این روزها کمتر کسی است که از یکی از سرگرمیهایش دیدن فیلم نباشد. برخی افراد هستند که شب و روز را پای دیدن فیلمهای گوناگون میگذرانند و برخی دیگر به دلایل مختلف یک فیلم را چندین بار نگاه میکنند. در این بین، هر کس با توجه به علایق خود به دنبال بهترین آثار منتشر شده در ژانرهای مختلف میگردد. به دلیل همهگیر شدن فیلمهای سینمایی، ساختار آنها میتواند تأثیر زیادی بر یک جامعه داشته باشد.
در همین راستا، تهیهکنندگان و کارگردانها به دنبال تولید آثار فاخر و مورد قبول هستند، ولی تعداد این آثار زیاد است و ما باید در بین حجم انبوهی از فیلمها به دنبال آثار مورد علاقه خود بگردیم، این چالش بسیار وقتگیر است و زمان زیادی را از هر فرد میگیرد. امروز ما تصمیم گرفتهایم تا شما را در حل این چالش یاری کنیم و انتخابهای شمارا محدودتر سازیم. در مطلب امروز ما 20 فیلم برتر سال 2016 میلادی را برای شما یکجا جمعآوری کردهایم تا بتوانید به جای مرور چند صد فیلم، در بین 20 فیلم جستجو کنید. در ادامه ماجرا با بنیتا همراه باشید.
6- هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight)
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
تارانتینو پس از نگارش فیلمنامه هشت نفرتانگیز، شاهد به سرقت رفتن نسخه اولیه و انتشار آن بود که باعث شد او حتی برای مدتی اعلام کند تصمیم به عدم ساخت این فیلم گرفته است. اما، پس از مدتی با میانجیگری چندین کمپانی و افراد مشهور، تارانتینو از تصمیمش صرفنظر کرد و با تشکیل یک گروه بازیگری، ساخت فیلم را آغاز کرد. تارانتینو طنزی سیاه و کنایههای اجتماعی را در مدتزمان تقریبا 3 ساعت فیلم به کار گرفته و نکته قابل توجه اینجاست که هرگز کیفیت این دیالوگها در طول فیلم کاسته نمیشود.
فیلم هشت نفرتانگیز تلفیقی از وسترنهای محبوب تارانتینو یعنی وسترنهای کلاسیک و بنمایههایی معمایی است. فیلم در یک فضای بسته روایت میشود و شخصیتهای جذاب و متعددی را به خود میبیند. هشت نفرتانگیز چند سال پس از پایان جنگهای داخلی در آمریکا رخ میدهد که گاه در خلال فیلم، نقدهای گزندهای به آمریکای آن سالها میکند.
داستان فیلم از این قرار است که شخصیت مارکیوس جایزه بگیری است که در برف و بوران گرفتار میشود و به طور اتفاقی با یک جایزهبگیر دیگر به نام جان روث مواجه میشود. این دو به همراه کلانتر جدید که او نیز در بوران گرفتارشده به نام کریس مدتی را در یک فروشگاه توقف میکنند. هشت شخصیت این فیلم قهرمان نیستند و به گفته اکثر منتقدان بیشتر به ضدقهرمان شبیهاند. این فیلم مثل آثار دیگر تاراتینو صحنههای خشن و زن ستیزانهای را به تصویر میکشد. فیلم شاید در فضایی بسته روایت شود اما جلوههای بصری بسیار چشمنواز و شگفتانگیزی دارد. بدون شک فیلم هشت نفرتانگیز بیننده را محصور صحنههای خشن و وسترنی کلاسیک میکند.
7- پترسون (Paterson)
کارگردان: جیم جارموش
یکی دیگر از فیلمهای شگفتانگیز در مورد زمان که در آن جیم جارموش، هفت روز از زندگی آدمی را به تصویر میکشد که در نوع خود بیعیب و نقص و دارای هارمونی درونی و ریتم قابل قبولی است که مختص فیلمهای او میباشد. پردازش نقشها با دقت و خوب توسط کارگردان انجامشده است. پترسون، داستان راننده اتوبوسی است که سعادتمند با زنی شاد در پترسون، نیوجرسی ازدواج کرده است.
فیلم، روایت روزهای زندگی این زوج در طول یک هفته است که هرروز همان اتفاق روز قبل رخ میدهد. راننده اتوبوس، مسیر همیشگیاش را در پترسون آفتابی طی میکند و همکار اخمو و گرفته خود را میبیند، هر روز به بار محلی میرود و سگش، ماروین را به گردش میبرد. دفتری با خودش دارد که در آن شعرهایش را مینویسد. همسرش کیک فنجانیهای خامهای درست میکند. این فیلم طنز و شوخطبعیهای روزمرهای در خود دارد. قطعاً این فیلم لحظات نابی از زندگی یک زوج را برای بیننده رقم میزند که با شادی شخصیتها و تبوتاب آنها همزادپنداری میکند. بازیگران اصلی این فیلم، آدام درایور و گلشیفته فراهانی هستند.
