برندان برچارد یکی از نویسندههای موفق ،دارای عنوان پرفروشترین نویسنده نیویورک تایمز، تجربیات شخصی خود در زمینه لزوم انگیزه برای مبارزه در رسیدن به اهداف را با ما به اشتراک میگذارد. در ادامه با یوکن همراه باشید.
در سال 2006، یک احساس درونی من را به سمت آغاز حرفه جدید سوق میداد و من هم آن را دنبال کردم. شغل خود را به عنوان مشاور در یکی از شرکتهای بزرگ برای رسیدن به رویایم که نویسندگی، مربیگری و پرورشدهنده در زمینه موفقیتشخصی بود رها کردم؛ این یک ریسک بزرگ برای من محسوب میشد. نمیدانستم چگونه باید این کار را انجام بدهم و آن زمان نیز یک مسیر مشخص برای راهنمایان موفقیت وجود نداشت. قصد داشتم ویدیوهای دورههای آنلاین برای کسانی که خواهان بهتر شدن زندگیشان هستند نیز ایجاد کنم؛ با وجود اینکه سرعت باز شدن ویدیو در آن زمان بسیار پایین بود و همچنین بازاری برای دورههای آنلاین وجود نداشت.
با مشکلاتی که بسیاری از مردم، زمانی که نمیدانند چه کار میکنند با آن رو به رو میشوند رو به رو شدم. به سرعت برشکسته و سربار همسرم شدم. موقعیت سختی است زمانی که شما یک فرد بزرگسال باشید و شخصی دیگر هزینههای خود و خوراک شما را متحمل شود.
خیلی زود انگیزهام را از دست دادم. روزهای فراوان پشت میزم مینشستم و خود را با خیال اینکه در سال آمادهسازی و سازماندهی هستم فریب میدادم. خود را مشغول کار کرده بودم اما نه در حرفه مورد علاقهام. یک شب در حال کار کردن در اتاق کوچکی که در سان فراسیسکو داشتیم بودم، شهری که مناسب بیپول بودن نیست. روی یک میز تاشو سهپایه که از مادرم قرض گرفته بودم مشغول نوشتن بودم. تخت همیشه پر بود از برگههای تحقیقاتم، دفتر یادداشتم و تودههایی از قبضها که همیشه در حال افزایش بودند. همسرم به آرامی همانطور که سعی میکرد مزاحم نوشتن من نشود وارد اتاق شد.
"فرصت دوباره در زندگیام ایجاد کرده بودم، اما هم از لحاظ کاری و هم مالی در حال شکست بودم تا زمانی که متوجه شدم در حقیقت برای چه کسی مبارزه میکنم."
به قصد خواب به تختخواب رفت و شب به خیر گفت. به او نگاه کردم و متوجه شدم که او به معنای واقعی کلمه زیر بار قبضهای من خوابیده است. چیزی در درونم شکسته شد. از دیدن رنجهای او به دلیل ناتوانیام بسیار ناراحت شدم و این امر باعث تغییر در من شد و برای اولین با در زندگی متوجه شدم که شخصی بعنوان انگیزه برای مبارزه دارم.
فرصت دوباره در زندگیام ایجاد کرده بودم، اما هم از لحاظ کاری و هم مالی در حال شکست بودم تا زمانی که متوجه شدم در حقیقت برای چه کسی مبارزه میکنم. نمیخواستم همسرم به دلیل عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس کافیام برای رفتن به دنبال رویاهایم زجر بکشد. میخواستم که او خوشبخت باشد و با کسی باشد که در زندگی توانا است.
بنابراین چیزی را به عنوان انگیزه برای مبارزه پیدا کنید؛ زیرا، هنگامی که شرایط دشوار میشوند سریعا تسلیم میشوید اما مبارزه کردن برای دیگران را رها نمیکنید.
مترجم: نگار بخشزاده
منبع: success