خورشید
خورشید در قرارگاه خود در حرکت است
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (یس/ 38)
«و نیز خورشید (تابان) که بر مدار معین خود دائم بیهیچ اختلاف به گردش است برهان دیگربر قدرت خدای دانای مقتدر است.»
حرکت خورشید
چو خورشید اندر معین مدار
همیشه بچرخد بود بر قرار
نکته آیه: خورشید در قرارگاه خود در حرکت است: واژه «مُستقر» به معنی: جای ثابت و مشخصی است که شیء یا فرد در آن است ضمن اینکه به این طرف و آن طرف نیز رفت و آمد میکند. خورشید همانطور که آیه توصیف میکند در «مستقر» خود در حرکت است. «مستقر» آن مرکز منظومه شمسی است که جای آن ثابت و مشخص است. و حرکت آن ازجمله حرکت آن در مداری در کهکشان راه شیری است که با سرعت 900000کیلومتر در ساعت در آن در حرکت است و 225میلیون سال طول میدهد تا آن را طی کند. (بنابر علم نجوم عصر حضرت محمد(ص): زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات به دور آن میچرخیدند. این تئوری تا سال1543 به قوت خود باقی بود. ولی قرآن خورشید را در «مستقر» خود (که مرکز منظومه شسی باشد) در حرکت بیان کرده است).
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا*(شمس/ 1-3)
«سوگند به خورشید و پرتو آن و سوگند به ماه وقتی که آن را بازتاب میدهد* و سوگند به روز وقتی که آن را متجلی میکند* و به شب وقتی که آن را میپوشاند»
*قسم باد بر شمس گیتی فروز
چو روشن نماید جهان را به روز
*قسم باد بر قدر تابنده ماه
که دنبال خورشید آید ز راه
*قسم باد بر روز چون با حضور
منور نماید جهان را به نور
*قسم باد بر شب چو آن تیره شام
جهان در سیاهی کشاند تمام
نکته آیات: روز پرتو خورشید را متجلّی میکند و شب آن را میپوشاند: تصویری که میبینیم تصویر کره زمین است که از فضا گرفته شده است. چنان که میبینیم فضا در اصل سیاه و تاریک است. هرچند نور و پرتو خورشید در فضا وجود دارد اما متجلّی نیست، ولی آن بخشی از زمین که روبروی خورشید قرار دارد و روز نامیده میشود آن را متجلّی میکند. که ارتفاع آن حدوداً 100کیلومتر از جو است. و با چرخش زمین و رفتن روز به جای شب، شب آن بخش متجلّی پرتو خورشید را پوشاند.
نسبت مساحت دریاها با خشکیها
امروز منطبق است. در زمان نزول قرآنکریم هنوز قارهها کشف نشده بودند و تعیین نسبت دریاها به خشکیها به هیچوجه امکانپذیر نبوده است و همانطور که اطلاع دارید قاره آمریکا در قرن کشف شده است. در آیات قرآن جمعاً (13) بار از کلمه خشکی (بریابس) و (32) بار از کلمه دریا یاد شده است. یعنی نسبت دریا 45 /32 و نسبت خشکی 45 /13 است که اگر به درصد محاسبه شود دریا 71% و خشکی 29% محاسبه میشود که با محاسبات علمیامروز مطابقت دارد. این درصدی که بشر امروزه با استفاده از تجهیزات پیشرفته کامپیوترهای مدرن و با استفاده از عکسهای فضایی بدست آورده همانطوری که مشاهده میکنید در لابهلای آیات قرآنمجید که (14) قرن پیش نازل شده است مندرج است.
پرسش و پاسخ
ابتدا آسمان خلق شد یا زمین؟
در سوره بقره آیه 29 خدا میگوید:
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره/ 29)
«و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به هرچیز (و همهی نظام آفرینش) داناست.»
او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد سپس به خلقت آسمان نظر گماشت.
