ماهان شبکه ایرانیان

وسواس فکری عملی (OCD او سی دی) و راه‌های مقابله با آن

وسواس فکری عملی (Obsessive-Compulsive Disorder) یک اختلال اضطرابی است که افراد را در سنین و ادوار مختلف زندگی درگیر می‌کند

وسواس فکری عملی (OCD او سی دی) و راه‌های مقابله با آن

وسواس فکری عملی (Obsessive-Compulsive Disorder) یک اختلال اضطرابی است که افراد را در سنین و ادوار مختلف زندگی درگیر می‌کند. این اختلال فرد را در یک چرخه وسواس و اجبار می‌اندازد. وسواس، افکار و تصاویر ناخواسته و اجباری است که احساسات اضطراب‌زا را تشدید می‌کند. در اختلال وسواس فکری عملی که در ادامه آن را او سی‌ دی می‌نامیم ذهن فرد به طور افراطی با نظم و ترتیب و هم چنین کمال طلبی درگیر است، طوری که بیمار انعطاف پذیری و کارایی‌اش را از دست می‌دهد. این اختلال باعث ایجاد افکار تکرار شونده ناخواسته می‌شود.

در این مطلب سعی داریم به نشانه‌هایی از این اختلال اشاره کنیم که شاید دوست نداشته باشید درباره آن‌ها بشنوید، با این حال اگر می‌خواهید شرایط را تغییر دهید ناگزیر به پذیرفتن آن‌ها هستید تا در نهایت تغییر و پذیرش دست به دست هم داده و به یکدیگر معنا دهند. در این مسیر چیزهایی وجود دارد که قادر هستید آن‌ها را تغییر دهید و در مقابل، چیزهایی که باید بپذیرید. مهم این است که بتوانید این دو را از هم تفکیک کنید تا تلاش‌هایتان بی‌ ثمر نماند.

وسواس فکری عملی یک اختلال مزمن است

این اختلال را می‌توانید مانند بیماری‌هایی مثل آسم و دیابت کنترل کنید اما درمان دائمی برای آن وجود ندارد. این بیماری دارای پتانسیلی است که در پس زمینه باقی خواهد ماند، حتی اگر روی زندگی شما تاثیری نگذارد. درمان این بیماری تنها با کنترل آن از طریق یک سری اقدامات امکان پدیر است اما اگر این اقدامات موفق عمل نکنند خطر بازگشت بیماری وجود خواهد داشت. به این صورت که اگر از ابزاری که در درمان شناختی / رفتاری در اختیارتان قرار می‌گیرد درست استفاده نکنید یا دست از مصرف داروها بکشید به زودی شاهد بازگشت علایم بیماری خواهید بود.

شک و احساس گناه، دو ویژگی این اختلال هستند

در قرن نوزدهم، او سی دی را با عنوان «بیماری شک و تردید» می‌شناختند. وسواس فکری عملی باعث می‌شود فرد مبتلا، به اساسی‌ترین چیزها در مورد خودش، دیگران و دنیایی که در آن زندگی می‌کند شک کند. بیمارانی وجود دارند که به توانایی جنسی، عقلی، ادراکشان و این که آیا مسئولیتی در مقابل امنیت دیگران دارند یا نه شک می‌کنند. همین‌طور بیمارانی وجود دارند که به زنده یا مرده بودن خودشان نیز شک می کنند. شک، یکی از آزاردهنده‌ترین ویژگی‌های وسواس فکری عملی است و قادر است بر هوش و عقل کاملا برتری یابد.

همین تردید است که باعث می‌شود یک چیز را صدها بار نگاه و بررسی کنید یا سوال‌های بی‌پایان از خودتان و دیگران بپرسید و حتی زمانی که به پاسخ رسیدید تنها چند دقیقه به آن بسنده کنید و از روی آن بگذرید. در چنین شرایطی بیمار تنها زمانی که به پوچی تلاشش برای حل این تردید پی ببرد، قدمی به جلو برداشته است. حس گناه بخش دیگر این اختلال است. فرد مبتلا به وسواس فکری عملی تقریبا درمورد همه چیز احساس گناه می‌کند و حتی نسبت به چیزهایی که هیچکس مسئولیتی در مقابل آن‌ها به عهده نمی‌گیرد نیز احساس مسئولیت می‌کند. 

