ماهان شبکه ایرانیان

چرا داشتن بهترین کارایی ربطی به سن و سال ندارد؟!

زمانی را به یاد دارم که به دنبال کار می‌گشتم، شغل‌هایی را می‌دیدیدم که می‌دانستم از پس ‌آن‌ها برمی‌آیم و می‌توانستم به ‌خوبی آن‎ها را انجام دهم، بااین‌حال من به دلیل نداشتن تجربه موردنیاز هیچ شانسی برای گرفتن آن‌ ‌کا‌رها نداشتم

مدیریت شخصی - چرا داشتن بهترین کارایی ربطی به سن و سال ندارد؟!
چرا داشتن بهترین کارایی ربطی به سن و سال ندارد؟!

زمانی را به یاد دارم که به دنبال کار می‌گشتم، شغل‌هایی را می‌دیدیدم که می‌دانستم از پس ‌آن‌ها برمی‌آیم و می‌توانستم به ‌خوبی آن‎ها را انجام دهم، بااین‌حال من به دلیل نداشتن تجربه موردنیاز هیچ شانسی برای گرفتن آن‌ ‌کا‌رها نداشتم. احتمالاً شما نیز با این مشکل مواجه شده‌‌اید. برای راهنمایی بیشتر درباره این موضوع با یوکن همراه باشید.

به همین شکل، شما وقتی‌که هجده سالتان می‌شد به‌صورت قانونی می‌توانید رأی داده و رانندگی کنید این بدان معنی است که به‌صورت قانونی شما 24 ساعت قبل از روز تولد هجده سالگیتان تجربه کافی را برای رانندگی و یا رأی دادن نداشتید. ما گاهی برابری سن و تجربه را قبول می‌کنیم.

اما من ترجیح می‌دهم با یک فرد هجده‌ ساله‌ای که هرروز رانندگی می‌کند سوار ماشین شوم تا با فرد چهل ساله‌ای که گهگاه رانندگی می‌کند.

من به یک فرد هجده ساله که همه سیاست‌های سیاستمداران در انتخابات مطالعه کرده بیشتر از فرد پنجاه ساله‌ای که بی پایه و اساس  رأی می‌دهد اعتماد دارم.

به عقیده من همه ما این‌گونه هستیم، اما با این حال هنوز هم اغلب ما با این تفکر غلط که تجربه مهم‌تر از هر چیز دیگری است کور شده‌ایم.

اگر به سال‌ها تجربه داشتن نیست، شاخصه‌های واقعی توانایی در چیست؟

تصور کنید شما یک کارفرما هستید و در مقابل شما دو کارمند آینده‌نگر قرار دارند. یکی نسبتاً جوان است، اما در همین زمان کوتاه از پس چالش‌های زیادی برآمده، او از خود عزم راسخ نشان می‌دهد و دانش و مهارت خوبی نیز دارد اما با این حال مدت زیادی در این صنعت مشغول به کار نبوده است؛ و اما دیگری ده سالی بزرگ‌تر است و سال‌های زیادی را مشغول به کاری مشابه بوده است و تجربه بسیاری دارد اما فقط به همین محدود می‎‌شود.

به نظر من بیشتر ما کارمند جوان را انتخاب می‌کنیم.

سن درنهایت مقدار زمانی است که یک شخص زندگی کرده و به معنای موفقیت‌ها و غلبه بر مشکلات آن شخص نیست.

ایلان ماسک را در نظر بگیرید، او یک بیلیونر خودساخته است، یکی از بنیان‌گذاران پی‌پال، مدیرعامل اسپیس‌ایکس، تسلا و شرکت‌های متعدد دیگر، او برای اینکه به یک شرکت فن‌آوری بپیوندد باید صبر می‌کرد تا تجربه کافی را به دست آورد و بدون شک اگر او به آن شرکت نمی‌پیوست هیچ‌کدام از دست‌آوردهای خود را به دست نمی‌آورد.

