دانستن تفاوتهای بین دو جنس
میتواند برای همه مفید باشد، چون به هر صورت هرفرد چه در محیط خانه به عنوان همسرچه در محیط کار به عنوان همکار با جنس مخالف مواجه است. دانستن این تفاوتها به افراد کمک میکند با یکدیگر برخورد بهتری داشته باشند. اگر خانمها و آقایان به این سمت بروند که نیازهای یکدیگر را بشناسند، میتوانند رفتار بهتری با هم داشته
باشند.
وقتی آقایان بدانند خانمها چگونه به زندگی نگاه میکنند و خانمها نیز با طرز تفکر آقایان آشنا باشند، میتوانند بسیاری از اختلافات را حل کنند. در این گفتوگو با آقای پوریا پاکرو درباره تفاوتهای زنان و مردان صحبت کردهایم و راهحل
ایجاد رابطه بهتر را از زبان ایشان ارائه میکنیم.
آقایان اهل حدس زدن نیستند و نمیتوانند از نشانههای رفتاری بفهمند در ذهن خانمها چه میگذرد، گاهی پیش میآید خانمها شکایت میکنندکه چرا همسرشان رفتار آنها را درک نمیکند.
بهترین راهحل این است که خانمها انتظار نداشته باشند همسرشان خودش چیزی را حدس بزند. خانمها باید بهطور واضح خواسته خود را به همسرشان بیان کنند. همچنین خانمها میتوانند با سوال کردن از همسرشان به راحتی با او ارتباط برقرار کنند و با سوال کردنهایشان باعث این امر شوند که همسرشان به جزئیات توجه کند.
به خانمها اجازه حرف زدن بدهید
از ابتدا وقتی خانمها و آقایان یکدیگر را میبینند برای یکدیگر یک دنیا گوش هستند و سعی میکنند به هم توجه کنند، به خواستههای هم گوش کنند و... اما
بهمرور بهخصوص آقایان فراموش میکنند کمخرجترین هدیه به همسر این است که گوش کنند، چون خانمها معمولا با صحبتکردن احساس خوبی را تجربه میکنند.
در درجه اول،این صحبتکردن چککردن ارتباط است و نشان میدهد ارتباط با طرف مقابل هنوز صمیمانه است. این ارتباط برقرار کردن نه تنها به خانم احساس ارزشمندی میدهد، بلکه در همین گفتوگوها خانم خودش را نیز بهتر میشناسد.
فضای گفتوگو برای خانمها فضای ترمیمکننده مسائل و فضای کشف است خیلی از مواقع خانم میخواهند با صحبتکردن با همسرشان پاسخ سوالشان را پیدا کنند. حالا جالب است بدانید آقایان همیشه زود میخواهند مشکل را حل کنند و خیلی به همسرشان فرصت نمیدهند که بهقولی سفره دلش را باز کند .
اگر بخواهیم 3 نیاز اصلی خانمها را بگوییم
امنیت، صمیمیت و احترام است. خانمها در بیشتر مراحل زندگی به دنبال این 3 عامل هستند و درواقع تاحدی با صحبت کردن میخواهند از وجود این 3 عامل مطمئن شوند.
چرا خانمها سختتر تصمیم میگیرند؟
بهطور کلی نوع نگاه آقایان و خانمها به زندگی کاملا با یکدیگر متفاوت است. اگر بخواهیم بهطور کلی هرکدام را توصیف کنیم باید بگوییم خانمها در مورد تمام اتفاقات احساسیتر، حساستر و نکتهسنجتر هستند و به جزئیات بیشتر توجه میکنند و با توجه به همین موارد تصمیم میگیرند، اما آقایان سعی میکنند در مورد بیشتر مسائل زندگی تحلیلیتر برخورد کنند و به اطرافشان واقعگرایانهتر نگاه کنند و در مواجهه با رویدادهای زندگی خیلی هم سخت نگیرند.
به عنوان مثال وقتی میگوییم خانمها حساس و نکتهسنج هستند یعنی وقتی میخواهند تصمیمی بگیرند وقت زیادی را صرف فکرکردن و ارزیابی میکنند و در همین حال موارد بسیاری در ذهن خود دارند و براساس همین موارد زیاد فکر میکنند و تصمیم میگیرند.