ممکن است بتوانید در مقابل انجام یک فعل مقاومت کنید، اما نمی توانید از فکر کردن وسواس‌گونه به آن دست بردارید

وسواس‌ها، رویدادهای ذهنی هستند که طی یک فرآیند بیوشیمیایی به وجود می‌آیند. رویدادهای ذهنی که به نظر می‌رسد به افکار واقعی خود شخص شباهت دارند، اما این طور نیست. در واقع فعل و انفعالات بیوشیمیایی را نمی‌توان با نیروی اراده متوقف کرد. مطالعاتی که درمورد سرکوب کردن افکار صورت گرفته است نشان می‌دهد درست در شرایطی که تلاش می‌کنید به چیزی فکر نکنید، بیشتر به آن فکر خواهید کرد. یکی از حقه‌هایی که می‌توان درمورد وسواس فکری به کار بست این است که اگر می‌خواهید به چیزی کم‌تر فکر کنید، بیشتر به آن فکر کنید. از سوی دیگر شما نمی‌توانید از هراس ناشی از وسواس فرار کنید. ترس و هراس نیز چیزیست که ریشه در ذهن دارد و تنها با پذیرفتن و روبرو شدن با آن است که می‌توانید به آن غلبه کنید نه با فرار کردن از آن. افراد مبتلا به او سی دی آنقدری که لازم است با ترسشان روبرو نمی‌شوند تا قادر باشند حقیقت را دریابند؛ در واقع بدون فعالیت خنثی کننده‌ ترس‌ها توجیه نمی‌شوند و اضطراب به حال خود رها می‌شود. 

وسواس فکری عملی

درمان با داروهای شیمیایی موثر است اما به خودی خود کافی نیست

این که انسان همواره دلش می‌خواهد برای هر مشکلی یک راه حل سریع و ساده و آسان پیدا کند امری ذاتی است. فرد مبتلا به وسواس فکری عملی دلش می‌خواهد با جادوی یک عامل پزشکی از شر نشانه‌های بیماری خلاص شود اما در حال حاضر درمان قطعی برای آن وجود ندارد. شاید درمان با داروهای شیمیایی یک راه حل عالی نباشد اما خوب است. به طور کلی اگر بتوانید با مصرف دارو 60 تا 70 درصد از علایم بیماری کم کنید، به نتیجه مطلوب رسیده‌اید. 
با این حال تکیه کردن به داروهای شیمیایی به این معنی است که هیچگاه تمام علایم از بین نخواهند رفت و با قطع داروها همیشه در معرض آسیب و بازگشت بیماری خواهید بود. در واقع دارو، درمان نیست بلکه کنترل کننده است و حتی در شرایطی که راضی کننده به نظر می‌رسد، اگر مصرف آن‌ها را ادامه ندهید در عرض چند هفته بیماری باز خواهد گشت. 
داروهای شیمیایی زمانی واقعا موثر عمل می‌کنند که به عنوان بخشی از یک درمان جامع در کنار درمان شناختی / رفتاری مصرف شوند و شما را تشویق به ادامه روند درمان کنند. شما هیچوقت قادر نیستید بدون مساعدت گرفتن از عامل دیگری با شیمی مغز خود و آنچه در آن رخ می‌دهد مبارزه کنید. مصرف دارو نیز به این معنی نیست که دیوانه یا متوهم هستید بلکه با فروکش کردن علایم می‌توانید آرامش بیشتری کسب کنید و در زندگی خود موثرتر باشید.

هدف هر درمان خوبی این است که به شما یاد دهد درمانگر خود باشید

هدف از یک درمانِ شناختی / رفتاری خوب قرار دادن ابزار لازم در اختیار شما برای مدیریت علایم بیماری است. با پیش رفتن روند درمان، مسئولیت هدایت درمان کم کم از شانه درمانگر برداشته شده و به عهده خودتان خواهد بود. ممکن است درمانگر وظایفی را به شما محول کند تا بتوانید با ترس‌هایتان روبرو شوید و بر آن‌ها غلبه کنید. در چنین شرایطی است که یاد می‌گیرید شرایط دشوار را خودتان شناسایی کنید و تکالیف چالش برانگیز را برای خودتان طراحی کنید. به این ترتیب در سایر مراحل زندگی نیز مدیریت کردن مسائل را خواهید آموخت.

برای دست یافتن به بهبودی باید مدتی صبر کرد

چقدر طول می‌کشد؟ برای هر فرد هر قدر که لازم باشد. اگر این اختلال در فردی چندان پیچیده و حاد نباشد بین شش تا دوازده ماه زمان خواهد برد. اگر علایم شدید باشند، فرد به کندی همکاری کند یا مشکلات دیگری نیز درمیان باشند این زمان طولانی تر خواهد شد. شاید فرد مدت زیادی از اجتماع فاصله گرفته باشد، شغلی نداشته و به خانه رسیدگی نکرده باشد، در این صورت بازگشت به این گونه فعالیت‌ها روند به پایان رساندن درمان را طولانی تر خواهد کرد.

هرگز فراموش نکنید که هیچکس کاملا نیست و هیچکس نمی‌تواند به طور کامل بهبود یابد. سلامتی ماحصل زندگی در شرایط متعادل است و قبل از هر چیز، برای داشتن یک زندگی متعادل باید خواب کافی، رژیم غذایی مناسب، فعالیت بدنی کافی، روابط اجتماعی و مشغولیتی سازنده و پربار داشته باشید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان