فرزند آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، سندی که بیبیسی فارسی درباره رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت ایران منتشر کرده را خلاف واقع و تحریفشده خوانده است.
بیبیسی فارسی اخیرا در گزارشی بنا بر اسناد آرشیو ملی آمریکا نوشت کاشانی چند سال بعد از سرنگونی محمد مصدق در کودتای 28 مرداد - در شرایطی که با حکومت پهلوی اختلاف پیدا کرده و خانهنشین شده بود - به دوایت آیزنهاور، رئیس جمهوری ایالات متحده نامهای تظلمخواهانه نوشت و ابراز خرسندی کرد که «ایالات متحده آمریکا الگوی کشورهای امپریالیستی را دنبال نمیکند.»
اسناد همچنین نشان میدهد که این روحانی متنفذ حدود سه سال پیش از کودتا، در یکی از دیدارهای خود با مقامات سفارت در تهران، خواهان کمک مالی سری آمریکا شده بود. کاشانی همچنین گفته که توان آن را دارد ارتشی یک میلیونی متشکل از افرادی مانند سید حسین امامی - عضو جمعیت فدائیان اسلام و قاتل عبدالحسین هژیر (وزیر دربار) و احمد کسروی (پژوهشگر و حقوقدان) - تأسیس کند «تا ایران را از شر همه خائنان و دزدانی که بر آن حکومت میکنند نجات بدهد.»
سید محمود کاشانی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی که برای «تاریخ ایرانی» ارسال شده، درباره این اسناد نوشته است: «بیبیسی فارسی روز 25 بهمن 1396 با انتشار یک سند ادعایی و تفسیرهایی خلاف واقع از آن، دست به تبلیغات مسموم علیه آیتالله کاشانی در سایت خود و شبکههای اجتماعی زده است که این تبلیغات تازگی ندارد.
بیبیسی در این نوشته با تلاش برای تثبیت دروغ تاریخی کودتا علیه مصدق چنین وانمود میکند که آیتالله کاشانی با شخص محمدرضا شاه اختلاف پیدا کرده بوده است. این در حالی است که او به قانونشکنیهای دولتهایی که در پی شکست نهضت ملی ایران روی کار میآمدند اعتراض میکرد و نه به شخص محمدرضا شاه؛ بنابراین این گفته بیبیسی نیز خلاف واقع و تحریف مبارزات آیتالله کاشانی است.»
به نوشته کاشانی «بیبیسی فارسی در ادامه تحریف رویدادهای تاریخ نهضت ملی ایران به سندی از «آرشیو ملی ایالات متحد آمریکا» استناد کرده و با نقل مواردی از این سند حتی بر خلاف مندرجات آن، اتهامهایی را به آیتالله کاشانی نسبت داده است. خوانندگان این متن گمان میکنند این سند مربوط به سازمانهای رسمی اطلاعاتی آمریکاست؛ ولی واقعیت این است که آنچه «آرشیو ملی ایالات متحده» نامیده شده است هیچ ارتباطی به دولت ایالات متحده آمریکا ندارد و یک آرشیو خصوصی است که از سوی ملکُم برن، از هواداران سیاست انگلستان که درباره کودتا علیه مصدق تبلیغ میکند منتشر شده است.
از همین رو این سند ادعایی در مجموعه اسناد وزارت خارجه آمریکا که در سال 1989 میلادی برابر 1368 خورشیدی انتشار یافت و دربرگیرنده 508 سند سری و یا محرمانه مربوط به رویدادهای دوران نهضت ملی ایران است بازتاب ندارد.
همچنین در مجموعه 375 سند تکمیلی که از سوی وزارت خارجه آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در 15 ژوئن 2017 برابر با 25 خرداد 1396 منتشر گردید چنین سندی وجود ندارد؛ بنابراین این سند اعتبار ندارد و مندرجات آن نیز قابل استناد نیست. با این حال بیبیسی با استناد به همین سند ادعایی دروغهایی را به آیتالله کاشانی نسبت داده است که حتی در متن آن اثری از آنها به چشم نمیخورد.»
