همان طوری که گذشت ،در واجب بودن «امر به معروف و نهی از منکر»و ضرورت آن هیچ گونه تردیدی وجود ندارد و آیات شریفه قرآن ،روایات اهل بیت علیهم السلام و اقتضای دلیل عقلی، وجوب آن را به اثبات می رساند؛ اما آیا این فریضه در هر صورت و شرایطی واجب است و یا تنها در موردی که شرایط آن مهیا شود، واجب می گردد .
فقها،برای وجوب این فریضه شرایط متعددی را ذکر کرده اند؛ چنان که مشهور آن ها این فریضه را فقط مشروط به چهار شرط دانسته اند و برخی نیز این شرایط را تا چهارده مورد برشمرده اند .(1) امام خمینی رحمه الله نیز همچون بسیاری از علمای اسلام آن را به تحقق شرایط چهارگانه مشروط کرده اند .این شرایط به ترتیب عبارتند از :
1.شناخت معروف و منکر
فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر ،تنها در صورتی واجب می شود که فرد مکلفی که در صدد عمل به آن می باشد ،بتواند معروف ها و منکرها را از هم باز شناسد ؛یعنی از توانی برخوردار باشد که بتواند مجموعه ای از معروف ها و منکرها را شناخته و از هم تفکیک نماید .بنابراین ،اگر کسی این توان را ندارد ،اساساً وجوب این فریضه برای او منتفی است و برای چنین شخصی تحصیل علم به معروف و منکر هم واجب نیست؛یعنی مکلف برای این که بتواند دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کند ،باید توان شناخت معروف و منکر را داشته باشد ؛اما کسب این توان یعنی بازشناسی منکر از معروف برای تأمین یکی از شرایط چهارگانه وجوب امر به معروف و نهی از منکر اساساً واجب نیست؛ البته شناخت معروف و منکر برای عمل شخصی خود انسان در محدوده ای که جزو واجبات و محرمات شرعی است ،واجب است؛ اما این وجوب تحصیل علم، با شرایط امر به معروف و نهی از منکر ارتباطی ندارد .
بنابراین ،شرط نخست این فریضه مثل «استطاعت »برای وجوب حج، شرط وجوب است و نه شرط واجب .(2)
در این جا لازم است توجه شود که کسب توان برای شناخت معروف
و منکر جهت تحقق یافتن شرایط وجوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست ؛اما خود یاد گرفتن شرایط امر به معروف و نهی از منکر، واجب است؛ یعنی چون اصل فریضه برای مکلّف واجب است،یاد گرفتن شرایط آن نیز برای پرهیز از وقوع در خطا در عمل به فریضه واجب است .(3)همچنین باید توجه داشت در صورتی که کسی منکری را مرتکب می شود و یا معروفی را ترک می کند ،به موضوع جاهل است؛ یعنی به عنوان مثال ،می داند که نماز واجب است ،ولی از روی غفلت و فراموشی به جا آوردن نماز را ترک کرده است، لازم نیست از باب «امر به معروف »وی را به انجام دادن نماز توصیه کرد و یا کسی که بر حرمت شرب خمر آگاه است ،اما در تشخیص مصداق اشتباه کرده است، لازم نیست او را «نهی از منکر»کرد .ولی اگر موضوع از مواردی باشد که شارع مقدس در هیچ شرایطی عمل به آن را مجاز نمی داند ،لازم است در صورت ناآگاهی به موضوع منکر نیز فاعل را از عمل به آن بر حذر داشت، مثل کشتن نفس محترمه که باید شخص قاتل را که از روی اشتباه و خطا به آن عمل می کند ،از اقدام به آن باز داشت .(4)
2.احتمال تأثیر امر و نهی
فریضه امر به معروف و نهی از منکر، برای توسعه و بسط احکام الهی و جامه ی عمل پوشاندن به دستورات دینی در جامعه ی اسلامی و پرهیز از عمل به زشتی ها واجب شده است .بنابراین، باید اقدام به آن مثمر ثمر بوده و در عمل مفید فایده باشد ؛ باید فرد آمر و ناهی احتمال تأثیر بدهد؛ و گرنه اگر علم و یا اطمینان به عدم تأثیر داشته باشد ،عمل به فریضه واجب نخواهد بود .البته سقوط این فریضه تنها به صورتی منحصر است که علم یا اطمینان به عدم تأثیر باشد و با ظن و گمان به عدم تأثیر ،هر چند قوی باشد، وجوب فریضه ساقط نخواهد شد .(5)
همچنین اگر برای تحت تأثیر قرار دادن شخص برای پذیرش عمل به معروف و ترک منکر ،لازم باشد تا مقدمتاً از باب نصیحت ،او را موعظه و ارشاد نمود ،این مقدمه نز واجب می شود .حتی اگر در موردی خود امر و نهی تأثیر گذار نباشد ،اما نصیحت و موعظه بتواند طرف را متأثر کند ،همین اندازه نیز واجب خواهد شد.(74)در صورتی که فرد عامل با یک بار امر و نهی متنبّه نشود و نیز به تکرار امر و نهی باشد ،این گونه تکرار نیز واجب است .(6)
ممکن است که شخصی تنها در صورتی آمادگی عمل به معروف و ترک منکر را داشته باشد که او را در جمع و در پیش دیگران امر و نهی کرد .در این صورت، امر به معروف و نهی از منکر نه تنها واجب نیست ،بلکه برای پرهیز از هتک حیثیت طرف جایز هم نخواهد بود؛ مگر مواردی که شخص به صورت آشکار و در ملأ عام معروفی را ترک و یا منکری را مرتکب شود .(7) اگر مواردی پیش آید که امر و نهی مستقیم ،طرف را به عمل به معروف و نهی از منکر وادار نکند، اما در فرد دیگری که ناظر ماجرا است، مؤثر خواهد افتاد -به طوری که اگر طرف دوم را نیز مستقیماً امر و نهی می کرد ،تأثیر گذار نبود -در این صورت واجب است فرد نخست را امر و نهی نمود تا شخص دوم متنبه شده و به وظیفه اش عمل نماید .
