خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: مهناز فتاحی از داستان سرایان، نویسندگان و پژوهشگران موفق تاریخ شفاهی هشت سال دفاع مقدس است؛ متولد سال 1347 در کرمانشاه.
خودش نقل میکند که هرگاه از پارک شیرین کرمانشاه عبور میکرد؛ چنین احساس میکرد که شهدای مظلوم این منطقه او را صدا میزنند و البته تندیس «فرنگیس» هم او را به خود فرا میخواند.
فرنگیس، همان فرنگیس حیدرپور، از زنان شجاع و دلاور دوران دفاعمقدس در منطقه کرمانشاه و گیلانغرب است؛ زنی که در همان سال 1359، همراه خانوادهاش به درههای اطراف شهر گریخت تا از هجوم دشمن در امان باشد؛ او در یکی از همان شبها، همراه پدر و برادرش به خانه بازگشت تا برای خانواده، مواد غذایی و ما یحتاج ببرد؛ اما در راه، پدر و برادرش توسط دشمن به شهادت رسیدند و او در همان سنّ 18 سالگی، با تبر پدر و در مواجهه با دو نظامی دشمن، یکی را به هلاکت رساند و دیگری را با همه ادوات و تجهیزات نظامیاش، به اسارت گرفت و به رزمندگان اسلام تحویل داد.
اینچنین بود که تندیسی از او ساخته شد و مهناز فتاحی هم داستانی درباره او نوشت تا انتشارات سوره مهر، آن را به زیور طبع بیاراید و البته ترجمه انگلیسی آن هم پس از بارها تجدید چاپ نسخه فارسیاش، تهیه شود.
مهناز فتاحی اما نوشتن را از دوران نوجوانی آغاز کرد و در برخی نشریات مطلب مینوشت.
او در دوران دفاع مقدس در بهیاری نیروهای مسلح به مداوای رزمندگان اسلام و انجام وظیفه میپرداخت و پس از پایان جنگ بر آن شد تا هم خاطرات خود را از آن دوران بنویسد و هم در انتقال تاریخ شفاهی جنگ فعالیت کند.
از مهناز فتاحی تا کنون داستانهای و خاطرات شفاهی موفقی منتشر شده است که داستان «طعم تلخ خرما» (انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) و داستان «اردیبهشت دیگر» (انتشارات سوره مهر) از آن جمله است.
او همچنین کتابی با عنوان «عروسهای جنگ» گردآوری کرده است که در آن به زندگی هشت بانوی همسر شهید میپردازد؛ بانوانی که مدت کوتاهی در کنار همسران شهیدشان زندگی کردند و به تعبیر مهناز فتاحی، رزمنده های خاموش دوران دفاع مقدس اند؛ رزمنده های خاموشی که از عشق خود به همسر گذشتند و او را در راه عشق به خدا تقدیم اسلام و انقلاب و مردم کردند.
مهناز فتاحی، خود، مادر بزرگی دارد که یکی از همین ایثارگران بانو در دوران دفاع مقدس و در منطقه کرمانشاه و روانسر است؛ بانویی به نام «خانزاد» که به عنوان زنی مقاوم، بخشنده و با غیرت شناخته می شد؛ شیرزنی که فرزندانش را برای دفاع از وطن به جبهه فرستاد و البته همه عروسها و فرزندان آنها را در باغ خود، دور هم جمع کرد و خدمتگزارشان شد. او حتی در این باغ، پذیرای سایر آوارگان جنگ و حتی آوارگان از خانواده های عراقی و از جمله حلبچه هم شد و خود برای آنان غذا میپخت و به آنان خدمت میکرد.
و اکنون کتابی به نام «باغ مادربزرگ» به قلم فتاحی در بازار نشر و کتابفروشیها خودنمایی میکند که شرح حال همین پیرزن غیور و مقاوم است.
فتاحی در کنار این داستانها و روایتها، کتابهای دیگری هم دارد که «لایکم کُن» درباره حضور بانوان و بویژه نوجوانان و جوانان بانو در فضای مجازی از آن جمله است.
به تازگی کتاب «پناهگاه بیپناه» که از زبان سی و سه نفر از شاهدان، حادثه هولناک حمله موشکی دشمن به پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه را روایت میکند به قلم فتاحی روانه بازار شده است؛ واقعهای که در بیست و ششمین روز از اسفند ماه سال 1366 به وقوع پیوست و به دلیل همزمانی تقریبی آن با فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه، کمتر به آن پرداخته شده است.
در این حادثه خونین بود که موشک دشمن با خیانت برخی اعضای گروهک شرمسار تروریستی منافقین، دقیقا از هواکش پناهگاه مردم غیر نظامی، وارد «پناهگاه بیپناه» آنان شد تا حدود 100 شهید و بیش از 200 مجروح از این فاجعه بر جای مانَد؛ شهدا و مجروحانی که بیشتر هم از کودکان یا از زنان بودند.
مهناز فتاحی برای نگارش این کتاب، سه سال تلاش کرد تا ندای شهدای آن فاجعه را – که هنگام عبور از پارک شیرین، او را صدا میزدند – پاسخ گفته باشد.
تردیدی نیست که «پناهگاه بی پناه» هم – که امروز با حضور مردم و مسئولان رونمایی میشود - یکی از آثار موفق تاریخ شفاهی دفاع مقدس لقب خواهد گرفت؛ چراکه مهناز فتاحی پیش از این هم با آثار با شکوه خود با کسب جوایز و تقدیرهایی مانند نامزدی در کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای کتاب طعم تلخ خرما، نامزدی در جایزه ادبی جلال آلاحمد برای کتاب فرنگیس، برگزیده شدن در جایزه ادبی پروین اعتصامی و همچنین برگزیده شدن در جشنواره مطبوعات کودکان و نوجوانان کشور و همچنین کتاب فصل کشور، شایستگیها و لیاقت خود را اثبات کرده است.
از این نویسنده فعال دفاع مقدس، در آینده بیشتر خواهیم شنید و البته امیدواریم تا بانوان نویسنده در ثبت خاطرات دوران دفاع مقدس، بیش از پیش بدرخشند و جهاد فرهنگی هنرمندان نویسندهای مانند بهناز ضرابی زاده، معصومه سپهری، مهناز فتاحی، سیده اعظم حسینی، سارا عرفانی، مریم برادران، مرجان فولادوند، شمسی خسروی و بلقیس سلیمانی مستمر باشد و به گسترش فرهنگ ایثار و شهادت بینجامد.