گر چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارک رمضان که عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم . ادْعُونِی استَجِبْ لَکُمْ (1)
برای اجابت نیایش و دعا شرائطی است که آن عناصر محوری چهارگانه را وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه در ضمن دعا بازگو میکند.
عنصر اوّل آن است که راه برای رفتن باز باشد. بسته نباشد. نه تنها برای یک نفر یا یک میلیون نفر، راه برای اوّلین و آخرین باز باشد. یعنی راه باید بیکران تا بیکران باشد. تا کسی در این راه احساس مزاحمت نکند.
دوّمین شرط آن است که آن مرجع نهائی و مقصد که سالکان کوی او به او رسیدهاند توان اجابت خواستههای همه و همه خواستههای همه را داشته باشد.
سوم آن که روندگان واجد شرائط باشند. موحّدانه راه توحید ناب را طی کنند. در بین راه به غیر خدا تکیّه نکنند. برای این که به غیر خدا اَحدی نیست و نمیشود با راه توحید به غیر خدا مراجعه کرد.
شرط چهارم و عنصر چهارم آن است که آن مرجع نهائی یعنی ذات أقدس إله دعوت کرده باشد. اگر دعوت نکرده باشد طی این راه ثمربخش نیست.
خاندان عصمت و طهارت فرمودند: اگر کسی بار سنگین گناه روی دوش او نباشد، بخواهد به طرف خدا ارتحال کند، رحلتی به طرف خدا کند، راه دور نیست. "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیک قَرِیبُ المَسافَه." مسافت بسیار نزدیک است . چون یک قدم فاصله است و آن این است که: یک قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در کوی دوست.
وجود مبارک امام سجاد در ضمن دعای سحر این مراحل استجابت را بازگو میکند. عرض میکند:
خدای را شکر میکنیم که راههای به طرف او کاملاً باز است.
"اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِی أحَدُ سُبُلَ المَطالِبِ إلِیکِ مَشْرَعَه، تمام راهها باز است. شریعت باز و گشوده است و گشاده است. وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ إلِیکِ مُترَعَه."
هر کسی به طرف تو امیدوار است. تشنه یک مطلبی است آن آب خوراش، آن کوثرش، آن نهر و بحری که تشنگان را سیراب میکند پر آب است. نهری، بحری بی آب نیست.
"وَالإستغاثَهِ بِفَضْلِکَ لِمَنْ أمَّلَکَ مَباحَه."
راه برای کسی که از فضل تو بخواهد کمک بگیرد رواست. ممنوع نیست. رفتن این راههای باز مجاز است ."وَ أبوابُ الدَّعاء إلِیکِ لِلْصّارِخِینَ مَفْتُوحَه،"درهای دعا هم باز است. پس از این طرف که عنصر اوّل است هیچ مانعی نیست، راه باز است و تشنگان میتوانند سیراب بشوند و میتوانند از فضل الهی کمک بگیرند و درهای دعا به سوی نیایش کردن باز است. اینها عنصر اوّلاند.
دوّم :
"وَأعْلَمْ أنَّکَ لِلْرّاجِینْ بِمُوضِعِ اِجابَهِ وَ لِلْمَهْلُوفِینَ بِمَرصَدِ إغاثِهِ وَ أنَّ فِی اللَّهُفِ إلی جُودِکَ وَ الرِّضاء بِقَضائِکَ عِوَضَاً مِنْ مَنْعِ الباخِلِینَ وَ مَنْدُوحَهً عَمّا فِی أیدِی المُسْتَأثِرِین."
پروردگارا ! من میدانم تو برای امیدواران موضع کافی و رسائی هستی. کسی که مَلحوف است و رنج دیده و داغ دیده و آفت زده و آسیب دیده و مانند آن است، مُتَلهِّف است و غمگین، تو میتوانی مشکل او را حلّ کنی. اغاثه کنی. نیازهای او را برطرف بکنی. و اگر کسی تأثّرش را و افسوساش را و غم و اندوهاش را به جود و کَرم و رضا و قضای تو واگذار کند، عِوض منع باخِرین را دریافت میکند. عدّهای دارند و عطا نمیکنند. بُخل میورزند. عِوض بُخل آنها، جُود و کَرم تو جبران میکند.