در سوره فصلت آیههای 9 الی 12 به جزئیات خلق زمین اشاره شده و بار دیگر تأکید شده که ابتدا خداوند زمین را آفرید. اما در سوره النازعات آیههای 27 الی 30 میخوانیم آسمان را ابتدا بس بلند و محکم آفرید سپس زمین را بگسترانید!
قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ *وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَهِ أَیَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِینَ*ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ * فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ * (فصلت/ 12-9)
«ای رسول، مشرکان را بگو که شما به خدا که زمین (جهان را) را دو روز بیافرید کافر می شوید و بر او مثل و مانند قرار میدهید او خدای جهانیان است* و او را روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات و منابع بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدر و معین فرمود و روزیطلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید* و آنگاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود او (به امر نافذ تکوینی) فرمود کهای آسمان و زمین همه به سوی خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کرامت بشتابید آنها عرضه داشتند ما با کمال شوق و میل به سوی تو میشتابیم* آنگاه نظم هفته آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی به نظم امرش وحی فرمود و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه انجم) زیب و زیور دادیم این تقدیر خدای مقتدر داناست.»
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا* رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا* وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا* وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا *(النازعات/ 30-27)
«آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند* که سقفی بس بلند بیستون و استوار ساخت* و شامش را تیره ساخت و روزش را روشن گردانید* و زمین را پس از آن بگسترانید.»
1) اگر قول اول و دوم را بپذیریم سؤال این است که اگر ابتدا زمین را آفرید زمین را در کجا قرار داد؟ میدانیم زمین سیارهای کروی است در فضا واقع در منظومه شمسی. چگونه ممکن است ابتدا زمین آفریده شده باشد و بعد آسمان و بعد خداوند زمین را در فضا قرار داده باشد؟!
2) امروزه حتی کودکان هم درمورد انفجار بزرگ (بیگ بنگ) کمابیش اطلاعاتی دارند. میدانیم تمامی جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تاکنون همچنان درحال انبساط است. لذا اینکه ابتدا زمین خلق شده باشد ناشی از تصور علمی1500سال قبل است!
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره/29)
«اوست خدایی که خلق کرد برای شما همهی موجودات که در روی زمین است پس از آن نظر گماشت به خلقت آسمان و هفت آسمان را برفراز یکدیگر برافراشت و او به هرچیز (و همهی نظام آفرینش) داناست.»
در این آیه از خلقت آسمان صحبت نشده بلکه از پرداختن به سماء و آن را 7 سماء نمودن صحبت شده است، یعنی سماء وجود داشته است ولی 7 تا نبوده و وضعیت کنونی خود را نداشته است. (سماء در آیه به معنی جو است و توضیحات آن در این سایت در بخش جو آمده است).
قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ * وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَهِ أَیَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِینَ * ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ * فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ*(فصلت/ 9-12)
«ای رسول، مشرکان را بگو که شما به خدا که زمین (جهان را) در دور بیافرید کافر میشوید و بر او مثل و مانند قرار میدهید او خدای جهانیان است* و او را روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات و منابع بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدر و معین فرمود و روزیطلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید* و آنگاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود او (به امر نافذ تکوینی) فرمود که ای آسمان و زمین همه به سوی خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به خبر و کراهت بشتابید آنها عرضه داشتند ما با کمال شوق و میل به تو میشتابیم* آنگاه نظم هفته آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی به نظم امرش وحی فرمود و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه انجم زیب و زیور دادیم این تقدیر خدای مقتدر داناست.»
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا* رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا * وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا (النازعات/ 27-30)
«آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند* که سقفی بس بلند بیستون و استوار ساخت* و شامش را تیره ساخت و روزش را روشن گردانید* و زمین را پس از آن بگسترانید.»