اما جالب است بدانید آقایان تنها میتوانند به 2 یا 3 موضوع همزمان فکر کنند یعنی اگر مردهابخواهند دریک زمان بیشتر از 2 یا 3 مورد را در ذهن خودشان داشته باشند، عملا دچار استرس و فشار روانی میشوند درنتیجه نمیتوانند کارکرد، خوبی داشته باشند. بهطورکلی خانمها جزئینگرند و به همه جزئیات توجه میکنند و در نتیجه سختتر تصمیم میگیرند، ولی آقایان کلینگر هستند و با توجه به کلیات موضوع میخواهند تصمیم بگیرند. بنابراین راحتتر این کار را انجام میدهند.
همه چیزهایی که خانمها دوست دارند
خانمها دوست دارند مورد تعهد و وفاداری قرار بگیرند،
تحسین و تعریف شوند.
آنها دوست دارند وقتی یک غذای خوشمزه درست میکنند یا خانه را تمیز میکنند، از آنها قدردانی شود. خانمها دوست دارند قابل اعتماد باشند یعنی گاهی آقایان وظایفی را به آنها بسپارند. آنها میخواهند در حل مسائل زندگی حضور داشته باشند و در برنامهریزیها و تصمیمگیریها به حساب بیایند و نقش پررنگ خود را در زندگی ببینند.
آنچه خانمها میگویند و آنچه آقایان میشنوند
بسیاری از اوقات، تحلیل مکالمات بین خانمها و آقایان میتواند بسیار جالب باشد مثلا فرض کنید زوجی به دنبال یک آدرس میگردند؛ خانم به آقا میگوید:« چرا نمیایستی تا از یکنفر سوال کنیم»، وقتی خانم این حرف را میزند، مرد در ذهنش میشنود که خانم به او میگوید: «تو نادانی، تو راه را گم کردهای، نمیتوان به تو اعتماد کرد...» در حقیقت در اینجا مرد در درونش تاییدنشدن را میشنود.
مثال دیگر این است که زوجی به عنوان سالگرد ازدواجشان به پیشنهاد آقا به رستوران جدیدی میروند. خانم در رستوران میگوید: «من این غذا را خیلی دوست ندارم و ترجیح میدهم آن را نخورم» ولی آقا در درونش حرفهای خانم را اینگونه میشنود که: «تو اشتباه کردی، رستوران بدی را انتخاب کردی، تو مورد اعتماد من نیستی و...»
این مثالها نشان میدهد دنیای ذهنی خانم و آقا کاملا با هم متفاوت است.خانممیتواند برای اینکه همسرش به درستی منظورش را متوجه شود، مثلا در مثال اول به آقا بگوید:«صلاح میدانی آدرس را از یک نفر بپرسی؟» وقتی خانم اینگونه درخواست خود را مطرح میکند، در واقع به همسرش نشان میدهد همچنان موردتائید است و این آقاست که تصمیمگیرنده نهایی است؛ یا در مثال دوم خانم به جای اینکه از همان اول بگوید من این غذا را دوست ندارم، بهتر است اول بگوید: «ممنون که من را به اینجا آوردی... ولی من این غذای خاص را دوست ندارم.»
کلا طرفین باید سعی کنند پیامهایشان را کامل به یکدیگر برسانند تا سوءتفاهم پیش نیاید.
خانمها بهتر میتوانند افکار و احساساتشان را مدیریت کنند و آقایان معمولا در بیان افکار و احساساتشان گیر میکنند
چرا آقایان یادشان میرود، خانمها نه!
اگر بخواهیم ذهن آقایان را با خانمها مقایسه کنیم، باید بگوییم آقایان در ذهنشان بخشبندی دارند، به این معنا که در ذهن یک مرد هر مورد یک ظرف جداگانه دارد. همسرش در یک ظرف ذهنی، کارش در ظرف ذهنی دیگری، مادرش در ظرف ذهنی دیگر و... بنابراین وقتی کارش بخش جداگانهای از ذهن است وقتی مشکلی در کار پیش بیاید به خانواده تعمیم نمیدهد و... هیچکدام از این بخشها بردیگری اولویت ندارد؛ ولی در ذهن یک خانم هرچیزی دارای اولویت خاصی است مثلا همسرش بالاترین اولویت را دارد، بعد خانواده و کار و... درواقع تمام مشغلههای ذهنی یک خانم در یک ظرف ذهنی قرار دارد و به همین دلیل وقتی مثلا مشکلی در خانه پیش میآید، ممکن است خانم در کارش نیز مشکل پیدا کند، چون ظرفها و بخشهای ذهنی او از هم جدا نیست و از آنجا که خانواده و همسر بخش بزرگی از ذهن خانم را اشغال میکنند، هیچوقت تاریختولدها،
سالگردها و... را فراموش نمیکند در حالیکه یک آقا اینگونه نیست.
