نقش وسایل ارتباط جمعی به عنوان عوامل تحریف
شهید مطهری بیان داشته که در هر مملکتی اگر گروهی بتواند، آن شاهرگها ـ یعنی وسایل ارتباط جمعی مثل مطبوعات ـ را تصاحب کند، می تواند شاهرگهای اقتصادی را نیز به دست گیرد. او در مورد یهودیان بیان نموده که الان خبرگزاریهای بزرگ دنیا و شبکه های بزرگ تلویزیونی ـ که جز شاهرگهای خیلی حساس است ـ به دست یهودیان اداره می شود؛ بنابراین آنها قضایا را تا حدی که برایشان ممکن است و آنطور که خودشان می خواهند، برای به دنیا تبلیغ می کنند.
اگر سخنان آن شهید را به عصر ارتباطات کنونی، ترجمه کنیم، می توان بیان داشت که یهودیان از ابزارهای جهانی شدن در راستای اهداف خود یا قومی گرایی بهره جسته اند.
یهودیان با در دست داشتن شبکه های ماهواره ای و کامپیوتری از تبلیغ و تحریف در راستای اهداف خود بهره می گیرند. استفاده از وسایل ارتباط جهانی با سرعت بالا ـ یعنی بهره گیرنده اصلی ظرفیت های جدید در زمینه پردازش و انتقال داده ها ـ حرفه ای عظیم به حساب می آید.(1) عنصر رسانه، عنصری بسیار قدرتمند است که کارکرد آن در تمامی زمینه ها به اثبات رسیده است. این درحالی است که هیچ گروه، قوم و جنبشی همچون صهیونیسم بین الملل از آن به عنوان مهم ترین ابزار اثبات خود استفاده نکرده است. سلطه صهیونیسم بر رسانه های خبری جهان از زمان تاسیس اسرائیل بر سرزمین فلسطین آغاز شد؛ این موج سلطه در اواخر قرن بیستم شدن گرفته و با پیشرفت تکنولوژی نفوذ آن نیز به سرعت گسترش یافت. در واقع باید اذعان داشت که ظهور صهیونیسم برای همدل و همراه کردن یهودیان جهان و همبستگی با قدرتهای بزرگ بوده است؛ حال با هر وسیله و ابزاری که شده از رسانه های گروهی سینما و... گرفته تا استفاده از فشار مالی و سیاسی. در واقع تمامی این امور جز با بهره گیری از ابزارهای رسانه ای ـ که در اختیار صهیونیسم قرار گرفته اند ـ میسر نمی شود. بزرگ ترین رسانه های خبری دنیا همچون خبرگزاریهای «رویترز» «آسوشیتدپرس»، «یونایتدپرس»، خبرگزاری و نشریات معتبری همچون نیویورک تایمز»، «واشنگتن پست»، «A.B.C»،«C.B.S» «هافاس»، شبکه های «تایمز»، «دیلی اکسپرس»، «سایمن شوستر» و یا روزنامه های بسیاری چون «سان»، «تایم»، «دیلی نیوز» و صدها عنوان دیگر به صهیونیسم وابسته است و این وابستگی در چهارچوب همین طرح سازمان یافته است.(2)
شهید مطهری با بیان این مطلب که پیروان هیچ دینی در دنیا به اندازه مسلمانان از نظر دستگاه تبلیغاتی و مبلغان ضعیف نیستند، اذعان داشته است که:
وقتی به یهود که اقلیت است نگاه می کنیم، می بینیم این آب زیرکاهها بسیار مجهز هستند، لااقل به عوامل تحریف. اینها جنبه اثباتی ندارند که مردم را دعوت به یهودیگری بکنند، ولی جنبه تخریبی شان زیاد است، یعنی تخریب مکتب های دیگران شما می بینید یک نفر یهودی یک عمر در یک رشته از رشته های اسلامی درس می خواند برای اینکه 99درصد یک کرسی اسلامی را در یک دانشگاه اشغال بکند و در آن کرسی کار خود را انجام بدهد یا یک کتاب بنویسد و در آن کتاب فکر خودش را پخش کند.
هیچ می دانید که بیش از 90درصد کرسی های اسلام شناسی جهان در اشغال یهودی هاست؟ اسلام شناس های جهان یهودی ها هستند؛ شما ببینید، اینها چقدر قدرت ضربه زدن دارند! مسیحیت و این یهودیت! شما همین هایی که اسمشان را گذاشته اید فرقه ضاله، گمراه سیاسی که در کشور خودمان وجود دارند، همین حزب کوچک را ببینید چقدر دستگاه تبلیغاتیش قوی است.(3)
او در ادامه به صورت تلویحی بیان نموده که یهودیان با استفاده از این ابزارها، همواره خود را مظلوم جلوه داده اند و با این مظلوم نمایی هم می توانند بین خود ایجاد همبستگی و تفوق نمایند و هم می توانند از سوی سایر ملل برای خود مشروعیتی کسب کنند.
