فصل سوم : تبیلغ بودا در رسانه ی امروز
رابطه غرب با بودیسم
همان گونه که قبلا گذشت، غرب برای مبارزه با سیل اسلام گرایی، به ترویج عرفانهای کاذب، از جمله بودیسم پرداخته است.
حال ابتدا به بیان دو مطلب به عنوان مقدمه پرداخته و سپس به بحث درباره ی بودیسم در سینمای هالیوود میپردازیم.
1- جذابیتهای تفکر بودایی برای جهان غرب
چه چیز باعث شده است که متولیان غرب از تمام امکانات خود، به ویژه سینمای هالیوود برای ترویج تفکر بودیسم استفاده کنند و در واقع مکتب بودا چه ویژگیهایی دارد که برای غرب جذاب است :
1- فقدان تعریف مشخص و روشنی از وجود خدا
2- اصول تعالیم بودا که در «پیتاکا» کتاب ویژهی آیین بودایی آمده عبارتند از: تهذیب نفس، تأمل، مراقبه، تلاش برای رهایی از چرخهی تناسخ و در نهایت رسیدن به مقام «نیروانا»، هیچ کدام از اینها ضرر و زیانی برای تفکر غرب ندارد و از طرفی میتواند پاسخ گوی ظاهری فطرت معناگرای مردم غرب باشد.
3- مطابق تعالیم بودا، انسان باید از چهار چیز یعنی آرزو، شهوت، خطا و نادانی بگذرد تا از چرخهی تناسخ و قانون کارما رهایی یافته و با رسیدن به نیروانا سرانجام به مقامی برسد که دریابد جهان خلأ و از درون تهی است. به عقیدهی بودا راه میانه و درست چیزی مابین لذت و رنج است. همان گونه که میبینیم در این تفکر هیچ مسئولیت اجتماعی برای فرد وجود ندارد و به ویژه در آن هیچ توجهی به سیاست و ادارهی جامعه نشده است. به عبارت دیگر، این راه میانه همان بی تفاوتی مطلق است.
4- بودا با پذیرش تناسخ، معاد را در آن شکلی که ادیان الهی ترسیم میکنند، نفی میکند و از این نظر به طور کامل از ادیان الهی فاصله میگیرد. این به خودی خود میتواند یک نوع اطمینان برای سردمداران جهان غرب که ایدئولوژی آنها بر پایهی ماتریالیسم طراحی شده است، به همراه داشته باشد.
5- همان گونه که گفتیم در تفکر بودایی فلسفهی سیاسی خاصی وجود ندارد و بیش از هر چیزی به انزوا گری و توجه به دورن تأکید می-شود؛ این موضوع نیز برای جهان غرب که در پی تسلط فرهنگی و سیاسی بر جهان است، می تواند جذاب باشد.
6- بودا از همان ابتدا عنصر وحی را آن گونه که در ادیان آسمانی وجود دارد رد کرد و راه رهایی انسان را تنها اتکا به «اعتدال عقلایی» خود او دانست. این امر میتواند در بسیاری از موارد به کمک نظام سرمایه داری غرب بیاید.(54)
2- برخی وجوه اشتراک بودیسم با یهودیت و مسیحیت صهیونیستی(55)
هالیوود در حال حاضر بزرگترین مجمع سینمایی جهان محسوب می شود که به طور کامل تحت نفوذ و هدایت صهیونیست ها است. این بنگاه سینمایی با حمایت مستقیم و سرمایه گذاری هنگفت صهیونیست ها، در حال ترویج مکتب بودیسم و شخصیت بوداست و تلاش میکند در آثار برجسته ی خود تفکر بودایی را به طور مستقیم، ترویج دهد.
حال این سؤال پیش میآید که چرا صهیونیست در پی تبلیغ و ترویج بودیسم است؟ پاسخ این سؤال در وجوه اشتراکی است که بین عقائد بودیسم و صهیونیستها وجود دارد.(56)وجود اشتراک:
1. توجه ویژه به جادو و سحر و خرافه
2.توجه ویژه به نمادها، اشکال و اجسامی که به صورت نمادهای خانوادگی، نشان روی پرچم و آرم های گوناگون در جامعه رواج دارد.
3. اندیشه ی نفی معاد اخروی و آخرت و اعتقاد به بهشت و دوزخ زمینی
4. تعدد فرقه های ظاهراً عرفانی و منحرف که به چند خدایی یا نفی خدا ختم می شوند.