وقتی دو نفر در رابطه آشنایی پیش از ازدواج قرار میگیرند،
خانمها میخواهند زودتر تکلیفشان مشخص شود، چون آنها به دنبال تکیهگاه و یک رابطهثابت هستند، دلیل فیزیولوژیک این امر آن است که خانمها تا 35 سالگی میتوانندباردار شوند پس بهطور ناخودآگاه میخواهند تا قبل از این سن به یک زندگی باثبات وعاشقانه برسند. بهطورکلی میتوان گفت ماجراجویی آقایان بیشتر است و کمتر به دنبال ثبات هستند. بنابراین خانمها بیشتر به زندگی خود پایبندند درنتیجه بهراحتی در بسیاری از موارد میتوانند ببخشند حتی گناهان بزرگ را!
چه کسی بیشتر افسرده میشود؟
کلا خانمها بیشتر در معرض افسردگی هستند، چون حساسیتهایشان زیاد است و ذهن شلوغی دارند. معمولا آدمهایی افسرده میشوند که حساسیت زیادی به خرج میدهند و واقعیت را به درستی نمیبینند، همچنین خانمها معمولا بیشتر به روانشناس و مشاور مراجعه میکنند و دلیلش این است که خانمها پذیرش بیشتری در مقابل تغییرات و مشاورهها دارند. خانمها با رفتن نزد مشاور میخواهند اتفاق درونی خود را با شخص دیگری به اشتراک بگذارند و راهحل را پیدا کنند؛ ولی مردان میخواهند خودشان مسئلهشان را حل کنند. پس پیش مشاور نمیروند و مراجعه به مشاور را مساوی با تائید نشدن تواناییهای خودشان میبینند.
حافظه آقایان ضعیفتر است؟
خانمها معمولا بهخاطر جزئینگر بودنشان، حافظه بهتری دارند و تمام جزئیات در ذهنشان ثبت میشود اما آقایان به دلیل نگاه کلیشان ممکن است خیلی از چیزها را از دست بدهند و بهقولی حافظه ضعیفی داشته باشند و تاریخها
و وقایع جزئی را فراموش کنند. برای همین است که معمولا خانم ذهن شلوغتری دارد و مدام با خود درحال مکالمه درونی است ولی معمولا ذهن آقا خلوتتر است.
گله همیشگی آقایان از خانمها
آقایان همیشه گلهمند هستند که خانمها قصد دارند آنها را تغییر دهند، چون خانمها بیشتر رویایی نگاه میکنند و وقتی ایرادهایی در طرف مقابل و همسر خود میبینند با خود فکر میکنند میتوانند این ایراد او را برطرف کنند و به
قولی مردشان را تغییر دهند اما آقایان یک مقدار واقعبینتر نگاه میکنند. یعنی وقتی ایرادی در خانم میبینند، سعی میکنند از خانم بپرسند آیا واقعا این ایراد را دارد یا نه؟ حتی گاهی دیده میشود خانمی با آقایی به این امید ازدواج میکند که در آینده او را تغییر خواهد داد ولی آقایان به این امید با خانمی ازدواج میکنند که همیشه همان شخصیت و منش در او باقی بماند.
یکی از مهمترین تفاوتهای بین زن و مرد که میتواند بسیار اثرگذار باشد، توانایی خوب خانمها در گوش کردن است، خانمها اهل ارتباط برقرار کردن و صحبت کردن هستند درنتیجه خوب هم گوش میکنند، یعنی درواقع مهارتهای ارتباطی خانمها بهطورکلی خیلی خوب است اما آقایان این گونه نیستند و معمولا یکی از شکایتهای زیاد خانمها از آقایان این است که آقایان گوش نمیکنند و این گوش نکردن شاید به این علت باشد که آنها برای حل مسائل و مشکلات بهدنبال ارتباط برقرار کردن نیستند و میخواهند با تواناییهای شخصی خودشان مسائل را حل کنند.