همچنین اگر انسان بداند که سخن خودش مؤثر نیست ،اما اگر فردی بزرگ تر ،طرف را امر و نهی کند، مؤثر خواهد افتاد ،لازم است که به فرد بزرگ تر بگوید که او را امر و نهی کند .(8)یا بداند که امر به معروف و نهی از منکر به صورت کامل و صد در صد مؤثر نخواهد شد؛ اما می تواند سبب کاهش منکرات شود ،باز عمل به آن واجب است .(9)
همه مواردی که ذکر شد ،در صورتی است که عمل به این فریضه موجب ارتکاب حرام دیگر و یا ترک واجب دیگری نشود؛ یعنی اگر تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر منوط به این است که انسان خود به حرامی دچار شود و یا واجبی را تر ک کند، این فریضه واجب نخواهد بود؛ مگر در صورتی که مورد به گونه ای باشد که شارع مقدس به هیچ عنوان به تخلف از آن رضایت ندارد ،مثل کشتن نفس محترمه که باید و به هر صورتی که ممکن است، از آن جلوگیری کرد؛ حتی اگر موجب ارتکاب حرام دیگری چون ورود به خانه ی شخص بدون اجازه باشد .(10)
باید توجه داشت که مسأله برآورد ثمره ی عمل به فریضه و پیش بینی انواع مختلف آثار دراز مدت آن، مسائلی بسیار مهم را در پی دارد که می تواند از نظر اجتماعی ثمرات فراوانی در تحولات مختلف به دنبال داشته باشد .حضرت امام شاخص ترین فقیهی است که در این زمینه با وسعت نگاه توانست زوایای مخفی آثار عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر را از بعد معضلات کلان اجتماعی دریابد و با تبیین ابهامات آن ،راه را برای اقدام به مبارزه با طاغوت و استقرار حکومت دینی که بزرگ ترین معروف ها است ،هموار نماید .در این زمینه ،در فصل هفتم این نوشته بررسی بیشتری به عمل خواهد آمد .(11)
3.استمرار عمل به معصیت و یا ترک واجب
از جمله شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر ،این است که فرد عمل کننده بر تکرار عمل به منکر و یا ترک واجب اصرار داشته باشد ؛ یعنی وقتی یک بار معصیت از او صادر شد، قصد انجام آن را برای بار دوم هم داشته باشد .در این صورت است که امر و نهی او واجب
می شود، اما اگر بعد از ارتکاب بار اول ،تصمیم به ادامه دادن آن نداشته باشد، وجوب امر و نهی ساقط خواهد شد .همچنین اگر شخصی هنوز گناهی مرتکب نشده است ،اما علم یا اطمینان حاصل شود که می خواهد اقدام کند ،لازم است او را از انجام آنچه اراده کرده است ،نهی نمود .
در مقابل نیز لازم نیست که تصمیم بر عدم تکرار معصیت را اظهار و ابراز کند ؛بلکه اگر انسان به هر طریقی از تصمیم بر عدم استمرار بر گناه طرف آگاه شود ،نهی از منکر واجب نخواهد بود .
