بیزینس پلن یا طرح کسب و کار به یک ابزار برای به دست آوردن منابع مالی شباهت دارد. این طرح در واقع نقشه ی جاده ایست که به آینده ی کسب و کار شما ختم می شود. در ادامه با یوکن همراه باشید.
به یاد داشته باشید که طرح کسب و کار تنها وسیله ای برای کسب منابع مالی مورد نیاز نیست؛ بلکه ابزاری است برای درک بهتر از چگونگی ارتباط بخش های مختلف کسب و کار. شما می توانید از طرح کسب کار خود برای نظارت بر پروسه ی پیشرفت استفاده کنید؛ و البته ابزاری است که از آن می توان در بخش فروش، به کار گیری نیروی کار و یا سرمایه گذاران آینده استفاده کرد.
نوشتن طرح کسب و کار شما را مجبور می کند که همه چیز را در آن واحد بررسی کنید که از میان آنها می توان به طرح گزاره ی ارزش ها، فرضیات بازاریابی، برنامه های اجرایی، برنامه ریزی های مالی و برنامه های نیروی کار اشاره کرد. شما در این طرح به ارتباطاتی اشاره می کنید که در صورت عدم نگارش آن، به ذهن شما نمی رسد. برای مثال، اگر در برنامه ی بازاریابی به جذب 10.000 مشتری تا دو سال آینده فکر کرده اید و در برنامه های نیروی انسانی تنها دو نفر را برای بخش فروش، در نظر گرفته اید، باید از خود بپرسید که چطور دو نفر می توانند چنین تعدادی از مشتری را جذب کنند. پاسخ این سوال باعث می شود که به شریک های کاری بیشتر فکر کنید و یا اینکه توزیع کنندگان بیشتر و فروش عمده به شرکت های بزرگ را مد نظر قرار دهید تا بهترین تاکتیک های خود را طرح ریزی کنید.
در بخش هایی از برنامه های اجرایی به بازاریابی و نقاط عطف عملکرد اشاره می کنید. زمانی که بنیانگذار یک شرکت باشید، شما تنها کسی هستید که دیگران به آن تکیه می کنند. طرح کسب و کار شما به پایه ای تبدیل خواهد شد که برای نظارت بر پروسه ی پیشرفت به آن نیاز دارید. برای مثال اگر برنامه ریزی کرده اید که چیزی را در بهمن ماه بدست آورید، اما در میانه ی دی ماه به آن دست یافته اید، باید از خود بپرسید که این امر چگونه امکان پذیر شده است؟ آیا موفقیت پیش بینی نشده ای وجود داشته؟ آیا فردی از اعضای تیم، تلاش های مضاعفی انجام داده؟ یا اینکه محاسبات شما اشتباه بوده؟ چیزی که از این بررسی ها حاصل می شود، در عملکرد بهتر آینده ی شما نقش خواهد داشت.
اما این تمام ماجرا نیست؛ طرح کسب و کار تنها برای بررسی های بعد از انجام کارها کاربرد ندارد؛ بلکه برنامه ایست برای هدایت آینده. زمانی که می نویسید "تا یک سال آینده باید با 100 مشتری قرارداد ببندم"، تنها یک منفعل پیش بینی شده را یاد داشت نمی کنید و منتظر نمی مانید تا این مشتری ها به شما رجوع کنند؛ بلکه این نوشته به هدف فروش اجباری شما تبدیل خواهد شد. در طرح کسب و کار باید بخش های مختلف مثل فروش، آیتم های هزینه، استخدام برای موقعیت های شغلی و اهداف مالی را هدف قرار دهید. زمانی که آنها را تعیین می کنید، در واقع آنها را به اهداف اجرایی تبدیل کرده اید.
علاوه بر این، یک طرح کسب و کار خوب می تواند استعدادهای ناب را جلب کند. زمانی که سرمایه گذار یا مشتری احتمالی از شما می خواهد که درباره ی کسب و کار خود توضیح دهید، شما نیز می توانید طرحی را در اختیار او بگذارید که نمای کلی را برای آنها تشریح می کند. عکس العملی که نشان می دهد از درک سریع و دقیق او درباره ی مشکلات کلیدی طرح شما خبر می دهد. علاوه بر این، طرح نوشته شده ی اهداف، پیام شفاف دیگری را منتقل می کند: شما درک درستی از کسب و کار خود دارید و می توانید نتایجی که وعده داده اید را محقق کنید. کارکنان خوب، بانکداران و سرمایه گذاران به این پیام ها واکنش نشان می دهند.
بنابراین، نگاه کردن به طرح کسب و کار به عنوان ابزاری برای کسب منابع مالی، تنها آغاز راه است. شما از این طرح برای موارد بیشماری استفاده می کنید که از جمله ی آنها می توان به مدیریت شخصی، اجرای برنامه های کسب و کار و استخدام نیروی کار اشاره کرد. قبل از اینکه بخواهید چنین امر مهمی را نادیده بگیرید، تمام پیامدهای آن را در نظر بگیرید و از نقش آن در موفقیت آینده ی کسب و کارتان اطمینان حاصل کنید.
سایر مطالب مرتبط با این مقاله را می توانید از لینک زیر دنبال کنید :
"راهنمای گام به گام برای تدوین بیزینس پلن یا طرح کسب و کار"
منبع: entrepreneur