ بر وزارتخانه ها و سازمان ها و دستگاه قضایی و شریان های اقتصادی کشور تسلط یافته و ایران را در مسیر تحقق اهداف و منافع قدرتهای سلطه جوی جهانی به حرکت درآورده بودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم وابسته پهلوی , راههای سیطره بهائیت بر تشکیلات دولتی مسدود گردید و از فعالیت این جریان منحط جلوگیری به عمل آمد.
پس از پیروزی انقلاب بهائیان فعالیت های خود را مخفی تر و مرموزانه تر تداوم بخشیدند و با توجه به وابستگی و سرسپردگی آنان به دشمنان خونخوار و کینه توز اسلام همچون آمریکا و انگلیس و اسرائیل , مورد حمایت های گسترده سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی قرار گرفتند و به گمراه سازی و انحطاط آفرینی پرداختند و از طرف دیگر نقش ستون پنجم و جاسوسان مبرز و مورد اعتماد را برای کشورهای استعماری غرب به ویژه آمریکا ایفا نمودند. این فعالیت ها همچنان استمرار یافته است و هم اینک این جمعیت بیگانه پرست در عرصه های فکری و سیاسی ـ چه به صورت تلاشهای تبلیغی و فرهنگی و چه به شکل تفرقه افکنی و جاسوسی برای دشمنان ـ به تلاش های مرموز و ویرانگر خود ادامه می دهد.
تداوم فعالیت های کفرآمیز پیروان بهائیت در ایران , ریشه یابی و بررسی ماهیت و عملکرد این جمعیت ملحد را ضروری می سازد. علاوه بر این ضرورت اجتناب ناپذیر , ضرورتهای دیگری نیز این بررسی را حیاتی و لازم معرفی می کند که در ذیل به آن اشاره می کنیم :
1 ـ یکی از مشکلات امروز جامعه ما مطرح شدن یک تفکر غربی و مخالف با حقیقت اسلام و وحی و قرآن به نام « پلورالیزم دینی » است . پلورالیزم و تکثرگرایی دینی به تعدد ادیان و مذاهب و ضرورت تبلیغ و ترویج نامحدود و آماده کردن شرایط مساوی برای پیروان و تبلیغ گران آنهابرای نشر عقاید و افکار و احکام و قوانین این مذاهب فرمان می دهد.
پلورالیزم دینی از مرز و حدود ادیان آسمانی عبور می کند و علاوه بر این که معتقد است مسیحیت و یهودیت تحریف شده و آمیخته به خرافات و آلت دست نظام های سیاسی و حکومتی غرب باید در کنار « اسلام » در ایران و سایر جوامع و کشورهای اسلامی آزادانه تبلیغ و ترویج شوند , ادیان و مذاهب ساخته دست بشر که آلوده به شرک و خرافه می باشند ـ همچون بودائیسم و هندوئیسم ـ و نیز ادیان و مذاهب کفرآمیز و ساخته دست استعمار مانند « وهابیت » و « بهائیت » , باید آزادنه ترویج و گسترش یابند و به نشر عقاید ساختگی که به نفی نبوت و معاد و مهدویت و ادعای مهدویت و نبوت جدید! می انجامد و بافته های جنون آمیز را تحت عنوان کتاب مقدس و نازل شده عرضه می دارد , اهتمام شود!!
معتقدان به پلورالیزم و تکثرگرایی دینی که در سطح مطبوعات غرب گرا و متمایل با همزیستی و تعامل با آمریکا به فعالیت مشغول می باشند و در بازار نشر کتاب نیز آزادانه به تردیدافکنی و گمراه سازی اشتغال دارند , با تاثیرپذیری های مکرر از آثار فکری و فلسفی مکتب های غربی و روشنفکران دنیای غرب که در خدمت نظام سیاسی و حکومتی آمریکا می باشند و برای بسط قدرت و سیطره نظامی و سیاسی و اقتصادی حاکمان کاخ سفید « تئوری پردازی » و « نظریه سازی » می کنند , بسترساز اصلی رشد مذاهب ساختگی و پرورده دست استعمار همچون « بهائیت » می باشند.
