به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از انجمن اندیشه و قلم، هشتمین نشست از سلسله جلسات تخصصی «صد سال ادبیات ایران» که هر ماه به همت گروه هنر این انجمن برگزار میشود، با هدف بررسی جایگاه و آثار فروغ فرخزاد با حضور دکتر پروین سلاجقه و ناصر صفاریان برگزار شد.
در این نشست که روز دوشنبه 21 اسفند در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، مروری علمی و مستند به آثار و زندگی فروغ و تأثیر اجتماعی این شاعر صورت گرفت.
در ابتدای نشست، دکتر پروین سلاجقه درباره ساختار شعر فروغ صحبت کرد. او سه دفتر نخست شعر فروغ، دیوار، اسیر و عصیان را با نگاهی ادبی بررسی کرد و درباره دفتر نخست گفت: دفتر اول فروغ که آیینه عشق شکستخورده اوست، ندای درد، تأسف و حسرت است و عمدتا حدیث نفس و گزارش حالات شخصی اوست اما حکایت تولد زن شاعری متفاوت و بینظیر. دفتر دوم کمتر شخصی و تکاملیافتهتر است.
او درباره آثار فروغ اظهار کرد: در مجموعه دیوار کلام راوی قاطعتر و شکلیافتهتر است و درد را در لایههای عمیقتری میبیند و از ذهن یک راوی جوان فاصله میگیرد، در عین اینکه جرقههایی از شادی را نیز در این مجموعه میبینیم و افقهای روشنتری در شعر مشاهده میشود. همچنین پرسشهایی که مطرح میکند شعر را به سمت یک زندگی تازه میبرد.
سلاجقه در پایان بخش اول صحبتهای خودش بیان کرد: ما حتی اگر دو مجموعه آخر فروغ یعنی ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد و تولدی دیگر را هم نداشتیم همین سه مجموعه یعنی دیوار و عصیان و اسیر آنقدر بنمایه خوبی دارند که در ادبیات معاصر ایران تأثیرگذار بودند.
در ادامه نشست، ناصر صفاریان در پاسخ سؤال احمدرضا توجهی کارشناس برنامه تاریخی از شروع فیلمسازی و مستندسازی در ایران ارائه داد و درباره ورود فروغ به عرصه فیلمسازی و استعداد وی چنین گفت: فروغ ابتدا به عنوان منشی جذب شرکت فیلمسازی ابراهیم گلستان شد، اما چند هفته بعد پیشرفت کرد. او هم از منافع همراهی با گلستان بهره برد و هم از زیانهایش.
وی همچنین درباره فروغ اضافه کرد: فروغ فرخزاد تدوینگر خوبی است، در نوشتن گفتار متن و دوبله هم دستی دارد، در نمایش پری صابری بازی میکند و در ترجمه دایره گچی قفقازی با سمندریان همکاری میکند.
این مستندساز در بیان نظراتی درباره آثار فروغ گفت: رضا براهنی میگوید فروغ اولین کسی است که از شعرش صدای زنانه به گوش میرسد.
صفاریان گذری به شعر فروغ داشت و اظهار کرد: شهرت فروغ با اولین شعرش به نام گناه رخ میدهد که در مجله روشنفکر چاپ و منجر به اعتراضات شدیدی شد.
او در ادامه گفت: فروغ در دوره رضاخان است که جامعه به سمت سکولار شدن میرود و با این حال مورد انتقادات شدید قرار میگیرد. فروغ ماجرای ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد و نهضت 15 خرداد 42 را میبیند. او در شعر مرز پرگهر اصلاحات ششگانه معروف به انقلاب شاه و مردم را به تمسخر میگیرد و برای مجله مشکلاتی پیش میآید.
این مستندساز که سه مستند درباره فروغ فرخزاد ساخته است، درباره تفکرات این شاعر در زمان زندگیاش بیان کرد: او یک شاعر چپ محسوب میشود نه شاعر هنر برای هنر. او تلاش کرد در جریان محاکمه عوامل ترور شاه در تخفیف مجازات آنها ایفای نقش کند. گرچه او در اشعارش از ایدئولوژی سیاسی صحبت نکرده، ولی رویکرد اجتماعی دارد. مثلا وقتی متوجه میشود قرار است در اکران فیلم «خانه سیاه است» اشرف پهلوی حاضر شود، به این مراسم نمیرود.