1) اگر قول اول و دوم را بپذیریم سؤال این است که اگرابتدا زمین را آفرید زمینت را در کجا قرار داد؟ میدانیم زمین سیارهای کروی است در فضا واقع در منظومه شمسی. چگونه ممکن است ابتدا زمین آفریده شده باشد و بعد آسمان و بعد خداوند زمین را در فضا قرار داده باشد؟!
2) امروزه حتی کودکان هم درمورد انفجار بزرگ (بیگ بنگ) کمابیش اطلاعاتی دارند. میدانیم تمامی جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تاکنون همچنان درحال انبساط است. لذا اینکه ابتدا زمین خلق شده باشد ناشی از تصور علمی1500سال قبل است!
3) در سوره النازعات اشاره به این موضوع دارد که زمین گسترده شده است به عبارت دیگر مسطح است.
پاسخ:
بقره29:
ُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره/29)
«اوست خدایی که خلق کرد برای شما همهی موجودات که در روی زمین است پس ازآن نظر گماشت به خلقت آسمان و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به هرچیز (و همهی نظام آفرینش) داناست.»
در این آیه از خلقت آسمان صحبت نشده بلکه از پرداختن به سماء و آن را 7 سماء نمودن صحبت شده است، یعنی سماء وجود داشته است ولی 7 تا نبوده و وضعیت کنونی خود را نداشته است. (سماء در آیه به معنی جو است و توضیحات آن در این سایت در بخش جو آمده است).
در این آیات نیز از آفرینش آسمان صحبت نشده بلکه از پرداختن به سماء صحبت شده و گفته شده که در آن زمان دود بوده است. یعنی سماء در آیه به هر معنی که باشد به هرحال وجود داشته و آن زمان دود بوده است. (سماء در آیه به معنی جو است و توضیحات آن در بخش جو آمده است).
در این آیات نیز گفته نشده است که زمین گسترانیده شده است، بلکه در آیه 30 در رابطه با زمین گفته شده «دَحاها». دحو به معنی: دور بردن چیزی ضمن چرخاندن و غلطاندن، است. آیه مربوط به دور شدن زمین از خورشید است و توضیحات این آیات در بخش زمین آمده است.
طبقات زمین
اگر طبقهی بالای زمین چند کیلومتر بیشتر بلند گردد اکسیژن موجود در آن ازمیان میرود و دراین صورت حیوانات و نباتات کربن اکساید ضرورت خود را نمییابند، چنانکه اکسیژن 8/88% از وزن آب است و باقیمانده هیدروژن است، اگر اندازهی هیدروژن با جدایی زمین کمتر گردد در اینصورت اکسیژن وجود نمیداشته و آب همهاش در یک نقطه از جهان مستقر میشود. اگر طول روز ده برابر آنچه که الان است شود آفتاب همهی آنچه گیاه که در زمین است میسوزاند، پس که این شب و روز را با بسیار تناسب مقدر کرده است که زندگی در آن مقدور باشد؟ با اینکه میدانیم بعضی از سیارهها روزشان از روز ما ده برابر بیشتر است و بعضیها هم همیشه نیمهاش روز میباشد و نیمهاش شب، پس پاک و باعظمت است ذات خداوند که همه چیز را آفریده و آن را اندازه و مناسب تقدیر کرده است.
موضوع اختلاف درآب بحرها و وجود پرده درمیان آن ها
درسال 1982م یک هیئت علمی از آمریکا به دانشگاه ملک عبدالعزیز در سعودی آمد و یادآور گردید که این پرده درمیان آبهای باب مندب وجود دارد که سفینههای فضایی آمریکا آن را عکسبرداری کرده است، و معلوم شده است که این پرده با جزر و مد و توسط باد در حرکت است یعنی- مرج- چنان که قرآن میگوید و عمق آن در بحر تقریباً به هزار متر میرسد.
حالا در قرآن میبینیم که این آیه میگوید:
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ* بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ * فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ (رحمن/ 21-19)
«اوست که دو دریاها را به هم درآمیخت* و میان آن دو دریا (ای رسول) برزخ و فاصلهای است که تجاوز به حدود یکدیگر نمیکنند* الا ای جن و انس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید.»