5. جبرگرایی و پذیرش شرائط محیطی
6. مخالفت دیرینه و تاریخی با اسلام
7. بی تفاوتی در مقابل جریان های سیاسی و گذرا فرض نمودن تمام آن ها
8. بی توجهی به نقش پیامبران، وحی و ادیان الهی در تکامل بشری و اثرگذاری مطلق انسان بر سرنوشت خویش
بودیسم در سینمای هالیوود :
اخیراً شاهدیم موج بلندی از فیلمهای به اصطلاح معناگرا ایجاد شده و از همه بلندتر موجی است که مروج بودیسم می باشد و معناگرایی هالیوودی با شدت تمام به سمت عرفان های شرقی خصوصاً بودیسم پیش می-رود.آثار شاخصی که میتوان در این زمینه نام برد عبارتند از:1.سه گانه ی ماتریکس 2.انیماتریکس (انیمیشن های نه گانه ی ماتریکس) 3.هفت سال در تبت 4.بودای کوچک5.کاندون(57)6.نفرین مجسمه ی سیاه 7.لبه ی تیغ 8. کتیبه ی جادویی 9. تن تن در تبت 10. بودا 11. بهار، تابستان، پاییز، زمستان ... و بهار12. سمسارا13. معبد شائولین14. ای کی یوسان 15. جواهری در قصر (یانگوم بزرگ)16. بودا از شرم فروریخت (ساخته دختری ایرانی به نام حنا مخملباف)(58)17. راهب خشمگین18. روشنایی تضمین شده19. بودیسم و سرمایه جهانی20. اوسه ام21. چه آرزوهایی که می آیند22. باباعزیز23. پرسش هایی برای دالایی لاما24. تبت25. تفکر ذن(59)و ...از طرفی دیگر، ستارگانی چون کیانو ریوز (بازیگر نقش اول ماتریکس)، براد پیت (بازیگر هفت سال در تبت)، اوماتورمن، ریچاردگرد، جت لی، استیون سیگال، شارون استون، لئوناردو دی کاپریو (نقش اول تایتانیک)، جان کیلز، الانیس موریست، استینگ، گلدی هاون، اورلاندو بلوم؛ به داشتن گرایشات بودایی و پذیرفتن این آیین، در هالیوود مشهور شده اند.(60)متأسفانه این موج بوداگری بر مسلمانان هم مؤثر بوده است. در بخش سینمای معناگرای جشنواره بیست و سوم فیلم فجر فیلمی به نام «باباعزیز» از ناصر خمیر کارگردان تونسی الاصل که ایران، تونس و انگلیس و فرانسه آن را تولید کردند، به نمایش درآمد. دراین فیلم «باباعزیز» همچون بودا، اشراف زاده ای بوده که در اوج مکنت و ثروت به دنیا پشت می-کند و برای یافتن حقیقت سال ها بدون حرکت به برکه ای خیره می شود و به تأمل می پردازد (درست مانند بودا).از بین این آثار فیلم ماتریکس (61)ویژگی های خاصی دارد که آن را از سایر محصولات هالیوود متمایز می کند و به عقیده ی برخی از منتقدین یکی از فلسفی ترین فیلم های سینمایی هالیوود است، ماتریکس فیلمی است که نوشتن فیلم نامه ی آن هفت سال زمان برده و مبلغی بالغ بر چهار صد میلیون دلار هزینه داشته است.(62)ماتریکس نوعی تحول در سینمای هالیوود به شمار میرود، هم از حیث تکنیک و جلوه های ویژه و هم از حیث معنی و مفهوم، حتی بعضی بر این باورند که در آینده سینمای هالیوود را به سینمای قبل از ماتریکس و بعد از ماتریکس تقسیم خواهند کرد و ماتریکس نقطه ی عطف این تقسیم است.جالبتر آن است که مفاهیم فلسفی این فیلم آن چنان در سطح جامعه غرب تأثیرگذار بوده که بعد از نمایش فیلم ماتریکس، یک مکتب فلسفی به نام «ماتریکسولوژی» در غرب پدید آمد.(63)همهی این مطالب باعث شد تا ما به بررسی این فیلم بپردازیم و نمادها و نحوه ی ترویج بودیسم را در این فیلم بیان کنیم.ماتریکس را «برادران واچفسکی» کارگردانی کرده اند این دو را «جوئل سیلور» تهیه کننده ی با سابقه ی یهودی- صهیونیست از شرکت صهیونیستی «برادران وانر» برای ساخت پروژهی عظیم ماتریکس برگزید.