«56» أَلَّذِینَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِى کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لَا یَتَّقُونَ
(بدترین جنبندگان نزد خداوند،) آنانند که از ایشان پیمان گرفتهاى، سپس پیمان خود را در هر بار مىشکنند و(در وفادارى وحفظ پیمان،) اهل تقوا و پروا نیستند.
نکتهها:
پیمان پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله با یهودیان این بود که به مشرکان کمک نکنند و در صدد آزار مسلمانان برنیایند، ولى یهودیان پیمان را شکستند و در جنگ خندق به مشرکان اسلحه فروخته و آنان را یارى کردند.
در روایات آمده است: «کسىکه وفادار نباشد و پیمانشکنى کند، منافق است، هرچند نماز بخواند و روزه بگیرد».(175)
پیامها:
1- رهبر مسلمانان مىتواند با کفّار پیمان ببندد. «عاهدت منهم» چنانکه پیامبرصلى الله علیه وآله پیمانهاى متعدّدى با کفّار مىبست، هرچند بعضى از آنان متعهّد نباشند. «ینقضون عهدهم فى کلّ مرّة»
2- پیمانشکنى دلیل بر پیمان نبستن مجدّد با آنان نیست. «ینقضون عهدهم فى کلّ مرّة»
3- پیمانشکنى، با انسانیّت سازگار نیست. «شرّالدّوابّ... ینقضون عهدهم»
4- کفر، زمینهى پیمانشکنى است. «الّذین کفروا... ینقضون عهدهم»
5 - پیمانشکنى، بىتقوایى است. «ینقضون عهدهم... و هم لایتّقون»
6- بیشترین خطر از سوى کسانى است که پیمان شکنى شیوه و خصلت آنان شده و از آن پروایى ندارند. «ینقضون... فى کل مرّة... لایتّقون»
«57» فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِى الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
پس (اى پیامبر!) هرگاه در جنگ به آنان دستیافتى، (با برخوردهاى قاطع) افراد پشت جبههى آنان را به وحشت افکنده و متفرّق ساز، باشد که پند گیرند (و دست از توطئه بردارند).
نکتهها:
«تَثقَفنّهم» از «ثقف»، به معناى درک چیزى است از روى دقّت و سرعت. یعنى در برخورد با کفّار، کاملاً هوشیار باشید تا غافلگیر نشوید.
«تشرید»، به معناى ایجاد ناامنى و اضطراب و متفرّق ساختن است. یعنى چنان به دشمن حمله کنید و برنامهریزى جنگى داشته باشید که حامیان پشتپرده و نیروهاى پشت جبههى آنان، به وحشت افتاده و به فکر حمله و پشتیبانى نباشند.
پیامها:
1- برخورد شما با دشمنان، باید غافلگیر کننده، سریع، دقیق وکوبنده باشد و این از اصول نظامى است. «تثقفنّهم... فشرّد بهم»
2- آگاهى و دید رهبر مسلمانان باید به قدرى باشد که وسعت و دنبالهى توطئه و توطئهگران را بشناسد وبر علیه آنان تصمیم درست وقاطع بگیرد. «فشرّد بهم»
3- به دفاعهاى روز مرّه و خط اوّل بسنده نکنیم و از عقبههاى دشمن و طرّاحان صحنه غافل نشویم. «مَن خلفهم» چنانکه در رانندگى نباید تنها به جلو خیره شد، بلکه باید به فراتر و دورتر نیز چشم دوخت.
4- کیفر پیمانشکنانى که امنیّت و ثبات جامعه را به هم مىزنند، آن است که آنان را وحشتزده و مضطرب سازیم. «فشرّد بهم»
5 - با آنکه اسلام، دین رأفت ورحمت است، ولى خیانت و پیمانشکنى و بهمزننده نظم و امنیّت را تحمّل نمىکند. «فشرّد بهم»
6- از کفّار، زهر چشم بگیریم تا از فکر حملهى مجدّد به ما صرف نظر کنند. «فشرّد بهم»
7- اسلام در کنار تبلیغ و موعظه، دینِ اعمال قدرت و برخورد با پیمانشکنان و اخلالگران نیز هست. «فشرّد بهم» و باید با خط مقدّم آنان طورى رفتار شود که مایهى عبرت دیگران شود. «من خلفهم لعلّهم یذّکّرون»
«58» وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَآءٍ إِنَّ اللَّهَ لَایُحِبُّ الْخَآئِنِینَ «59» وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُواْ إِنَّهُمْ لَا یُعْجِزُونَ
و اگر خوف آن داشتى که گروهى (در پیمان) خیانت کنند، تو نیز عهدشان را به سوى آنان بیانداز (و آن را لغو کن، یا به آنان اعلام کن که همانند خودشان عملخواهى کرد.) همانا خداوند خائنان را دوست ندارد. وآنان که کفرورزیدهاند گمان نکنند که پیش افتادهاند (واز قلمرو ما بیرون رفتهاند،) زیرا آنها نمىتوانند (ما را) ناتوان کنند.