گذاشت این دو دریا را تا به هم جمع شوند، میان این هر دو حجابی است یکی بر دیگری تعدّی نمیکند، پس کدامیک از نعمتهای پروردگار خویش را دروغ میشمرید، برآید ازین دو دریا مروارید و مرجان.
موضوع رویاروی آبهای شیرین با آبهای شور خداوند، فرموده است:
وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا (فرقان/ 53)
«و او خدایی است که دو دریا را به هم درآمیخت که این آب گوارا و شیرین آن دیگر شور و تلخ بود و بین این دو آب (درعین به هم آمیختن) واسطه و حائلی قرار داد که همیشه از هم منفصل و جدا باشند.»
این پرده یا برزخ فاصل میان نهر و بحر وجود دارد. آبهای نهر که به بحر سرازیر میشود و با وضاحت در تصویرهای گرفته شده از سفینههای فضایی معلوم میشود و شکل آن تقریباً مثلثی است، اصل و پایه آن در بحر و بلندترین نقطهی آن آخر نهر است و تحقیقات علمی نشان میدهد این پردهها همانگونه که قرآن گفته پردهای است که میشود از آن گذشت و ماهی میتواند از آن عبور کند چه در بحر باشد و چه در نهر.
موضوع موجهای موجود در قعر بحرها
درسال1900م محققین بحری کشورهای اسکاندیناوی منطقه را در عمق بیشتر از دوصد متری بحر کشف کردند که در آنجا موجهای داخلی زیر آب وجود داشت. بعداً با استفاده از وسایل غواصی در آنجا تحقیقات صورت گرفت ثابت گردید که در تحت این موجها تاریکی عجیبی حکمفرماست، اما در بالای این منطقه به طرف بالا تاریکی تدریجاً کم میگردد تا اینکه به سطح خشکی میرسد، امتداد این تاریکی تا عمق تقریباً هزار متر میرسد. با اینکه همه میدانند انسان عادی بدون تجهیزات غواصی نمیتواند بیشتر از عمق 30 متر در آب غواصی کند و در زمان پیامبر و نزول وحی این تجهیزات هم وجود نداشت ولی قرآن کریم این منطقه را چنین وصف کرده است:
أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (نور/ 40)
«یا مانند تاریک هایی که در بحر پیچنده میپوشاند موج از بالای آن و موجی از بالای آن ابر، تاریکی بالای تاریکی هرگاه خارج کند دست خود را نمیتواند که ببیند آن را و کسی را که خداوند، برایش روشنی نگردانیده باشد هیچ روشنی برایش نیست»
هرچه موج اول در قرآن کریم همان موج داخلی عمیق است، موج دوم موج بالای سطح بحر است و این نیز از معجزات علمیقرآنکریم است که علم بشری توانست آن را درسال1900م کشف کند حال اینکه قرآن به تفصیل آن را در 1400سال قبل بیان نموده بود.
موضوع آتشفشانهای موجود در عمق بحرها
خداوند، فرموده است:
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ (طور/ 6)
«یکی از معانی مسجور در عربی گرم است. حالا ثابت شده است که آتشفشانهای در عمق بحرها وجود دارد و علم این موضوع در نیمهی قرن بیستم کشف کرد.»
آفرینش جهان
خداوند، در سوره فصلت میفرماید:
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ (فصلت/ 11)
«و آنگاه به خلقت آسمانها توجه کامل کن فرمود که آسمانها دودی بود او (به امر نافذ تکوینی) فرمود کهای آسمان و زمین همه به سوی خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید آنها عرضه داشتند با کمال شوق و میل به سوی تو میشتابیم.»
بعد از آن به سوی آسمان شد که از دود بود پس گفت برای آن ها که بیاید به میل خود یا به جبر، گفتند که آمدیم با اطاعت.
