پرده کعبه
پرده کعبه از ابریشم خالص سیاه رنگ تهیه شده است. این پارچه 14 متر ارتفاع دارد. از بالای آن ناحیه «کمر بند» پرده وجود دارد که 95 متر عرض و 45 متر طول دارد و شامل 16 قسمت بوده و پرده را از هر طرف احاطه می کند. کمربند به صورت طرح برجسته دوخته شده و به وسیله نخ نقره با روکش طلا لعاب داده شده است. تعدادی از آیه های قرآن به روش خاصی از کتاب عربی بر روی آن خطاطی شده است. در هر یک از ارکان کعبه، زیر کمر بند، سوره اخلاص درون دایره ای نوشته و اطراف آن با تزئینات اسلامی احاطه شده است. در ارتفاع مشابه، در زیر کمربند، 6 آیه از قرآن به چشم می خورد. هر یک از این آیات در قاب جداگانه ای نوشته شده و در حد فاصل این قاب ها، طرح فانوس مانندی وجود دارد که هر کدام از این عبارات در آن نوشته شده است:
«یا حی یا قیوم»، «یا رحمن یا رحیم»، «الحمدللّه رب العالمین»
نفیسه طهوری
حج انبیا عظام
نوح، هنگامی که کشتی اش دچار توفان سهمگین بود، مراسم حج را به جا آورد.
موسی با هفتاد پیامبر برای حج احرام بست.
یونس در آغاز حج «لبیک کشاف الکرب العظام لبیک» گفت.
عیسی ابن مریم حجش را با «لبیک یا ذالمعارج لبیک» آغاز نمود.
داود وقتی بر بالای کوه، موج جمعیت طواف کننده را دید، دست به دعا بلند کرد.
سلیمان با حضور انس و جن، مناسک حج را به جا آورد.
شیخ محمد کلینی
حج مسیحیان
مسیحیان حج را بدین گونه تعریف کرده اند که در پیرامون نمادهای مورد تقدیس خود، به طواف پردازند و قربانی کنند و نذوراتی تقدیم نمایند...و با گریه و تضرع، آمرزش گناهان خود را بخواهند و برخی از آنها لذت های حلال دنیا و خواسته های مشروع را بر خود حرام سازند و طریق رهبانیت بپیمایند و از مریم عذرا اسوه گیرند و مسیح را به خدایی برگزینند تا گناهانشان را بیامرزد و به بهشت رهنمون گردد. مسیحیان به فرقه های گوناگونی تقسیم شده اند و هر فرقه ای ازآنان طریقه خاصی را در حج و مراسم و آداب ویژه آن، اتخاذ کرده است. کتاب تحریف شده مسیحیان، انجیل، اعیاد دینی همچون عید «فصح» و «عید قیامت» و «عید المیلاد» و «عید فطاس» را به آنان اختصاص داده و اعیادشان بیشتر با مراسم و آدابی شبیه حج همراه است. یکی ازنویسندگان مسیحی به نام «ونسنک» در خصوص حج مسیحیان می نویسد:«واژه شناسان عرب، حج را به (قصد) تفسیر کرده اند و این با معنای حج در نظر (مسیحیان) یکسان است. افزون بر این معنای اصطلاحی آن نیز همان است که در لغت عربی مصطلح است و گویا ماده و معنای این واژه در لغت سامی شمال و جنوب، همان طواف کردن و دور زدن باشد.»
محمد تقی رهبر
حج عوام و خواص
حج عوام دیگر است و حج خواص دیگر.
حج عوام، قصد کوی دوست است و حج خواص قصد روی دوست. آن رفتن به سرای دوست و این رفتن برای دوست.
در دم نه ز کعبه بود کز روی تو بود
محج عوام، قصد کوی دوست است و حج خواص قصد روی دوست. آن رفتن به سرای دوست و این رفتن برای دوست.
در دم نه ز کعبه بود کز روی تو بود
مستی نه زباده بود، کز بوی تو بودقان بپالودند و زان ره ساختند
جز به جان رفتن در این ره یک قدم را بار نیست او که به نفس رود، رنج باید و بار کشد، تا گرد کعبه برآید و اینکه به جان رود، بیارامد و بیاساید و کعبه خود گرد سرایش برآید.
