2. اصل حق محوری و حق طلبی
نهضت کربلا، نهضتی است پایدار بر محور حق، و حق را معیار و میزان همه چیز نگریستن؛ چنانچه می فرماید:« عقل به کمال نمی رسد مگر به پیروی از حق»(1)
امام حسین علیه السلام در نامه ای که برای شیعیان خود در بصره می نویسد، قیام خود را قیامی حق محورانه و حق طلبانه اعلام می کند و در آغاز نامه می فرماید:« همانا من شما را به زنده کردن آثار و نشانه های حق و نابود کردن بدعت ها فرا می خوانم»(2).
اینها همه آموزه هایی از نهضت کربلا است تا انسان ها پیوسته بر راه حق گام نهند و حقوق خود را بشناسند و از حق دفاع نمایند و حق طلبی را در زندگی خود حاکم سازند.
3. اصل حرّیت و آزادگی
یکی از یاران امام حسین علیه السلام در نهضت کربلا حرّ بن یزید ریاحی بود که از حرّیت و آزادگی امامش درس گرفت و جان خود را در این راه فدا نمود. وقتی حرّ به شهادت رسید، امام حسین علیه السلام درباره اش فرمود:« انت الحر کما سمتک امک حراً فی الدنیا و الاخرة»(3): همچنان که مادرت تو را حرّ نامید، تو واقعاً در دنیا و آخرت آزاده هستی.
انسان تا به آزادمنشی نائل نگردد و از بند نادانی و گمراهی آزاد نشود، به هیچ کمالی دست نمی یابد و نمی تواند به سوی مقصد والایی که برای آن آفریده شده است، حرکت کند. امام حسین علیه السلام با نهضت کربلا و شهادت خود و یارانش راه آزادگی را بر همگان گشود؛ چنان که در زیارت اربعین حضرت حسین علیه السلام منقول از امام صادق علیه السلام آمده است:« او جان خود را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی در گمراهی برهاند»(4)؛ همچنین در گنجینه ی اسرار عمان سامانی می خوانیم:
قصد جانان کرد و جان بر باد داد
رسم آزادی به مردان یاد داد(5)
4. اصل پارسایی و وارستگی
تا وارستگی و پارسایی نسبت به دنیای فانی و بی ارزش حاصل نگردد، انسان عظمت و بزرگی را به دست نمی آورد؛ چه اینکه این ویژگی در تمام مراحل زندگی امام حسین علیه السلام به ویژه در دوران نهضت و قیامش برجسته و کاملاً نمایان و درخشان است.
در شب هشتم یا نهم محرم، امام حسین علیه السلام در ملاقاتی با عمر بن سعد او را به نجات از دام دنیا و پیوستن به خود فرا خواند، اما عمر بن سعد به علت دلبستگی به دنیا دست از قدرت طلبی نکشید و نخواست از دام دنیا نجات یابد و با پارسایی و وارستگی به حقیقت خویش رو کند؛ لذا به دعوت امام حسین علیه السلام پشت کرد و در نتیجه، عاقبت و فرجام سوئی را برای خود رقم زد.
5. اصل عدالت خواهی و ظلم ستیزی
عدالت خواهی و ظلم ستیزی از برجسته ترین عوامل ماندگاری نهضت کربلاست؛ چنان که امام حسین علیه السلام از ابتدای نهضت خویش تا گاه شهادت آن را مطرح می کرد و بدان دعوت می نمود؛ بنابراین فریاد عدالت خواهی و ظلم ستیزی امام حسین علیه السلام پیوسته در تمامی قرون و اعصار شنیده می شود:« الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی عنه؟»(6): آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل دوری نمی شود؟
6. اصل حفظ حدود الهی و مرزبانی
در نهضت کربلا تأکید بر این است که انسان ها مرزبان شوند و حریم ها را پاس بدارند و با حفظ حدود سیر کنند؛ زیرا نقض حقوق و حریم انسانی و حدود الهی منشأ همه ی پستی ها و تباهی هاست.
مشی و منش امام حسین علیه السلام در نهضت کربلا و در سخت ترین اوضاع و احوال، گویای این حقیقت است که حفظ حدود و حریم های الهی و مرزبانی برای او از همه چیز مهم تر بوده است و اساساً حسین علیه السلام برای این به پاخاست که حدود الهی زیر پا گذاشته شده بود و حرمت مردمان دریده و حقوق انسان ها پایمال گشته بود.
7. اصل بینایی و بیداردلی
زندگی و دین داری در مکتب کربلا، بر پایه ی بینایی و بیداردلی است و امام حسین علیه السلام پیوسته بر این امر تأکید داشت و تلاش می کرد پیروانش به روشن بینی دست یابند و براساس بینایی عمل کنند؛ بنابراین مکتب حسینی مکتبی است برای گشودن دیده ها و دل ها و سیر به سوی بینایی و بیداردلی و تربیت انسان های ربّانی؛ و همه چیز آن در این جهت است؛ به بیان حسین علیه السلام. « درایة العلم لقاح المعرفة»: تدریس علم برای باروری معرفت است.(7)
8. اصل حمیت و سازش ناپذیری
از دیگر عوامل ماندگاری و گسترش دائمی امواج نهضت کربلا، عامل حمیت و سازش ناپذیری است. امام حسین علیه السلام در نهضت کربلا نمونه ی اعلای حمیت و سازش ناپذیری در دفاع از حق و تن ندادن به خواری و ذلت می باشد. در تأیید این مطلب، به سخن ابن ابی الحدید معتزلی اشاره می شود که در این باره می نویسد:
سرور کسانی که زیر بار خواری نرفته اند، کسی که به مردم مردانگی و غیرت و مرگ زیر سایه های شمشیر را آموخته و چنین مرگی را بر خواری و زبونی ترجیح داده است، اباعبدالله الحسین است که به او و یارانش امان داده شد، اما از آنجا که نمی خواست تن به زبونی دهد و نیز بیم آن داشت که ابن زیاد اگر هم او را نکشد، به نوعی خوار و ذلیلش سازد، مرگ را بر این زندگی ترجیح داد.(8)
این منطق، گویای این مطلب است که اگر حسین علیه السلام در برابر مسخ دین و پایمالی حقوق مردم سازش می کرد و سکوت پیشه می ساخت، از بهترین جایگاه اجتماعی و سیاسی بهره مند می شد؛ ولی او به هیچ قیمتی حاضر نشد در برابر جنایات و ظلم یزیدیان کوتاه بیاید و سکوت اختیار کند و دست از رسالت الهی خود بردارد. بر این اساس است که باید تمامی صحنه های نهضت کربلا را آموزشگاه حمیت در راه حق و حقیقت دانست.