در نمونه های ذیل که در مطبوعات مزبور انعکاس یافته تعمق ورزید و بدین ترتیب از لابلای عبارات و مفاهیم مطرح شده , بسترسازی های متعدد را برای احیا و ترویج ادیان آسمانی تحریف شده و خرافه گرا و آلت دست سران حکومتها غربی و نیز مهیاکردن زمینه های تبلیغ و رشد مذاهب استعمار ساخته همچون بهائیت را به نظاره بنشینید :
حقیقت ثابت نداریم , حتی در دست انبیا و معصومین !(1 )
ارزش مطلق نداریم , زیرا ارزشها زائیده پویایی جوامع بشری بوده اند!(2 )
تمام مذاهب بر حق هستند , و تمام مذاهب هم دچار نقص و کمبود هستند!(3 )
حق , مطلق نیست و متکثر است !(4 )
ارزش های دینی دائما در حال تغییرند!(5 )
هر کس باید به دین خود باشد و حتی کافران و مشرکان را نباید نفی و طرد نمود!(6 )
این عبارات و تعابیر به وضوح « پلورالیزم دینی » را مطرح می نمایند و همه مذاهب تحریف شده و خرافی , ساخته و پرداخته دست بشر , و نیز مذاهب استعمار ساخته را « حق » می دانند و خواهان تبلیغ و ترویج آنها می باشند!!
2 ـ امروز جوانان ما از دو زاویه در معرض خطر و آسیب قرار دارند و این خطرات و آسیب ها آنان را از احراز هویت دینی و اسلامی اصیل و کسب بینش و آگاهی های سیاسی باز می دارند. زوایه اول تبلیغات و فضاسازی های مسموم جریان های روشنفکری غرب گرا و احزاب و جمعیت های سیاسی وابسته به قطب های استعماری می باشد که با شدت و گستردگی تمام به فرهنگ سازی های باطل و آماده کردن زمینه های مناسب برای پذیرش القائات اعتقادی و فکری مبهم و ساختگی که با هدف ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی به منظور بسط سلطه سیاسی و اقتصادی قدرت های سیطره جوی جهانی ترویج می گردد , می باشند. این تحرکات گمراهی آفرین به طور مداوم وقفه ناپذیر تداوم دارد و همچون حلقه های نامرئی , ذهن و فکر و جان و روح جوانان را به محاصره درآورده است و از آزاد اندیشی , تحقیق , بیداری , خودآگاهی و کسب بینش های بنیادین اعتقادی و سیاسی باز می دارد و در برزخ تردید و ابهام رها می سازد تا در مرحله بعد به آرامی و حتی با اشتیاق و شیدایی به « سراب غرب زدگی » رهنمون شود و در دامهای مهلک مذهب های ساختگی و مکتب های فکری و نظامهای حکومتی غرب گرفتار و اسیر سازد.
