به گزارش ایسنا، بیست و هشتمین رونمایی کتاب بهاران با رونمایی از نمایشنامه محمدعلی سجادی با عنوان «بوف نه چندان کور» با حضور فرهاد توحیدی، جابر قاسمعلی، محمد ابراهیمیان و محمدعلی سجادی در تاریخ هفتم اسفندماه برگزار شد.
برنامه با معرفی میهمانان توسط مجری، بهزاد مرتضوی و سپس دعوت او از فرهاد توحیدی برای سخنرانی آغاز شد.
توحیدی با ارائه تفسیر مختصری از رمان «بوف کور» صادق هدایت گفت: من در مورد محمدعلی سجادی میتوانم بگویم که او یک نوجویی و جسارت در کار دارد و عنصر تجربی را از آغاز فعالیتهای هنری خود تا به الان حفظ کرده است. این از کسی که هم نقاش هست و هم کارگردان، هم بازیگر و هم نویسنده بعید نیست. کسی که بخواهد با «بوف کور» کشتی بگیرد یا احمق است یا شجاع و در مورد سجادی تشخیص من این است که او شجاعت به خرج داده است.
این فیلمنامهنویس اظهار کرد: «بوف کور» ایهامی دارد که صادق هدایت با وضعیت خود انتخاب کرده است. پیرنگ درونیِ «بوف کور» با عنصر مدرنیت در دوره هدایت ارتباط دارد و در بحث جوهر فلسفه خود را نشان میدهد. آنچه «بوف کور» را «بوف کور» میکند عنصر مدرنیت است. صادق هدایت را حتی دوستان نزدیکش هم درک نمیکردند؛ برای مثال وقتی صادق هدایت «بوف کور» را نوشت یکی از دوستان نزدیکش به او گفت زمانی را که تو روایت میکنی در آن عینک و تریاک وجود نداشته و هدایت در جواب گفت این یک اثر فانتزی است و در آن الزامات تاریخی را میتوانی نادیده بگیری.
توحیدی در ادامه گفت: آثار هدایت تحت تاثیر خیلی چیزها بوده اما بیشتر تحت تاثیر آخرین یافتههای روانشناسی بوده است.
او افزود: عقده ادیپ در «بوف کور» مطرح است که البته سجادی هم به نوعی در «بوف نه چندان کور» به آن پرداخته است.
فرهاد توحیدی در پایان گفت: نقطه تمایزِ بین «بوف نه چندان کور» محمدعلی سجادی با «بوف کور» صادق هدایت این است که هر چقدر آن در ذهن است این زمینی است و همه ارجاعات آن ما را به مناسبات امروز میرساند. جهان، جهانِ رجالهها و جهانِ لکاتههاست. «در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس، بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است». در این زمان هم یکی خود را با بنزش عرضه میکند و یکی مدل نقاشی میشود. امروز عنصری که این دنیای دیجیتال را هضم میکند چیست؟ و این پرسش از نظر من در کار سجادی غیبت دارد که البته اشکالی ندارد و شاید سجادی اصلا نمیخواسته به آن سمت برود.
جابر قاسمعلی سخنران بعدی مراسم بود که گفت: سجادی چه چیزی بهتر از «بوف کور» را میتوانست پیدا کند که دلمشغولیهای خود را در آن بگوید؛ او آن را بهانهای پیدا میکند تا اسطوره و داستان خود را بسراید. سجادی این فضا را برای کارها و نگاهِ ویژه خودش فراهم کرد. «بوف نه چندان کور» یک جورهایی معکوس شده و در واقع حدیث نفس خودِ محمدعلی سجادی است؛ سجادیای که نقاش است حالا آمده تا در فضا و بستری که به سینما نزدیک است آن ژانری را که خود دوست میدارد در آن بریزد.
این فیلمنامهنویس و منتقد در ادامه گفت: آن چیزی که برای من به شدت جذاب است تاکید بر جهان مردگان است. بازی با جهان مردگان بازی با عنصر آینه، بازی با زنی که مثل کابوس ظاهر میشود، بازی با یک افسانه یونانی، بازی با اسطوره «ارفه» است و در اینجا هم در واقع نویسنده و نقاش هر دو یکی هستند و با یادآوری آن گذشتهها به یک گذشتهای برمیگردد که فقط جهان مردگان را برای ما بازسازی میکند.
قاسمعلی افزود: سجادی از ترفند بازی در بازی استفاده میکند و این به خاطر محدودیت امکانات و یا مالی نبوده بلکه استفاده از بازیگران محدود و ایفای نقشهای متعدد توسط آنها در حقیقت عامدانه بوده و در پایان نمایش میخواسته بگوید همه اینها در حقیقت یک نفر هستند.
او در پایان گفت: محمدعلی سجادی در سن و سالی که الان دارد یک بچه بازیگوش است که به نظر من یکی از اصلیترین خصیصههای محمد است.
محمد ابراهیمیان نیز در سخنانی ضمن نقد «بوف نه چندان کور» محمدعلی سجادی گفت: من روایت سجادی از «بوف کور» را به انار تشبیه میکنم.
این روزنامهنگار و منتقد تئاتر ورود سجادی به تئاتر را درخشان خواند و اثر اخیر او را قابل تامل و درخور توجه دانست.
در پایان این آیین رونمایی محدعلی سجادی ضمن تشکر از موسسه بهاران و نشر افراز گفت: هر چقدر سپاس بگویم در این شرایط نامهربان با اینهمه مهربانی از سمت دوستانم کم است.
او افزود: من در مورد «بوف نه چندان کور» چیزی نمیگویم و فقط به این نکته اشاره میکنم که زمانی که آن را کار میکردم همزمان تابلوهای آن را هم میکشیدم و آن را به یک پکیج تبدیل کردم که این کتاب در حقیقت دیداری شود.
در پایان این مراسم فیلمی درباره «بوف کور» ساخته محمدعلی سجادی برای حاضران به نمایش درآمد.