حال به طور مختصر به بیان داستان فیلم(64) و ارتباط سیر اصلی داستان با مفاهیم بودیسم پرداخته و سپس به برخی از صحنههای مهم فیلم که در آن به تبلیغ تفکر بودیسم پرداخته اشاره می کنیم و در پایان نمادها و اسامی به کار رفته در این فیلم را مورد بررسی قرار می دهیم.داستان فیلم مربوط به 200 سال جلوتر از 1999، سال اکران اولین قسمت ماتریکس میباشد. یعنی 2199 میلادی، در آن دوران، ابر رایانه ی خبیث و قدرتمندی که ساخته ی دست بشر و در خدمت انسان بوده، بر همه ی زمین مسلط شده است، به جز شهر صهیون! (zion) (65)اهالی این شهر که از دید ربات هاو ابر رایانه در زیر زمین پنهان شده اند، سفینه هایی برای مبارزه با این شیطان تکنولوژیک و یاران آهنینش گسیل داشته اند. یکی از آن سفینه ها «نبوکونزر یا همان بخت النصر» می باشد که همنام پادشاه ظالم بابل می باشد که یهودیان را بنا به نقل تاریخ آواره کرد. رئیس سفینه، مورفیوس، سیاهپوستی است که انسان های اسیر در چنگال ابر رایانه را شناسایی می کند و هر کدام را که آمادگی دارند، از بند این اهریمن آهنین میرهاند. ابر رایانه جسد انسان ها را در ظرف هایی وان مانند در ماده ای مغذی غوطهور کرده است و با سیم ها و الکترود هایی تمام انرژی بدن انسان ها را به نفع خود مصادره می کند (66)و با سیم هایی که به پشت سر اجساد بی حرکت و مرده وار متصل است، به مغز آنان چنین القا می کند که زنده اند و متحرکند و پولدارند و مسلط بر تکنولوژی. در واقع زندگانی معمولی ما به توهم و پوچی و القای مجازی در این فیلم تعبیر می شود و فقط افرادی که با شهر صهیون (نماد اورشلیم) در ارتباطند به حقیقت رسیده اند. البته رسیدن به شهر صهیون با رنج و مشقت زیادی همراه است. وظیفه ی سفینه ی مورفیوس این است که ششمین منجی صهیون را در میان اجساد بی تحرک اسیر در دست ابر رایانه بیابد و او را پس از رنجهای فراوان بیدار کند و به روشنایی حقیقت (همان مقام نیروانا در بودیسم) برساند. مورفیوس، فردی وظیفه شناس است. او نئو یا آقای اندرسون را که یک هکر کامپیوتری در فضای پوچ مجازی است، می یابد و بیدارش می-کند(67)و نئو در راه نجات زایان (صهیون) هر چه در توان دارد می-گذارد؛ البته در ابتدا، خود باور ندارد که منجی است ولی در نهایت با کمک ترینیتی که دستیار مؤنثش میباشد، به ایمان می رسد و حقیقت را در وجود خود می یابد و به هیچ و پوچ بودن جهان درون ماتریکس شناخت پیدا می کند (نیروانا) و در نبرد جانانه ای با «اسمیت» (سر دسته ی محافظان ماتریکس) با فدا کردن خود، شهر مقدس صهیون را نجات می دهد و از طرفی اسمیت را هم که در واقع ویروسی کامپیوتری بود، از بین می برد و جهان ماتریکسی را هم از شرِ اسمیت راحت می کند. (68)این فیلم ترکیب عجیبی از عرفان های مسیحی و یهودی و بودایی و آخرالزمان صهیونیستی، با محوریت شهر محبوب خدا! (اورشلیم که در کنار کوه صهیون است) می باشد(69)و در جای جای خود حرف های بسیاری برای گفتن دارد! اما آنچه در این مقال برای ما مهم است پیوند بسیار شدید بودیسم و صهیونیسم در این اثر است.