تحقیق سنتی پیش از ازدواج به شکل یک رسم درآمده. رسمی که دیگر نه درست انجام میشود نه روش جایگزین برای آن پیدا میشود. معمولا برادر یا پدر دختر با قرار قبلی به محل کار داماد سر میزنند و میپرسند او چطور آدمی است و طبیعی است که جوابی نمیشنود جز آنکه «خوب است.» با تغییر شکل آشنایی دختر و پسر در جامعه امروز، شکل این تحقیقات هم باید عوض شود.
تحقیقی که نه فقط خانواده دختر از پسر، بلکه خانواده پسر هم از دختر باید انجام دهند. سؤالات مقدماتی مثل سن و شغل و فرهنگ خانواده در جلسات اول آشنایی پرسیده میشود اما تحقیق اصلی که بعد از آن آغاز میشود، سرنوشت یک عمر زندگی را رقم میزند و باید جامع و کامل باشد و بیشترین شناخت را از همسر آینده به دست بدهد.
هرچند که همیشه وجهه ناشناختهای باقی میماند که فقط با زندگی زیر یک سقف معلوم میشود. نظرات حسن عسگریفر، روانشناس و مشاور خانواده درباره درست تحقیق کردن به شما کمک خواهد کرد.
حرفهای اول آشنایی موثق است!
همه در شروع ارتباط ناخودآگاه خود را طوری نشان میدهند که برای طرف مقابل جذابتر به نظر برسند اما در عمل چیز دیگری هستند. شناخت افراد از هم در دوره آشنایی خیلی گنگ است چون معمولا روابط منقطع است. یعنی طرفین هفتهای یک یا دو بار همدیگر را میبینند و در این زمان کوتاه طبیعی است که فقط حرفهای شیرین به هم میزنند اما در رابطه تنگاتنگ در زندگی زناشویی همه چیز فرق میکند.
بهترین راهنمای تحقیق قبل از ازدواج
ما در زندگی از هم طلبکاریم و برای اینکه احساس آرامش و امنیت کنیم از یکدیگر سهم میخواهیم. اگر قرار باشد همسرمان ساعت 6 از سر کار برگردد ما وقت عصر او را برای خودمان میخواهیم اما حالا اگر او عصرها را برای دوستان یا خانواده خودش اختصاص دهد، بحران تازه شروع میشود.
دخالت خانواده چقدر موثر است؟
در دنیای امروز در بسیاری موارد دختر و پسر با هم از قبل آشنا شدهاند و بعد خانواده را در جریان میگذارند. در آشناییهایی که به شکل سنتی انجام نشده و خانواده حضور پررنگی در آن نداشته است، معضلات خودشان را دیر نشان میدهند اما خانواده در این مرحله میتواند تحقیقات میدانی کند که البته باید بدانیم در آن خیلی از مسائل مثل بعضی بیماریهای روحی- روانی، ناکامیها و ویژگیهایی که در موقعیتهای بحرانزا خودش را نشان میدهد جزء مسائل پنهان خانوادهها باقی میماند.
برای مثال افرادی هستند که ما به آنها میگوییم انفعالی انفجاری. این افراد فشار را تحمل میکنند و در یک نقطه منفجر میشوند. اگر شما حس کنید طرف مقابل همیشه منفعل است و یکدفعه با رفتار انفجاری روبهرو شوید، به شدت دچار هراس و ترس میشوید.
دوستان و شبکههای اجتماعی میتوانند منبع تحقیق باشند؟
دوستان نمیتوانند به اندازه خانواده قابل استناد باشند. بهتر است برای شناخت به ستونهای سفت و واقعیتها تکیه کنیم. وقتی در جایگاه تحقیق هستید احساس امنیت در کسب اطلاعات کنید.
ممکن است دوست بخواهد شما را خراب کند یا بیش از حد بالا ببرد. شبکههای اجتماعی هم نمیتوانند معیار شناخت باشند چون افراد میتوانند با هویت غیر واقعی در شبکههای اجتماعی حضور پیدا کنند.
به کدام ویژگیها دقت کنیم؟
بعضی از اطلاعات کلی که در چارچوب و نگاه خانواده مشخص میشود میتواند دلگرم کننده باشد. اینکه خواستگار معتاد نیست، در کار فعال هست یا نه، اگر 10 سال کار کرده چه پساندازی دارد، مدبر است یا نه، ماشینش را خودش خریده یا از حمایت خانواده استفاده کرده، جایگاه کاری و خانوادگیاش چگونه است و چیزهایی از این دست میتوانند باعث شناخت شوند.
جایگاه فرد در خانواده یکی از مهمترین نکاتی است که خانواده میتواند رویش دست بگذارد. هرقدر فرد قابلیتهای تعهدیاش رادر خانواده بیشتر نشان دهد در زندگی آینده هم متعهدتر خواهد بود. در مقابل رفتارهای لاابالیگری منیت و خودخواهی در زندگی مشترک مشهود و غیر قابل انکار است و جز در دراز مدت نمیتوان چیزی را تغییر داد.
تحقیقات محلی مفید است؟
تحقیقات محلی میتواند تا حدی دل خانوادهها را قرص کند. ممکن است با آنها به شناخت تمام و کمال نرسیم اما بخشی از ویژگیها قابل دسترسی است. با این تحقیقات لااقل میتوان فهمید که اجازه ادامه رابطه را به دختر و پسر بدهیم یا نه.