نکتهها:
«فأنبذ الیهم» از «نَبذ»، به معناى افکندن است. مراد از افکندنِ پیمان به طرف دشمن، این است که قبلاً به آنان اعلام وسپس پیمان را لغو کنید تا غافلگیر نشوند و شما هم ناجوانمردى نکرده باشید.
«على سواء»، یا به معناى مقابله به مثل است، یعنى همان گونه که آنان در فکر توطئه و پیمان شکنىاند، شما هم پیمان را لغو کنید. یا به معناى رفتار عادلانه با دشمن است.(176)
آیه در موردى است که شواهد وقرائنى بر توطئه و خیانت دشمن وجود دارد، که براى پیشگیرى باید در لغو پیمان پیش دستى کرد.
پیامها:
1- در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، منتظر وقوع خیانت نباشید، بلکه باید با احتمال عقلایى نسبت به خیانت نیز اقدام کرد. «و امّا تخافنّ... خیانة»
2- اسلام به قراردادها و معاهدات خود پایبند است و تا احتمال خیانتى نیست، وفا لازم است. «و امّا تخافنّ... خیانة فأنبذ الیهم»
3- تشخیص شواهد و قرائن خیانت و تصمیم بر باطل کردن قراردادها و بىاعتبارى تعهّدات، از اختیارات رهبر جامعه اسلامى است. «فأنبذ الیهم» (مخاطب شخص پیامبر است، نه امّت اسلامى)
4- پایبندى به معاهدات، تا زمانى است که احتمال توطئه نباشد، وگرنه اعلام انصراف مىشود. «فأنبذ الیهم»
5 - اگر از خیانت دشمن نگران هستید، ناجوانمردى نکنید و لغو پیمان را اعلام کنید. «فانبذ الیهم»
6- با دشمن هم عدل وانصاف داشته باشید. «على سواء»، یعنى بالعدل.(177)
7- لغو قرار داد از روى مقابله به مثل، عادلانه است. «على سواء»
8 - خیانت از هرکه باشد حرام و زشت است، چه کافر و چه مسلمان. «انّ اللّه لایحبّ الخائنین»
9- جنگ، با کسانى که سابقهى پیمان داشتهایم، خیانت است. «فأنبذ الیهم... انّ اللّه لا یحبّ الخائنین»
10- از سنّتهاى الهى نمىتوان پیشى گرفت. «و لایحسبنّ... سبقوا»
11- چنان ابتکار عمل را به دست گیرید که کفار خیال نکنند بر شما پیشى گرفتهاند. «لایحسبنّ الّذین کفروا سبقوا»
12- کافران، با خیانت به جایى نمىرسند. «لایعجزون»
«60» وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُم وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شَىْءٍ فِى سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ
و براى (آمادگى مقابله با) دشمنان، هرچه مىتوانید از نیرو و از اسبان سوارى فراهم کنید تا دشمن خدا و دشمن خودتان و نیز (دشمنانى) غیر از اینان را که شما آنان را نمىشناسید، ولى خداوند آنها را مىشناسد، به وسیله آن بترسانید، و در راه خدا (و تقویت بنیهى دفاعى اسلام) هرچه انفاق کنید، پاداش کامل آن به شما مىرسد و به شما ستم نخواهد شد.
نکتهها:
این آیه دستور آماده باش همه جانبهى مسلمانان در برابر دشمنان و تهیه هر نوع سلاح، امکانات، وسایل و شیوههاى تبلیغى حتّى شعار و سرود را مىدهد که رعایت این دستورات، سبب هراس کفّار از نیروى رزمى مسلمانان مىشود.
پیامبرصلى الله علیه وآله وقتى با خبر شد که در یمن اسلحهى جدیدى ساخته شده، شخصى را براى تهیهى آن به یمن فرستاد. از آن حضرت نقل شده که با یک تیر، سه نفر به بهشت مىروند: «سازندهى آن، آماده کننده و تیرانداز».(178)
در اسلام، مسابقات تیراندازى و اسب سوارى و برد و باخت در آنها جایز شمرده شده تا آمادگى رزمى ایجاد شود.
ضمیر «لهم»، به کفّار و کسانى که در آیهى قبل مطرح بودند و بیم خیانتشان مىرفت، برمىگردد. یعنى در برابر دشمن که همواره احتمال خیانت او حتّى در صورت عهد و پیمان مىرود، آماده باشید.
پیامها:
1- مسلمانان باید آمادگى رزمى کامل، از نظر تجهیزات، نفرات و... داشته باشند و آمادهى مقابله با خیانت و حمله دشمن باشند. «و أعدّوا لهم ما استطعتم»
2- هدف از آمادگى نظامى، حفظ مکتب و وطن و دفع دشمن مسلمانان است، نه غارت و استعمار و... . «واعدّوا لهم...»