نئو هم میتواند نماد مسیح بن داوود، منجی شهر صهیون باشد و هم بودای ششم که طبق عقاید بوداییان، قبل از آخرین بودا (بودای هفتم) در پایان جهان می آید. در فیلم هم اشاره میشود که نئو ششمین ناجی می باشد. به علاوه این ناجی که برای نجات شهر صهیون (که نام جنبش صهیونیسم هم از آن گرفته شده است) جان خود را هم میگذارد، اصلاً نشانی از خدا و نبوت ابراهیمی و شریعت ندارد و با تأمل و فهم حقیقت جهان که کلیدی ترین آموزه های بودایی هستند، به این می رسد که جهانی که میپنداریم واقعی است جز پوچی، چیزی نیست (مقام نیروانا). طبق تعالیم بودا، فقط افرادی حقیقت جهان را درک می کنند که با مراقبه و ریاضت، به تمرکز حواس راه یابند تا بتوانند به مقام نیروانا برسند. عرفان نمایی فیلم، با به کار بردن زبان کنایه ای معنوی و راز آمیز دو چندان می شود. مشکلات اصلی بشر با واژه هایی چون کوری، خواب، جهل. رؤیا و تاریکی و شب بیان می شوند و راه حل ها از طریق واژه های بینایی، برخاستن، دانش، نور، سفیدی و روز بیان می شوند. در این فیلم انسان های زیادی اسیر در دنیای ذهنی و مجازی هستند که از طرف ابر رایانه به آنها القاء می شود و شهر ماتریکسی، توده ای از توهمات تمامی انسان هایی است که آن را در ذهنشان ساخته اند و واقعیتی ندارد. در بودیسم هم رنج انسانها بر پایه ی چرخه ای از امیال و آرزوهایی است که انسان را در دایره ی تکراری مرگ و تولد دوباره (سمسارا/ تناسخ) محصور می کند و شرط نجات از این «زندان ذهنی» (به گفتهی مورفیوس) رسیدن به حقیقت این جهان از طریق تامل و تمرکز است. نادانی دلیل گرفتاری انسان هاست. در سکانسی که نئو و مورفیوس و ترینیتی به دیدار اوراکل (پیشگو) می روند و پسرک بودایی با چشمش قاشق را کج می کند، تصریح تصویری و نوع پوشش پسرک و حرف-های او، وابستگی بیش از حد فیلم به بودیسم را برملا می کند.(70) صحنه هایی که نئو برای اولین بار از جهان مجازی به جهان واقعی منتقل میشود، از درون لوله ای به استخر آبی افتاده و نور را دیده و متولد می شود، همچون بودا که نور را دید و تولدی دوباره یافت و تبدیل به منجی انسان ها شد و به روشنایی رسید؛ آب هم به صورت نمادین معنای پاکی را میرساند. نئو بدون مو و عریان و گیج متولد می شود با چشمانی که به گفته مورفیوس «پیش از آن هرگز ندیده اند»در فیلم ماتریکس، دنیا اسیر تاریکی است و تنها چند انسان آزادی خواه در یک زیردریایی اسرارآمیز که همانند کشتی نوح (علیهالسلام) است، با این دنیای تاریکی در ستیزند. مقصد زیردریایی همان آرمان شهر «زایان» است که فقط ناخدا و رهبر گروه (کاپیتان مورفی) نشان دقیق آن را می داند. مورفی خود نیز از نیروهای فرمانروایان شهر زایان است. ولی مورفی بدون امداد یک منجی، نمی-تواند بر امپراطوری ماتریکس غلبه کند و این بار منجی یا پیامبر جدید را از بین متخصصین کامپیوتر برمی گزیند!«نئو» در حقیقت همان «بودای ششم» یا «مسیح جدیدی» است(71) که از بین تکنیسین ها انتخاب میشود! در نتیجه پیامبر آخرالزمان به جای آنکه : «تئوریسین» باشد، یک «تکنیسین» است.(72) در ادامه ی فیلم، مورفی طی آموزشهای سخت، تمام تکنیکهای نبرد با ماتریکس را به پیامبر جدید خود می-آموزد و از او یک ماشین کشتار جمعی می سازد و اینها همه نماد مادی گرائی و تسلط فلسفه حس گرایی و کنار زده شدن عقل و دین است؛ و این همان فلسفه و زندگی غربی است.