برای بسیاری از کسانی که حوادث آمریکا را در دوران دونالد ترامپ پی گیری می کرده اند، ماجرای انتصاب استیو بنن به عنوان مشاور جنجالی دونالد ترامپ و سپس اخراج او از کاخ سفید، انتشار کتاب جنجال برانگیز «آتش و خشم» و ... همه داستانی است که در خصوص این استراتژیست کاخ سفید وجود داشته است، به تنهایی برای تحلیل رفتار دولت فعلی آمریکا کفایت می کند.
استیو بنن کیست؟
استیو بنن در حالی مشاور دونالد ترامپ شد که بسیاری نسبت به انتصاب او حرف و حدیث های فراوانی مطرح می کردند. انتصاب «استیو بنن» به عضویت در شورای امنیت ملی آمریکا به دستور ترامپ که در اقدامی بیسابقه صورت گرفت، موضوعی بود که سبب شد حتی «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه اسبق آمریکا بیان کند «استیو بنن عروسکگردان کاخ سفید است.» آلبرایت با تاکید بر اینکه «بنن» یکی از دردسرسازترین چهرههای تیم دونالد ترامپ است، پیوستن وی به شورای امنیت ملی آمریکا را محکوم کرده بود. آلبرایت گفته بود «به اعتقاد من، «استیو بنن»، استراتژیست ارشد کاخ سفید و مشاور «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، بازیگردان اصلی دولت جدید این کشور و تعیینکننده خطمشی سیاسی کابینه ترامپ است.»
بنن شخصیتی است که بلومبرگ از او به عنوان «خطرناکترین سیاستمدار آمریکا» یاد کرده بود. «بنن» پیش از این مدیر وبسایت خبری راستگرای افراطی «بریت بارت» هم بوده است. بخشی از دیدگاه های ضدرسانه ای دونالد ترامپ برخاسته از نظراتی است که استیو بنن نسبت به آن ها داشته است. برای مثال او در جایی گفته بود «رسانهها باید خجالت بکشند و شرمنده باشند. آنها باید دهان خود را ببندند و برای مدتی فقط گوش کنند. اینجا رسانهها حزب مخالف دولت هستند.»
استیو بنن، مشاور معروف و البته اخراجی ترامپ پیرو «ژئوپولتیک آخرالزمانی» و مذهبیون حامی دونالد ترامپ بود. او و هم فکرانش با ترویج دیدگاههای بیگانههراسی و اسلامهراسی می خواستند دیوار بکشند و به تبعیدهای جمعی برای پاکسازی اقدام کنند. او یکی از طراحان اصلی ممانعت از ورود مسلمانان به آمریکا و همچنین کشیدن دیوار در مرزهای مشترک بین آمریکا و مکزیک بود. او شدیدا به ادبیات آخرالزمانی مسیحیت ایمان داشت و تحت تاثیر عقاید اینچنینی بود. برخی معتقدند تفکرات او حتی از نئوکانها نیز افراطی تر بوده است. استیو بنن مهاجران را مسبب اصلی مشکلات آمریکا می داند و برای او مهاجر قانونی و غیرقانونی فرقی ندارند. استیو بنن بعد از حوادث مربوط به شارلوتویل و بالا گرفتن انتقادات علیه تفکرات کابینه ترامپ نهایتا از کار برکنار شد. موضوعی که بسیاری معتقد بودند سبب خواهد شد که جهان نفسی تازه بکشد و از دست تفکرات افراطی و آخرالزمانی دونالد ترامپ رهایی یابد.
کتاب آتش و خشم
بعد از اخراج استیو بنن، او در کتابی که مایکل وولف با عنوان آتش و خشم آن را جمع آوری کرده بود، به دونالد ترامپ تاخت و او را شایسته مقام رهبری آمریکا ندانست. کتاب آتش و خشم به واقع با توجه به نظر واقعی کارمندان در مورد ترامپ و موضوعاتی که در یک سال اقامت برخی از اخراجی های کاخ سفید از جمله استیو بنن در آن جا اتفاق افتاده بود، گردآوری و تنظیم شده بود. مخاطب این کتاب از خلال صفحات آن، به این جملات می رسید که ترامپ در کاخ سفید مثل یک بچه رفتار میکند و در عمل توانایی رهبری یک کشور را ندارد. بعد از سخنان شدید الحن بنن در خصوص ترامپ بود که ترامپ به استیو بنن، همپیمان سابق خود و دشمن بعدی اش حمله کرده و او را متهم کرد به اینکه بعد از اخراج شدن از سمت استراتژیست ارشد کاخ سفید برای بازپسگرفتن شغلش گریه و التماس میکرده است. ترامپ در این توئیت نوشت: حالا همه استیو شلخته را مثل یک سگ به حال خود رها کردند، چقدر بد!
