-*محمد درویش: هفته گذشته، روزنامه گاردین چاپ لندن گزارش مفصلی از واکنش مقامات دادگستری کشور برزیل نسبت به وقوع یک حادثه مرگبار و انسان ساخت منتشر کرد که بهویژه برای مخاطب ایرانی میتواند بسیار آموزنده و تامل برانگیز باشد؛ حادثهای ناشی از فروریختن دپوی بزرگی از نخالههای معدنی که منجر به مرگ چندین نفر و هزاران موجود زنده از حیات وحش ارزشمند منطقه و آلودگی منابع آب و بوم سازگان بخشی از آمازون شد.
به گزارش به نقل از همشهری، نظیر چنین حوادثی بارها در ایران هم رخ داده که گزارشهای آن مربوط به آلودگی رودخانهها در استانهای کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، گیلان، خوزستان، کردستان، آذربایجان، اردبیل و اصفهان بارها خبرساز شده است؛ حوادثی که بهدلیل نشت مواد نفتی، پسابهای آلوده صنعتی، انباشت رسوبات در پشت سدها ازجمله سد سفیدرود و یا حرکتهای تودهای خاک، سبب مرگ میلیونها قطعه ماهی را فراهم کرده و خسارتهایی به کیفیت زندگی مردم محلی وارد ساخته است. از این رو کوشیدهام تا با بررسی دقیقتر این موضوع برای خوانندگان عزیز روزنامه وزین همشهری شرح دهم که آیا آسمانِ
همه جا همین رنگ است؟
6ماه پیش از آنکه یک سد مخزنی انباشت از باطله مواد معدنی حاوی میلیونها لیتر پساب در هم بشکند و 19 نفر را در بدترین فاجعه محیطزیستی برزیل از بین ببرد، شرکت معدنکاوی مسئول، احتمال چنین فرجام شومی را در فرایند تدوین یک ارزیابی خطر آشکارا پیشبینی کرده و هشدار داده بود. به همین دلیل، دادستانی برزیل این شرکت را که از مشارکت غول بزرگ معدنکاوی برزیلی Vale و شرکت چند ملیتی BHP Billiton بهوجود آمده به کوتاهی در اقدامات برای جلوگیری از این فاجعه متهم کرده است. به گفته خوزه آدریکو سامپایو، هماهنگکننده کارگروه ویژه از دادستانی فدرال، این شرکت به بهانه سود بیشتر، امنیت را در درجه دوم قرار داده است. زمانی که سد باطله Fundão در تاریخ 5 نوامبر 2015 فروریخت، نزدیک به 40 میلیون لیتر آب و رسوبات از استخراج آهن در موجی عظیم، سیستم آبرسانی صدها هزار نفر را آلوده و تلفات سنگینی به بومیان منطقه و حیات وحش وارد کرد و گل و لای قرمز رنگی در پایین دست رودخانه Doce بهجا گذاشت.
اینک 2سال از این فاجعه گذشته و هنوز کسی برای آن مسئولیتی تقبل نکرده است. پیشتر، مدارک منتشر نشدهای از کمپانی نامبرده نشان داد که 6ماه قبل از فروپاشی سد، این شرکت یک ارزیابی از سد در ایالت میناس گرایس انجام داده بود. این مدرک هشدار میدهد که حداکثر ضرر ممکن ناشی از چنین حادثهای بهمعنای مرگ حداقل 20نفر، عواقب بسیار جدی برای زمین، منابع آبی و تنوع زیستی بهمدت بیش از ٢٠ سال و هزینهای بالغ بر 3.4 میلیارد دلار خواهد بود.
شکایت دادستانی همچنین گزارشهای تکاندهنده از بازماندگان در بِنتو رودریگِز - یک جامعه محلی کوچک که با گل و لای رها شده از این فاجعه از بین رفته - را شامل میشود. وِسلی ایزابل برای نجات جان نیکلاس، پسر دوسالهاش در حال تلاش بود که دختر پنجسالهاش، امانوئل از دستش میلغزد و به کام مرگ کشیده میشود. هنگامیکه گِل و لای خانه دارسی سانتوس را احاطه کرده بود، فریاد نوه ٧ سالهاش را شنید که عیسی را به کمک میطلبید، پیش از آنکه خفه شود.
