طلاق و فهرست آثار و عوارض شوم و شکننده آن خود محتاج بحث و تحلیل مستقل و مفصلی است که می بایست در جای خود مورد تأمل قرار گیرد اما در اینجا به همین مقدار اکتفا می کنیم که بسیاری از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد، قتل، سرقت، کودکان خیابانی، روابط ناسالم گروههای غیر همجنسی، و بخش مهمی از بیماریهای روانی نظیر افسردگی، بدبینی، عصبانیت، خشونت، اضطراب،... ریشه در طلاق و تنش های خانوادگی دارد.
بازکاوی و بازشناسی ریشه های اصلی طلاق رسمی و طلاق غیر رسمی (عاطفی) از مهمترین پیش نیازهای مقابله اساسی با این آسیب آزار دهنده اجتماعی بشمار می آید.
در این جا برای مقابله این معضل پیش شرط های اصلی ازدواج پایدار را با هم مرور و مطالعه می کنیم:
1- آموزش قبل ازدواج : اصلی ترین عامل طلاق و ناپایداری ازدواج، عدم آموزش قبل از ازدواج است. عدم شناخت خصلت ها، خصوصیات و خواسته های جنس مخالف و اکتفا نمودن به دانسته های ناقص و نادرست.
و در نتیجه قیاس به نفس در ارتباط با همسر، زمینه های درگیری و اختلافات مکرر زن و شوهر را فراهم می سازد. برای شناخت جنس مخالف و در نتیجه طراحی روابطی سالم و صمیمی و عاشقانه بین زوجین می بایست استفاده از اساتید و کارشناسان خانواده کلاس، کتاب و آموزش های لازم مورد عنایت والدین و پسران و دختران دم بخت قرار گیرد. برای سالها زندگی در کنار یک غیر همجنس لااقل یک سال را برای آموزش هدفمند اختصاص دهیم. برای 50 سال زندگی زناشویی لااقل 50 ساعت آموزش را جدی بگیریم.
2- دختر و پسر می بایست در حوزه های ذیل به بلوغ رسیده باشند:
الف- بلوغ جسمی و عقلی
رابطه رشد جسمی با عوامل روان شناختی بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر بین رشد جسمانی و رشد روانی واجتماعی فرد ارتباطی عمیق و وثیق وجود دارد. به همین دلیل هر گونه اختلال در رشد جسمانی آثار مخرب و عمیق روانی برجای می گذارد.
بعد از رشد جسمی، رشد عقلی و فکری نیز در فرآیند رشد قرار گرفته و ویژگیهای ذیل را موجب می شود:
1-در زندگی دارای هدف و انگیزه ای متعالی است ازدواج را صرفاً برای تأمین غرایز و نیازهای هیجانی و احساسی خود نمی خواهد محور اصلی و اساس فرد رشد یافته، در تمامی عرصه های زندگی و فعالیت های اجتماعی، علمی، اقتصادی، رسیدن به کمال و آرامش فکری است
2- تصمیمات فرد رشد یافته برمبنای عقل و اندیشه است ونه احساس و هیجانات زودگذر و ناپایدار.
3-مشاور و مشورت، نقش بسیار مهم و تأثیر گذاری در زندگی فرد رشد یافته دارد. افراد رشد نایافته و نابالغ، خود سر و خود رأی بوده و به نظرات کارشناسان و مشاوران در زندگی بی اعتنا می باشند.
4- فرد رشد یافته با برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت زندگی و حیات اجتماعی خود را مدیریت می کند. الویت بندی و فهرست نمودن تصمیمات و اقدامات با تأکید برارزش ها، امکانات، فرصت ها و تهدیدها از اصلی ترین نشانه ها و پیش نیازهای رشد یافتگی در فرآیند زندگی و ازدواج پایدار است.
5-مسئولیت پذیری و پذیرفتن عواقب شکست و عدم موفقیت در برخی مقاطع و مراحل زندگی نیز یکی دیگر از نشانه های افراد رشد یافته و بالغ است. فرافکن و دیگران را مسئول حوادث دانستن و خود را تبرئه کردن از نشانه های افراد ضعیف و ناکار آمد است. این افراد در زندگی زناشویی نیز توان اداره زندگی و پذیرش مسئولیت خطیر مدیریت و تربیت و تأمین نیازهای عاطفی اعضای خانواده اش را نخواهد داشت.
6-افراد رشد یافته مطابق موقعیت سنی خود عمل می کنند.
7-توانایی حل مشکلات با تأکید بر دو اصل مهم مطالعه و مشاوره را دارند.
8-افراد رشد یافته خود محور نیستند. خانواده محورند، به عبارتی در فرآیند تصمیمات و اقدامات خود مصالح، منافع، نیازها، تمایلات اعضای خانواده را مورد تأکید و توجه قرار می دهند ونه خواسته ها و تمایلات شخصی و فردی خود را.
هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است
ب – بلوغ عاطفی
عاطفه و احساسات موتور حرکتی و تلطیف کننده و حرارت بخش زندگی است. کم نیستند افرادی که به لحاظ جسمی و علمی و عقلی از موقعیت ممتازی برخوردارند، اما توان ابزار علاقه و عشق و ایجاد ارتباط عاطفی با اطرافیان بویژه همسر و فرزندان خود را ندارد.
خانم جوانی می گفت: 15سال است که ازدواج کرده ام در ناتوانی همسرم در زمینه ارتباط عاطفی همین بس که تاکنون مرا با اسم صدا نکرده! فرزندانم هرگز از پدر رابطه عاطفی مطلوب ندیده اند.
نوجوانی می گفت: من تاکنون صدای خنده پدرم را نشنیده ام.
عقل و عشق همچون چراغ و موتور عمل می کنند. عقل مسیر را روشن می کند و عشق حرکت و حرارت می دهد. عقل و عشق هر دو ابزار شناخت هستی و خالق هستی اند. با عقل معشوق را می شناسیم و با عشق او را دوست می داریم.
زن و مردی که فاقد رشد عاطفی باشند هنوز به مقام ازدواج و همسر شدن نرسیده اند! آنها زندگی را سرد و خاموش و بی احساس سر خواهند کرد. فضای خانه بدون عاطفه یخ زده و منجمد خواهد شد.
هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است.
ج – بلوغ اجتماعی
رشد و بلوغ اجتماعی، یعنی برخورداری از قابلیت و توانایی ایجاد روابط اجتماعی سالم و سودمند با اطرافیان، احترام به دیگران، رعایت حقوق افراد و اعضای خانه، مدرسه و اجتماع ومحل کار، دوستان و آشنایان.
ایفای نقش و وظایف به نحو شایسته در نهاد خانواده و مشارکت فعال و موثر در عرصه های مختلف اجتماعی و سازگاری با اطرافیان، از بارزترین نشانه های بلوغ اجتماعی است.
بخش مهمی از این پیش نیاز اساسی ازدواج پایدار نیز همچون سایر پیش نیازها، اکتسابی بوده محصول آموزش مطالعه و تمرین و تکرار است.
منبع:tebyan.net