امام محمد غزالی
خانه امن
علی(ع) در تشریح فلسفه حج می فرمایند: «خدا حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه ای که آن را قبله گاه انسان ها قرار داد که چونان تشنگان به سوی آن روی آورند و همانند کبوتران به آن پناه می برند. خدای سبحان کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خویش و نشانه اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داده و در میان انسان ها شنوندگانی را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند و سخن او را تصدیق کنند و پای بر جایگاه پیامبران الهی نهند، همانند فرشتگانی که بر گرد عرش الهی طواف می کنند و سودهای فراوان در این عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آورند و به سوی وعدگاه آمرزش الهی بشتابند.
خدای سبحان، کعبه را برای اسلام، نشانه گویا و برای پناهندگان، خانه امن و امان داد، ادای حق آن را واجب و حج بیت اللّه الحرام را واجب شمرد و بر همه شما انسان ها مقرر داشت که به زیارت آن بروید.»
حضرت علی(ع)
دو کعبه
بدان که خدای تعالی در ظاهر، کعبه ای بنا کرده که او از سنگ و گل است؛ و در باطن کعبه ای ساخته که از جان و دل است.
آن کعبه ساخته ی ابراهیم خلیل است و این کعبه بنا کرده ی رب جلیل.
آن کعبه منظور نظر مومنان است و این کعبه، نظر گاه خداوند رحمان است.
آن کعبه ی حجاز است و این کعبه ی راز است. آن کعبه انصاف خلایق است و این کعبه عطای حضرت خالق است.
آنجا چاه زمزم است و اینجا آه دمادم....
آنجا مروه و صفا است و اینجا محل نور ذات.
حضرت محمد مصطفی(ص) آن کعبه را از بتان پاک کرد، تو این کعبه را از اصنام هوی و هوس پاک گردان.
در راه خدا دو کعبه آمد حاصل
یک کعبه صورت است و یک کعبه دل
تا بتوانی زیارت دل ها کن
کافزون ز هزار کعبه باشد یک دل
خواجه عبد اللّه انصاری
حج آدم
آدم ابوالبشر، پس از جریان آزمایش بزرگ و خروج از بهشت و هبوط به عالم ملک و ماده و یافتن راه توبه برای جبران گذشته و تطهیر خود، توسط فرشته خدا به انجام مراسم حج هدایت شد و در پایان مناسک، به وی مژده داده شد که:«ان اللّه قد غفر ذنبک و اجل لک زوجتک فانطلق آدم و غفر له ذنبه و قبلت منه توبته»
هنگامی که آدم، آثار شکوهمند مناسک حج را مشاهده کرد و به برکت مراسم حج، خود را از تبعات و پیامدهای خطا و لغزش بزرگ، پاک و منزه و سبکبال دید، از خداوند توفیق بهره گیری از این نعمت بزرگ را برای فرزندان خود نیز خواست و خداوند دعای وی را اجابت کرد که هر انسانی از نسل وی، هر گاه چون آدم خالصانه در آن راه گام نهد، چون او خالص و پاک گردد.
عباسعلی عمید زنجانی
زمزمه زمزم
پیشینه تاریخی زمزم، به دوران حضرت ابراهیم(ع) باز می گردد، آنگاه که آن حضرت به فرمان خداوند همسرش هاجر را به همراه اسماعیل، که کودکی شیرخوار بود، به سرزمین بی آب و علف مکه آورده و خود برای انجام مأموریتی الهی آن دیار را ترک نمود. تا آن که اندوخته غذا و آب مادر و فرزند به پایان رسید و هاجر نگران از جان کودک خویش به جستجوی آب پرداخت. به اعتقاد بعضی از تاریخ نویسان، هاجر در بین دو کوه صفا و مروه، هفت بار آمد و شد نموده، به دنبال فریادرسی می گشت که ناگهان، صدایی شنید و آن صدای جبرائیل بود. این فرشته الهی هاجر را همراهی کرده، هر دو کنار اسماعیل آمدند، سپس جبرائیل با پای خود و یا با بال خویش بر زمین زد و چشمه ای جوشید و آب جاری شد. با پیدایش زمزم، پرندگان آن سرزمین خشک، از وجود آب باخبر و در اطراف آن جمع شدند. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم کاروان جرهمیان را که از آن مسیر می گذشتند، به سوی خود کشاند، آنان در کمال نا باروری، پیش روی خود آبی گوارا دیدند، از آن نوشیدند، ظرف های خود را نیز پرکردند و از آن پس زمزم شهرت یافت.
منبع:نشریه روشنان، شماره12