البته لازم است توجه شود که امر کردن شخصی به توبه از معصیتی که از او صادر شده است ،با نهی کردن او از منکری که مرتکب شده است ،متفاوت است ؛ یعنی ممکن است کسی از گناهی که کرده است ،توبه و استغفار نکرده ،اما تصمیم بر ارتکاب مجدد هم نداشته باشد ،در این صورت نهی از منکر کردن او واجب نیست ؛ولی امر کردن او به توبه واجب خواهد بود. (12)
بنابراین ،خود توبه از گناهان ،از واجبات شرعیه است و اگر شخصی گناهی را مرتکب شد و یا واجبی را ترک کرد ،بر او واجب است که فوراً توبه نماید .اگر علائم توبه از او آشکار نباشد ،بر دیگران واجب است که او را امر به توبه نمایند .حتی اگر انسان شک کند شخصی که مرتکب حرامی شده است ،توبه کرده است یا نه ،باز واجب است که او را به توبه امر نمود .بنابراین ،در نهی از منکر، شرط اصرار بر گناه لازم است ؛ به بیان دیگر ،وجوب نهی منوط به این است که استمرار فاعل در معصیت محرز شود ؛اما در امر به توبه ،نه تنها استمرار فاعل در معصیت لازم نیست ،بلکه تا علم و اطمینان به حصول توبه محقق نشود .امر به توبه واجب است .(13)
4.عدم وجود مفسده
شرط مهم دیگر ،این است که عمل به فریضه ،باعث تحقق مفسده ی دیگری نشود .اگر آمر یا ناهی علم و یا گمان داشته باشد که در صورت اقدامی امر به معروف و نهی از منکر ضرر و زیان جانی یا حیثیتی و آبرویی و همچنین آسیب مالی قابل توجه به خود شخص یا نزدیکان و دیگر مؤمنان وارد خواهد شد ،وجوب فریضه ساقط خواهد شد .حتی اگر این پیش بینی در حد علم و ظن هم نباشد؛ ولی در حدی است که عقلا احتمال توجه ضرر می دهند ،عمل به فریضه واجب نخواهد بود .(14)
البته در موارد پیش گفته نه تنها عمل به فریضه واجب نمی شود، بلکه چون القای نفس در تهلکه محسوب می شود ،از حرمت شرعی نیز برخوردار خواهد شد؛ یعنی مکلّف نمی تواند با وجود احتمال (عقلایی )بروز ضرر نسبت به جان ،حیثیت و یا اموال قابل توجه ،باز به انجام فریضه اصرار نماید .بله ،اگر توجه ضرر به مال خود شخص است و این ضرر در حدی نیست که او را دچار سختی و شدت نماید ،می تواند آسیب مالی را تحمل کرده و به انجام فریضه اقدام کند .(15)
حضرت امام رحمه الله در ذیل بیان شرط چهارم فریضه ،به طور ویژه به موارد مهمی اشاره کرده اند که در آن موارد ،به جهت اهمیت موضوع نه تنها احتمال توجه ضرر ،بلکه علم به ضرر جانی و مالی نمی تواند موجب رفع تکلیف شود .نظر به اهمیت این بحث ،در فصل هفتم در ضمن بحث چگونگی تأثیرگذاری مبنای امام رحمه الله در تحقق انقلاب اسلامی ،به طور مفصل به این موضوع پرداخته خواهد شد.
پی نوشت ها :
1در مورد شرایط وجوب این فریضه افزودن بر شرایط چهارگانه ،ر.ک:کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغرّاء ،ج4، ص429؛شایست و ناشایست در اندیشه ی اسلامی ،ص254-265.
2.ر.ک:تحریر الوسیله ،ج1، ص442.
در برابر این قول ،برخی از فقها این شرط را شرط واجب دانسته اند که در این صورت چون اصل وجوب مشروط به شرطی نیست ، تحصیل علم برای این که مقدمه عمل به واجب شرعی است ، واجب می شود .(مسالک الافهام ، ج3،ص101)
3.تحریر الوسیله ،ج1،ص443، مسأله 8.
4.همان ،مسأله 4.
5.همان ،ص444،مسأله 1.
6.همان ،مسأله 3.
7.همان ،ص445،مسأله 5.
8.همان ،مسأله 6.
9.همان ،مسأله 9-10.
78.همان ،ص446،مسأله 14.
10.همان ،ص445،مسأله 12.
11.همچنین در بازشناسی چگونگی تأثیر عمل به این فریضه در مواردی که به امر و نهی حاکمان برمی گردد،می توان به روایاتی که در موضوع مقابله با حاکمان جور وارد شده است،مراجعه نمود. روایاتی که مضامین آن ها مؤید این نکته است که «برترین جهادها کلمه ی عدلی است که در نزد امام جائر بر زبان می آید »و یا «کسی که رضایت سلطانی را با سخط الهی طلب کند ،از دین اسلام خارج گشته است ».(الکافی ،ج5، ص62-63،ح1؛وسائل الشیعه، ج11،ص406،ح9).
اما در مورد چگونگی جمع بین این روایات و ضرورت برآورد تأثیر در وجوب فریضه مراجعه شود به: الإمام الخمینی وثقافة عاشورا، ص3.
12.ر.ک:تحریر الوسیله ،ج1، ص446-447،مسائل 6،4و7.
13.همان ،ص447،مسأله 5.
14.همان ،ص448،مسأله 1.
15.همان ،ص449،مسأله 4.باید توجه داشت که احتمال عقلایی که فقها برای تجویز ترک فریضه مد نظر دارند ،احتمالی است که منجر به خوف وقوع ضرر شود .مبنای حضرت امام رحمه الله همچون مبانی برخی فقهای دیگر ،بر این اساس می باشد .در این باره رجوع شود به :منهاج الصالحین، ج1،ص351-352.
منبع: امام خمینی (س) و مفاهیم اخلاقی/ 10، مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) -دفتر قم 1387: چاپ و نشر عروج
منبع: امام خمینی (س) و مفاهیم اخلاقی/ 14، مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) -دفتر قم 1387: چاپ و نشر عروج