بعد از صحبتهای صفاریان نوبت مجدد به پروین سلاجقه رسید. او در سخنانی گفت: فروغ نه تنها در شعر زنان ایران بلکه در جریان شعر معاصر ایران مهم و مطرح است و به هزاران دلیل از جمله اعتبار زبان، تصویرسازی و صور خیال، گذار از هنجارهای بیانی و درونمایه متفاوت او نماینده تام شعر مدرن ایران است.
سلاجقه اظهار کرد: ما دو فروغ داریم: یکی صاحب دیوار و اسیر و دیگری صاحب مجموعه تولدی دیگر. در این مجموعه شاهد طغیان زبانی و برجستهسازیهای زبانی هستیم. در این اثر عبور از من فردی به من انسانی و نگاه یک انسان آگاه به جهان را داریم و انسانی که به گذشته خود میتازد.
این منتقد ادبی گذری به نگاه فلسفی در شعر فروغ داشت و آن را در تولدی دیگر مورد بررسی قرار داد و در ادامه اضافه کردد: در شعر فروغ فتحی داریم علیه انکار بخشی از وجود.
پروین سلاجقه به ویژگیهای شعری فروغ اشاره کرد و گفت: راوی شعر فروغ از جسم میگیرد و به روح میرسد. فروغ از سانسور ذهنی میتواند عبور کند و به آن رهایی که در شعر میخواهد برسد که این رهاییها در وهله نخست همان سانسورهای ذهنی بودند که از آنها گذر میکند و از تمامیت صحبت میکند.
او همچنین در مقایسه شعر فروغ و پروین بیان کرد: اگر از همین دریچه به شعر پروین اعتصامی نگاه کنیم این تمامیت را نمیبینیم و سراسر گویی انکار بودن، انکار زنانگی، انکار تن، انکار عاطفه و ... را میبینیم. فروغ تأثیر فراوانی را از لحاظ زبانی و دیگر شاخصههای شعری بر شعر زنان ایران میگذارد.
پس از سلاجقه، ناصر صفاریان در پاسخ به پرسشی درباره تأثیرات فرهنگی که فروغ در زندگی خودش گرفت، علاوه بر اشاره به خانواده دارای پتانسیل فروغ که حافظ و سعدی و مولوی میخواند درباره سفر فروغ به اروپا بیان کرد: فروغ در اولین سفرش به اروپا هم با اشعار شاعران اروپایی آشناتر میشود، هم سالن سینما میبیند، هم سیاهیلشکر فیلمی در ایتالیا میشود و هم تجربهای در دوبله پیدا میکند.
صفاریان همچنین این را که فروغ برای پیشرفت به شخص یا نحله خاصی وابسته بوده است رد و اظهار کرد: او در نامه سال 40 خود میگوید من همواره مستقل بودهام.
وی درباره تأثیرات فروغ از ابراهیم گلستان اشارهای به اثر و بررسی شفیعی کدکنی کرد و گفت: تأثیر فروغ و ابراهیم گلستان دوسویه بود و شفیعی کدکنی معتقد است آثار گلستان بعد از آشنایی با فروغ شاعرانهتر شد.
در ادامه پروین سلاجقه در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر نگاه مردم و دولتها به فروغ ابتدا به مسأله نامههای منتشرشده فروغ اشاره کرد و با انتقاد نسبت به این موضوع گفت: جریان انتشار نامههای فروغ کار روزنامههای تجاری بود و متأسفانه جامعه روشنفکری هم درگیر مسائل پیش پا افتاده در این نامهها شد.
او همچنین گفت: فروغ از بخشی از مردم ضربه خورد که به منهای او نگاهی نازل داشتند.
وی در تکمیل این صحبت اشاره کرد: برخی از مردم هم حامی او بودند. در دوره پهلوی اول و دوم برخورد سیاسی با شعر فروغ شده و چون به مشکلات اجتماعی اشاره میکند مورد غضب بوده است. هنوز با فروغ برخوردهای ممیزی ادامه دارد و درباره شعرها و آثار وی برخوردهای درستی انجام نمیشود.
