به گزارش خبرنگار مهر، در نشست «ترنم قلم» که عصر دیروز، 17 بهمن ماه در فرهنگسرای گلستان برگزار شد، رمان «شاه کشی» نوشته ابراهیم اکبری دیزگاه با حضور شهریار عباسی و محمدرضا گودرزی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
رمان «شاه کشی»، درباره انقلاب اسلامی است و به ماجرای انتقام یک پسر قمی که پدرش را در سال 42 در ماجرای فیضیه از دست داده میپردازد. این پسر تاریخ خوانده و میخواهد در جشنهای 2500 ساله شاه را در تخت جمشید مختل کند.
او از طریق دایی خود که مسئول حفاظت آنجا است به آنجا راه پیدا میکند و در این مسیر یک سری اتفاقات میافتد. در این اثر تصویری از خانوادهای که در دیکتاتوری محمدرضا پهلوی زندگی میکردهاند و از هم پاشیده را به تصویر در آورده و در واقع این رمان مرثیهای برای زیستن در حکومت پهلوی است.
در نشست «ترنم قلم» ابتدا ابراهیم اکبری دیزگاه، بخشهایی از رمان خود «شاه کشی» را خواند. پس از ان شهریار عباسی به نقد کتاب پرداخت و با اشاره به استقبال از رمانهایی با صبغه تاریخی گفت: من بهعنوان داور جایزه جلال، در یکی دو سال اخیر با رمانهایی رو به رو هستم که جنبه تاریخی دارند. این یک جور تردید به تاریخ معاصر است. به عبارتی ما می خواهیم بدانیم که چه شد و چه کردیم که به اینجا رسیدیم؟ ظاهرا داستان نویسان ما هم این ماجرا را درک کرده و در این باره می نویسند که البته امیدوارم تاریخی نوشتن به مد تبدیل نشود.
به گفته این منتقد ادبی، هنوز پس از گذشت 40 سال، گفتمان انقلاب اسلامی به گفتمان مسطلی در ادبیات داستانی تبدیل نشده چرا که ادبیات داستانی ما متأثر از نگاه چپ مارکسیستی است و این نوع نگاه که مهم ترین مشخصه اش هم عدالتخواهی بوده، نویسندگان بزرگی را هم به ما معرفی کرده است.
شهریاری با اشاره به دلایل متعددی که موجب شده، گفتمان انقلاب اسلامی به گفتمان غالب تبدیل نشود گفت: رمان و داستان، حاصل نگاه انسان پس از عصر روشنگری و به ویژه پس از مدرنیسم به پدیده ها و مفاهیم است. در دوره پسامدرن، مفهوم عشق، زن، لذت و... دچار تحول شد و گفتمان چپ از دل این نوع نگاه و این طرز تفکر بیرون آمد و حتی نویسندگانی چون سارتر و کامو تحت تاثیر این نگاه قرار گرفتند اما این مفاهیم در گفتمان انقلاب اسلامی پذیرفته نشد.
این پژوهشگر ادبی به این که در رمان «شاه کشی» به مفاهیم امروزی چون تردید پرداخته شده، اشاره و بیان کرد: در این رمان درباره تردید صحبت میشود. شخصیت اصلی داستان میخواهد شاه را بکشد اما همهاش تردید دارد که کشتن شاه درست است یا غلط؟ از سوی دیگر، نگاه به زن در این رمان است به گونه ای که بخش عمده ای از ذهن راوی را شخصیت فرح پر می کند. حتی به بیوه شدن فرح فکر میکند و این نگاه متفاوتی است که نویسنده به زن دارد.
عباسی همچنین گفت: وقتی به عنوان طرح به کار نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که باید در داستان، موقعیتی را فراهم کنیم که خواننده نتواند ادامه داستان را حدس بزند. اما در «شاه کشی» میدانیم شاه در تخت جمشید کشته نمیشود و این مساله جذابیت داستان را از بین میبرد. اما گاه جملههای زیبا و عمیقی در داستان وجود دارد مثلا « اول باید مردن را یاد بگیری. کشتن را می شود یاد داد اما مردن را باید خودت یاد بگیری»
پس از ان محمدرضا گودرزی، رشته کلام را به دست گرفت و گفت: ژانر کتاب و راوی، نحوه خواندن ما را تعیین می کند. اغلب کسانی که این رمان نپسندیدند به این خاطر بوده که نمدانسته اند باید این کتاب را چگونه بخوانند. از سوی دیگر، تعلیق داستانها هم بر دو اساس است: یکی این که چه شد؟ که خواننده این را میداند؛ دوم این که چرا این طور شد؟ که خواننده پاسخ این پرسش را نمی داند.
به گفته این منتقد ادبی، راوی «شاه کشی»، مشکل روانی دارد و قابل اعتماد نیست. او بلند بلند حرفهایی میزند که نباید دیگران بشنوند. همچنین در رمان با تکرار زائد جمله ها و کارها روبهرو هستیم. البته نوآوریهایی هم وجود دارد؛ برای مثال، وقتی خواب مرغ می بیند، بیدار که می شود دنبال مرغ می گردد یا می خواهد شاه را بکشد اما تردید دارد. به عبارتی ما با یک شخصیت دو قطبی سر و کار داریم.
گودرزی به نکات مثبت «شاه کشی» اشاره و بیان کرد: طنز نویسنده جالب است و ادبیات ما به نگاه طنزآلود به رخدادهای جدی نیاز دارد. از طرف دیگر، شخصیت پردازی خوب است. کل رمان یک صحنه اصلی دارد و بر اساس تکرارها و توهمات استوار است که اگر تعداد صفحات رمان، نصف می شد قدرتش هم دوبرابر بود.
رمان «شاه کُشی» به قلم با قیمت 20 هزار تومان در 253 صفحه از سوی نشر شهرستان ادب روانه بازار کتاب شد. بر اساس این گزارش این رمان در جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر قرار گرفته، همچنین برگزیده جشنواره ملی دانشجویی ادبیات داستانی رضوی و برگزیده جشنواره هنر آسمانی نیز بوده است.