استیو بنن دوباره مشق آخرالزمانی خواند
حالا و بعد از این اتفاقاتی که در ظهور و سقوط استیو بنن افتاد، مدیر اجرایی اخراج شده وب سایت محافظهکار «بریت بارت نیوز» آمریکا، در مصاحبه با مجله «جی کیو» در یک روایت آخرالزمانی جدید از تشکیل محور جدید ضد تمدن غرب از سوی دو تمدن باستانی چین و ایران در کنار ترکیه خبر داده است.
این استراتژیست سوپر راستگرا نوشته «آنچه که امروز شاهد آن هستیم تشکیل یک محور جدید از سوی چین، پرشیا (ایران) و ترکیه به عنوان بازماندگان – سه تمدن باستانی- است. هدف این سه کشور مقابله با غرب مسیحی و بخشی از کشورهای جهان اسلام است که وابسته به غرب هستند.» او از واژه «پرشیا» – نام تاریخی ایران در متون و کتب غربی- به جای ایران استفاده کرده است. او گفته است شرایط کنونی همانند سالهای پیش از آغاز جنگ دوم جهانی است و جهان به سرعت در حال نزدیک شدن به یک جنگ جهانی بزرگ است که در سویی محور جدید ایران- چین و ترکیه و در سوی دیگر جهان غرب خواهد بود.[1]
آیا استیو بنن پیرو هانتیگتون و فوکویاما است یا بدنبال موج جدید ایران هراسی است؟
در اینکه تغییراتی در هندسه نظام بین الملل اتفاق افتاده و قدرت ایران رو به فزونی است، شکی نیست، اما ماجرای این گونه بیانات استیو بنن را باید چگونه ارزیابی کرد؟ واقعیت های تغییر هندسه قدرت نظام بین الملل و توانایی های ایران هر ناظر بین المللی را به قدرت روبه رشد ایران در سطح منطقه می رساند، در همین چارچوب بسیاری بر آنند که نظمی که ایران در نظام بین الملل، مطلوب می داند، نظم مبتنی بر توزیع قدرتی که اینک در نظام بین الملل وجود دارد، نیست، ایران بر آن است که بایستی نظام توزیع قدرت در عرصه بین المللی به نفع کشورهایی که صدای آن ها کمتر در نظام بین الملل شنیده می شود، تغییر کرده و الگوی توازن قدرت متناسب با مقدورات و محذورات کشورهای موجود در نظام بین الملل و نه واقعیت های تحمیلی بعد از جنگ جهانی دوم که متفقین الگوی توزیع قدرت خود را تحمیل کردند، بازتعریف شود. ایران، برزیل، آرژانتین، هند، چین و روسیه از جمله کشورهایی هستند که در این چارچوب فکری می اندیشند و معتقدند نظام بین الملل نه تنها تک قطبی نیست، بلکه اساس نظامی غربی نیز نیست. بنابراین لزوم تغییر ساختار و بافتار نظام بین الملل توسط ایران و نخبگان این کشور مطرح می شود.
اما آنچه استیو بنن در حال بیان آن است، ایران هراسی است که در منظومه متفکران راست گرای افراطی آمریکا وجود داشته است. نئومحافظه کارانی شبیه به جرج بوش، جان بولتن، کاندولیزا رایس و سایر افراط گرایان آمریکا نیز در خصوص آمریکا و نزاع با تمدن های دیگر تفکراتی داشتند که به لحاظ تئوریک در آرای هانتینگتون و فوکویاما تبلور یافته بود، اما استیو بنن را می توان جزو معدود استراتژیست هایی عنوان کرد که این تقابل بین غرب و غیر غرب را بین ایران، چین و ترکیه با منظومه تفکری غرب عنوان کرده است.
پی نوشت:
[1].http://www.asriran.com/fa/news/596622