افرادی که همیشه ناراحت هستند و احساس بدبختی میکنند، کارهایی را انجام میدهند که باعث میشود در زندگی با شکستهای فراوانی رو به رو شوند برای آشنایی با این کارها و اجتناب از انجام آنها در ادامه با یوکن همراه باشید.
افراد شاد برای شادی تلاش نمیکنند. آنها به دنبال شادی نیستند. افراد شاد، شادی را قسمتی از زندگی میدانند که با آن به بهترین نحو میتوانند زندگی کنند. افرادی که به طور مداوم ناراحت هستند به نظر میخواهند ناراحتی خود را برطرف کنند که با این کار اصل ماجرا را از دست میدهند. نمیتوان به دنبال شادی دوید، نمیتوان آن را پیدا کرد و حتی نمیتوان آن را درک کرد. زمانی شاد بودن اتفاق میافتد که هر چیزی در جای خود باشد.
شما بدون درست کردن خودِ درونی خاموش و خفتهتان نمیتوانید ناراحتی خود را رفع کنید؛ از درون بیدار شده و تغییری ایجاد کنید. شادی و خوشبختی به طور کامل به عملکردها، انتخابها و در نهایت افکار ما بستگی دارند. شما به اندازهای احساس شادی و خوشبختی میکنید که ذهنتان به شما اجازه میدهد. افکار خود را تنظیم کنید و ذهن خود را گسترش دهید و ظرفیت خود را برای داشتن حسی بهتر تقویت کنید.
در ادامه میخواهیم به 10 کاری که افراد همیشه ناراحت انجام میدهند و روشهای بهبود زندگیشان بپردازیم.
1. آنها از زندگی دیدگاه غریبانهای دارند.
افراد غمگین و ناراحت قبل از امید داشتن برای وجود فرصت در کاری، غیرممکن بودن آن کار را میبینند. این نوع سیستم اعتقادی مانند "افراد نمیتوانند تغییر کنند"، "این قابل حل نیست" و یا "کار تو تمام شده است" خودمحدود کننده هستند. تمام این عقاید به دلیل ترس وجود دارند؛ این ترس مانع شما برای انتخاب راههای جایگزین، امتحان راههای جدید، یافتن راهحل و حل مشکل میشود. این نوع تفکر افراد، آنها را از پیدا کردن پتانسیل واقعی خود باز میدارد.
"وجود شادی در زندگی شما به کیفیت افکارتان بستگی دارد." –مارکوس اورلیوس
یک ذهن بسته نمیتواند به طور مؤثر به حل مشکلات بپردازد، پس برای رسیدن به شادی و خوشبختی تمام اعتقادات غریبانه خود را دور انداخته و به جای آن ذهنی باز داشته و مثبت بیندیشید.
2. آنها در مشکلات خود گیر میکنند و مخالف تغییر هستند.
افراد به یک وقفه از فشارهای زندگی خود نیاز دارند؛ برای مثال گاهی میخواهند بیشتر بخورند و کمتر ورزش کنند در این زمان است که آنها به جای یک شرکتکننده در زندگی تبدیل به یک تماشاگر میشوند. تغییر به معنای کار است، به معنای رنج کشیدن است، به معنای خارج شدن از منطقه آرامش و حتی به معنای از دست دادن کمی از کنترل خویش است؛ با این حال، مهم است که تغییر را تمرین کنید، حس ترس و غلبه بر آن را تجربه کنید، زیرا در اینجاست که شادی و خوشبختی به سمت شما میآیند. این امر زمانی به وقوع میپیوندد که شما متمرکز بر پیدا کردن خوشبختی نیستید، بلکه متمرکز بر غلبه بر یک ترس هستید. رشد و تکامل یک فرد وقتی ممکن است که رضایت و موفقیت باعث شادی و خوشبختی شوند. ما انتظار داریم که بدون پیشرفت شخصی و بدون انجام کاری خوشبخت و شاد شویم. غم و بدبختی یکی از نشانههای جلوگیری از این پیشرفت است. پس فعال باشید و زندگی خود را در دستان خود بگیرید.
" تغییر باورنکردنی در زندگی شما زمانی اتفاق میافتد که شما تصمیم بر کنترل کاری که انجام میدهید به جای کنترل کاری که انجام نمیدهید بگیرید." -استیو مارابولی
3. آنها به اندازه کافی تلاش نمیکنند.
غمگین و ناراحت بودن به معنای تسلیم شدن است. این انتخاب هر روز شماست که انتخاب کنید کاری را انجام ندهید. ما نیاز داریم که عادتهای جدید، روابط جدید، فعالیتهای جدید، غذاهایی جدید و دانشهای جدید را امتحان کنیم. ما نیاز به تلاش برای پیدا کردن خود در هر مرحلهای از زندگیمان داریم. ما باید تلاش کنیم تا در بهترین حالت خود باشیم. ما باید برای بهکارگیری این کارها تلاش کنیم. خوشبختی و شادی در پیدا کردن اشتیاق است. اشتیاق همان چیزی است که به قدری عاشق آن هستید که باعث رنجش شما میشود. افراد غمگین و ناراحت زود تسلیم میشوند. آنها به خود اعتبار نمیدهند و قبل از کسب افتخار، کنار میکشند. هنگامی که میدانیم چه کاری از دستمان برمیآید، این دانستن برای تلاش بیشتر به ما اعتماد به نفس بیشتری میدهد.
"شجاعت همیشه فریاد نمیزند گاهی شجاعت همان صدای کوچکی است که در آخر روز به ما میگوید من فردا دوباره تلاش خواهم کرد." –ماری آن رادماچر
برای مشاهده قسمت دوم اینجا کلیک کنید
منبع: Lifehack