سریال “مختارنامه” نزدیک به 10ماه هر شب جمعه مهمان خانههای بیشتر ایرانیان بود و بارها دلهای مردم این دیار را تا عاشورای سال 63 هجری پرواز داد. این سریال با بیانی شیوا و موشکافانه شرایط اجتماعی، سیاسی و اعتقادی حاکم بر جامعه مسلمان دهه هفتم هجری و مشکلات ائمه هدی (علیهم السلام) برای هدایتگری در این دوران را به تصویر کشید. در کل میتوان آن را از فاخرترین و تأثیرگذارترین سریالهای سیما دانست. در این مجال بر آنیم تا نگاهی کوتاه به ساختار و محتوای این سریال بیندازیم.
ساختاری که بیننده را به باور میرساند
ساختار سینمایی، صحنهپردازی، بازیها و جلوههای ویژه «مختارنامه» در تاریخ سریالهای ایرانی سیما بینظیر بود. کمتر فیلنامهای با این حجم و کیفیت بالا در ایران نگاشته شده است که هم از لحاظ سینمایی قوی باشد و هم سیر روایی خود را حفظ کند و هم تا حد زیادی به وقایع تاریخی متعهد باشد. بازیهای اکثر هنرپیشههای این سریال باورپذیر بود که خود نشاندهنده کارگردانی آقای میرباقری است. برای تماشاگران این سریال بسیار سخت خواهد بود که چهره متفاوتی برای شخصیتهای تاریخی به نمایش درآمده در این سریال تصور نمایند. بهدلیل مؤانست هنرپیشهها با نقششان، چهره بسیاری از کاراکترهای این سریال در ذهن مخاطبان حک شده است که میتوان به چهره مختار ثقفی، عبدالله ابن زبیر، محمد حنفیه، وهب، سائب ابن مالک، کیان، بن کامل، ابراهیم مالک اشتر و ابن زیاد اشاره کرد.
حرکت بر مدار واقعیات
بسیاری از فیلمسازان غربی که در ژانر تاریخی فیلم میسازند اعتقادی به وقایعنگاری و مستندگویی تاریخی ندارند و همین قدر که سیر کلی داستان با تاریخ مطابقتی نسبی داشته باشد برایشان کافی است. به همین دلیل است که به راحتی در آثار سینمایی جعل تاریخی صورت میگیرد و اتفاقاتی که هرگز اتفاق نیفتادهاند گنجانده میشود یا شخصیتهایی که هرگز وجود خارجی نداشتهاند، نقش اول فیلم میشوند. اما وقتی صحبت از تاریخ اسلام و وقایعی مانند عاشورا در میان است این شیوه فیلمسازی هیچ ارزشی ندارد و فیلمساز باید خود را متعهد به واقعیات تاریخی کند و سعی نماید با غبارروبی از چهره تاریخ، تا جایی که امکان دارد وقایع را آنگونه که بودهاند نمایش دهد.
از لحاظ محتوا، نویسندگان این سریال تا حدود زیادی به واقعیت متعهد بوده و تحقیقات جامعی را در کتب تاریخی به عمل آوردهاند؛ البته این کار مشکلی است، زیرا درباره کمتر شخصیتی در تاریخ اسلام به اندازه مختار ثقفی دروغپردازی شده است؛ تاریخنویسان مزدور اموی و زبیری از هیچ تهمت و افترایی به منتقم خون آل الله فروگذاری نکردهاند و تاریخ دوران وی سانسور شدیدی شده و مجعول است. تیم پژوهش این سریال کار بزرگی انجام داده و تا حد زیادی از چهره مختار ثقفی غبارروبی کردهاست.
با این حال در این سریال نیز برخی جابهجایی وقایع تاریخی مشاهده میشود، مانند شهادت همسر مختار که قبل از شهادت مختار نمایش داده شد اما در واقع پس از شهادت مختار اتفاق افتاده است. گاهی نیز نقش برخی از شخصیتها پررنگتر از واقعیت تاریخی بود، در این زمینه می توان به شخصیتی مانند ابنحر اشاره کرد. مواردی نیز جعل تاریخی بود؛ مانند سخنرانی مختار در قسمت آخر یا از هوش رفتن ابراهیم مالک در انتهای سریال؛ اما این موارد نه تنها لطمهای به داستان وارد نساخته، بلکه چهره دردمند مختار و معضلات وی و بیبصیرتی مردمان آن روزگار را بیش از پیش به مخاطب مینماید. موارد دیگری از جعل تاریخی نیز در جزییات سریال وجود داشت که بیشتر آنان توجیه سینمایی یا روایی داشتند. هیچ یک از موارد فوق، لطمهای جدی به سیر کلی روایی و تاریخی داستان نمیزند به جز دو بخش از داستان که به نظر نگارنده قابل بررسی است و توجیهی قابل قبول از جانب سازندگان این سریال برایشان ارائه نشد.
گفتگوی مسلم بن عقیل با ابن زیاد
«در مکالمه میان مسلم و ابن زیاد بحث حدیثی به میان میآید که شایسته توجه است، بد نیست متن گفتگو را از نظر بگذرانیم:
ابن زیاد: گمان دارید در خلافت حقی دارید که خلیفه را غاصب میخوانید؟
مسلم: گمان نیست، یقین است.