"وَ مَندُوحَهً عَمّا فِی أیدِی المُسْتَأثِرین."
بعضی اهل ایثار نیستند . اهل اِستئْثارند. نه تنها دیگران را بر خود مقدّم نمیدارند، بلکه میکوشند خود را بر دیگران مقدّم بدارند. در دستگاه مستأثران جز تنگ نظری و تنگنائی چیز دیگر نیست. و امّا در دستگاه جُود و کَرم تو مَندوح است، سِعه است، گشایش است. یعنی اگر تنگنای تنگ نظران جا برای رفتن نیازمندان نمیگذارد، وسعت رحمت تو جا برای محتاجان تأمین میکند. "و هم أنَّ الرّاحِلَ إلِیکِ قَرِیبُ المَسافَه وَ أنَّکَ لا تَحْتجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إلا أنْ تَحجُبَهُمُ الأعمالُ السَّیِّئَهُ دُونَکْ."این دو تا جمله از جملههای کلیدی است که تا پایان این دعای نورانی چندین بار در محور این بحثهای کلیدی مطالبی به عرضتان خواهد رسید که اگر کسی خواست به طرف ذات أقدس إله سفر کند، به اصطلاح سفر مِنَ الخَلقِ إلَی الحَقّ را طی کند، گرچه وجود مبارک امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمود: آه "مِنْ قِلَّهِ الزَاد وَ طُولِ الطَّرِیق" (2)؛ راه طولانی است.
گرچه من استحقاق ندارم، ولی به امید تو آمدم و تو را به عنوان عالیترین مرجع و تنها مرجع نهائی میدانم. این هم شرط سالک. و آن عنصر چهارم هم این است که تو مرا دعوت کردی. پروردگارا ! تو خودت فرمودی: وَاسئَلُوا اللهَ مِنْ فَضلِه.
اما همین خاندان عصمت و طهارت فرمودند: اگر کسی بار سنگین گناه روی دوش او نباشد، بخواهد به طرف خدا ارتحال کند، رحلتی به طرف خدا کند، راه دور نیست. "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیک قَرِیبُ المَسافَه." مسافت بسیار نزدیک است . چون یک قدم فاصله است و آن این است که: یک قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در کوی دوست. برای کسی که سالک إلی الله است بیش از یک قدم فاصله نیست. یعنی باید روی خواستههای خود پا بگذارد، روی هوی پا بگذارد. وقتی روی هوی پا گذاشت، قدم دوّم را در دالان توحید مینهد. یک قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در کوی دوست! این "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلیکِ قَرِیبُ المَسافَه وَ أنَّکَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِکْ" یک جملهای است به منزله واسطهُ العِقد این دعای نورانی . و شبیه این جمله هم از وجود مبارک امام کاظم سلام الله علیه در وقتی که او را برای زندان بغداد میبردند در ماه رجب ایراد کرده است که در بیست و پنجم ، بیست و هفتم رجب، مخصوصاً دعای بیست و هفتم رجب که وجود مبارک امام کاظم آن را قرائت کردند همین جمله نورانی هست. پس هیچ حجابی بین خلق و خالق نیست، مگر خودِ خلق. "ولا حِجابَ بِینَکَ وَ بِینَ خَلقِکَ غِیرِ خَلقِه." و خلق هم به عنوان این که آیت الهی هستند، مخلوق خدا هستند، حاجب نیستند.