اتحاد و همبستگی یهودیان با یکدیگر
از دیگر مواردی که آیت الله مطهری در خصوص عامل بقای این قوم عنوان کرده، همبستگی و اتحاد یهودیان می باشد. اگر چه بخشی از این همبستگی از طریق ابزارهای ارتباط جمعی صورت می گیرد، اما بخش مهم دیگری در حمایت آنان از یکدیگر قابل ملاحظه است. یهودیان جهان علی رغم پراکندگی ظاهری همواره به اتحاد و همبستگی خود می اندیشند. در یکی از موارد وی بیان داشته:
چند روز پیش در روزنامه نخواندید که در سال گذشته یهودیان سایر نقاط دنیا، نه یهودیانی که فعلا شناسنامه اسرائیلی دارند، پانصد میلیون دلار برای اینها فرستادند که با این پولها فانتوم بخرند، بمب بریزند بر سرمسلمانان. شنیده ام یهودیان ایران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سی و شش میلیون دلار پول از یهودیان ایران خودمان برای آنها به عنوان کمک رفت و من آن یهودی ها را به عنوان اینکه یهودی هستند ملامت نمی کنم، ما خودمان را باید ملامت کنیم. او به همکیشش کمک کرده است، با کمال افتخار پول می فرستد، رسیدش هم از موشه دایان می آید و آن را در بازار هم نشان می دهد، می گوید بیا رسیدش را ببین. مگر همین دو سه شب پیش ننوشتند(من بریده اش را از«اطلاعات» دارم)که الان فقط یهودیان مقیم آمریکا روزی یک میلیون دلار به اسرائیل کمک می کنند؟ آن وقت تلاش ما مسلمانها در این زمینه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم.(4)
او در ادامه گفته است که این همبستگی تحسین دیگر ملتهای جهان را برانگیخته است: «چرا یهودیان دنیا حتی یهودیان ایران کمک بکنند و ملتهای دیگر آنها را تحسین کنند، بارک الله بگویند، ملت بیدار بگویند، ولی ما نکنیم؟»(5)
شهید مطهری با مقایسه همبستگی یهودیان با مسلمانان اینگونه بیان نموده که:
می گویند یهودی که برای پول می میرد، جز پول چیزی نمی شناسد، خدایش پول است، زندگیش پول است، حیات و مماتش پول است، به یک چنین مسئله حساسی که می رسد روزی یک میلیون دلار به هم کیشانش کمک می کند؛ ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به هم کیش خود نمی کنند.(6)
وی در این راستا، چندین سوال را مطرح کرده و خواسته است به آنها پاسخ دهد. از جمله آنکه، وظیفه ما مسلمانان در قبال چنین تجاوزات و ظلم هایی که یهودیان برمسلمانان و مردم بیگناه فلسطین اعمال می کند چیست؟ آیا ما وظیفه نداریم که به آنها کمک مالی کنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند؟ کیست که امروز بشنود فلسطینی های آواره حق بازگشت به وطن خود را ندارند؟(7)
شهید مطهری پیش از پاسخ به سوالهای مذکور اقدام به آسیب شناسی جهان اسلام نموده وآن را در دو حوزه بررسی کرده است؛ آسیب های میان جهان اسلام؛ دیگری، آسیبهای دشمنان به اسلام با توجه به ضعف های مسلمانان، سپس وی به دشمن شناسی جهان اسلام پرداخته است. بعد از موارد مذکور وظایف مسلمانان را در مقابل قوم یهود و اسرائیلی ها بیان داشته است.
آسیب شناسی مسلمانان
شهید مطهری شناخت آسیب های درونی مسلمانان را از ضروریات قلمداد می کرد. وی علت آسیب های مسلمانان را در تلقی آنان از اسلام و باورهای اسلامی، عدم همبستگی، عدم تبلیغ و عدم توجه به امر به معروف و نهی از منکر می دانست و بیان می داشت: «ما مسلمانان اگر بخواهیم طرز تفکر خودمان را تصحیح کنیم، باید به سوابق و گذشته و تاریخ خودمان مراجعه کنیم، چرا که ریشه های این آسیب بسا هست که از زمانهای خیلی دور می باشد» او ریشه های آسیب را در بی عملی و عدم اتکای به خود می دانست. وی همچنین افزودکه:
...اگر شما می بینید در صدر اسلام مسلمانان آنقدر جنبش و جوشش داشتند، چون یکی از اصول افکارشان همین بود آنها این تعلیم را که از سرچشمه گرفته بودند، هنوز منحرف نکرده بودند. فکرشان این بود که هر چه من عمل و سعی می کنم و هرچه که می جنبم(البته عمل یک مسلمان اختصاص به عمل جوارح ندارد بلکه نیت او هم باید صحیح باشد. ایمانش هم باید صحیح باشد) فقط همین است که به درد من می خورد و جز این، چیز دیگری نیست. این چقدر به انسان اعتماد به نفس می دهد، چقدر انسان را متکی به نیروی خودش می کند؟ از جمله تعلیمات اسلام که در همان صدر اسلام کم و بیش آسیب دید و هرچه گذشت این آسیب زیادتر شد(نه تنها اصلاح نشد بلکه زیادتر شد) همین مسئله است.(8)
پی نوشت ها :
1 ـ هریرت شیلر، وسایل ارتباط جمعی و امپراطوری آمریکا، ترجمه امیرعابدینی(تهران: سروش1377)ص59
2 ـ عفت زاده، امپراطوری رسانه در اختیار صهیونیسم، در:
http://www.bashgah.net/pages ـ 19219.html
3 ـ مطهری، حماسه حسینی،ج1،ص200
4 ـ همان،ج2،ص169
5 ـ همان،ص171
6 ـ همان،ص174
7 ـ همان،ج1،ص292
8 ـ مرتضی مطهری، حق و باطل به ضمیمه احیای تفکر اسلام(تهران:صدرا1361،چ3)ص94
منبع:نشریه 15 خرداد شماره 19