ماهان شبکه ایرانیان

The Shape of Water: شکلی از بیان واقعیت که درست از آب درنیامده است


در فیلم James Whale با عنوان «عروس فرانکنشتاین » (The Bride of Frankenstein) محصول 1963، شخصیت هیولای فیلم با بازی Boris Karlff با ناله و زاری می‌گوید:”تنها: بد. دوست: خوب “. این همه آن چیزیست که گیرمو دل تورو Guillermo Del Toro در آخرین ساخته خود، «شکل آب» (The Shape of Water)، مطرح می‌کند، تنهایی آن‌هایی که پیش از زمان خود متولدشده‌اند؛ اما باید گفت که «شکل آب» رابطه‌ تنگاتنگی با داستانی که در شروع رویاگونه فیلم روایت می‌شود، ندارد و حال و هوای عاشقانه فیلم بسته به نقطه‌نظر شما مسخره و یا تکان‌دهنده است.
شروعی استثنایی. فیلم با تصویر یک دنیای مواج سبزرنگ در زیرآب با نمایش زنی شناور درجایی شبیه به یک آتلانتیس غرق‌شده شروع می‌شود. تصویر آن ” آن‌جهانی “، شگفت‌آور و به قولی نوستالژیک است. گیلز (با بازی ریچارد جنکینز Richard Jenkins) در حال روایت فیلم است و می‌پرسد که: “اگر من در مورد آن حرف می‌زدم، چه می‌گفتم؟” درباره آنچه گذشت بر “یک شهزاده بی‌صدا “.