هیچ کس از ابتدا در برخورد با دنیای واقعی، نمی تواند حدس بزند که مجازی و غیرحقیقی است!؟ همان گونه که هیچ کس از ابتدای ماتریکس با دیدن اولین نماهای فیلم نمی تواند تشخیص دهد، تم اصلی و درون مایه ی آن درباره ی چیست! آیا ماتریکس فیلمی علمی- تخیلی یا فضایی است؟ پاسخ را تنها باید از خود فیلم ماتریکس دریافت؛ هرکس که ماتریکس را فیلمی خیالی و فضایی بپندارد، در همان تصوراتی غوطه ور است که فیلم ماتریکس آن را دنیای مجازی ماتریکس، یعنی همان دنیای واقعی خودمان، معرفی می کند.(73) تمامی رازوارگی ماتریکس در ابتدای آن، به هیچ وجه ژستی افراطی برای تحت تأثیر قرار دادن بینندگان نیست؟ چنان که بسیاری از فیلمهای تخیلی - علمی و فضایی از آن برخوردارند. بلکه تمامی دیالوگها و نماها به طرز باور نکردنی و بی نظیری دقیق به کار رفته اند؛ تمامی اشخاص و موضع هایی که در فیلم ماتریکس موجودند، به همان دلایلی که ماتریکس بر موجودیت فرا حقیقی تأکید میورزد، موجودیت واقعی ندارند، بلکه معانی و ماهیتهایی مفهومی هستند که اصالت موجودیت شان، بر همان مفهومی و غیر واقعی بودنشان است. چرا که از دیدگاه فیلم ماتریکس، دنیای واقعی که با اشخاص واقعی ادراک میشود، دنیایی مجازی و ماتریکسی است که اصالت ندارد.(74)زمانی که نیو به سراغ «اوراکل» می رود یکی از شاگردانش که هیأتی بودایی دارد پسرکی است که در حال خم کردن یک قاشق است، نیو به کار او دقت بیشتری میکند؛ پسرک به او میگوید:باید به حقیقت فکر کنی، باید به این بیاندیشی که قاشقی وجود ندارد. نیو قاشق را از پسرک می گیرد و بر روی آن تمرکز می کند ناگهان قاشق شروع به خم شدن می کند. در جای دیگر فیلم نیو زمانی که با ترینیتی بالای آسانسور قرار دارد، کابل وزنه را قطع می کند و زمانی که وزنه در حال پایین آمدن است نیو می گوید: قاشقی وجود ندارد، و این نکته را باور می کند که وزنه وجود ندارد، لذا از میان آن وزنه می-گذرند.(75)زمانی که متصدی جلوه های ویژه فیلم برای گرفتن تندیس اسکار به روی سن می رود، این شعار را مطرح میکند که قاشقی وجود ندارد. در این فیلم دو عنصر مهم و حیاطی وجود دارد که روی آن تأکید میشود: 1.آرشیتکت 2.پیشگو یا همان اوراکل .یعنی در ماتریکس این دو عنصر هستند که نقش اساسی را بازی می کنند، یکی مهندسی و دیگری آینده نگری.مورفیوس که نیو را از ماتریکس آورده، به عنوان دستیار منجی به او آموزش هایی می دهد تا او وظیفهی نجات بخشی را انجام دهد. مورفیوس از فرهنگ های شرقی برای آموزش نیو، به عنوان یک انسان غربی استفاده می کند. نیو بعد از این آموزش ها، نگاه مورفیوس را می پذیرد و نگاه نیو تبدیل به نگاه مورفیوس می شود. نیو دنیای واقعی و مجازی را می شناسد و دنیای واقعیت و عدم واقعیت را درک می کند. نیو خود را با دنیای مجازی تطبیق می دهد و تازه متوجه می شود مجاز یعنی چه.تقویت ذهن مرحله به مرحله به نیو قدرت بیشتری می دهد تا اینکه در پایان ماتریکس اول بعد از اینکه با اسباب عادی نمی تواند پیروز شود و می میرد، با مدد از نیروی عشق (البته با طعم هالیوودی! ) زنده میشود.