8- ساحره (The Witch)
کارگردان: رابرت اگرز
این فیلم در ژانر فراطبیعی ترسناک است. اگر در سال 2014 فیلم ترسناک بابادوک بهترین اثر این ژانر از نظر منتقدان و سینمادوستان لقب گرفت، فیلم ساحره نیز در سال 2016 در ذهن سینمادوستان این ژانر حک خواهد شد. یک وحشت روانشناختی در انتظار شما است که با کندوکاو در باور و روان شخصیتهای فیلم ترسناک میشود.
قصهای که رابرت اگرز بهعنوان کارگردان و نویسنده برای اولین فیلم بلندش انتخاب کرده است در پرداخت و اجرای جزئیات و پیچیدگیهای شخصیتها و فضاسازی غیرمنتظرهای دارد. فیلم روایت گر خانواده آمریکایی در قرن هفدهم است که به خاطر باورهای مذهبیشان، از روستای آرامی که در آن زندگی میکردند، به دنیای بیرون تبعید میشوند و حالا مجبورند که به تنهایی زندگی خودشان را در کلبهای در میان درختان جنگل سر کنند. اما خیلی طول نمیکشد که اتفاقات عجیبی در اطراف خانه میافتد که اکثرشان مربوط به بچههای خانواده، مخصوصاً بزرگترین دخترشان، توماسین میشود. از بازیگران این فیلم میتوان به آنیا تیلور جوی در نقش توماسین، رالف اینسون در نقش ویلیام و کیت دیکی در نقش کاترین اشاره کرد.
9- هرکسی یکچیزی میخواهد (Everybody Wants Some)
کارگردان: ریچارد استوارت لینکلیتر
تازهترین فیلم ریچارد لینکلیتر این بار در صبحدم رقم میخورد. فیلم «هرکسی یک چیزی میخواهد» به سادگی یکی از بهترین فیلمهای 2016 است. فیلم اصلاً شبیه دو فیلم قبلی لینکلیتر، نیمهشب و پسر بچگی تأثیرگذار و عمیق نیست، اما قرار نیست فیلمی مأیوسکننده نیز باشد. ریچارد لینکلیتر یکی از جذابترین کارگردانهای سینمای آمریکا است.
سبک و لحن فیلم اصلاً خستهکننده نیست. این فیلم پیشنهادی دوساعته است برای تماشای اتفاقاتی شیرین و جذابی که تداعیکننده نوستالژیهای دهه هشتاد است. یک کمدی پر شروشور به اغراق در تمام امور و موسیقیهایی از سبکهای مختلف مثل کانتری و راک، وجود شخصیتهای متعدد و جذاب بدون شک بیننده را سرگرم میکند. فیلم در مورد 72 ساعت از زندگی دانشجوی سال اول به نام جیک یک هفته قبل از شروع کالـج است. دوستان تازهای پیدا میکند و با آنها به مهمانیهای مختلفی میرود. بلیک جنر، تمپل بریکر، رایان گوزمن و تایلر هوچلین از بازیگران نهچندان مشهور این فیلم هستند.
10- جولیتا (Julieta)
کارگردان: پدرو آلمودوار
جولیتا یک فیلم اسپانیایی در ژانر درام است. این فیلم اقتباسی از سری داستانهای کوتاه آلیس مونرو به نامهای بهزودی، اتفاق و سکوت است. فیلم جولیتا زندگی یک زن را در دو برهه زمانی با بازی زیبای بازیگرانی چون آدریانا اوگارته بهعنوان جولیتا جوان و اما سوارز در نقش جولیتا مسن را به تصویر میکشد که بهترین زمان زندگی جولیتا یعنی عشق و از دست دادن آن را نشان میدهد. نقطه عطف زمانی است که این فیلم از اتفاقی که در قطار برای شخصیت اصلی فیلم رخ میدهد پرده برمیدارد. در این فیلم ما با نماهایی نزدیک و ظریف از چهره و چشمان بازیگران روبهرو هستیم که ما را به شخصیتهای اصلی فیلم نزدیک و همراه میکند. در این فیلم ما استعداد و مهارت آلمودوار اسپانیایی در به تصویر کشیدن کشمکشها و احساسات لطیف و عمیق یک زن را میبینیم.
قسمت قبل را میتوانید در «20 فیلم برتر سال 2016 میلادی [قسمت اول]» ببینید.