توصیهها و هشدارهای دکتر اعظم صالحی درباره بگومگوهای زن و شوهری
دعوای زن و شوهر
به قول مادربزرگم هر خانهای بحث و مشاجرههای خاص خودش را دارد و این مشکل فقط برای من نیست. راست هم میگوید چند باری دیدهام که صحبت زن و شوهری در مورد عوض کردن کانال تلویزیون یا انجام کارهای خانه یا سپردن برخی مسوولیتها، به بحث و جدل کشیده شده... حال و هوای بحثهای این روزهای من و همسرم هم دستکمی از بحثوجدلهای آنها ندارد؛ موعد اجاره خانه سرآمده و امسال هم بدتر از سالهای قبل، قیمتها سر به فلک کشیده. مدتی است با همسرم از این بنگاه به آن بنگاه میرویم اما هنوز نتوانستهایم، خانه مناسبی پیدا کنیم.
همه استرسهای دنبال خانه گشتن به کنار، توافق نداشتن بر سر این مساله که در منطقهای دورتر خانه بگیریم یا نه، بر شدت این استرسها افزوده است. گفتوگوی ما در مورد این مساله به هیچ نتیجهای نمیرسد که هیچ، باعث دلخوری و رنجش خاطر بیشترمان هم میشود. قطعا برای شما هم پیش آمده که در برخورد با دوستان و اطرافیان و از همه مهمتر همسرتان بحثهایتان شکل مشاجره به خود بگیرد.
گفتوگوی «ازدواج و سلامت » این هفته را با دکتر اعظم صالحی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بخوانید تا علت اصلی اینکه چرا برخی گفتوگوها شکل مشاجره به خود میگیرد، بدانید.
چرا گاهی صحبت حتی بر سر مسالهای جزئی شکل مشاجره به خود میگیرد؟
در هر جمع انسانی و از جمله خانواده، امکان ایجاد بحث و مشاجره با شدت و ضعفهای مختلف وجود دارد که مجموعهای از رفتارهای مختلف، از جمله پچپچ بین دو نفر، بحث، دادزدن، ناسزاگویی، فریادهای بلندی که همسایهها میشنوند و در نهایت کتککاری، شکستن اشیاء و خشونت فیزیکی است. موضوع این مشاجرهها میتواند از کوچکترین تا بزرگترین مسایل را شامل شود؛ برآورده نشدن انتظاراتی مانند نوبت و برعهدهگرفتن انجام امور منزل و مسوولیتها، چگونگی استفاده از امکاناتی مانند تلویزیون، اتاق، دستشویی و... از سوی دیگر، زن و مردی که با هم یک خانواده را تشکیل میدهند، دو جنس متفاوتاند با مجموعهای از ویژگیهای متفاوت.
علاوه بر این، هرکدام از آنها فرهنگ، خانواده، تاریخچه و مجموعه تجربههای متفاوتی دارند. پس کاملا طبیعی است که انتظارها و سلیقههای مختلفی داشته باشند. همین تفاوتها باعث اختلافنظر میشود و اختلافنظر هم میتواند باعث بروز بحث و مشاجره شود.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پس چرا برخی زوجها رابطه آرامتری دارند و کمتر با هم بحث میکنند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال، بهتر است مقایسهای بین دو گروه خانوادههای «پرمشاجره» و «آرام» انجام دهیم. با نگاهی عمیقتر به این دو گروه خانواده، میبینید آنچه باعث بحث بین زن و شوهر میشود، تفاوتهای بین فردی نیست بلکه شیوهای است که برای حل اختلافاتشان از آن استفاده میکنند. در واقع مشاجره نوعی روش گفتوگوست؛ گفتوگویی بینتیجه و حتی با پیامد منفی بنابراین مهمترین دلیل در بروز مشاجره، شکل و نحوه گفتوگوی اعضاست که در دو گروه متفاوت است.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به این تفاوتهای شکل و نحوه گفتوگو اشاره میکنید؟
اولین نکته در مورد چگونگی شروع گفتوگو است. اعضای خانوادههای پرمشاجره، درباره اختلافشان صحبت نمیکنند و زمانی لب به شکایت میگشایند که جانشان به لب رسیده و به لحاظ احساسی در اوج ناراحتی باشند. پس بدیهی است که گفتوگویشان با خشونت و سرزنش آغاز شود. این حالت احساسی به طرف مقابل سرایت و نوعی جو ستیز و مبارزهطلبی را ایجاد میکند اما حتی اگر در جنگ بین دو کشور، برندهای وجود داشته باشد، در جنگ بین دو عضو خانواده هیچ برندهای وجود ندارد و بیشک هر دو بازنده هستند و به هدف خود (حل اختلاف) نمیرسند. بدیهی است وقتی همسران در حالی گفتوگو را شروع میکنند که درگیر احساسات منفی مانند خشم و تنفر هستند، به لحاظ احساسی توان اداره و هدایت بحث را ندارند و به نتیجه دلخواه هم نمیرسند.
نوع دیدگاه افراد هم در حل مساله تاثیرگذار است؟
بله، در یک گفتوگوی اصولی برای حل مشکلات، باید نگاه افراد به مشکلات مشخص شود. در واقع نوع نگاه افراد به مشکلات دوگونه است؛ مسالهمدار و راهحلمدار. به عبارت سادهتر، هر کدام از ما پیرامون خود کسانی را میشناسیم که در مواجهه با مشکلات، فورا میگویند: «خب، به هر حال مشکلی برایمان پیش آمده... حالا باید با این مشکل چه کنیم؟» چنین افرادی نگاه راهحلمدار دارند ولی افراد مسالهمدار دائم از مشکلاتشان شکایت و دیگران را سرزنش میکنند. آنها به دنبال علت بروز مشکل و مقصر هستند و وقت و انگیزهای برای پرداختن به راهحل ندارند. در مقابل، افراد راهحل مدار، فقط در حد لازم به مساله و علت آن میپردازند و بیشتر وقت خود را صرف یافتن راهحلی مناسب میکنند. در خانوادههای پرمشاجره، افراد عمدتا مسالهمدارند، نه راهحل مدار.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
گاهی حین مشاجره یکی از طرفین یا حتی هر دو، بحثهای گذشته را به میان میکشند. چرا؟
به دلیل اینکه این افراد هم نسبت به حل مشکل، نگاه مسالهمدارانه دارند و جزو خانوادههای پرمشاجره به شمار میروند. خانوادههای پرمشاجره در اتفاقهای گذشته غرق میشوند و به مسایلی میپردازند که در حال حاضر وجود ندارد. این حالت نوعی سرزنش بینتیجه برای فرد خاطی محسوب میشود و موجی از ناامیدی در فرد سرزنشکننده و سرزنششونده ایجاد میکند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پس برای پیشگیری از بروز مشاجره، چگونه میتوان گفتوگویی راهحلمدار داشت؟
مشاجره نوعی روش گفتوگوست که نتایج منفی به بار میآورد. در خانوادههای پرمشاجره، افراد شیوههای تکراری و بدون نتیجه را برای حل اختلافها به کار میبرند. آنها ناامیدانه تلاش میکنند و هر بار شکست میخورند و در نهایت فقط میتوانند احساسات منفی خود را بر سر یکدیگر خالی و البته به هم منتقل کنند. متاسفانه آنها این شیوه غلط را از خانواده خود یاد میگیرند و بعد از مدتی که از آن استفاده میکنند، آنچنان در این چرخه غلط گرفتار میشوند که غیرارادی آن را بهکار میبرند.
چنین اشخاصی اصلا متوجه نیستند با این رفتار چه بر سر رابطه خانوادگیشان میآید و با این مشاجرهها هیچ نتیجه مثبتی عایدشان نمیشود. خوشبختانه این روش گفتوگوی غلط، همانطور که یاد گرفته میشود، از یاد زدوده خواهد شد البته نه بهسادگی ولی میتوان با آن مقابله و روشهای گفتوگوی موثر و صحیح را جایگزین کرد.