3- به هرحال در سال ٢٠١٦، سرانجام 21نفر متهم به قتل شدند، ازجمله مدیر سابق شرکت معدنکاوی. جرم همه متهمان و 3شرکت مسئول نیز شامل خسارت به محیطزیست میشود. موضوعی که سالهاست در ایران از آن بهعنوان یک مطالبه جدی از سوی متخصصان و فعالان محیطزیستی مطرح شده و حتی در منشور 15مادهای مقام معظم رهبری برای برنامه 5ساله ششم تحت عنوان: جرم انگاری محیطزیستی مطرح شده است. با وجود این عملاً هنوز شاهد برپایی دادگاههای تخصصی در این حوزه در ایران نبودهایم.
4- با این حال در برزیل وضعیت بهرغم همه لکنتها و رانتهای مافیای پرقدرت موجود، اندکی متفاوت است. یک دعوی حقوقی شخصی جداگانه، از جانب مأموران دادستانی با ادعای خسارت ٤٨ میلیارد دلار در سال ٢٠١٦ به دادگاه برده شد که هنوز در جریان است. در ژانویه سال گذشته طرفین توافقنامهای مقدماتی بالغ بر ٦٨٠ میلیون دلار برای جبران خسارت امضا کردند. البته در یک بیانیه شرکتهای Vale, Samarcoو BHP Biliton ابراز داشتهاند که آنها اتهامات را رد میکنند و امنیت برای آنها همچنان بالاترین اولویت را داشته و دارد و معماری این سد باطله از قوانین کشور برزیل پیروی میکند. این شرکتها هر کدام جداگانه گفتهاند که از کارمندان و مدیران اجرایی خود دفاع خواهند کرد.
جدا از این دعوی حقوقی شخصی، این 3شرکت با دولت فدرال و محلی در مارس ٢٠١٦ به این توافق رسیدهاند که یک برنامه تعمیر، بازگردانی و بازسازی را انجام دهند. آنها تاکنون بیش از یکمیلیارد دلار برای پاکسازی وسیع و بهبود شرایط منطقه آسیب دیده خرج کردهاند. شرکت Samarco علاوه بر این، مبلغ 6.7 میلیو ن دلار جریمه تحمیل شده را جداگانه به دولت محلی پرداخته، اما هنوز ٢٤ جریمه دیگر را که در مجموع به ١٠٥ میلیون دلار میرسد و از جانب سازمان محیطزیست برزیل تعیین شده، پرداخت نکردهاند. چنین خسارتی در طول تاریخ سازمان حفاظت محیطزیست در ایران تاکنون هرگز حتی مطرح هم نشده؛ درحالیکه در فاجعه سد گتوند در خوزستان یا سد استقلال در میناب یا معادن مس در ارسباران یزد و کرمان و ورود مواد نفتی به رودخانههای زاگرس، خسارتها به محیطزیست و مردم و کشاورزان بسیار سنگین بوده است.
5- بنا بهصورتجلسهای از نشست هیأت مدیره در اوت ٢٠١٥، مدیران Samarco عنوان داشتند که بهرغم پیشرفت در کاهش هزینهها، دنیا از حرکت باز نمانده و از اینرو نیاز به پیشرفت بیشتر در این زمینه است؛ تأکید بر اهمیت امنیت نیز در جلسه هیأت مدیره مطرح شده. در اوت ٢٠١٢ هیأت مدیره عملکرد امنیتی Samarco را تحسین کرده و خواسته تا این شرکت همچنان خود را بر از بین بردن خطرات مرگبار تمرکز دهد. اما مأموران دادستانی میگویند که سد باطله Fundão، یکی از بزرگترین ذخایر پسماند از استخراج آهن، همیشه مشکلساز بوده. بنا به تصاویر برداشته شده و گزارشهای بازرسی که بهعنوان مدارک به دادگاه ارائه شدهاند، تقریبا همزمان با آغاز بهکار در سال ٢٠٠٨، مشکل زهکشی این سد بهوجود آمد و نشانه فرسایش آن پدیدار شد. شرکت Samarco در آغاز ارتفاع مخزن را پایینتر آورد، سیستم زهکشی را تغییر داد و یک سری کارهای اصلاحی را شروع کرد. پس از فاجعه، Samarco، Vale و BHP Biliton به یک شرکت بینالمللی حقوقی مأموریت تحقیق و جستوجو دادند. نتیجه آنکه در اوت ٢٠١٦ منتشر شد، از خطا در طراحی حکایت داشت که به سیستم زهکشی اصلی سد آسیب زده است. این گزارش همچنین به 3شوک لرزهای کوچک اشاره میکند که در این منطقه ٩٠ دقیقه پیش از فروریختن سد بوقوع پیوسته بود. حرکتی اضافی که احتمالا پروسه خطاهای موجود را سریعتر کرده است. درعین حال، گزارش نامبرده هیچگونه سرزنشی را بازگو نمیکند و Samarco از ابراز نظر در اینباره خودداری کرده است. نشت آب، اشباع شدن و شکستگی در سد در سال ٢٠١٣ و پس از آن در سال ٢٠١٤ بنا به این گزارش به چشم خورده است.