چرا آقایان خیلی چیزها را نمیبینند
بسیار اتفاق میافتد وقتی مردی به خانه برمیگردد همسرش با نگاهی به او، متوجه میشود مثلا حالش خوب نیست و... چون زن به تمام جزئیات رفتاری طرف مقابل توجه میکند ولی مردها اینگونه نیستند. آنها وقتی به خانه میآیند به جزئیات زندگی توجه نمیکنند مثلا شاید اصلا متوجه لباس نو همسر، گل روی میز و اینگونه جزئیات نشوند چون به کلیات زندگی نگاه میکنند. اینکه همسرشان در خانه است، اینکه شام خوبی دارند و... و بالطبع بین این دونگاه جزئی بین و کلیبین اختلاف به وجود خواهد آمد، مگر اینکه هر دو با زبان یکدیگر آشنا باشند و بدانند دیگری چگونه به زندگی نگاه میکند. معمولا ما به آقایان پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از به وجود آمدن اختلافات به همسرشان به طور فعال گوش کنند و گاهی حق را به همسرشان بدهند.
به خانمها هم پیشنهاد میکنیم جزئیبینی و سختگیری را کم کنند و کمی به نگاه آقا حق
بدهند.
یک فرق مهم
معمولا در دنیای آقایان، موفقیت و پیروزیها وسیلهای برای محک زدن زندگیشان است، مردها به اشیا و اهداف بیشتر از احساسات و افراد توجه دارند. برای همین است که در مهمانیها وقتی آقایان دورهم جمع میشوند درباره کار، ماشین و
اهدافشان صحبت میکنند ولی خانمها درباره آدمها و احساساتشان صحبت میکنند، خانمها با ارتباطهایشان زندگی خود را محک میزنند. درواقع در دنیای خانمها کیفیت روابط مهم است و خانمها به دنبال عشق هستند و به نوعی، هنگامی احساس ارزشمندی میکنند که در یک رابطه عاشقانه و صمیمی موفق باشند ولی آقایان به دنبال موفقیتهای ملموس هستند.
چرا آقایان از ازدواج میترسند؟
همانطور که گفتیم، خانمها رویاپردازتر هستند و آقایان واقعگراتر. مثال بارز این واقعیت هنگام تصمیمگیری برای ازدواج است. وقتی خانم و آقایی برای ازدواج با هم آشنا میشوند و درحال تصمیمگیری هستند معمولا خانمها در ذهن و رویاهایشان زندگی خوبی که میتوانند با چنین مردی داشته باشند را تصور میکنند ولی آقایان کاملا برعکس عمل میکنند و مدام به این موضوع فکر میکنند که آیا فرد مقابلشان مناسب هست؟ آیا در این موقعیت تصمیم درستی میگیرند؟ جالب است بدانید به همین دلیل در مرحله تصمیمگیری برای ازدواج معمولا آقایان بیشتر از خانمها میترسند و نگرانند.
مردها و زنها چه وقت به هم میریزند؟
آقایان همواره به دنبال تشکر، پذیرش، تائید و اعتماد هستند، ولی خانمها به دنبال احترام، توجه و درک شدن هستند. آقایان معمولا میخواهند مرد خوب و ایدهآل زندگی باشند. بههمین دلیل وقتی مورد تشکر و تائید قرار نگیرند، به هم میریزند اما خانمها زمانی به هم میریزند که احساس کنند آنگونه که باید از آنها تعریف نمیشود و همسرشان توجه کافی به آنها ندارد و مورد عشق او قرار نگرفتهاند. بهطورکلی میتوان گفت آقایان به دنبال تائید و خانمها به دنبال تعریف هستند.
سکوت نشانه رضایت نیست
کلا مسائل برای آقایان خیلی پیچیده نیست ولی خانمها چون میتوانند مسائل مختلفی را در ذهنشان نگه دارند، ذهن پیچیدهای دارند. جالب است بدانید آقایان فکر میکنند وقتی همسرشان از آنها تقاضایی ندارد پس حتما راضی است ولی خانمها اصلا دوست ندارند برای عشق و محبت تقاضایی بکنند. خانم میخواهد آقا خودش بفهمد. در این موارد آقایان باید هرچندوقت یکبار همسرشان را چک کنند و از او درباره رضایتمندیاش از زندگی سوال کنند و بپرسند که «آیا از من راضی هستی»؟ در این هنگام خانمها خیلی مشتاق میشوند که حرفها و تقاضاهای خود را به زبان بیاورند.
خانمها نیز باید بدانند آقایان اهل حدس زدن نیستند و باید بهراحتی احساساتشان را به همسرشان اعلام کنند، چون مردها هیچوقت خودشان متوجه نمیشوند.
منبع : زندگی ایده آل