استیون هاوکینگ تنها 21 سال داشت که پزشکان تشخیص دادند به بیماری نورون حرکتی مبتلاست و تنها چند سال دیگر از زندگی اش باقیست. با این حال اما این فیزیکدان مطرح همه را شگفت زده کرد؛ وی که روز گذشته دیده از جهان فرو بست تا سن 76 سالگی زندگی کرد.
در ادامه این مطلب قصد داریم نقل قول های ماندگار از این محقق و بنیانگذار مرکز کیهان شناسی نظری دانشگاه کمبریج و مولف کتاب پرفروش تاریخچه مختصری از زمان را از نظر بگذرانیم.
1- در باب دوران مدرسه
در انجام تکالیف چندان منظم نبودم و دبیرانم از دست خطم ناامید شده بودند. اما همکلاسی هایم اسم اینشتین را روی من گذاشته بودند و در نتیجه این حس در من ایجاد شده بود که نشانه های موفقیت و پیشرفت را در من می بینند. وقتی تنها دوازده سال داشتم یکی از دوستانم به دیگری گفت که اگر در آینده من به جایی رسیدم یک بسته شکلات رایگان به او می دهد. نمی دانم آیا این شرط هنوز به قوت خود باقیست یا خیر و اگر اینطور است کدامیک بازنده بوده اند.
از سخنرانی هاوکینگ، داستان کوتاه من، سال 2010
2- در باب حیات فرازمینی
اگر فرازمینی ها با ما ملاقات کنند شرایط مانند ورود کلمبس به خاک آمریکا خواهد بود که اگر خاطرتان باشد چندان به مذاق بومیان آمریکا خوش نیامد. برای آنکه ببینیم زندگی کنونی مان چطور می تواند به چیزی بدل شود که نمی خواهیم تنها کافیست نگاهی به خودمان بیاندازیم.
از کتاب نگاهی به هستی همراه با هاوکینگ، سال 2010
3- در باب معلولیت
اگر معلول هستید این مساله به احتمال خیلی زیاد تقصیر شما نیست و از طرفی نمی توان دیگران را به خاطر این شرایط سرزنش کرد. آدم باید نگرش مثبتی نسبت به همه چیز داشته باشد و بهترین بهره را از شرایطی که در آن قرار می گیرد ببرد. اگر فردی به لحاظ جسمی معلول است باید در نظر داشته باشد که فردی دیگر از نظر ذهنی از این مشکل رنج می برد. به نظر من انسان باید روی فعالیت هایی تمرکز نماید که در آنها ناتوانی جسمی نقشی در نتیجه کار ندارد. علم از جمله حوزه های مطلوب برای افراد معلول به شمار می رود زیرا بخش اعظم کار در ذهن صورت می گیرد. البته بخش زیادی از فعالیت های تجربی در این موارد حذف می شوند اما فعالیت های نظری به قوت خود باقی هستند و ایده آلند.
ناتوانی های من هیچگاه نقش زیادی در حوزه فعالیتم که همان فیزیک نظری است نداشته اند. در واقع از آنجا که به خاطر این مساله مجبور نبودم سخنرانی کنم یا کارهای مدیریتی انجام بدهم، این ناتوانی به نوعی به نفع من بود. من توانستم این مسیر را طی کنم، آن هم صرفا به خاطر حجم بالای کمک هایی که از همسر، فرزندان، همکاران و دانش آموزانم دریافتم کردم. من متوجه شدم که مردم به طور کلی آماده برای کمک کردن هستند اما برای آنکه احساس کنند تلاش هایشان به منظور کمک رسانی برایتان ارزش دارد باید آنها را تشویق به این کار کنید.
برگرفته از کتاب انسان های معلول و علم، سال 1984
4- در باب سفر در زمان
فرزندان استیون هاوکینگ
اگر میتوانستم به سال 1967 میلادی و زمان تولد اولین فرزندم باز می گشتم. سه فرزند من لحظات شیرینی را برایم ساختند.
در نیویورک تایمز، 2011
5- در باب سرنوشت و اختیار آزادانه
من متوجه شدم حتی آدم هایی که ادعا می کنند همه چیز از پیش تعیین شده است و نمی توان برای تغییر سرنوشت کاری انجام داد پیش از عبور از خیابان مطمئن می شوند ماشینی به آنها نزدیک نمی شود.
از سیاهچاله ها و جهان های نوظهور
6- در باب نقص
دفعه بعدی که فردی از اشتباهات شما گلایه کرد به او بگویید که این مساله شاید اتفاق خوبی باشد چون بدون نقص نه شما وجود داشتید نه من.
از مروری بر عالم هستی با هاوکینگ، سال 2010
7- در مورد بهره هوشی اش
هیچ نظری ندارم. آدم هایی که به بهره هوشی شان می بالند بازنده ها هستند.
در نیویورک تایمز، دسامبر 2004
8- در باب زنان
آنها تماما راز و رمز هستند
علوم تازه، 2012
9- نصیحت هایی که به فرزندانش کرد
اول به یاد داشته باشید که به ستاره ها نگاه کنید نه روی زمین را. دوم اینکه هیچ وقت از تلاش و کار دست بر ندارید. کار به شما معنا و هدف می دهد و زندگی بدون کار بی مفهوم است. سوم اینکه اگر به اندازه کافی خوشبخت بودید و عشق زندگی تان را پیدا کردید یادتان بماند که او را دارید و هیچوقت از او جدا نشوید.