یکماه پس از آن یک مشاور که پیشتر برای Samarco کار میکرده، گزارش میدهد که پدیده روان گرایی -liquefaction-میتواند وجود داشته باشد و پس از بازدید از منطقه در دسامبر ٢٠١٤ به شرکت Samarco هشدار داده بوده که شرایط به هیچ وجه تحت کنترل نیست. اما Samarco بهرغم این هشدار، همچنان به افزایش ارتفاع سد ادامه میدهد تا از اینطریق به مشکل زهکشی رسیدگی کند. در بیانیهای البته هر 3شرکت اتهامات دادستانی را رد میکنند و تا بحال نیز به پرسشها در مورد مشکلات سد و ارزیابی خطرات آن پاسخ نگفته اند؛ آنها در یک اعلامیه گفتهاند که دادستانی به ادعای بیگناهی و شهادتهای ارائه شده در جریان تحقیقات بیاعتنا بوده است. شرکت BHP Biliton ابراز کرده هیچ دلیلی برای ما وجود ندارد تا باور کنیم که کارمندان BHP از خطراتی که سد را تهدید میکرده، باخبر بودهاند. ما از خود در برابر این اتهامات دفاع خواهیم کرد. دیگر شرکتها نیز در این زمینه به دفاع از خود پرداختهاند. به هنگام فروریختن سد، Fundão مجهز به دستگاههایی برای اندازهگیری فشار مایعات و سطح آب بوده، اما بنا به گفته مأموران دادستانی شماری از این دستگاهها کار نمیکردهاند، باتری برای آنها وجود نداشته و یا به سدهای دیگری انتقال پیدا کرده بودهاند. Samarco از اظهارنظر دراین مورد خودداری کرده است. هیج آژیر خطری وجود نداشته. زمانی که سد شکسته میشود، ساکنان منطقه از طریق تلفن باخبر میشوند و یا در محدوده دیگری بهوسیله یکی از همسایگان که سوار بر موتورسیکلت خود بالا و پایین میرفته و فریاد میزده که سد منفجر شده. Samarco میگوید که در زمان وقوع فاجعه قانونا نیازی بهوجود آژیر خطر نبوده است! دادگاه رسیدگی در مراحل اولیه کار خود بسر میبرد و قاضی میبایست تصمیم بگیرد که آیا به یک هیات منصفه رجوع خواهد کرد یا نه.
شرکت Samarco و صاحبان آن مشتاق بازگشت به روال عادی کار خود هستند. در دسامبر گذشته به این شرکت مجوزهای اولیه از جانب آژانس محیطزیست دولت محلی در ایالت میناس گرایس برای یک سیستم ذخیره جدید داده شد.
6- درهرحال، دولت پرزیدنت میشل تِمِر که ارتباط دوستانهای با دنیای کسب و کار و اقتصاد دارد درصدد افزایش معدنکاویست، حتی در مناطق حساسی مانند آمازون و صدور مجوزهای محیطزیستی را آسانتر کرده است. این یعنی: همچنان انگیزه فراهم کردن رشد اقتصادی به هر قیمتی به دیگر مولفهها در برزیل میچربد! نمیچربد! درست مثل قصه مشابه در ایران! نه؟ کافی است نگاه کنید به هجوم دوباره معدنکاران به منطقه بحر آسمان در جیرفت!
*کارشناس محیط زیست