اما خانواده ملاک ارجحتری از تحقیق در محل کار و بین همسایههاست. وقتی خانواده ها با هم در ارتباط هستند پدرها و مادرها یکدیگر و جایگاه و رفتار خانواده را با هم میبینند. در این ارتباط رازهای پنهان میتوانند کشف شوند. به خصوص در ارتباط مکرر با همدیگر.
حرفهای عمل کنید
کاری که در مراکز مشاوره پیش از ازدواج درباره کسانی که میخواهند با هم ازدواج کنند انجام میشود با چیزی که در تحقیقات میدانی و محیطی درباره فرد انجام میشود متفاوت است.
در این مشاورهها یکسری فاکتورهای معمول روانشناسان بررسی میشود که بررسی آنها از سوی خانوادهها ممکن نیست. بسیار اتفاق میافتد که دختر یا پسر چیزی نباشند که در ابتدای آشنایی نشان دادهاند. دو آدم با دو نگاه، طبقه اجتماعی، ایدئولوژی و تربیت متفاوت قرار است در زندگی همسو با هم قرار بگیرند.
در مراکز مشاوره برای اینکه این چالشها را حل کنند سعی میکنند در ابتدا اطلاعات مقدماتی را از دختر و پسر بگیرند. اطلاعاتی مثل اینکه طرفین چند خواهر و برادر دارند، فرزند چندم خانواده هستند، شغل پدر و مادرشان چیست، چند وقت است که کار میکنند، کجا آشنا شدهاند، آشناییشان چقدر طول کشیده، چه انتظاراتی از هم دارند و چرا.
اما در مراحل بعدی مشاور باید چالشهایی ایجاد کند که دو نفر به عنوان زوج مجبور شوند درگیر معضلات و تفاوتهایشان شوند و با این روش اختلافاتی که درباره خواستههایشان از هم دارند مشخص شود. معمولا زوجها در ابتدا فکر میکنند تمام خواستههایشان مشترک است و توقعی خاص از هم و اختلافنظری با هم ندارند.
اما در حقیقت اینطور نیست. وقتی فرد با رابطه طرف مقابلش با خانواده و توقعات و وظایف متقابل روبهرو میشود، مشکلات تازهای مشخص میشود.
چیزهایی مثل اینکه چقدر از طرف مقابل توقع سهم دارد. اینکه آیا سهمی از او را برای خانواده خودش قبول دارد یا نه. اگر به مشکل بخورد دوست دارد مشکل با کدام خانواده مطرح شود یا چیزهایی مثل این.
در مجموع این جزئیات هستند که میتوانند باعث شناخت دو فرد به طور کامل برای یکدیگر شوند. بعد از آن به جای اینکه درباره موفقیت یا موفق نبودن ازدواج نظر داده شود دو طرف در جریان مشکلات و بحرانهایی که ممکن است در زندگی با آنها روبهرو شوند قرار میگیرند و مهارتهای ارتباط با همسر، تشخیص بحرانها و کنترل زندگی را یاد میگیرند.
حرفهای دختر و پسر قابل استناد است؟
بیشتر سؤالهایی که دختر و پسر در دوره آشنایی از هم میپرسند حول برنامههایشان برای آینده میچرخد که معمولا به جوابهای قابل استنادی نمیرسد. در واقع آنها فقط درباره آرزوهایشان حرف میزنند، مخصوصا اگر جوان باشند.
این محاورات بین دختر و پسر فقط میتواند برای این باشد که آنها کمی به هم نزدیک شوند و توافقات نمیتواند قطعیت داشته باشد اما وقتی دو نفر در سن بالا به هم تعهد میدهند وضعیت فرق میکند. جایگاه اجتماعی آنها در آن وضعیت تثبیت شدهاست. آنها برای خود کار و موقعیت، قواعد و هنجارهایی دارند که به آن باور دارند و براساس آن حرف میزنند.
برای تحقیق چقدر زمان بگذاریم؟
ملاک مشخصی برای زمان تحقیق وجود ندارد اما مشخص است که نمیتوان به زمان رابطه دختر و پسر تکیه کرد. رابطههای معمولی که بین همشاگردیها و همکاران به وجود میآید شناخت چندانی به دست نمیدهد چون منقطع است اما وقتی مراودات خانواده شروع میشود اگر 6 ماه تا یک سال زمان بگذاریم معقولتر است. البته فراموش نکنید این به معنای افزایش دوره عقد نیست. زمانی که ذکر شد برای دوره قبل از عقد است.
در دوره نامزدی دختر و پسر تعهد اخلاقی به هم دارند اما تعهد قانونی ندارند و اگر در دوره نامزدی به توافق نرسیم و جداشویم ضرر کمتری متحمل میشویم اما آنها وقتی عقد میکنند زندگی زناشویی را با شکلی غیر از زناشویی شروع میکنند.
دختر وقتی عقد میشود حمایت مکرر شوهر را لازم دارد. درحالیکه وقتی قبل از ازدواج عقد میکند نیازهای عاطفی را هفتهای یکی دو بار میتواند از همسر بگیرد و برای او مشکل ایجاد میشود.