هرچند، همان‌گونه که تصور می‌کنید او یک نابغه کامپیوتر بود. (در سن 12 سالگی یک برنامه طراحی کرد و یک بازی ویدئویی فروخت.)، زندگی او آسان نبوده است. والدین او وقتی‌که جوان بود از هم طلاق گرفتند و در مدرسه مورد اذیت و آزار قرار می‌گرفت. با این حال او پس از دستیابی به دو مدرک لیسانس در کانادا و اخراج شدن در مقطع دکترا، موفقیت او سریع و بی‌نظیر بود.

به طور خلاصه، او بر تعداد زیادی از مشکلات شخصی غلبه کرد؛ اما به دلیل اشتیاق و استعدادش، توانست موفقیت بزرگی را برای خود رغم بزند. درنهایت موفقیت او بدون سال‌ها کار در صنعت فن‌آوری به دست آمد. (البته او در دانشگاه فیزیک و اقتصاد خوانده بود.)

بهترین بودن به معنای سالیانی که گذراندید نیست بلکه به معنای تعداد چالش‌هایی است که پشت سر گذاشته‌اید.

یک کارفرمای خوب این نکته را می‌داند. یک کارفرمای خوب وقتی که به دنبال اعضای گروه جدیدی می‌گردد به اشتیاق، استعداد و انعطاف‌پذیری بیشتر از داشتن سال‌ها تجربه در یک کار بها می‌دهد و مطمئناً، تعداد سال‌هایی که زندگی کرده‌اند را در نظر نمی‌گیرد، زیرا سن تنها طول عمر یک انسان را نشان می‌دهد.

در لایف‌هک، زمانی که می‌خواهیم اعضای گروه جدیدی را استخدام کنیم، سال‌های فعالیت یک فرد در هر زمینه‌‎ای برای ما اهمیت ندارد بلکه ما از نامزدهای مربوط نسبت به تجربه آن‌ها در زمان گذشته سؤال می‌پرسیم. برای مثال از آن‌ها می‌پرسیم که چه دستاورد داشته‌اند و چگونه آن را به دست آورده‌اند؟ آن‌ها با چه موانعی روبرو شده و چگونه از سد آن موانع گذشتند؟

ما نامزدهایی را داشتیم که بیش از ده سال تجربه درزمینهٔ کاری داشتند، اما واقعاً نمی‌توانستند مسیر رشد خود را به ما بگویند.

عمیقاً شما با گذر سال‌ها رشد نمی‌کنید، بلکه با چالش‌ها رشد می‌کنید.

به نظر من، ما باید رشد و تجربه را دوباره بازبینی کنیم. شما با پیروزی (شکست) در مقابل چالش‌هایتان رشد می‌کنید.

به بزرگ‌ترین دستاوردهای خود فکر کنید، من تصور می‌کنم که بعد از به دست آوردن آن‌ها حس قوی‌تر بودن و مؤثرتر بودن بیشتری نسبت به یک سال کار در جایی کرده‌اید.

به همین دلیل، من فکر می‌کنم که اگر تصمیم بگیرید چند سالی قبل از شروع شغل رؤیایی خود صبر کنید می‌تواند به طور بالقوه فاجعه‌آمیز باشد. اگر منتظر یک لحظه شگفت‌انگیز باشید که در آن لحظه مغز شما به شما بگوید که تجربه موردنیاز را به دست آورده‌اید، متأسفانه باید بگویم که برای همیشه منتظر خواهید ماند.

ما باید رشد به عنوان چیزی که از توسعه مهارت، بهبود هوش و تنظیم ذهنیت به دست می‌آید بدانیم اما اگر رشد کردن را به عنوان اتفاقی که بعد از مدتی زندگی کردن می‌افتند بدانیم این یک طرز فکر اشتباه است.

اگر شما یک اثبات واقعی از رشد خود می‌خواهید، صبر نکنید بلکه به دنبال چالش گشته و ریسک کنید. حتی اگر شکست نیز بخورید همچنان قدرت تلاش برای آن را داشته‌اید و قدرت تلاش دوباره را نیز دارید و این به خودی خود بیشتر از هر تجربه دیگری مهم است.

 

منبع: LifeHack

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان