«تولید محتوا در کشور به جایگاه مناسب خود نرسیده و به همین منظور سندی برای تولیدمحتوا به صورت مردمیتر و به طور کلی ساخت بیشتر آن در دستور کار دولت قرار گرفته است». این ها بخشی از صحبت های دبیر شورای عالی فضای مجازی است که نشان میدهد که موضوع تولید محتوا که تا به امروز در بخش خصوصی بیشتر از آن سخن برده میشد، مدتیست که مورد توجه دولتیها هم قرار گرفته است.
دبیر شورای عالی فضای مجازی درباره اهمیت این موضوع گفت:
«فعالیت ما در تولید ملی محتوا باید به گونهای باشد که بتوانیم بخش اعظم اوقات فراغت یک شهروند ایرانی را تأمین کنیم؛ بنابراین باید به این سمت حرکت کنیم. در فضای مجازی به دلیل برداشته شدن مرزها در همه فضاها تولید محتوا میشود؛ اگرچه شاید بسیاری از محتواهای تولید شده به زبانهای مختلف باشد، اما به سهولت میتوان با زیرنویس از محتوای آن بهرهمند شد.»
تولید محتوا در کنار ظهور استارتاپها جدی گرفته شد
مسئله تولید محتوا همزمان با موج ظهور استارتاپها در ایران جان گرفت و بازاریابی محتوا در کنار آن تبدیل به بحثی داغ پیرامون این کسبوکارها شد. تولید محتوا در فضای مجازی به باور عده ای همان روزنامه نگاری سایبر هست که پا را یک قدم فراتر گذاشته و قدرت قلم را با سلیقه مخاطب یکسان کرده و محتوای ارزشمندی را به مخاطب می دهد.
بعد از موج استارتاپ ها در ایران، بسیاری از سایتها و شرکتها شروع به تولیدمحتوا کردند و اصطلاح کانتنت نویسی تبدیل به یک شغل و شعار ((محتوا پادشاه است)) تبدیل به یک اصل در نویسندگی در فضای وب شد. «سجاد زاهدی»، متخصص کانتنت مارکتینگ، حضور دولت در این بخش را برخلاف برخی اظهار نظرات منتشر شده در فضای مجازی، خوش یمن میداند و با آن تا حدودی موافق است. وی به دیجیاتو میگوید:
«دخالت دولت در این مسئله کمی دیر صورت گرفته ولی باید از خود بپرسیم که در کدام بخش ICT تا حالا دولت زودتر از بخش خصوصی دست به کار شده که اینبار دوم باشد؟ حضور دولت در کنار بخش خصوصی که سالهاست تولید محتوا در حوزه وب دست زدهاند میتواند کمک حال خوبی باشد چرا که این بخش نیاز به سرمایهگذار دارد و چه سرمایهگذاری بهتر از دولت! درآمدزایی تولیدکنندگان محتوا به تامینکنندگان آن بستگی دارد و متاسفانه در ایران برخلاف دنیا این درآمد چندان زیاد نیست. درضمن نباید فراموش کنیم که در هر حال بزرگترین بستر تولید محتوای کشور هنوز در دست دولت است یعنی صدا و سیما، ولو ضعیفتر از گذشته باشد»
تولید محتوای مختص کودکان ما زمانی در اوج بود و حالا در فضای وب بسیار کمرنگ است
او نتیجه همکاری صدا و سیما را با وبسایتهای همچون آپارات و نماشا را جالب توجه میداند و البته تاکید میکند که این همکاری اگر دوجانبه باشد موثرتر است. زاهدی ورود دولت به این حوزه را شروعی تازه برای استعدادهای تولیدمحتوا در ایران میداند که به علت بیانگیزگی از کار جدی و درخور توجه بازماندهاند. به زعم زاهدی تولید محتوا در اینترنت در قالب هر مدیایی (نوشتار و صوت و تصویر) کمی از چارچوب خارج شده و ورود روزنامه نگاران حاذق به این حوزه می تواند کمی به اوضاع نابسمان آن سر و سامان ببخشد:
«در این بین موضوع تولید محتوا برای کودکان را داریم که اخیرا بسیار مورد توجه وزارتخانه و حتی خود مردم بوده، حوادث متعددی باعث شده که توجه ویژه ای به این موضوع از سمت والدین شود.سازمانهایی چون کانون و پرورش فکری کودکان در گذشته از بهترین و بزرگترین تولیدکنندههای محتوا در کشور بودند و بزرگانی را در این عرصه پرورش دادند که هنوز هم دنیا از آنها بهره میبرد. بالوپر دادن به این موسسه و شرکتهای مشابه بیشک فضای تولید محتوای کودکان را به جایگاهی ویژه و شاید حتی به دوران طلایی خود برساند با این تفاوت که این بار این اتفاق در بستری به نام وب رخ خواهد داد و نه حیطههای کتاب و سینما.»
ترجمه و پیاده سازی مو به موی مطالب خارجی روزی از رونق خواهد افتاد
زاهدی جایگاه تولید محتوا در ایران را در حال حاضر جایگاهی نسبتا مطلوب میداند و تولید محتوای بومی و ملی را بیشتر نتیجه ترجمه و بازنشر مطالب خارجی میداند. او معتقد است که تولید محتوایی به صورت صفر تا صد در بازار داخلی هنوز جای کار دارد و باید پیش از پیشرفت در این حوزه، مخاطبشناسی در آن صورت بگیرد چرا که بازار محتوا و سلیقه خوانش مخاطب در ایران با جهان کمی متفاوت است. او به دیجیاتو میگوید:
«به علت سرانه مطالعه کم ایرانیان، بازار محتوای متنی در ایران چندان قابل توجه نیست مگر مواردی خاص و محدود. مخاطبین ایرانی بیشتر حالت On Point دارند و میخواهند که به سرعت به نتیجه برسند و اصل محتوا را دریافت کنند. از همین رو تولید محتوای ویدئویی در کشور فعلا رونق گرفته و در ادامه هم احتمالا بازاریابی محتوا به همین سمت و سو کشیده خواهد شد. البته این به این معنی نیست که محتوای نوشتاری از بین خواهد رفت و... اما این نوع از محتوا هم دستخوش تغییراتی خواهد شد.»
ایرانیها بیشتر به محتوای ویدئویی علاقهمند هستند تا نوشتاری
زاهدی این تغییرات را در زمینه عدم ترجمه موارد خارجی میداند چرا که باور دارد با گسترش زبانآموزی در نسل جدید و همچنین پیشرفت موتورهای ترجمه، مخاطب به سمت خوانش مطالب اصلی از منابع اصلی رفته و صرفا به دنبال محتوای خاص و کاملا دستساز تولید شده توسط شرکت های ایرانی خواهد بود.
«دولت در این بین میتواند با زمینهسازی و هموارساختن مسیر تولیدمحتوا، البته در فرم و قالب پذیرفته شده در بین آحاد جامعه ایرانی، کمک شایانی به رونق گرفتن این بازار کند، بازاری که جدا از اشتغالزایی مستقیما به توسعه فرهنگی کشور هم ربط دارد چرا که محتوای وب امروزه بیشتر از محتوای کاغذی خوانده می شود. نگرانی افراد مخالف حضور دولتی هم به این مسئله برمیگردد که آنها فکر می کنند شاید دولت آییننامهای برای تولید محتوا و یا سهمی از بخش خصوصی برای خود در نظر بگیرد. شکل گیری این افکار به خاطر سابقه بد ادارات دولتی در برخی فعالیت های استارتاپهاست.»
مخالفین حضور دولت در مسئله تولیدمحتوا از دخالتهای بیشاز حد دولتی میترسند
شاید بازهم دولت در جاده مسیرهای پیشرفت تکنولوژی کمی دیر عمل کرده ولی در هر حال عزمی جدی را برای این مسئله جزم کرده است که البته موافقین و مخالفینی دارد. پیشرفت تولید محتوا هم بار تکنولوژی دارد و هم بار فرهنگی چرا که بیشترین وقت مطالعه مردم امروزه در صفحات مجازی می گردد و افکار آنها تا حد زیادی با این محتواها شکل می یابد.
حال باید دید که دخالت دولت تا چه آستانهای در زمینه تولید محتوا پیش میرود و اینکه به عنوان اهرم به این مسئله کمک میکند و یا با مانعتراشیهای خود، مخالفین این حضور دولتی را بیش از پیش علیه دخالتهایش مصمم میکند.