دانشمندان فیزیک علم فلک میگویند: جهان میلیاردها میلیون سال قبل یک کتلهی بزرگ و ضخیم از هیدروژن و جزئی از هلیوم بود و آنچه که در قرآنکریم آمده است با این گفتهی دانشمندان موافق است. خداوند فرموده است:
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا (انبیاء/ 30)
«آیا نمیبینند کسانیکه کافر شدند، هر آیینه بود زمین و آسمان سخت و چسبیده بود و آنها را شکافتیم»
در تفسیر ابنمسعود آمده است: رتق به معنای باهم بودن و چسبیده سخت است، یعنی آسمان و زمین باهم چسبیده و یکی بودند، این تفسیر با آنچه که دانش امروز کشف کردهاند مشابهت بیشتر دارد و آن اینکه جهان در اول یک کتلهی واحد از هیدروژن با کمیاز هلیوم بود، بعد از آن یک انفجار بزرگی رخ داد و این تکله به اجزاء مختلف تقسیم گردید که دانشمندان حجم آن را درمیان یک میلیارد تا صد میلیارد برابر حجم آفتاب تخمین میکنند، بعد از آن این انقسامات ادامه یافت تا اینکه به تشکیل ستارهها انجامید و بعد از آن دیگر سیارهها و زمین پدید آمدند.
در این اواخر ثابت گردیده است که این جهان هنوز تحت تأثیر همان انفجارات اولی قرار دارد که به میلیاردها جزء دیگر دورتر و گسترده تر میشود که جهان از آن تشکیل شده است، این کشف بعد از پیشرفت بزرگ علمی در ساخت تلسکوپ و کامپیوتر صورت گرفت حال اینکه قرآن کریم دوام گستردگی را قبل از یک هزار و چهارصد سال در این آیهی کریمه خبر داده بود:
وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَییْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (الذاریات/ 47)
«و ما با قدرت خود آسمان را بنا کردیم و ما آن را گستردهتر میسازیم.»
خورشید و ماه
دانش فلکی امروز ثابت کرده است که ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید میچرخد و دوران خورشید در مرکز خود که فاصله زمین و ماه از آن چیزی بیشتر از سیهزار میلیارد کیلومتر است قرآن در این رابطه چنین اشاره نموده است:
لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (یس/ 40)
«نه خورشید میسزدش که دریابد ماه را و نه شب سبقتکننده است بر روز و هریکی از خورشید و ماه و ستارهها هریک از مدار معینی شناورند در آسمانی بر مدار معینی سیر میکنند.»
پیامبری که در صحرای عرب زندگی کرده بود نه آموزش علم افلاک دیده بود و نه هم در آن زمان به چنین علوم دسترسی وجود داشت و نمیدانست که زمین، آفتاب و خورشید در فضا حرکت میکنند چگونه این معلومات را بدست آورد؟ این معلومات تنها در قرن شانزدهم کشف شد و حتی پیشرفت گستردهی آن در قرن بیستم بود، پس معلوم میشود که این ذات یگانهای که این هستی را خلق کرده است چنین اخباری به پیامبر داده است و بحث معجزهی علمی و جاویدان آخرین کتاب آسمانی باقی ماند و تا ابد باقی خواهد ماند.
