«عرق سرد» دومین فیلم سهیل بیرقی، بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده است. دو سال قبل نیلوفر اردلان کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان متوجه شد شوهرش مجید توتونچی که یک مجری برنامههای ورزشی تلویزیون است او را ممنوعالخروج کرده است. نیلوفر اردلان مشکلش را به سطح افکار عمومی کشاند و مسئله قانونی مشکل خروج از کشور برای زنان را به یک مسئله همگانی تبدیل کرد.
سهیل بیرقی در «عرق سرد» کاری کرده کارستان. معمولاً فیلمهایی که با الهام از یک خبر در دنیای واقعی ساخته میشوند خوب درنمیآیند. دو سال قبل هم «خشم و هیاهو» را داشتیم که با الهام از ماجرای بین ناصر محمدخانی و شهلا جاهد ساخته شده بود و گاهی سعی میکرد از داستان اصلی فاصله بگیرد تا تبدیل به رونوشت آن نشود. تلاشی که تلاش بیدلیل و بینتیجهای بود. یک خطر دیگر در کمین این فیلمها تبدیلشدنشان به بیانیهای در حمایت از موضوع به فیلم درآمده است. خطری که با توجه موضوع فیلم –حقوق زنان- بهشدت در کمین «عرق سرد» بوده اما سهیل بیرقی از پس آن بهخوبی برآمده است.
فیلم با نمایش صحنههای فوتبال بازی کردن دختران و کاپیتان تیم افروز اردستانی (با بازی باران کوثری که برای این فیلم 21 کیلو کم کرده است) آغاز میشود.
در همان سکانس افتتاحیه با حساسیت خانم سرپرست و مسئولین برای حجاب دخترهای فوتبالیست و کلاً رفتار آنها و انتشار عکس و فیلم از ورزششان آشنا میشویم. دخترها آماده اعزام به اردوی خارج از کشور پیش از مسابقه فینال هستند که افروز متوجه میشود حق خروج از کشور ندارد. شوهرش او را ممنوعالخروج کرده و هیچ راهی برای تماس او باقی نگذاشته است. حالا او چند روز فرصت دارد تا خروجش از کشور آزاد شود. افروز یک سال است که از شوهرش جدا زندگی میکند. اول تراپیست به او توصیه کرده شش ماه دور از هم زندگی کنند و حالا این شش ماه به یک سال رسیده و او در این مدت با یکی از بازیکنان تیم همخانه شده. به نظر میرسد اصلاً همین همخانگی دلیل اختلاف پیشآمده بین او و شوهرش باشد. اختلافی که با توجه به رفتار شوهر بیشتر جنسی به نظر میرسد. فیلم هم به همین دلیل درخطر توقیف بوده است و هست.
بازیهای فیلم نکته شاخص آن است. امیر جدیدی وقتی با «رخ دیوانه» در سینمای ایران مطرح شد تصور نمیکردیم نگاههای نمایشگرانهاش رو به دوربین که بیشتر مناسب مدلینگ بود تا بازیگری در فیلمهای بعد تا این حد عوض شود؛ اما در چند سال اخیر با حضور بینظیرش در «اژدها وارد میشود»، بازی کیمیاییوارش در «قاتل اهلی»، نقش متفاوت و لمپنی در «من» فیلم قبلی همین کارگردان و حالا بازیاش در نقش یک مجری برنامههای کلیشه تلویزیون با رفتاری ریاکارانه و سلیقههای نازل با همه نقشهای قبلیاش متفاوت است. باران کوثری هم یکی از بهترین بازیهایش را ارائه میدهد. بازی او شاید هیچ نقصی ندارد جز اینکه بهرغم کم کردن 21 کیلو از وزنش بازهم بهعنوان یک فوتبالیست ملی هنوز چاق است. نقش هدی زینالعابدین جای کار چندانی ندارد اما این بازیگر زیبا و تازهکار چیزی کم نگذاشته است. میماند سحر دولتشاهی که نیمی از راه بازی را با گریم و انتخاب و طراحی لباس رفته است. دولتشاهی نقش سرپرست چادری فیلم را که رفتار بقیه را زیر نظر دارد و با نگاه از بالا و رفتار ریاکارانه درصدد است مشکل افروز را از همتیمی و همخانهاش و بهطور اعم از بچههای تیم جدا کند و او را منزوی نگه دارد بدون اغراقهای مرسوم در اینجور بازیها از کار درمیآورد. حتی لیلی رشیدی هم نقش مکملش را خوب از کار درآورده است. او در نقش وکیل افروز هم کمی زرنگ به نظر میرسد و هم همدلی ایجاد میکند و بهخصوص در صحنه دعوا با افروز در ماشین بهخوبی بیننده از متقاعد میکند که درنهایت درصدد سوءاستفاده از وضعیت افروز برای معروف شدن خودش نیست گرچه شاید زرنگیهایی به خرج داده باشد.
فیلم یک سکانس اروتیک خوب هم دارد که با کمک گرفتن از اشیای صحنه و نگاهها بهخوبی حس جنسی صحنه را منتقل میکند و درعینحال از ممیزی هم فرار میکند. چون چیزی نشان داده نشده. ساختن یک صحنه اروتیک بین زنوشوهری که یک سال از هم دور بودهاند و حالا یکی در تمنای دیگری است و دومی تنها میخواهد با یکشب امتیاز دادن به هدفش برسد. «عرق سرد» یک فیلم فمینیستی به معنای خوب کلمه است. بیانیه سیاسی نیست. ضدیتی با کسی ندارد. فیلم بیطرفی هم نیست و بهوضوح سمت قهرمانش و سمت آزادی در انتخاب سبک زندگی ایستاده است. فیلم وضعیتی را تصویر میکند که دست زن به هیچ جا بند نیست. شوهر هنوز او را دوست دارد و از حربه قانون در دستش استفاده میکند. افروز اگر صدایش را درنیاورد مشکلی حل نمیشود. اگر مسئله را به سطح افکار عمومی و کمپینهای حقوق بشری بکشاند، فدراسیون و حاکمیت اذیتش میکند. همتیمیها حاضر به نرفتن نیستند و حتی همخانهاش هم در دوراهی فیکس شدن در تیم و محروم نشدن و در مقابل حمایت از افروز وسوسه شده است. درمجموع این قانون ناعادلانه است که از هر طرف افروز و زنان را در موقعیت ضعف قرار میدهد و مجبور میکند از عرف جامعه پیروی کنند و پا از خط بیرون نگذارند. «عرق سرد» درست همین نقطه را هدف میگیرد. حساسیت بیننده را برمیانگیزد تا او یکبار دیگر بهصورت مسئله نگاه کند. به قانونی که ناعادلانه است و اصلاً عادی نیست، اما بهتدریج برای همه عادی شده است؛ اما غیرعادی است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
14