ناصر صفاریان نیز درباره نامههای فروغ فرخزاد گفت: نامههای هرکسی بخشی از شخصیت او را مشخص میکند. این نامهها از نظر فاخر بودن متن ارزش خاصی ندارد و محتوایش مهم است.
او همچنین در ادامه با گذاری بر موضوعات مطرح در نقد معاصر و ازدحام علاقهمندان به نظریه مرگ مؤلف اظهار کرد: در ازدحام علاقهمندان نظریه مرگ مؤلف، باید بدانیم نقد زندگینامهای هم یک روش مرسوم است.
وی در ادامه درباره نگاههای رایج به شعر فروغ بیان کرد: مشکل برخی طرفداران فروغ نگاه اسطورهای و بت کردن اوست که نمیتوانند نامه او را هضم کنند و صورت مسأله را پاک میکنند.
او افزود: برخی با تفکیک زندگی خصوصی و هنر، خودشان را جای دیگری میگذارند.
صفاریان همچنین از اینکه فقط نامههای یک طرف ماجرا پخش میشود انتقاد و بیان کرد: هر نامهای که منتشر میشود مالکیت مادی و معنویاش متعلق به هر دو سوست. هر نامهای هم به گیرنده و هم به فرستنده، هم به نویسنده و هم به خواننده متعلق است. این در زمان زنده بودن هر دو نفر صادق است وگرنه در نبود یکی میتوان حقوق را به طرف ماجرا سپرد البته با این شرط مهم که پای کس دیگری به میان نیامده باشد و حقی از کسی گرفته نشده باشد. این حق گلستان است که نامهها را منتشر کند و تا جایی که نامهها بحث خودش و فروغ است و اشکالی متوجه قضیه نیست. اشکال آنجاست که این نامههای منتشرشده در کتاب خانم میلانی، انتخاب ابراهیم گلستان است و ما با چند نامه سر و کار داریم و شکی نیست که قبل و بعد اینها میتواند تصویر کاملتری بسازد و شناخت بیشتری ایجاد کند. حالا خود گلستان نیمی از ماجرا را حذف کرده و ما شاهد قربان صدقه رفتنهایی هستیم یکطرفه. و احتمالا اگر روزی آن طرف نامهها هم منتشر شود، چیزی باشد که از خلقیات ابراهیم گلستان میدانیم.
دکتر پروین سلاجقه نیز در جمعبندی صحبتهای خود درباره کتاب منتشرشده از نامههای فروغ گفت: این کتابی که منتشر شده است به عقیده من برای شناخت یک نویسنده و شاعر هرگز من را کمک نخواهد کرد چراکه مسائل قویتری در خود متنها وجود دارد که این نامهها هیچ کدام از آن را ندارند. اینها فاقد ارزش است و ما باید بدانیم چه چیزی را قرار است ثابت کنیم؟ من این کار ابراهیم گلستان را غیراخلاقی میدانم مگر اینکه نامههای خودش را هم منتشر کند. نه اینکه نگاه سنتی به زن داشته باشد و وابستگی یک آدم به خودش را. اینها ارزش خاص ادبی ندارند و برای افرادی که دنبال جنجال هستند خوب هستند و نمیتوان از آنها اسناد تاریخی خاصی به دست آورد.
صفاریان نیز در پایان صحبتهای خود بیان کرد: چند وقتی است به مناسبت روز زن تصویر چهرههای ماندگار از زنها را میبینید که نشانه خوبی است و بزرگانی چون پروین اعتصامی و دیگران به چشم میآمدند، اما تصویری از فروغ فرخزاد ندیدم. حتی در دانشکده ادبیات اصفهان در پوستر برنامه، نام فروغ فرخزاد و عکسش نبود. در زمانی که دیگر در زمان احمدینژاد نیستیم و فضا بازتر شده است. این در صورتی است که رهبر انقلاب نیز دو بار از فروغ تعریف کردهاند.
در پایان این نشست که نزدیک به سه ساعت به طول انجامید حاضران در سالن با سخنرانان به گپ و گفت مشغول شدند.