فرزند آیتالله کاشانی سپس به دیدار او با یک دیپلمات آمریکایی (جرالد دوهر) و ادعای درخواست کمک سری از ایالات متحده اشاره کرده و توضیح داده است: «آنچنان که از همین سند برمیآید دیدار آیتالله کاشانی با جرالد دوهر، کارمند سیاسی سفارت آمریکا در تهران با حضور سلیمان شاملو نماینده محلی خبرگزاری آسوشیتدپرس انجام شده است ولی در این سند هرگز درخواست «کمک مالی سری از آمریکا» به چشم نمیخورد و این یک تحریف آشکار بیبیسی از همین سند ادعایی و ادامه ترور شخصیت آیتالله کاشانی است.
همچنین اثری از این عبارت که کمک دولت آمریکا «میتواند او را به قویترین نیرو در خاورمیانه در برابر گسترش نفوذ کمونیسم تبدیل کند» وجود ندارد. از سوی دیگر این دیدار از نظر زمانی یک هفته پس از بازگشت آیتالله کاشانی از تبعید لبنان و پس از استقبال باشکوه مردم از فرودگاه مهرآباد تا خانه وی برگزار شده است.
آیا معقول است که با انتخاب آیتالله کاشانی به نمایندگی دوره شانزدهم مجلس در حالی که در تبعید به سر میبرد و با این پشتیبانی بیمانند ملت ایران از او، خواستار کمک آمریکا شده باشد برای آنکه قویترین نیرو در خاورمیانه شود؟ بیبیسی فارسی در بخش دیگری از نوشتههای 25 بهمن 1396 خود افزوده است: «مجموعه اسناد دولت آمریکا نشان میدهد که کاشانی قبل از وقوع کودتا با سفارت آمریکا در تماس بوده ولی این اسناد ثابت نمیکند که او به طور مستقیم در طرح کودتا شرکت داشته یا از آمریکاییها پولی دریافت کرده باشد.» این نوشته هم که به ظاهر بیطرفانه میآید از جهات گوناگون در راستای شبههافکنی در ذهن خوانندگان است.»
این استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرده که «آیتالله کاشانی هرگز هیچ تماسی با سفارت آمریکا در ایران و یا هیچ سفارتخانه دیگری نداشته است ولی مقامات آمریکایی به مناسبتهای گوناگون به دیدار وی میشتافتهاند» و افزوده است: «برای نمونه آورل هریمن، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا روز 23 تیر 1330 برای کمک به حل اختلاف ایران و انگلیس بر سر موضوع نفت به ایران آمد و دیداری با مصدق روز 24 تیر داشت.
هریمن روز 2 مرداد نیز دیداری دو ساعته با آیتالله کاشانی در خانه یکی از دوستان وی در قلهک داشت. روزنامههای «ایران ما» در 2 مرداد و «شاهد» در 6 مرداد 1330 متن کامل گفتوگوهای هریمن با آیتالله کاشانی را منتشر کردند.
آیتالله کاشانی در بخشی از سخنان خود گفت: «در هر صورت ما از شما هیچ چیز نمیخواهیم و هیچ کمکی توقع نداریم، جز اینکه در کار مملکت ما مداخله نکنید و به خصوص با انگلیسها که به کشور ما فشار وارد میکنند همکاری و مساعدت ننمایید…»
لوی هندرسن سفیر آمریکا در ایران نیز بارها از جمله روزهای 29 مرداد 1331 و 7 آبان 1331 با آیتالله کاشانی دیدار کرده است که خبرهای آن در روزنامههای کشور بازتاب دارند.
هندرسن در بخشی از گزارشی که از دیدار خود با آیتالله کاشانی به وزارت خارجه آمریکا فرستاده و در سند شماره 140 به تاریخ 9 نوامبر 1952 برابر با 18 آبان 1331 و در برگهای 398 تا 400 اسنادی که در 15 ژوئن 2017 برابر با 25 خرداد 1396 از سوی وزارت خارجه آمریکا انتشار یافت بازتاب دارد چنین گفته است: «به رغم زبان ناخویشتندار، کاشانی از شخصیتی دارای روحیه دوستانه برخوردار است و گاهگاه در گفتوگوی خود ملایم و همراه با جوکگویی و داستانهای خندهآور است.