3- دولت باید حدّاکثر توان خود را براى تأمین بودجه دفاع از نظام اسلامى و ترساندن دشمنان خدا اختصاص دهد. «مااستطعتم»
4- تمام مسلمانان باید آمادهى رویارویى با توطئههاى دشمن باشند و دورههاى رزمى را دیده باشند.(179) «مااستطعتم»
5 - همه جا گفتگو و مذاکره کارساز و کافى نیست، گاهى هم باید توان و قدرت به میدان آید. «من قوّة»
6- در هر زمان، پیشرفتهترین امکانات رزمى را براى دفاع آماده کنید و از هیچ چیز فروگذار نکنید، چه قدرت سیاسى و نظامى، چه امکانات تبلیغى و تدارکاتى. «من قوّة»
7- ایجاد رعب در دل دشمن با هر وسیلهاى حتّى با ظاهرسازى لازم است. «من قوّة» در حدیث آمده است: با خضاب کردن موى صورت، دشمن را بترسانید، تا نگویند ارتش اسلام پیر است.(180)
8 - براى ارعاب و ترساندن دشمنان، در صورت نیاز آموزش نظامى براى زنان هم لازم است. «من قوّة... ترهبون به عدوّ اللّه»
9- به امکانات امروز قانع نباشید و تجهیزات نظامى و دفاعى را تا مرز تهدید دشمنان گسترش دهید. «من قوّة... ترهبون به عدوّاللّه»
10- وحدت و یکپارچگى هم نوعى قدرت است، چون با تفرقه، نمىتوان دشمن را ترساند. «من قوّة... ترهبون به عدوّ اللّه»
11- در اسلام، همهى مسلمانان سربازند و بسیج مردمى ضرورى است. «أعدّوا، ترهبون، تنفقوا و ...»
12- اسبهاى جنگى، آن روز و ابزار نظامى امروز، باید به حال آماده باش نگهدارى و تغذیه شود. «رباط الخیل»
13- هم آمادگى نیروها لازم است، هم تجهیزات. «من قوّة و من رباط الخیل»
14- اسلام، باید نظام و حکومت داشته باشد، چون بدون آن، دشمنان هراسى ندارند. «ترهبون به»
15- باید بُنیه دفاعى مسلمانان در زمینههاى فرهنگى، اقتصادى، سیاسى، نظامى، عقیدتى و... چنان قوى باشد که دشمن از هر جهت بترسد و توطئههایش خنثى شود. («ترهبون به»، به طور مطلق بیان شده است)
16- هم ارزشهاى الهى باید حفظ شود و هم حقوق انسانى. «عدوّاللّه و عدوّکم»
17- در اسلام، مکتب و کرامت انسانى مطرح است، نه اغراض شخصى، نژادى و قومى. «عدوّاللّه و عدوّکم»
18- همهى دشمنان، شناخته شده نیستند. «لاتعلمونهم» شاید مراد منافقان باشند، چون همین تعبیر دربارهى آنان هم آمده است. «لاتعلمهم نحن نعلمهم»(181)
19- تنها براى دشمنان شناخته شده برنامهریزى نکنید، بلکه پیشبینى لازم حتّى براى دشمنان ناشناختهى حال و آینده هم داشته باشید. «لاتعلمونهم»
20- مردم باید در بودجهى جنگ و تأمین جبهه، مشارکت کنند و این تنها مخصوص زمان جنگ نیست. «وما تنفقوا...» (آیه مطلق است و مىرساند که مسلمانان باید همواره براى آمادگى، پول خرج کنند.)
21- کمک به جبهه، از هر راهى؛ مالى، جانى، آبرو، اطلاعات، قلم و... لازم است. «من شىء»
22- هرگونه تلاش وانفاق وبکارگیرى امکانات براى تقویت بنیه نظامى حکومت اسلامى، از مصادیق انفاق در راه خداست. «وما تنفقوا من شىء فىسبیل اللّه»
23- به شرطى خیر و برکت انفاق به شما برمىگردد که در راه خدا باشد، نه از روى ریا، سُمعه، خودنمایى و روابط و ملاحظات. «فى سبیل اللّه»
24- کمکهاى مالى، سبب قدرت امّت مىشود و نتیجهى آن به خود مردم و وضع اقتصادى جامعه و عزّت مسلمانان برمىگردد. «یوفّ الیکم»
25- تضییع حقوق دیگران و پرداخت نکردن مزد و پاداش کارها به طور کامل، ظلم است. «یوفّ الیکم و انتم لا تظلمون»
پی نوشت ها :
175) کافى، ج2، ص290.
176) تفاسیر نمونه والمیزان.
177) تفسیر المیزان.
178) تفسیر فرقان.
179) امام خمینىقدس سره در روزهاى اوّل پیروزى انقلاب اسلامى که جمعیّت ایران حدود سىملیون بود، فرمود: «ما باید ارتش بیست ملیونى داشته باشیم».
180) تفسیر نورالثقلین.
181) توبه، 101.
منبع:مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن
/ع