ابن زیاد: … این قول صریح و قاطع و محکم پیامبر است که فرمود کسی از من ارث نمیبرد. همه صحابه دور و نزدیک پیامبر بر این حدیث نبوی متفق القولند؛ حضرات چون نمیتوانند آشکارا با این حدیث بجنگند، خلیفه را دراز میکنند. که چه؟ که بدعت آورده.
مسلم: من نیز حدیث شریف نبوی را که نقل کردی، شنیدهام. علویان داعیه ارث و میراث ندارند، در خلافت حقی دارند مثل همه مسلمین. خلافت شایسته صلحا و نیکان و مقربین و مومنین امت است؛ به خدا علی و اولادش مقربترین و با تقواترین مردمان امتند …»
دلایلی برای یک استناد
حدیثی که ابن زیاد نقل میکند تنها یک راوی دارد و آن هم خلیفه اول است. این حدیث جعلی، مستمسک غصب فدک بود. با دستآویز قرار دادن این حدیث جعلی بود که میراث پیامبر اسلام (ص) برای دخت گرامیشان به یغما رفت. این حدیث جعلی، سنگ بنا و نقطه آغاز ظلم به اهل بیت پیامبر (ص) بود. اما در این سریال، مسلم از این حدیث با عنوان حدیث شریف نبوی!!! نام میبرد و اعتراضی هم نمیکند که کدام صحابه دور و نزدیک بر این حدیث متفق القولند!!!
سایت رسمی مختارنامه پس از پخش قسمت هشتم این سریال توضیح ذیل را منتشر کرد:
«طرح چنین حدیثی در سریال مختارنامه برای بسیاری از مخاطبان این تصور را ایجاد کرده که سریال مختارنامه این حدیث را تایید کرده حال آنکه طبق تحقیقات کارگردان و گروه پژوهش سریال، این حدیث «ساختگی» است و هیچ سندیت و اعتباری ندارد و عبیدالله نیز در جهت سیاست های مکارانه خود و در جمع بزرگان کوفه تلاش می کند تا با طرح این نکته جعلی، از آن بهره برداری خاص خود را بکند. در این سریال نیز مسلم پس از شنیدن این حدیث آن را تایید نکرده و فقط گفته من این حدیث را شنیده ام. بنابراین چنین اظهار نظری از سوی مسلم، هیچ نشانه ای مبنی بر تایید این حدیث جعلی از سوی سریال مطرح نمی کند.»
این توضیح نشان میدهد که گروه پژوهش سریال از ساختگی بودن این حدیث اطلاع داشتهاند. با این اوصاف، چرا در فیلمنامه این حدیث جعلی “حدیث شریف نبوی” نامیده شده است؟ و توضیح در سایت چه دردی را دوا میکند؟ آیا بیشتر خانوادههای ایرانی که این سریال را دیدهاند به سایت مراجعه میکنند تا متوجه شوند که این حدیث جعلی است و مسلم آن را نپذیرفته است؟
مرگی که دیده نشد!
مرگ ابن زیاد، با وجود کثرت جنایات و حساسیت مخاطب ایرانی نسبت به سرنوشت او در جریان نمایش سریال نشان داده نشد. کارگردان مجموعه، آقای میرباقری، در مورد نمایش داده نشدن کشتن ابن زیاد توضیحی ارائه داده، خلاصه توضیح ارائه شده این است که چون ابن زیاد در نبرد کشته میشود، نمایش کشته شدنش باعث ایجاد حس دلسوزی در بیننده و مظلومنمایی برای وی میشود.
اگر این توجیه را پذیریم باید از ایشان بپرسیم که آیا این حس فقط در مورد ابن زیاد صحت دارد یا عمر بن سعد و حرمله هم شامل این گزاره میشوند؟ در کتب تاریخی معتبر، عمر سعد در رختخواب توسط بن کامل کشته میشود اما در سریال وی مردانه مبارزه میکند و چندین نفر از شرطهها را میکشد و بعد کشته میشود. حرمله نیز در یک نبرد پهلوانمآبانه با مختار کشته میشود که این هم یک جعل تاریخی غیرقابل قبول است. در واقع حرمله دستگیر میشود و ذلیلانه نزد مختار آورده میشود و درنهایت بهدستور مختار پس از قطع دست و پایش به آتش افکنده میشود (و بدین سان نفرین سید ساجدین در موردش تحقق مییابد.) برای نگارنده نه جعل تاریخی در مورد جنگیدن و مبارزه حرمله و عمرسعد توجیهی دارد و نه نمایش ندادن از وسط دو نیم شدن ابن زیاد در جنگ با ابراهیم مالک.
شاهکاری که نقد میطلبد
باوجود این ایرادات، مختارنامه به عنوان یک شاهکار بیبدیل در میان مجموعههای با ژانر تاریخی، شایسته ستایش است؛ وارد ساختن نقد و نظر بر آن صرفا در جهت تکمیل و ارتقای چیزی است که بی شک مد نظر دست اندرکاران سریال بوده، و آن ارائه یک روایت ساده، روان و تا حد امکان صحیح از مختار و حواشی ماجرای او، به عنوان واقعهای کم اشاره و نایاب در بررسیهای تاریخ تشیع است، که دست بر قضا روشن کننده جدی زوایای تاریخ پر فراز و نشیب مبارزات حق طلبانه اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان ایشان محسوب میشود.
منبع:پایگاه رصد
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh