اگر نتوانیم در طول روز زمانی را خالص و کامل با فرزندمان بگذرانیم،مطمئناً شروع به بدرفتاری می کند.
توجه منفی در ذهن بچه ها خیلی بهتر از بی توجهی است.
همچنین خیلی مهم است که احساسات فرزندانتان درست یا غلط نیستند. مثلاً وقتی دخترتان به شما می گوید که، "مامان تو با من وقت نمی گذرانی" در حالی که تازه با او بازی کرده اید، بدانید که او فقط احساسش را با شما در میان گذاشته است.
پس بهتر است که در این اوقات برای احساسات فرزندتان ارزش قائل شوید و به او پاسخ مثبت دهید.
در روز بیشتر از صدها خواسته از فرزندانمان داریم.
پس عجیب نیست که بیشتر بچه هایمان دیگر صدای پدر و مادرشان را نمی شوند. به جای غر زدن و فریاد کشیدن سر بچه ها، از خودتان بپرسید، "چه کار باید بکنم؟"
مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده اید که چرا وقتی جوراب های کثیفش را درمی آورد آنها را توی هم گلوله نمی کند تا بفهمید کدام ها کثیف هستند، از این به بعد فقط جوراب هایی که در هم گلوله شده اند را بشویید.
دو صدگفته چون نیم کردار نیست!
اگر شما این کار را نکنید خودشان راه های نادرستی برای احساس قدرت کردن پیدا می کنند.
راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن.
یک بچه دو ساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا سبزیجات را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم در حالی که خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند.از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟
وقتی بی خود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کارشان را از بچه ها می گیریم.
وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود.
باید اجازه بدهیم بچه ها خودشان راه حلی برای مشکلشان پیدا کنند.
اگر فرزندتان روی اعصابتان راه می رود یا بی ادبانه با شما حرف می زند به هیچ وجه عصبانی نشوید و از کوره در نروید.
فقط کافی است که اتاق را ترک کنید
یا تهدیدش کنید که اگر یک بار دیگر کارش را تکرار کند،اتاق را ترک می کنید.
منبع : برترینها