شهزاده بی‌صدا همان الیسای (سالی هاوکینز Sally Hawkins) بی‌زبان است همراه با یک لبخند مصنوعی همیشگی که تونل‌های تودرتوی یک شرکتی را در بالتیمور (Baltimore) تی‌کشی می‌کند. زلدا (اکتاویا اسپنسر Octavia Spencer)، همکار همیشگی الیسا است و کل روز در حال حرف زدن است (در مقابل الیسا که همیشه ساکت است؛ سکوتی که سرشار از ناگفته‌هاست!). زمان روایت فیلم، سال 1962 است که پس‌زمینه آن رقابت فضایی روسیه و آمریکا و جنگ سرد است. رئیس شرکت یک نژادپرست سادیستی به نام استریکلند (مایکل شنون Michael Shannon) است. هر چه در شرکت روی می‌دهد فوق سری است و زمانی کهThe Asset (داگ جونز  Doug Jones) در داخل یک مخزن متحرک وارد مجموعه می‌شود، مخفی‌کاری به اوج خود می‌رسد. Asset یک انسان گونه دوزیست است که در جنگل‌های آمازون کشف شده است. زمانی مردم بومی او را می‌پرستیدند و اکنون در داخل یک مخزن است و شکنجه‌های استریکلند را تحمل می‌کند. در ابتدا شاید به نظر برسد که این موجود قدرتمند عجیب استعاره از بمب اتم است اما او بنا است که نماد عشق باشد.
ازآنجایی‌که الیسا با زجر و بدبختی همزادپنداری می‌کند با هیولای قصه با مهربانی و نرمی (روی دیگر انسان در برابر قساوت استریکلند) رفتار می‌کند. هرروز به او تخم‌مرغ آب پز تعارف می‌کند. برای او موسیقی پخش ‌می‌کند و به او زبان اشاره یاد می‌دهد. الیسا بسیار شادمان از اینکه با کسی‌ست که او را قضاوت نمی‌کند. خلاصه، عشق شکوفا می‌شود! سکانس‌های فیلم در این قسمت شبیه سکانس‌های اولیه E.T. است زمانی که بچه و موجود فضایی شروع به برقراری ارتباط می‌کنند. مراجع شبیه «شکل آب» در دنیای سینما زیاد به چشم می‌خورد: King Kong، Creature from the Black Lagoon، Starman و البته Beauty and the Beast. پژواک‌هایی از King Kong در فیلم شنیده می‌شود و خیلی رساتر از Creature from the Black Lagoon. الیسا و هیولای دوزیست هر دو زجرکشیده‌‌اند و از طرف جامعه طرد شده‌اند و همین منتقدین را وامی‌دارد که درباره بی‌عدالتی اجتماعی دلسردکننده، تلاش برای بقا در دنیای بی‌رحم و رستگاری شاعرانه قلم زنند. هر چه بیشتر تلاش می‌کنم که یک ارتباط و معنای توجیه‌پذیر با این موارد پیدا کنم، شکل آب به نظر غیرمنطقی‌تر می‌آید.
طراح صحنه از رنگ سبز لجنی برای رنگ‌آمیزی دنیای فانتزی فیلم استفاده می‌کند. سبز لجنی همه‌جا دیده می‌شود، در صابون دستشویی و کاشی‌های حمام و درنهایت در خود هیولای دوزیست. تا جایی که رنگ سبز خود یکی از شخصیت‌های فیلم است (رنگ سبز شاید به‌گونه‌ای به آینده اشاره دارد). نشانه‌ای دیگر را می‌توان از مکان آپارتمان الیسا سراغ گرفت که در بالای یک سالن سینما قرار دارد و او در میان اکویی از صداهای دنیای فانتزی زندگی می‌کند. خانه حومه شهری استریکلند قرار است نمایش منزل آدم‌های عشرت طلب روانی باشد، با پس‌زمینه زرد کمرنگ که نشانه آینده نیست شاید گذشته‌ ازخودراضی! مدیر فیلم‌برداری فیلم Dan Laustsen فضایی سرد و مرطوب خلق کرده است؛ قطره‎های باران پشت پنجره‌ها و سایه‌هایی مواج روی دیوارها حس غوطه‌ور بودن در دنیای زیرآب Asset را به بیننده منتقل می‌کند. فیلم شبیه یک رؤیا است.زمانی که الیسا، گیلز و زلدا باهم تلاش می‌کنند که جان هیولا را نجات دهند، فیلم با یک حرکت ناگهانی سریع از سکانس‌های فضای عاشقانه خیال گونه فاصله می‌گیرد و بیننده را در برابر صحنه‌های‎ تعقیب و گریزی قرار می‌دهد که به‌وفور در فیلم‌های هالیوودی پیش‌ازاین دیده است. نیمه دوم فیلم که در آن اتفاقات اپیزودوار یکی پس از دیگری به‌سرعت رو می‌شوند به‌مراتب از نیمه اول آن ضعیف‌تر است. فیلم طولانی‌تر از اینی که هست به نظر می‌آید. عناصری در فیلم گنجانده‌شده که به زیبایی کار می‌کنند و در مقابل عناصری که کارایی لازم را ندارند، مثل تنهایی و مظلومیت شخصیت همجنسگرای فیلم، گیلز که قرار است ترحم بیننده را نسبت به این اقلیت برانگیزد.
… و یک پایان کلیشه‌ای ناامیدکننده. درست زمانی که همه‌چیز خوب و خوش است و آب‌ها از آسیاب افتاده است، ناگهان کشت و کشتار شروع می‌شود و سکانس‌های دلهره‌آور یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند. حمام خون در فیلم جاری می‌شود … و در پایان تصویر غرق شدن الیسا در آغوش معشوقش در آب رودخانه دیده‌ می‌شود.
«شکل آب» دوباره بحث شیطان سازی از بیگانه‌ها را پیش می‌کشد: بی‌احترامی به سایر موجودات. فیلم تا جایی که روی رفتار سنگدلانه با هیولا و تنهایی الیسای بی‌صدا تمرکز می‌کند، مطمئن گام برمی‎دارد. همه این‌ها از آینده می‌آیند، پیش از دوره زمانه خود؛ اما زمانی که کارگردان فیلم تصمیم می‌گیرد زندگی‎های امروزی را نمایش دهد -مثلاً جایی که زوج آفریقایی-آمریکایی می‌گویند که از کار در پشت دخل مغازه‌ها منع شده‌اند، یا تیکه‎های نژادپرستانه استریکلند به زلدا و یا اخباری که از اعتراضات خیابانی حقوق بشری از تلویزیون گیلز پخش می‌شوند- فضای فیلم شعارزده می‌شود. استفاده از این فضاسازی‌ها برای اشاره به تفاوت‌های دنیای فانتزی و دنیای واقعی، به نظر به‌گونه‌ای خلاصه گویی و در مواردی تندگویی می‌آید.
یک هنرمند خوب قرار نیست کاری کند که بیننده را راضی کند، یک هنرمند خوب باید خود را راضی کند و در بهترین فیلم دل تورو هردو را شاهد هستیم. عشق هنرمند به هر چیزی که او را سر ذوق آورده است، جذاب است و بیننده آن را به‌خوبی درک می‌کند. در صنعت رابطه‌-محور و مشارکتی سینمای امروز، دل تورو فیلم‌های شخصی خودش را می‌سازد و نیروی تازه‌ای به بیننده می‌دهد. همه این‌ها در مورد «شکل آب» صدق می‌کند، اما باز یک‌چیزهایی به نظر من کم است.
نظر سایر منتقدین درباره این فیلم چیست؟
Leer en español در New York Times
“در دنیای دل تورو، واقعیت قلمرو قوانین و مسئولیت‌هاست و واقع‌گرایی از یک دیدگاه عبوسی می‌آید که میانه خوشی با رؤیاپردازی ندارد و تنها این نیروی خیال است که می‌تواند با آن مقابله کند. این یک رویارویی عادلانه و متوازن نیست، اما مهم‌ترین دلیل برای ساختن فیلم‌های این‌چنینی- و همچنین تماشای آن‌ها- این است که یک شانس دوباره به آن دهیم تا این نابرابری را از بین ببریم.”Adam Graham در The Detroit News
«شکل آب» یک فیلم حیرت‌آور است، یک قصه فانتزی که در راستی و درستی شنا می‌کند و درباره نژادپرستی و ترس از بیگانه‌هاست. نقش دل تورو مانند یک رهبر ارکستر سمفونی است و نتیجه کارش تأثیرگذار و ترحم برانگیز است به‌گونه‌ای که بیننده را شگفت‌زده خواهد کرد. این یکی از جذاب‌ترین فیلم‌های سال است.”
Brian Viner در Daily Mail
“خیلی سخت است که بخواهم از بازی خوب هاوکینز [بازیگر نقش الیسا] تعریف کنم. کلام قوی‌ترین سلاح یک بازیگر است، اما این فیلم یک کلاس بازیگری است که نشان می‌دهد چگونه بدون کلام باید بیننده را جذب کرد. البته، او در این فیلم هم‌بازی‌های خوبی هم دارد.شنون [بازیگر نقش استریکلند] مانند همیشه عالی است. همچنین، جنکینز [بازیگر نقش گلیز] هم فوق‌العاده است به‌مانند اسنپسر [بازیگر نقش زلدا]. به نظر من جنکینز می‌تواند یکی از کسانی باشد که شایسته دریافت اسکار است.”
David Edelstein در New York Magazine
«شکل آب» به‌شدت دوست داشتنی‌ست، اما ازخودراضی است و چنان با خودش راحت است که نمی‌تواند کشش‌ها و تنش‌های یک دارم واقعی را ایجاد کند.”
منبع: مقاله Review on The Shape of Water نویسنده: Sheila O’Malley

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان