اگر بخواهیم درباره ی امیرالمؤمنین چند جمله ی کوتاه عرض بکنیم و از تفاصیل بحث در شخصیت این انسان عظیم و استثنایی تاریخ - که برای او، کتابها هم کافی نیست- صرف نظر کنیم، اولاً باید عرض کنیم که امیرالمؤمنین جزو شخصیتهای نادری است که امروز و در گذشته، نه فقط در میان شیعیان، بلکه در میان همه ی مسلمانان، بلکه در میان انسانهای آزاد اندیش غیر مسلمان، محبوب بوده است. کمتر کسی را از شخصیتهای بزرگ، حتی پیامبران عظام الهی می شود. نشان داد که در میان مردمی غیر از علاقه مندان و پیروان خود، این همه ستایشگر داشته باشد که امیرالمؤمنین علیه السلام دارد. البته معرفت ما کم و بینش ما قاصر است. آن شخصیت از لحاظ معنوی، فوق العاده است. ما نمی توانیم همه ی ابعاد شخصیت امیرالمؤمنین را بدرستی دریابیم؛ بخصوص ابعاد معنوی و الهی آن را، که فهمیدن آن ابعاد برای بسیاری از اولیای خدا هم دشوار است؛ لیکن آن قدر ابعاد ظاهری شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام جذاب و چشمگیرو جالب است که حتی کسانی که با مسایل معنوی و ابعاد معنوی شخصیت انسانها و اولیا آشنایی ندارند، می توانند درباره ی این مرد بزرگ تاریخ چیزهایی بدانند و به او عشق بورزند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در دوره های مختلف زندگی خود، چه در دوران نوجوانی، یعنی دراوایل بعثت پیامبر، و چه در عنفوان جوانی، یعنی آن هنگامی که هجرت به مدینه اتفاق افتاد - که در آن وقت علی علیه السلام یک جوان بیست و چند ساله بوده است- چه در دوران بعد از رحلت پیامبر و آن محنتها و آن امتحانهای دشوار، و چه در دوران آخرعمر؛ یعنی پنج سالی که در اواخر عمر، امیرالمؤمنین حکومت و خلافت را پذیرفت و مسؤولیت پیدا کرد، در تمام این تقریباً پنجاه سال، خصوصیات بارزی را با خود حمل می کرده است. همه - بخصوص جوانان - از این نقطه می توانند درس بگیرند.
شخصیتهای عظیم تاریخ، غالباً از دوران جوانی، بلکه از دوران نوجوانی، برخی از خصوصیات را با خود همراه داشته اند و یا در خود به وجود آورده اند. برجستگی انسانهای برجسته و بزرگ، معمولاً به یک تلاش بلند مدت متکّی است؛ و این را ما در زندگی امیرالمؤمنین می بینیم. من در جمع بندی این زندگی پرفراز و نشیب، این نکته را مشاهده می کنم و به شما عرض می کنم که امیرالمؤمنین از اوایل نوجوانی تا هنگام مرگ، دو صفت «بصیرت» و «صبر» را با خود همراه داشت؛ بیداری و پایداری. او یک لحظه دچارغفلت و کج فهمی و انحراف فکری و بد تشخیص دادن واقعیتها نشد. از همان وقتی که از غار حرا و کوه نور، پرچم اسلام به دست پیامبر برافراشته شد و کلمه ی «لا اله الا الله » بر زبان آن بزرگوار جاری شد و حرکت نبوّت و رسالت اغاز گردید، این واقعیت درخشان را علی بن ابی طالب علیه السلام تشخیص داد؛ پای این تشخیص هم ایستاد و با مشکلات آن هم ساخت؛ اگر تلاش لازم داشت، آن تلاش را هم انجام داد؛ اگر مبارزه لازم داشت، آن مبارزه را کرد؛ اگر جانفشانی می خواست، جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و به میدان برد؛ اگر کار سیاسی و فعالیت حکومت داری و کشور داری می خواست، آن را انجام داد. بصیرت و بیداری او، یک لحظه از او جدا نشد. دوم، صبر و پایداری کرد و در این راه استوار و صراط مستقیم، استقامت ورزید. این استقامت ورزیدن، خسته نشدن، مغلوب خواسته ها و هواهای نفس انسانی - که انسان را به تنبلی و رها کردن کار فرا می خواند - نشدن، نکته ی مهمی است.
بله، عصمت امیرالمؤمنین، قابل تقلید نیست. شخصیت امیرالمؤمنین، قابل مقایسه ی با هیچ کس نیست. ما هر کدام از انسانهای بزرگی که در محیط و یا در تاریخ خودمان هم مشاهده کرده ایم، اگر بخواهند با امیرالمؤمنین مقایسه بشوند، مثل مقایسه ی ذرّه با آفتاب است- قابل مقایسه نیستند- اما این دو خصوصیت در امیرالمؤمنین، قابل تقلید و قابل پیروی است. کسی نمی تواند بگوید که اگر امیرالمؤمنین صبر و بصیرت - یعنی بیداری و پایداری - داشت به خاطر این بود که امیرالمؤمنین بود. همه در این خصوصیت باید سعی کنند که خودشان را به امیرالمؤمنین نزدیک کنند؛ هر چه همت و استعدادشان باشد.(1)
پینوشتها:
1- دیدار با دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه، در سالروز میلاد امام علی (ع)1377/8/12.
منبع :
شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 7)
( شخصیت و سیره امام زمان (علیه السلام))
،ناشر موسسه فرهنگی قدر ولایت - 1383