(76) آنگاه به مکاشفه عالم می رسد و در و دیوار و هیکل آدمها را به صورت صفر و یک های در حال جولان میبیند! (هر سه قسمت ماتریکس با این صفر و یکها شروع میشود) با آرامش میجنگد، دشمن را نه از بیرون، که از دورن منهدم می کند (همان که بودا میگوید دشمن را باید از درون نابود کرد) و در سکانس آخر قسمت اول به راحتی به آسمان پرواز می کند. در این فیلم، علاوه بر موازی بودن دو دنیا، هر دو بر هم تاثیر میگذارند و بلکه در حقیقت دنیای حقیقی، حاکم بر دنیای ماتریکسی است و اینکه اسباب عادی در برابر حقیقت عالم به هم می ریزند، بسیار مضمون عمیق و مذهبی ای است. نیو در قسمتهای بعدی باز هم قدرت بیشتری پیدا می کند و ابرها را به دور خود می چرخاند و از یک سوی عالم به سوی دیگر طی الارض می کند، تا هم سیر داستان به تکامل برسد و هم هالیوود راضی و خشنود شود!مطلب دیگری که باید بیان کنیم این است که در فیلم ماتریکس همه چیز حساب شده است؛ اسم افراد، محلها و اعداد بدون استثناء، با حساب دقیق و از روی عمد انتخاب شده اند که ما تنها به چند نمونه از آن اشاره می کنیم :
1.اسمیت؛ اسم بازرس اسمیت از کجا آمده است؟ در صحنه ای از فیلم بازرس اسمیت سوار ماشینی میشود که پلاک آن Is5416 است این شماره پلاک اشاره دارد به انجیلی منسوب به Isaiah بخش54 آیه ی 16 که در آن چنین آمده است : «برحذر باشد که من اسمیت را آفریدم که بر اخگرها آتش می دمد و ابزاری برای خود فراهم می آورد و من او را از برای نابودی خلق کردم».(77)
2.نبوکونزر؛ سفینهای که کاپیتانش مورفیس بود، همان بختالنصر است، که به روایت انجیل پادشاه بابل بوده که به سبب روی گرداندن مردم از خدا، از طرف خدا اعزام شده برای حمله به اورشلیم.
3.زایان ( zion )؛ شهری که افرادی که از ماتریکس نجات یافته اند در آن کنار هم جمع شده اند، نام تپهای است در اورشلیم که معبد سلیمان در بالای آن بنا شده است. همچنین کلمه zion میتواند ترکیبی از zero (صفر) و one (یک) باشد که اشاره به صفر و یک های دنیای ماتریکس دارد.(78)
4.سایفر؛ نام خائنی است که در استفاده از رموز ماتریکس سرآمد همگان است، و معنای آن، شخص یا شیء بدون اهمیت و هویت است. شخصیت او تشابهات زیادی با یهودای خائن در کتاب مقدس دارد و در مواردی خود نیز به آن اشاره دارد.
5.ترینیتی؛ نام همکار مؤنث نیو، به معنای تثلیث است.
6.ماتریکس؛ یک برنامه ی رایانه ای که برای به اسارت کشیدن بشر مورد استفاده قرارمی گیرد، در واژه نامه، ماتریکس به این دو معنی آمده است : 1- رحم 2- داخل یا درون، جایی که چیزی در آنجا شکل بگیرد، خلق شود یا رشد کند. «ماتریکس» در ذات خود داستانی است درباره تولد و آفرینش.
7.مورفیس؛ مربی نیو، او نیز همانند تعمید دهنده ی مسیح مأموریت دارد تا راه را برای ظهور یک ناجی آماده کند. در اساطیر یونانی، مورفیس فرزند هیپنوس و خداوند رویاهاست(79)
8.نیو؛ نام مجازی تامس آندرسن، در واقع به معنای جدید و تازه. نیو همچنین به معنای یکتا نیز به کار می رود.
9.تامس آندرسن؛ آندرسون نام یکی از حواریون عیسی مسیح، که دیدیموس نیز خوانده می شد و در اساطیر یونانی به معنای دوقلو یا همزاد است. آندرسن یعنی پسر انسان، یکی از القابی است که عیسی برای خود استفاده می کرد. این نام دوگانه بیانگر فطرت دوگانه ی اوست. (80)قهرمان «ماتریکس» با عنوان «آقای آندرسن» در معرض آسیبهای حاصل از قدرت نمایندگان شر است و با عنوان «نیو» برآنها تسلط دارد.