9. اصل شجاعت و دلیری
عامل شجاعت و دلیری یکی دیگر از عواملی بود که به ماندگاری نهضت کربلا در اندیشه ها انسجام می بخشید. نهضت کربلا نهضتی برخاسته از پایگاه شجاعت انسانی است. زندگی امام حسین علیه السلام در تمام مراحل، لبریز از صحنه های بروز شجاعت در جلوه های مختلف است. ادامه ی صلح امام حسین علیه السلام و ایستادن در برابر معاویه پس از به شهادت رساندن حجر بن عدی و یارانش و افشا کردن ماهیت امویان، از نمونه های والای شجاعت حسینی است.
10. اصل پرواپیشگی و خودنگهداری
در نهضت کربلا، امام حسین علیه السلام یاران خود را به رعایت تقوا و پرواپیشگی دعوت و بر آن تأکید می کند:
شما را به تقوای الهی سفارش می کنم؛ زیرا خداوند ضمانت داده است کسی را که تقوای الهی پیشه کند، از آنچه ناخوش باشدش، به آنچه او را خوش آید، انتقال دهد و از جایی که حسابش را نمی کند، به او روزی رساند...(9)
11. اصل کرامت مندی و عزت مندی
نهضت کربلا، نهضت کرامت مندی و عزت مندی است و امام حسین علیه السلام مظهر کامل کرامت انسانی و عزت ایمانی است. انسانی که به هیچ وجه به خواری و زبونی تن نسپرد و دارایی اش بر باد رفت، فرزندان و یارانش کشته شدند، خاندانش به اسارت در آمدند، بدنش با شمشیر قطعه قطعه شد؛ اما روحش استوار و محکم ماند؛ بنابراین منطق و سلوک حسینی پرچمی است برافراشته بر قله ی کرامت مندی و عزت مندی تا همیشه در اهتزاز باشد و همگان آن را ببینند و عبرت بگیرند.
12. اصل پایبندی به عهد و پیمان و وفاداری
وفاداری در نهضت کربلا از درخشان ترین عوامل ماندگاری این نهضت است. روز عاشورا وقتی امام حسین علیه السلام بر بالین مسلم بن عوسجه می آید، آیه ی 23 سوره ی احزاب را تلاوت می کند:« فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلاً»(10): مردانی که بر عهد خویش با خدا صادق بودند، برخی شان به عهد وفا کرده و جان باختند، برخی هم منتظرند و عهد و پیمان را هیچ دگرگون نساخته اند.
وقتی حبیب بن مظاهر کنار مسلم بن عوسجه آمد، به او بشارت بهشت داد. مسلم بن عوسجه در همان حال و در دم آخر به حبیب توصیه کرد:« سفارش می کنم که از این مرد( اشاره به امام حسین علیه السلام) دست برنداری و در راه او کشته شوی...» و جان باخت.(11)
امام حسین علیه السلام بارها در این سفر به یاد یارانی که در وفای به پیمان شهید شدند، آیه فوق را تلاوت می کرد و وفاداری آنان را می ستود؛ از آن جمله وقتی هنگام آمدن به طرف کربلا، خبر شهادت قیس بن مسهّر را هم شنید، آیه 23 سوره ی احزاب را تلاوت کرد.
عباس بن علی و برادرانش، به حسین علیه السلام وفادار ماندند و امان نامه ی دشمن را نپذیرفتند و در رکاب امام علیه السلام به شهادت رسیدند.
پیام وفا، از نهضت کربلا به وارثان این راه رسیده است؛ به عهدی که با خدا و با خون شهیدان می بندند و بیعتی که با رهبری و مقام ولایت دارند تا آخر عمر وفادار می مانند و سختی های راه و جاذبه های دنیوی و سستی های همراهان، عاشقان خط سرخ شهادت را هرگز از تداوم راه باز نمی دارد و این از عوامل بارز ماندگاری نهضت کربلاست.
پی نوشت ها :
1. مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 78، ص 127.
2. ابو حنیفه احمد بن داوود الدینوری؛ الاخبار الطوال؛ ص 231.
3. بلاذری؛ انساب الاشراف؛ ج 3، ص 397.
4. شیخ عباس قمی؛ مفاتیح الجنان؛ ص 856.
5. عمان سامانی؛ گنجینه ی اسرار؛ ص 32.
6. سیدمحسن امین عاملی؛ اعیان الشیعه؛ ج2، ص 608.
7. مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 78، ص 128.
8. ابن ابی الحدید؛ شرح ابن ابی الحدید؛ ج 3، ص 249.
9. تحف العقول؛ ص 170-171.
10. احزاب: 23.
11. مقتل خوارزمی؛ ج 2، ص 15.
منبع: نشریه کنگره امام حسین علیه السلام و مقاومت ج 3