-*لیدا عسگرنیا: بهمحض اینکه حرف از آزار جنسی به میان میآید بلافاصله شدیدترین وجه آن یعنی رفتارهای جنسی به ذهن متبادر میشود.بهطبع این بخش مهم ترین شکل آزار جنسی است اما فعل ناهنجار و گاه مجرمانه آزار جنسی صورتهای دیگری هم میتواند داشته باشد و دایره شمول آزار وسیع است.
به گزارش به نقل از روزنامه قانون، تعریف آزار جنسی در جوامع مختلف بنا به مولفههایی نظیر مسائل فرهنگی و مذهبی اشکال مختلفی دارد. آنچه مسلم است هرچقدر یک جامعه به رشد فرهنگی بیشتری نائل شود مفهوم وسیعتر و مصادیق آزار جنسی را بیشتر یافته و برای مقابله با آن راهکارهایی مییابد.قربانیان آزار جنسی در بیشتر موارد زنان هستند. صدسال پیش درایران شاید صرفا زنای به عنف به عنوان آزار جنسی تلقی می شد و چون پشتوانه محکمی بهنام شرع برای آن مجازات وجود داشته است، با مرتکب به شدت برخورد می شد.ولی اگر زنی توسط شوهرش مورد ضرب و شتم یا فحاشی قرار می گرفت او مجبور به تحمل وضع موجود بود. صبوری و تحمل رفتار زشت مرد وظیفه زن تلقی میشد. اما امروز چه نگاهی جامعه ایرانی به مفهوم آزارجنسی دارد؟ شناخت این امر و تعیین مصادیق آن به این دلیل مهم است که تا درد شناخته نشود درمانی هم در کار نخواهد بود.
بی تردید در اینخصوص پیشرفتهایی حاصل شده است و جامعه با هوشیاری و روشنبینی بیشتری با این مقوله برخورد میکند. خود زنان در پیدایش این موقعیت نقش به سزایی داشتهاند. تغییر نسلها، وجود رسانههای مجازی و تغییرات فرهنگی همه در ایجاد موقعیت جدید موثر بودهاند. مثلا اگر 20 سال پیش خانمی در تاکسی با نشستن بد و بیملاحظه یک مرد و تعرض او به حریمش مواجه میشد در غالب موارد بهدلیل ترس از آنچه خود و جامعه بیآبرویی میدانست سکوت پیشه میکرد. برخی با پیادهشدن از خودرو خود را تنبیه میکردند و معدود زنانی که شجاعت داشتند با برخورد با متخلف انواع الفاظ زشت و مستهجن و تهمتها را ازطرف اواز یک سوو سکوت و نگاههای معنا دارو شماتتآمیز سایرین را از دیگر سو بر خود هموار میکردند.
اما امروزه به لطف طرح مساله توسط روانشناسان، جامعه شناسان و انعکاس آن توسط رسانهها، خصوصا فضای مجازی این موضوع بهعنوان یک خشونت جنسی نسبت به زنان مطرح شده است تا جایی که موضوع فوق به شکلهای گوناگون در فضاهای عمومی، مردان را به رعایت حقوق زنان در اینمورد دعوت میکند. هر چند همچنان زنان در این مورد با تعرض برخی مردان مواجه می شوند ولی رویکردشان با گذشته متفاوت است و جامعه نیز بهطور نسبی از آنان حمایت میکند. خاطرم هست در دوران کارآموزی یکبار در تاکسی کیف کارم را کنارم قرارداده بودم، مسافری که آقا بود در کنارم قرار گرفت بهمحض سوارشدن به من گفت خانم این کیف رابردارید شما دارید به من توهین می کنید. توضیح دادم این یک حرکت پیشگیرانه است شما نباید ناراحت بشوید این یک حفاظ است برای من در مقابل اشخاص خطاکار، با توجه به اینکه من شما را نمی شناسم و شما نیز براساس آنچه خود اعلام میدارید فرد محترمی هستید این اقدام من نباید باعث ناراحتی شما بشود و به خود بگیرید. متاسفانه نامبرده تا زمان پیاده شدنش با صدایی تحکم آمیز من را به برداشتن کیفم خطاب می کرد که البته در تصمیم من هیچ تاثیری نداشت.
ولی آزار جنسی در خیابان محدود به این نوع تعرض نمیشود. متلک گوییهای جنسی و غیرجنسی، نگه داشتن خودروی شخصی و دعوت زنان به سوار شدن، نیز در این زمره هستند. تمام موارد فوق اگر چه قانونا قابلیت طرح و شکایت دارند ولی آنقدر مسیراحقاق حق پر پیچ و خم و ناهموار است که قربانیان چنین آزارهایی ترجیح می دهند ازکنار این موارد اگر چه با تحمل عذاب ناشی از این برخوردها بگذرند. شاید بد نباشد مقایسه ای با یک کشور مسلمان داشته باشیم. در دوبی اگرمردی در خیابان متعرض کلامی زنی شود و آن زن همان موقع از وی به پلیس شکایت کند بلافاصله مزاحم دستگیر شده و شاید به حبس محکوم شود . این مقررات حمایتی منجر به این شده است که کمتر در یک کشور توریستی مثل دوبی شاهد اذیت و آزارهای خیابانی باشیم.
در اینجا به یک مورد دیگر از آزارجنسی پرداخته میشود که اگرچه ظاهر قانونی دارد ولی سرشار از آزار برای یک زن می تواند باشد. آمرین به معروف که با گشت ارشاد به این وظیفه می پردازند و بعضا از نیروی انتظامی و مرد هستند زمانی که درصدد جلب زن بد حجابند آنقدربا تحکم و لحن آزار دهنده ای او را خطاب قرار میدهند که زن بی دفاع در لحظه آسیب روحی زیادی را باید تحمل کند . بعضا دیده میشود برای هدایت این زنان به خودروی گشت ارشاد با برخورد خشونت آمیز رفتار شده و این امر با مقاومتهایی که ناشی از ترس و دلهره آن زن است روبهرو شده است. پرسش این است آیا این قبیل رفتارها که در قالب قانون و انجام وظیفه صورت می گیرد می تواند در زمره آزار جنسی تلقی شود؟ روانشناسان و جامعه شناسان باید در این زمینه پاسخگو باشند .
* وکیل پایه یک دادگستری