سخن آخر
جنگ نرم از مقولههای بسیار مهم و حساس در جهان امروز است. از قضا، جنگ نرم برعکس آنچه برخی تصور می کنند، تنها مربوط به رابطه جمهوری اسلامی ایران با جهان غرب نمی شود. بلکه جنگ نرم جریانی است پویا و ریشه دار که از سوی جهان غرب به راه افتاده است و این جریان در مقابل کلیه کشورهای جهان که به نوعی در بخشهای گوناگون با غرب هماهنگ نیستند و به منظور هرچه یکدستتر کردن جهان و نزدیکتر شدن ملل گوناگون با تفکرات حاکم بر جریان غالب غربی، که در حال حاضر تحت نفوذ صهیونیسم جهانی است، هدایت و رهبری می شود. از این منظر، جنگ نرم نمیتواند مختص عرصه سیاسی و با هدف براندازی یک نظام باشد. این جنگ اهداف خود را در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی و مذهبی دنبال می کند.آن چه ما در این تحقیق بیان کردیم تنها اشاره ای بود به تبیین این موضوع و انگیزه های جهان غرب در این خصوص و برای مصداق نیز تلاش کردیم تنها به برخی از مصادیق کاملاً عینی اشاره کنیم. متأسفانه متولیان اصلی فرهنگ و مذهب یعنی نهادهایی همچون حوزههای علمیه، ارشاد اسلامی و صدا و سیما چندان در این عرصه، پویا و با حساسیت درست و منطقی عمل نکرده اند و ما هر روز شاهد پخش آثار گوناگون فرهنگی با مضمونی فاسد در سطر رسانه ها و جامعه هستیم که ذکر بخش کوچکی از آنها نیز در این مجمل نمی گنجد. مهمتر اینکه هیچگاه چنین آثاری مورد نقد و روشنگری کافی برای مخاطبان از طریق رسانه ملی قرار نمی گیرد و این باعث می شود تا اثرات غیرمستقیم و دراز مدت آن به تدریج و با ملایمت در سطوح جامعه گسترش یابد. لذا توجه جدی به چند نکته ی بسیار مهم از سوی متولیان فرهنگی جامعه کاملاً ضروری است :
1. هدف از ذکر مطالب فوق به هیچ عنوان این نیست که مردم باید از تماشای آثار زیبا و جذاب سینمایی و تلویزیونی جهان با موضوعاتی اینچنین جذاب و پر مخاطب محروم شده و در عوض تنها بیننده آثار دسته چندم و غالباً به لحاظ فنی ضعیف تولید داخل باشند، بلکه تأکید داریم با تبیین موضوع و روشنگری لازم از طریق برنامه های مناسب و جذاب می توان مخاطبان را به تحلیل فیلم و دقت در محتوای آثار تشویق نمود و در این راه یاری رساند. بدیهی است در عصر ارتباطات توقع اجرای سیاست «دیوار آهنین» نمیتواند منطقی و حتی عملی باشد.
2. اغلب اینگونه آثار از جذابیت های بسیاری برای مخاطبان جهانی برخوردارند، لذا بر متولیان فرهنگی کشور واجب است تا در جهت هرچه جذابتر و تکنیکی شدن آثار تولیدی داخلی در جهت جذب مخاطب بکوشند و تنها به غنی بخشیدن به محتوای آثار بسنده نکنند.
3. ادبیات ایرانی آکنده از قابلیت های دراماتیک جذاب است که می-تواند پایه بسیاری از آثار نمایشی فاخر با مخاطب جهانی باشد. در این میان، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی تنها یکی از آنهاست. لازم است سینما و تلویزیون ایران با بهره گیری از این فضاهای تصویری و خلق تولیدات جذاب بصری تلاش کند تا هرچه بیشتر و بهتر حس زیبایی دوستی مخاطبان خود را ارضا نماید و در پی جذب مخاطبان جهانی برآیند. در آخر آنکه جنگ امروز در دنیا، «جنگ رسانه» است و اگر می خواهیم در این میدان پیروز باشیم باید ابزار رسانه را بشناسیم و نه تنها با تهاجمات فرهنگی مبتنی بر نظام صهیونیستی مقابله کنیم، بلکه درجهت شناساندن فرهنگ غنی ایرانی اسلامی خود به اذهان تشنهی جهان باشیم.