چون آیت حقّ، حجاب حقّ نیست . آنچه که حجاب چهره خلق است همان گناه خلق است . "وَ أنَّکَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِکَ إلا أنْ تَحْجُبَهُمُ الأعمالُ السَّیِئَهُ دُونَکْ ." گناهان بَد است که حاجب است و نمیگذارد. پس راه باز است. هیچ حجابی هم در کار نیست و این شخص داعی هم بدون حجاب آمده. یعنی اگر گناهی بود توبه کرده است. امری بود اِمتثال کرد، نهیای بود اجتناب کرد، نعمتی بود شکرگزاری کرد. این موانع را برطرف کرد تا این عنصر سوّم را به دست آورد که بعداً عرض میکند: "
وَ قَدْ قَصَدْتُ إلِیکِ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهتُ إلیکِ بِحاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتِی وَ دُعائِکَ تَوَسُّلِی مِنْ غِیرِ اسْتِحقاقٍ لِاستِماعِکَ مِنّی وَ لَاسْتِیجابٍ لِعَفْوِکَ عَنّی بَلْ لِثِقَتِی بِکَرَمِکَ وَ سُکُونِی إلی صِدْقِ وَعدِکَ وَ لَجَأی إلَی الإیمانِ بِتُوحِیدِکَ وَ یَقِینِی وَ بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی أنْ لا رَبّی غِیرُکْ وَلا إلهَ إلا أنْتَ وَحدَکَ وَلا شَرِیکَ لَکْ ."
گرچه من استحقاق ندارم، ولی به امید تو آمدم و تو را به عنوان عالیترین مرجع و تنها مرجع نهائی میدانم. این هم شرط سالک. و آن عنصر چهارم هم این است که تو مرا دعوت کردی. پروردگارا ! تو خودت فرمودی: وَاسئَلُوا اللهَ مِنْ فَضلِه
(3) . در قرآن کریم فرمود که: سئوال کنید. بخوانید و بخواهید! و تو منزّهتر از آنی که وعده بدهی و انجام ندهی ! دعوت بکنی و نپذیری ! راه بگشائی، در را باز بکنی و راه ندهی! این چنین نیست."اللّهُمَّ أنْتَ القآئِلُ وَ قُولُکَ حَقّ وَ وَعدُهُ صِدق ."
خودت فرمودی:
"وَاسْئَلُ اللهَ مِنْ فَضْلِه إنَّ اللهَ کَانَ غَفُوراً رَحِیمَاً. وَ لِیسَ مِنْ صِفاتِهِ یا سَیِّدِی أنْ تَأمُرَ بِالسُّئوال وَ تَمْنَعُ العَطِیّه وَ أنْتَ المَنّانُ بِالعَطایا عَلی اَهلِ مَمْلِکَتِکْ . وَالعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأفَتِکْ."
خدایا! آنها که از تو نخواستند، آنها را ردّ نکردی. ما که از تو میخواهیم ! خدایا ! تو که به ماها وعده دادی، ما هم که از تو میخواهیم . یقیناً ما را رها نمیکنی.
در طلیعه دعای افتتاح ماه مبارک رمضان هم هست که: خدایا
!"أذِنْتَ لِی فِی مَسْئَلَتِکَ فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أجِبْ یا رَحِیمُ دَعوَتِی ." خدایا ! تو اجازه دادی ما تو را مَدح کنیم ، سئوال کنیم . پس دعای ما، ثنای ما، مدح ما، مَحمِدت ما را گوش بدهی ! اینجا هم به عنوان عنصر چهارم ذکر شد . پس راه باز است ، مرجع نهائی واجد همه امور است. رونده هم واجد شرط است به امید الهی . چون شرط را خود مقصد نهائی در اختیارش گذاشته و این رونده را و سالک را دعوت کرده است. با چنین اطمینانی و با چنین خُلق و خوئی یقیناً دعا مستجاب خواهد بود. امیدواریم دعای همه شما صائمان الهی مستجاب باشد.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْکُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه.
پی نوشت ها :
1- سوره غافر / آیه 60
2- نهج البلاغه/ کلمات قصار / 77
3- سوره نساء / آیه 32
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت :mohammad_43