به رغم دگرگونیهای جوامع جدید صنعتی که گاه راستای حرکت شان به سوی تضعیف حس مذهبی جوانان و استقرارگونهای خردگرایی، جدایی پدیدههای حیات از ابعاد دینی یا مادهگرایی افراطی و یا مصلحتگرایی در اندیشهشان است، در روزگار ما تاثیر اعتقاد مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه و ملاحظه است.
قطعا همگی اذعان به این مهم دارید که گزینش همسر مهمترین انتخاب فرد در زندگی است و بیگمان لازمه موفقیت در این امر، به عوامل متعددی بستگی تام و مبرهن دارد که نمیتوان بدون التفات و توجه بدانها، انتخاب مناسب و موجهی داشت.
یکی از مهمترین این عوامل، ایمان و باورهای اعتقادی و به دیگر سخن مذهب طرفین است و نقشی که این مولفه مهم در زندگی شخصی فرد در دوران تجرد داشته و نقشی که میتواند در زندگی مشترک وی داشته باشد؛ مورد نظر واقع میشود.
بررسیها و تحقیقات متعدد انجام شده نشان می دهد که انجام اعمال مذهبی بیش از دیگر متغیرهای مورد بررسی، بر انتخاب درست همسر و به تبع آن در رضایتمندی از ازدواج موثر و مفید است.
بسیاری از روان شناسان بنابر تجارب بالینی و یا تحقیقات میدانی خود دریافتهاند، افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده بودند؛ مذهب را به عنوان مهمترین عامل رضایتمندی در ازدواج قلمداد کردهاند. از سوی دیگر، روانشناسان دیگری هم، خاطر نشان کردهاند که مذهب مهمترین عامل ثبات، پایداری و استواری ازدواج است.
بنابراین با توجه به بررسی نتایج تحقیقات روانشناسان و مشاوران خانواده داخلی، حتی متخصصان غربی، میتوان به صراحت تمام و با برهانی قاطع و منطقی پذیرفت که بین مذهبی بودن و انتخاب همسر مناسب و متعاقب آن رضایتمندی از ازدواج رابطهای مثبت وجود دارد؛
لذا این حکم عقل سلیم است که مذهب را باید به عنوان یک مولفه بنیادی و معیار اساسی در انتخاب و گزینش همسفر زندگی مد نظر داشت و با نگاهی عمیقتر و گستردهتر بر آن، خصوصیات یک فرد مذهبی و مقید بر باورها و اندیشههای وابسته به آن را کاوید و در گزینش همسر بدان توجه کرد.
تاثیر اعتقادات مذهبی در روابط همسران
با این علم، شناخت و آگاهی از نشانههای مذهب در زندگی فرد و چگونگی عملکرد یک فرد مذهبی در زندگی گذشته و اهداف آینده وی، راهی را برای کنکاش و تحقیق از فرد مقابل را پیش روی شما قرار میدهد تا بدان طریق پرده از حقایق مذهب و باورهای دینی فرد در زندگی بردارید و کشف حقیقت این امر کنید؛
چرا که همگی میدانیم صرف یدک کشیدن مذهب و مذهبی بودن، ره به جایی نمیبرد، عامل و فاعل حقیقی بودن بحثی است که همگان بر آن تاکید محض میکنند و بیگمان آن را تنها معیار محک و سنجش حقیقت میپندارند و بر راستی آن، مهر تائید و سقم میزنند و بدین طریق است که با بستن راه تردید منجر به حصول اطمینان از ایمان واقعی فرد میشوند و بر آن پافشاری میکنند.
همسری هم کفو از نظر امور مذهبی و معنوی
هیچچیز به اندازه مذهب بر الگوهای رفتار زوجیت موثر نیست، لاجرم اهمیت دادن به اعتقادات و باورها یکی از اساسی ترین معیارهای انتخاب همسر است. هر کس براساس باورهای ذهنی خویش رفتار میکند و متناسب با آن شخصیتها شکل میگیرد. ارزشها و ضدارزشها همه ناشی از اعتقادات فرد است و طبیعی است که اینگونه اختلافات بسیار ویرانگر است.
اختلاف در ارزشها و باورها بر خوب یا بد بودن افراد صحه نمیگذارد، هر یک از انسانها برای خود ارزشها و باورهای قابل احترام دارند و تخطی هر یک از زوجین به منزله خدشه به شخصیت خود تلقی میکنند.
با توجه به این واقعیات حتما باید قبل از ازدواج زوجین با این امر توجه کافی داشته باشند و میزان دوری و نزدیکی اعتقادات مشخص شود.
به عقیده روانشناسان، پس از زناشویی ناباوری های دینی یکی از طرفین دشواریهای فراوانی برای آنها فراهم میکند و هرقدر همگونی میان دو همسر از نظر مذهب کمتر باشد باعث اختلافات، کشمکش و بگومگوهای همیشگی و بیشتر میشود.
این ناهماهنگیها با گذشت زمان بیشتر میشود تا جایی که بر امر استواری و استحکام ازدواج و خانواده تاثیر منفی میگذارد و ممکن است به طلاق بیانجامد. به دیگر سخن اگر اختلاف مذهبی به سختی بتواند پیوندهای زناشویی را از هم بگسلد، سرانجام بر امر ازدواج و استواری و استحکام آن، همان طور بر سعادت زوجین، تاثیری شگرف خواهد گذاشت.