محبوبه هنوز نتوانسته پدرش را متقاعد کند که باید پول توجیبی یکسانی با برادر کوچکتر از خودش داشته باشد. هربار که درباره این موضوع با پدرش صحبت میکند تنها یک پاسخ میشنود؛ « اون پسره، فرق میکنه، خرجش بیشتره، تو چه خرجی داری! »
محبوبه با این همه تلاش هنوز بعد از 24 سال نتوانسته احترامی که باید به عنوان فرزند اول خانواده داشته باشد، کسب کند و حتی بر عکس، او باید به برادرش احترام بگذارد. تنها دلیلش هم این است که او دختر است و برادرش پسر!
شاید بسیاری از دختران سرزمین ما، بارها این جمله را از زبان اطرافیان شنیدهاند که دختر مال مردم است، دختر امانت است و مال خانواده شوهر است، اما پسر عصای دست زمان پیری است، تکیهگاه والدین است و پای تابوت را میگیرد.
این صحبتها اگر چه کمی قدیمی شده، اما از بین نرفته است. هنوز هم در برخی خانوادهها تفاوت زیادی میان فرزندان دختر و پسر میگذارند.
اگر از زوجی که در آستانه فرزنددار شدن باشند، بپرسید دختر یا پسر؟ با کمی تعارف میگویند فقط سالم باشد یا فرقی نمیکند، اما بسیاری هنوز پسر را به دختر ترجیح میدهند.
نه تنها مادران بلکه بسیاری از پدران نیز خواهان فرزند پسر هستند. برتری پسر نسبت به دختر در بسیاری موارد ریشه در سنتهای کهن و قدیمی خانوادهها دارد که ناخودآگاه تا امروز بر ذهنیت ما نسبت به دختران و طرز رفتارمان با آنها تاثیر میگذارد.
میان دختر و پسر از نظر خلقت تفاوتهای بسیاری وجود دارد، اما این دلیل باعث نمیشود بین آنها تبعیض گذاشت.
در خانوادههایی که میان دختر و پسر فرق میگذارند، نسبت به تواناییهای متفاوت این دو جنس آگاهی کمی وجود دارد. در حالی که در هر زمینهای که پسر برتر باشد دختر نیز تواناییهایی دارد که این جای خالی را پر میکند.
همچنین اگر شناخت والدین نسبت به تواناییهای دو جنس کامل باشد در هیچ خانوادهای دیگر شاهد تبعیض نخواهیم بود.
پسر، عصای دست دوران پیری
در برخی خانوادههای سنتی یکی از مهمترین علل پسردوستی حفظ نام خانوادگی است. به عقیده آنان فرزند پسر است که نام خانوادگی را زنده نگه میدارد و نسلشان را ادامه میدهد.
پسردوستی تنها در ایران قدیم رایج نبوده است. این تبعیضها در بسیاری از قومیتها و کشورها دیده میشود. براساس آمار موجود، در قاره آفریقا و آسیا دختران زودتر از پسران از شیر مادر گرفته میشوند. همچنین دختران نسبت به پسران در حالت وخیمتری به مراکز درمانی آورده میشوند.
اعتماد به نفس گم میشود
وقتی بین فرزندان یک خانواده تبعیض صورت میگیرد، مثل این است که پدر و مادر غیرمستقیم به فرزندشان میگویند قابلیتها و تواناییهایی در برادرت وجود دارد که در تو نیست. در نتیجه فرزند مورد تبعیض از همان سالهای ابتدایی زندگی میداند که کامل نیست و حتما نقصهایی در وجود اوست که شایسته فرق گذاشتن پدر و مادرش میشود. این کودکان دچار کمبود اعتماد به نفس، نگرانی و احساس شکست و ناامنی میشوند که کینه و تنفر از برادران پیامد آن است.
گاهی اوقات، این تبعیضها علاوه بر مشکلات روحی و روانی که برای فرد به وجود میآورد باعث حقارت نیز میشود. بسیاری از این دختران درونگرا میشوند، به طوری که حتی مشکلشان را با مادرشان هم در میان نمیگذارند.
حسادت، نتیجه تبعیض است
از مهمترین واکنشهایی که فرزند مورد تبعیض واقع شده از خود نشان میدهد، حسادت او نسبت به دیگر فرزندان است. در اینگونه مواقع حس انتقامجویی در فرزند شعلهور میشود و ممکن است خواهر و برادر رابطه خوبی حتی در دوران بزرگسالی نداشته باشند.
از عکسالعملهای اولیه این فرزندان پرخاشگری است. کودکی که مورد تبعیض قرار میگیرد از همان ماههای اولیه شرایط محیطش را میفهمد و از همان دوران کودکی شروع به پرخاشگری میکند. گاه پرخاشگری به صورت فعال دیده میشود، مانند دعوا کردن با دیگران، اما در برخی مواقع این پرخاشگری به صورت غیرفعال بروز میکند. به عنوان مثال، فرد در ظاهر، انسان عصبی و بداخلاقی نیست، اما ممکن است در رفتارش با دیگران تاثیر بگذارد و اطرافیانش را به شکل دیگری اذیت کند، مثلا فرد بدقولی شود.
مشکلات جنسیتی در ازدواج
یکی دیگر از تاثیرات مهم تبعیض میان فرزندان را مشکلات جنسیتی است. کودک به علت تبعیض از جنسیت خود متنفر میشود، اینگونه افراد در دوره بزرگسالی دچار اختلالات جنسیتی میشوند.
به همین دلیل تنها و گوشهگیر میشوند. همین مساله باعث میشود در آینده مشکل برقراری ارتباط با فرزند و همسرشان داشته باشند. دخترانی که به دلیل جنسیتشان شرایط سختی دارند، وقتی ازدواج میکنند از زن بودن خود راضی نیستند و در روابط زناشویی خود به مشکل برمیخورند.
این افراد دلشان میخواهد مردانه برخورد کنند، زیرا شناخت درستی از جایگاه خود ندارند. این زنان دائم اعتراض میکنند.
همچنین تجربه نشان داده است توجه بیش از حد به یک جنس موجب وابستگی شدید به والدین میشود. به گونهای که استعدادهای فرد شکوفا نمیشود و توانایی اداره زندگی در آینده را ندارد.
دختران هم میتوانند عصای زمان پیری باشند
به هر حال، علاقه به یک جنسیت خاص در همه وجود دارد؛ برخی پسردوست هستند و عدهای هم خواستار دختر. هیچکدام از جنسیتها بر دیگری برتری ندارد.
در بسیاری از خانوادههایی که پسر ندارند، میبینیم با توجه به پیشرفت دختران در جامعه آنها هم توانستهاند کمک حال پدر و مادر باشند و عصای دستشان در زمان پیری شوند.
هرچه خانوادهها به سمت مدرن شدن پیش میروند، توجه بیش از حد به یک جنس کاهش مییابد. همین مساله، پسردوستی و پسرسالاری را به فرزندسالاری تبدیل میکند.
منبع : salamatnews.com