روشنی خورشید و ماه
خداوند غالب و حکیم در این آیهی کریمه اشعهی خورشید و ماه را ازهم فرق داده است:
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا (یونس/ 5)
«او ذاتی است که گردانیده خورشید را روشنی رخشان و ماه را نور (تابان)»
اول را به ضیاء یاد کرده است و دومی را به نور، اگر ما در کتب قاموس عصری بنگریم جواب درست را در تفریق این دو لغت و معانی هرکدام نمییابیم که ضیاء اصل روشنی و نور که برگرفته از روشنی دیگری است، اگر معنای ضیاء را این بدانیم که همان روشنی که آن را حواس بینایی انسان درک میکند و اگر به معنای نور ببینیم آن برگرفته از نار (آتش) است که روشنی میافشاند. اکثر کتب قاموس میان نور و ضیاء فرق نمیکنند و آن دو را دو لغت در یک معنای مترادف میدانند، ولی خداوند خالق هستی میان این دو فرق کرده است، آیا این امر دلیل علمی دارد؟
در اینجا لازم میدانم که بعضی آیات دیگر را یادآوری کنم که اشعهی خورشید و ماه را بیان میدارند، مثلاً در این دو آیهی ذیل:
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (نوح/ 16)
«و گردانیده است ماه را که در آن نور فروغی تابان است و گردانیده است خورشید را چراغ (فروزان)»
و:
وَبَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعًا شِدَادًا * وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا (نباء/ 13-12)
«و بنا نمودیم بالای شما هفت آسمان (فلک) – و چراغی (چون خورشید) رخشان برافروختیم.».
اینجا خداوند یکبار خورشید را به چراغ تشبیه کرده است و بار دیگر به چراغ روشن که با تیل یا برق روشن میشود، خداوند ماه را به نور یاد کرده است، اگر ما به علم فیزیک دانشگاهی بنگریم میبینیم که منبع نور به دو قسم تقسیم میشود: منبع مستقیم مثل روشنی خورشید، ستاره ها، چراغ، شمس و غیره... و مصادر غیرمستقیم مثل ماه و سیاره ها. این آخریها نور خود را از منابع دیگر مثل خورشید میگیرند و دوباره منعکس میسازند، خورشید و چراغ در این ویژگی مشترکاند که هردو خود مستقیم منبع نوراند، از اینرو خداوند خورشید را به چراغ روشن تشبیه کرده است ولی ماه در این ویژگی با خورشید و چراغ مشترک نیست، از اینرو خداوند در هیچ آیتی ماه را به چراغ تشبیه نکرده است چون ماه روشنی خود را از خورشید میگیرد و دوباره پخش میکند و دانای باحکمت آن را نور نامیده است.
اینها تنها جزء کوچکی از معجزات قرآن بود که برای دیدن معجزات شما را به سایت آشکارکنندهی حقایق دعوت میکنیم. www.submission.org در این سایت زبان فارسی را انتخاب کنید.
انفجار عظیمی در فاصله دور از منظومهی شمسی ما رخ داد که شرکت فضاپیمایی ناسا ازاین واقعه با تلسکوپهای قدرتمند عکسبرداری کرد!
این اتفاق درسال1999 /2000 به حقیقت پیوست. درحالی که خدا 1400سال پیش درمورد آن در سورهی مبارکهی الرحمن ذکر کرده بود! این عکسبرداری (ناسا NASA) توسط تلسکوپ فضاپیماهایی (سحابه چشمان گربه) به انجام رسید که درمورد انفجار ستارگانی بود که بیش از 3000سال نوری از زمین فاصله داشت. NASA نام این انفجار عظیم را (انفجار گل رز سرخ) گذاشتند. جالب اینجا بود که این نام با نامی که خدا برای این انفجار سحابهای انتخاب کرده بود یکی بود! این نام مطابق بود با نامی که خداوند در سورهی الرحمن اشاره کرده بود!
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ * فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ * فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ* فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَکَانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهَانِ*(الرحمن/ 33-37)
ای گروه جن و انس اگر میتوانید در اطراف زمین و آسمانها بر شوید (این خیال محالی است) هرگز خارج از ملک و سلطنت خدا نتوانید شد* علی ای جن و انس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید* خدا بر سر شما شرارههای آتش و مس گداخته فرود آرد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید (شاید هم مراد آتشبارها و گلوله و بمبهای هوایی باشد)* علی ای جن و انس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید* آنگاه که آسمان شکافته شود تا چون گل سرخگون و چون روغن روان گردید (آن روز از گناه پشیمان شوید)
منبع: زمین شناسی در قرآن ، انتشارات فیض دانش ،1389