معاونت توسعه مناطق محروم نهاد ریاست جمهوری: سیستانوبلوچستان تقریبا یکسوم روستاهای خود را از دست داده است.
به گزارش به نقل از شهروند، اینجا خاک نقرهایرنگ است و همهجا سوت و کور. در مسافتهای طولانی گهگدار سایه تیره آدمی به چشمت میآید. کسی که بوتههای خار جمع میکند یا تا کمر روی بوتههای کمآبی سبز خم شده و چیزی را میکاود. گاهی تکوتوک خانههای گلی با سقفهای منحنی زندگی بیرمقی را برایت تداعی میکند اما کمی آنطرفتر دیوارهای فروریخته و خانههای متروک دوباره نبض زندگی را به کما میبرد.
نوای نی در ماشین طنین انداخته است. راننده با صدایی بلندتر از ساز هنرمندی که نمیشناسم، برایم توضیح میدهد که خاک نقرهای در واقع روزگاری جریانهای آب بوده که حالا خشکیدهاند و نمک آن بر سطح خاک تفتیده شده است.
جایی نزدیک روستای «دک دهمرده» زابل پیاده میشوم. حارث در گندمزارش سخت مشغول کار است. او و ٤٠ مرد روستا به تازگی صاحب یک انشعاب آب شدهاند. طرح انتقال آب با لوله به ٤٦هزار هکتار از زمینهای دشت سیستان از بهار ٩٣ در اینجا کلنگ خورده و حالا نخستین انشعاب آب به آنها رسیده است.
با آنکه نجفی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستانوبلوچستان معتقد است؛ این پروژه طرح مهمی است و موجب میشود که آب بدون تبخیر و پرتی به دست کشاورزان برسد اما کشاورزها معتقدند اتفاق خاصی رخ نداده است.
در دشت سیستان که ٥ شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز واقع شده است، چیزی شاید نزدیک به ٢٠٠کیلومتر کانال کوچک وجود دارد که وزارت نیرو از دهه٧٠ آن را در دشت سیستان اجرا کرده است تا جریان آب را در این دشت کنترل کند اما کارشناسان آب یک شرکت پیمانکاری زیرساخت معتقدند؛ این شیوه هدایت آب مربوط به شهرهای پرآب و مرطوب است، نه برای سیستانوبلوچستانی که ٥٠میلیمتر بارش دارد و ٤٧٠٠میلیمتر تبخیر آب.
این کانالهای کوچک حالا دیگر با خشکسالی که گریبان سیستان را گرفته، کاربردش را از دست داده است و تلهای خاک را در آن ریخته و پر کردهاند تا عبورومرور خودروها راحت شود.
کسی نمیداند چقدر پول برای این پروژه اشتباهی هزینه شده اما طرح جبرانی آن یعنی پروژه ٤٦هزار هکتاری اراضی کشاورزی دشت سیستان که وزارت کشاورزی اجرای آن را برعهده گرفته است، نزدیک به ٢هزار و ٥٠٠میلیارد تومان هزینه برمیدارد.
پروژهای که آب را با لولههای فولادی زیرزمینی در دشت سیستان هدایت میکند. محمدجواد صالحینژاد، مجری طرح انتقال آب به دشت سیستان به «شهروند» میگوید: کانالها به دلیل کفپوش سیمانیشان تنها از نفوذ آب به درون زمین جلوگیری میکردند اما راهکاری برای تبخیر شدید در سیستانوبلوچستان نداشتند. حالا با اجرای طرح انتقال آب با لوله به ٤٦هزار هکتار از اراضی دشت سیستان، آب بدون تبخیر و نفوذ در زمین و در واقع با کمترین پرتی ممکن به دست کشاورزان میرسد.
حارث، دستی به صورت آفتابسوختهاش میکشد و به «شهروند» میگوید: آبی وجود ندارد که بخواهند آن را انتقال بدهند. چه با لوله چه بیلوله... افغانستان هیرمند را بسته است و دیگر برای اینجا آبی نمیماند.
باد در لباسهای یکدست سفید و گشاد عبدالستار میپیچد. بیلش را به کناری میگذارد و صدایش را پایین میآورد و میگوید: اینجا نمیتوان پیشبینی کرد دوماه دیگر آب داری یا کل مزرعهات در بیآبی میسوزد و محصول از بین میرود.
و ادامه میدهد: هیرمند وحشی است و بهار سیلابی میشود. افغانستانیها نمیتوانند جلوی طغیان هیرمند را بگیرند و تهماندههای سیلاب به ایران میرسد.
کشاورز دیگری که اسمش را نمیدانم، میگوید: اینجا دعای مردم این است که هیرمند سیلابی شود، وگرنه در بقیه سال آبی وجود ندارد که کشت و کار کنیم.
چارهای جز مهاجرت نمانده است
«افغانستان سالهای طولانی است که حقابه ایران را نمیدهد و هیرمند تنها دلیل به وجود آمدن تمدن سیستانوبلوچستان است. درست مثل نیل که مصر را به وجود آورده است.»
حبیبالله دهمرده، نماینده مردم زابل در مجلس دهم این جملهها را به زبان میآورد و به «شهروند» میگوید: آب دریا که شور است و تنها رودخانه سیستانوبلوچستان هیرمند است و درواقع هیرمند عامل شکلگیری تمدن این منطقه بوده است. با وجود این، افغانستان با ساخت سدهای متعدد روی هیرمند، رگ حیاتی سیستانوبلوچستان را به افغانستان منحرف کرده و سالهای طولانی است که حقابه ایران را نمیدهد و چارهای جز مهاجرت برای مردم نگذاشته است.