پینوشتها:
54. ر.ک www.psyop.ir
55. پیرامون مسیحیت صهیونیستی ر.ک www.avinyfilm,ir
56. ر.ک www.siasatema.com
57. ر.ک www.avinyfilm.ir
58. ر.ک www.tahery.blogfa.com و www.fa.wikipedia.org
59. ر.ک www.csitoloo.com
60. ر.ک www.csitoloo.com
61. برای شناخت کامل این فیلم ر.ک www.imdb.com
62. ر.ک www,vista,ir
63. ر.ک www.babasirat.mihanblog.com
64. ر.ک www.findfa,com
65.ر.ک www.hollywoodfilms.persianblog.com
66. ر.ک www.mohsenelf.gigfa.com و www.filmnegar.blogfa.com
67. ر.ک www.yasgold.blogfa.com
68. ر.ک www.farabit.ir
69. ر.ک www.naghdefilm.parsiblog.com
70. ر.ک www.sasara.blogfa.com و www.30nema.30nema.com
71. ر.ک www.mahdiyan82.blogfa.com
72. ر.ک www.2-2bartar.mihanblog.com و www.aviny.com
73. ر.ک www.khazzeh.com
74. ر.ک www.iryahoo.multiservers.com و www.aftabir.com
75. ر.ک www.tebyan.net و www.rooz8.com
76. ر.ک www.forum.vivadl.com
77. ر.ک www.forum.cinemacenter.ir
78. ر.ک www.hojatebnelhasan.mihanblog.com
79. ر.ک www.iricap.com
80. ر.ک www.vista.ir
فهرست منابع و مآخذ :
1.بایر ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، چاپ پانزدهم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی تهران1381
2. پاشائی، ع، راه آیین (دَمَّه پَدَه)، مؤسسه نگاه معاصر، تهران 1385
3.توفیقی، حسین، آشنائی با ادیان بزرگ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ موسسه فرهنگی طه، تهران 1379
4.جبرائیل، آرش، آموزه های بودا.
5.کَریدرز، مایکل، بودا، ترجمه علی محمد حق شناس، مؤسسه طرح، تهران 1372
6.مبلغی آبادانی، عبد الله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، موسسهی آموزشی امام خمینی(ره)، تهران 1379
7.نادری، ناصر، سرگذشت ادیان، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران 1384
8.ویر، رابرت، جهان مذهبی : ادیان درجوامع امروز، ترجمه دکترعبدالرحیم گواهی، چاپ دوم، چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1378
9.هوپ، جین، بودا : قدم اول، ترجمه علی کاسنی، مؤسسه جهان کتاب، تهران 1378
10.هوکنیز، بردلی، آیین بودا، ترجمه محمدرضا بدیعی، چاپ سوم، انتشارات امیرکبیر، تهران 1380
11.هیوم، رابرت، ادیان زنده جهان، ترجمه دکترعبدالرحیم گواهی، چاپ دوازدهم، دفترنشر فرهنگ اسلامی تهران 1382
12.www.behdashtemanavi.com
13.www.rooz8.com
14.www.rohsa.blogfa.com
15.www.imdb.com
16.www.aftabir.com
17.www.hojatebnelhasan.mihanblog.com
18.www.mtooyserkani.com
19.www.naghdefilm.parsiblog.com
20.www.goshayeshgarebozorg.parsiblog.com
21.www.yasgold.blogfa.com
22.www.vista.ir
23.www.babasirat.mihanblog.com
24.www.hermes.blogsky.com
25.www.mahdiyan82.blogfa.com
26.www.farabit.ir
27.www.iricap.com
28.www.tebyan-zn.ir
29.www.bashgah.net
30.www.khazzeh.com
31.www.jamejamonline.ir
32.www.psyop.ir
33.www.moviefa.org
34.www.siasatema.com
35.www.shia-news.com
36.www.tarikhema.ir
37.www.qiu.ir
38.www.aryapdf.com
39.www.manaviatenovin.com
40.www.smostaghaci.persianblog.ir
41.www.tahery.blogfa.com
42. www.csitoloo.com
43.www.fa.wikipedia.org
44.www.avinyfilm.ir
45.www.aviny.com
46.www.mindmotor.net
47.www.iryahoo.multiservers.com
48.www.sarsara.blogfa.com
49.www.bikalamfilm.titrblog.com
50.www.cinematic.blogsky.com
51.www.2-2bartar.mihanblog.com
52.www.mohsenelf.gigfa.com
53.www.30nema-30nema.com
54.www.forum.vivadl.com
55.www.forum.cinemacenter.ir
56.www.filmnegar.blogfa.com
57.www.findfa.com
58.www.hollywoodfilms.persianblog.ir