من نمیدانم قصد او در گفتوگوهای بعدی چیست. چند روز پیش [جواد] بوشهری که پیش از این عضو کابینه مصدق بود و روابط دوستانهای با کاشانی دارد با اشاره به من فهماند که کاشانی خشنود خواهد بود اگر ایالات متحده در هزینههای سفر پارهای از شخصیتها که در کنفرانس اسلامی شرکت میکنند کمک کند. با این حال کاشانی هیچگونه اشارهای که نشان دهد خواستار چنین کمکی باشد نکرد.»
به این واقعیت تاریخی نیز باید توجه کرد که دولت آمریکا بر خلاف انگلستان سابقه استعماری در ایران و دیگر کشورهای جهان نداشت و پیشگامان نهضت ملی ایران عموما و شخص آیتالله کاشانی به رغم انتقادهایی که به عملکرد دولت آمریکا داشتند نسبت به سیاست ایالات متحده آمریکا در ایران بدبین نبودند.»
محمود کاشانی مینویسد: «آیتالله کاشانی پس از منحل کردن مجلس شورای ملی دوره هفدهم که سنگر دفاع از حقوق مردم و امنیت ملی کشور بود به دست مصدق و به شکست کشانیدن نهضت ملی ایران، با صدور اعلامیههایی، اعتراضهای شدیدی به دخالت دولت زاهدی در انتخابات مجلس دوره هجدهم داشت و در همین راستا نامهای به دبیرکل وقت سازمان ملل نوشت.
وی همچنین اعتراضهای گوناگونی به قرارداد کنسرسیوم نفت که در سال 1333 در مجلس مطرح بود انجام داد. آیتالله کاشانی سرانجام در آستانه برگزاری انتخابات فرمایشی دوره نوزدهم در دیماه سال 1334 برای پیشگیری از مبارزات سیاسی او بازداشت گردید. نامهای هم که در سال 1957 برابر 1336 خورشیدی به دوایت آیزنهاور رئیسجمهور وقت آمریکا با استقبال خطر از تهدیدهای داخلی نوشت سند ارزشمندی در مبارزات سیاسی وی میباشد که در این نوشته کوتاه فرصت پرداختن به مندرجات آن نیست.»
با وجوی که فرزند کاشانی به محتوای نامه اشارهای نکرده اما بیبیسی به نقل از اسناد آمریکا نوشته کاشانی در سال 1957 مخفیانه به دوایت آیزنهاور، رئیسجمهوری آمریکا نامهای تظلمخواهانه نوشته و از وضع بد اقتصادی و نرخ بالای بیکاری گرفته تا فقدان آزادی بیان و مطبوعات در ایران و اینکه زیر نظر پلیس بوده، گله کرده است.
او نوشت: «همه آن لیبرالهایی که علیه کمونیسم مبارزه میکردند و هنوز هم میکنند، یا به مضیقه افتاده یا کشته شدهاند.» یکی از آن «لیبرالها»، مظفر بقایی، رهبر حزب زحمتکشان ایران بوده، که مقامات در واشنگتن فکر میکردند پیشنویس نامه را او تهیه کرده، زیرا کاشانی سواد خواندن یا نوشتن انگلیسی نداشت.
در نامه آمده: «همه مردم ایران و عراق از بریتانیاییها شدیدا متنفرند، اما عوامل بریتانیا که در این کشورها فعالند آنها را ساکت نگه داشتهاند. نفرت از انگلستان و فرانسه در این بخش از دنیا عمومی است. مردم از حقههای آنها به خوبی مطلع هستند.»
نامه از آلمان به آدرس کاخ سفید پست شده بود. در متن نامه آمده که چون نگارنده به سفارت آمریکا و ایران در تهران و واشنگتن اطمینان ندارد آن را از آلمان پست میکند. به نظر میرسد ابوالقاسم کاشانی هیچگاه جواب نامه خود را نگرفته باشد؛ او دیگر در عرصه سیاسی ایران نفوذی نداشت. بنا بر سند، مقامات سفارت حتی از تایید این موضوع که نامهاش را دیدهاند خودداری کردند.
منبع: تاریخ ایرانی