او تأکید میکند تنها قراردادی که برای حقابه بین ایران و افغانستان وجود دارد متعلق به سال ٥٠ خورشیدی است که براساس آن افغانستان باید ٨٢٠میلیون مترمکعب آب به ایران تحویل دهد، اما افغانستان در عمل این کار را انجام نمیدهد و تنها دو یا سه ماه آب به ایران میرسد، آن هم در زمانهایی که هیرمند سیلابی است و افغانستان تجهیزات کنترل سیلاب را ندارد و به ناچار آب به ایران سرازیر میشود.
دهمرده میگوید: رایزنی برای گرفتن حقابه ایران و شکایت از افغانستان در دولتهای مختلف بدون نتیجه مانده است.
با این حال مجریان طرح انتقال آب با لوله به ٤٦هزار هکتار از زمینهای دشت سیستان اعتقاد دارند تکمیل این طرح موجب میشود که ایران در مجامع بینالمللی بتواند قدرت پیگیری شکایت از افغانستان را داشته باشد.
آنها میگویند طرح تا پایان سال ٩٧ تمام میشود و ایران میتواند با استناد به این تجهیزات و اینکه ایران از گذشته تاکنون سهم آب داشته است، در دادگاههای جهانی مدعی حقابه از هیرمند شود.
از سیل تا خشکسالی در دک دهمرده
حارث خانههای نیمه ویران کنار مزرعهاش را نشان میدهد و میگوید: در سال ٦٩ سیل ویرانگری روستای ما را خراب کرد. آن زمان آب هیرمند آنقدر زیاد بود که گاه و بیگاه سیل میآمد و کشاورزی رونق داشت اما حالا کشت به امید آب فقط ریسک و بازی با سرمایه است.
چیزی نزدیک به ٧٠ خانواده در روستای دک دهمرده زندگی میکنند. در روستا که قدم میزنی بیشتر پیرمرد و پیرزنهایی را میبینی که توان مهاجرت یا دل کندن از زادگاهشان را نداشتهاند و بیشتر جوانترها رفتهاند. عدهای به مشهد کوچیدهاند، عدهای به رفسنجان و ورامین تهران و گلستان ...
نجفی رئیس سازمان جهادکشاورزی سیستانوبلوچستان میگوید: در ایران بالای ٣میلیون نفر سیستانوبلوچستانی پراکنده است و درحالیکه در دشت سیستان تنها ٤٣٠هزار نفر ساکن هستند در گلستان ٦٥٠هزار نفر سیستانی زندگی میکنند.
و این یعنی زندگی که در دشت سیستان کمرنگ شده است. در شهر که قدم میزنی پارچه نوشتههای زیادی میبینی که به مغازهها و خانهها آویزان است و نوشته شده: «فروشی است»
ریگی که در زابل مغازه میوهفروشی دارد، به «شهروند» میگوید: بدبختی اینجاست که مشتری برای خانه و مغازهمان نیست. آنهایی که اموالی غیراز خانه و مغازه دارند راحت آن را تبدیل به پول نقد کرده و میروند اما فقیرترها جابهجایی برایشان ساده نیست.
مهاجرت از دشت سیستان بالا گرفته است
حبیبالله دهمرده، نماینده مردم زابل در مجلس هم به «شهروند» توضیح میدهد: در دو دهه اخیر مهاجرت از دشت سیستان شدت گرفته است بهطوری که تاکنون ٣٠درصد جمعیت سیستانوبلوچستان مهاجرت کردهاند.
نجفی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستانوبلوچستان هم میگوید در سالهای ٩١ و ٩٢ هشتهزار خانوار معادل ٣٥هزار نفر از دشت سیستان مهاجرت کردهاند و این روند همچنان ادامه دارد.
براساس اعلام معاونت توسعه مناطق محروم نهاد ریاستجمهوری از یکهزار و ٥٤٣ روستای خالی از سکنه کشور، ٣٧٤ آبادی در این سه استان شرقی خالی از جمعیت شدهاند. از این میان سیستانوبلوچستان وضع به مراتب بدتری دارد و تقریبا یکسوم روستاهای خود را از دست داده است و چیزی نزدیک به نیمی از جمعیت شهرنشین این استان حاشیهنشین شدهاند.
آنگونه که معاون توسعه روستایی و مناطق محروم معاون اول ریاستجمهوری اعلام کرده، حدفاصل سرشماری ٩٠ تا ٩٥ حدود ٢٧٦ آبادی در این استان تخلیه شدهاند؛ درحالیکه این عدد در خراسانرضوی ٤٤ و در خراسانجنوبی ٥٤ آبادی بوده است. طبق اعلام مرکز آمار ایران درحال حاضر از ٩هزار و ٩٤٨ آبادی سیستانوبلوچستان ٧هزار و ١٤٨ واحد آنها دارای سکنه و ٢هزار و ٨٠٠ واحد دیگر حالا خالی از سکنه هستند.
خورشید آجری رنگ پشت کوههای خاکستری پنهان میشود و جنبوجوش از شهر زابل میافتد. به سمت فرودگاه زاهدان راه میافتم و از پشت پنجره صحنههای شهر از جلوی چشمانم میگذرد که با فرارسیدن شب کمرمقتر و کمرمقتر میشود.