زاویه دوم , گسست و فاصله بین نسل امروز و وقایع و رویدادهای پیش از انقلاب و مراحل شکل گیری مبارزات مردم مسلمان ایران علیه « استعمار خارجی » و « استبداد داخلی » است . این گسست و فاصله موجب گردیده است که آنان از عمق فجایع و جنایات و توطئه های شوم قدرتهای استعماری همچون انگلیس و آمریکا علیه اسلام و سرزمین ایران ناآگاه باقی بمانند و از علل و انگیزه های اصلی انقلاب و حرکت پرشور اسلامی و مراحل سخت و رنجزایی که پشت سرگذاشت تا سرانجام به پیروزی رسید , بی اطلاع باشند. این بی اطلاعی از تاریخ معاصر ایران و چگونگی نفوذ و بسط سیطره قطب های استعماری در این سرزمین و دست های پشت پرده ای که از یک سو برای مقابله با صفوف متحد مسلمانان و ایجاد تفرقه و تشتت در میان مردم به « مذهب سازی » پرداختند و از سوی دیگر مهره های دست آموز و مطیع و سرسپرده ای چون رضاخان و پسرش محمدرضا پهلوی را به حکومت رساندند و از آنها به صورت ژاندارم منطقه و حافظ منافع انگلیس و آمریکا بهره های فراوان بردند و هر حرکت رهایی بخش اسلامی توسط توده های مردم مسلمان را به خاک و خون کشیدند , موجب گردیده است که نسل جوان امروز از ذخیره های لازم سیاسی برای جریان شناسی و وقوف و آگاهی نسبت به اهداف و عملکردهای قدرتهای سلطه جو و شعارهای به ظاهر زیبایی همچون دفاع از حقوق بشر واعطای دموکراسی و مبارزه با تروریسم ـ که به منظور آماده کردن زمینه های تهاجم نظامی به سرزمین های اسلامی مطرح می کنند و در واقع ابزار توجیه جنایات و کشتارها و غارتهای ثروت نفت کشورهای مسلمان می باشدـ بی بهره باشند.
دو عامل و ضرورت مزبور , در کنار ضرورت اولیه ای که در ابتدا مطرح نمودیم , به صورت ضرورتهای حیاتی سه گانه , بررسی ماهیت و عملکردهای فرقه استعمار ساخته « بهائیت » را لازم و حائز اهمیت می سازد و نسل امروز ما را به تدقیق و تفکر وا می دارد و به کسب بینش و آگاهی های لازم اعتقادی و فرهنگی و سیاسی ملزم می نماید.

پی‌نوشت‌ها:
 

1 ـ ماهنامه توانا , شماره 28
2 ـ روزنامه خرداد , 78,4,31
3 ـ هفته نامه آبان , شماره 115
4 ـ روزنامه فتح , 78,10,27
5 ـ ماهنامه زنان , شماره 59
6 ـ روزنامه خرداد , 78,8,19
پلورالیزم دینی از حدومرز ادیان تحریف شده و خرافه گرا همچون یهودیت و مسیحیت عبور می کند و معتقد است مذاهب شرک آمیز ساخته دست بشر همچون « بودائیسم » و « هندوئیسم » و نیز مذاهب ساخته دست استعمار مانند « وهابیت » و « بهائیت » باید آزادانه ترویج و گسترش یابند و به نشر عقاید ساختگی که به نفی نبوت و معاد و مهدویت و ادعای مهدویت و نبوت جدید! می انجامد و بافته های جنون آمیز را تحت عنوان کتاب مقدس و نازل شده عرضه می دارد , پرداخته شود!
معتقدان به پلورالیزم و تکثرگرایی دینی که در سطح مطبوعات غرب گرا و متمایل با همزیستی و تعامل با آمریکا به فعالیت مشغول می باشند و در بازار نشر کتاب نیز آزادانه به تردیدافکنی و گمراه سازی اشتغال دارند , با تاثیرپذیری های مکرر از آثار فکری و فلسفی مکتب های غربی و روشنفکران دنیای غرب , بسترساز اصلی رشد مذهب ساختگی و پرورده دست استعمار می باشند.
فضاسازی های مسموم جریان های فکری و جمعیت های سیاسی وابسته به قطب های استعماری , و نیز گسست و فاصله نسل امروز از وقایع و رویدادهای پیش از انقلاب و مراحل شکل گیری مبارزات مردم مسلمان ایران علیه « استعمار خارجی » و « استبداد داخلی » موجب گردیده است که جوانان امروز از عمق فجایع و جنایات و توطئه های شوم قدرتهای استعماری همچون انگلیس و آمریکا علیه اسلام و سرزمین ایران ناآگاه باقی بمانند.
 

منبع:روزنامه جمهوری اسلامی
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mohammad_43
ادامه دارد...
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان