ماهان شبکه ایرانیان

تفسیر علمی قرآن از دیدگاه مفسران شیعه (۴)

۶

تفسیر علمی قرآن از دیدگاه مفسران شیعه (4)

6.آیت الله سید محمود طالقانی(متوفای 1358ش)
 

ایشان یکی از علمای انقلابی معاصر و مفسّر قرآن است که در مواردی از تفسیر خود، پرتوی از قرآن، از مسایل علمی، برای تبیین مقاصد و مفاهیم قرآنی، استفاده کرده اند؛ برای مثال در تفسیر سوره ی شمس، ذیل آیه ی «و الأرض و ما طحاها»
(شمس:9)، با استفاده از معانی لغوی کلمه «طحا» می گوید: خلاصه آنکه این آیه ی کوتاه و فشرده، با این تعبیر«مای» ابهام و فعل خاص، این حقایق را صراحتاً و ضمناً می رساند:
1.زمین در اغاز به منشأ پیوسته و خود فشرده بوده، و گرنه حدوث دفع طحاها معنا ندارد.
2.سپس نیرویی که نام و نشانی نداشته «ما» به کار آمده و آن را به صورت کره ای از منشأ اصلی جدا کرده و دور رانده است. این نیرو به صراحت فعل و مفعول طحاها و دلالت آن بر حدوث، باید دارای قدرت دفعی شده باشد که پس از جذب پدید آمده است.
3.لازمه ی اینگونه دفع ــ که بر جسم کروی زمین، وارد شده و آن را رانده است ــ حرکت وضعی آن می باشد.
4.واقعش دن زمین میان دو نیروی جذب و دفع، موجب حرکت انتقالی آن می گردد.
5.از آثار جدا شدن و رانده شدن زمین از جسم اصلی و اولی، خارج شدن آن از محیط جذب شدید و واقع شدن میان دو کشش مخالف، این بوده که به تدریج جرم آن امتداد و گسترش یافته، تا به صورت ثابت و متعادل کنونی در آمده است.
چنین به نظر می رسد که این معانی و لوازم به ضوح، از تعبیر این آیه استفاده شود و تأویل و تکلفی در میان نباشد؛ در واقع پیشرفت علم و تحقیق است که اینگونه آیات را تفسیر می نماید(طالقانی، 1348، ج2 از جزء سی ام، ص110).
آیت الله طالقانی در موارد متعددی از تفسیر خود، به رویکردهای جدید تفسیر علمی در زمینه علوم انسانی مثل تفسیر اجتماعی و اقتصادی و سیاسی قرآن روی آورده است و از این جهت، تفسیر او بسیار قابل استفاده است.

7.سید عبدالحسین طیب(متوفای 1370ش)
 

ایشان که از مفسران شیعه به شمار می آیند و روش تفسیر اجتهادی را دنبال می کنند، در تفسیر اطیب البیان در موارد متعددی، به توضیح آیات علمی پرداخته اند؛ از جمله ذیل آیه 29 سوره بقره در مورد آسمان های هفتگانه دیدگاه هیئت بطلمیوسی را ردّ می کنند و نیز این را که مقصود از هفت آسمان قمر، عطارد، زهره، شمس، مریخ، مشتری و ذحل باشد نمی پذیرد و نیز تطبیق کرات جوّیه و منظومه های شمسی را نمی پذیرند؛ زیرا تعداد آنها بیش از اینهاست که تاکنون کشف شده است.
در نهایت ایشان بر آن است که شاید فضای پهناور، مشتمل بر هفت طبقه باشد که طبقه ی اول آن همین آسمان پر ستاره است که ما مشاهده می کنیم، ولی حقیقت این طبقات هفتگانه را جز خدا، کس نمی داند (طیب، 1366، ج1، ص491).
بررسی: دیدگاه ایشان از طرفی ردّ برخی نظریه های علمی در باب تفسیر آیه است و از طرف دیگر، طرح احتمال علمی جدید (وجود هفت طبقه آسمان که آسمان دنیا نخستین آنهاست)؛ یعنی ایشان در تفسیر علمی، به صورت احتمالی سخن گفته است؛ همچنین در تفسیر آیه ی 219 بقره در مورد زیان های شراب خواری به معده و کبد و ریه و اعصاب و قلب و بینایی اشاره می کنند و سپس به نظرات پزشکان قدیم و جدید در این مورد استناد می کنند که کتاب ها در این موضوع نوشته اند(همان، ج2، ص426).

8.یعسوب الدین رستگار جویباری
 

ایشان از مفسران معاصر و صاحب تفسیر البصائر است. رستگار جویباری ذیل هر سوره، با مطرح کردن بیست بحث مختلف، راجع به فضیلت سوره، غرض، قرائت، لغت، نحو و ... تفسیر را انجام می دهد و یکی از بحث های آن، وجه اعجاز سوره یا
آیاتی از آن است که در این موارد، به مسایل علمی قرآن هم توجه کرده است؛ چنان که در مقدمه ی تفسیر می گوید: «قرآن اساس علوم دین و معارف اسلام است و کشف اسرار وجود و قوانین(نوامیس) طبیعت می کند و قرآن مصدر علوم اجتماعی و سیاسی است» (رستگار جویباری، 1413ق، ج1، ص6).
وی در جای دیگر، با شاهد آوردن از کلمات دانشمندان علوم تجربی، بیان می کند: «علوم طبیعی، فلسفی و ریاضیات که از قرن دهم میلادی رشد کرد، از قرآن اخذ شده است، بلکه اروپا شهر اسلام است» (همان، ص 98) و یا ذیل سوره ی شمس، طی بحثی مفصل که هفتاد صفحه است، راجع به خورشید، وزن، حرارت و گردش آن و خورشیدهای دیگر و ... از نظر علوم روز بحث می کند(همان، ج56، صص110و 180). این تفسیر، نمونه ای از تفاسیری است که برای روشن کردن معانی آیات قرآن، در حد زیادی از علوم مختلف کمک گرفته است.

9.محمد تقی شریعتی(متوفای 1355ش)
 

وی صاحب تفسیر نوین است که کتابش شامل تفسیر جزء سی ام قرآن کریم می باشد و در موارد متعدد، به اعجار علمی قرآن و آیات علمی آن اشاره می کند. او در مقدمه ی تفسیر می گوید: «در سوره ی نمل آیه ی 19، خداوند به صراحت از سخن گفتن مورچه خبر داده است(و مورچه ای گفت: ای مورچگان در مساکن خود داخل شوید، تا سلیمان و لشکریانش در حالی که ملتفت نباشند، شما را در هم نکوبند) و مفسران در معنای آیه درمانده بودند. برخی، بر اعجاز حضرت سلیمان حمل می کردند، در صورتی که معجزه برای اقناع مردم است و کسی نه سخن مورچه را می شنید و نه می فهمید؛ بعضی دیگر به تأویلات شگفتی می پرداختند، بسیاری هم تعبداً می پذیرفتند؛ تا علم
حشره شناسی پیشرفت نمود و در زمان ما معلوم شد مورچه سخن می گوید و از این قبیل معجزات هم در قرآن فراوان است» (شریعتی، 1335،ص67 مقدمه».
وی یکی از جنبه های اعجاز قرآن را اعجاز علمی می داند؛ برای مثال به آیاتی که درباره حرکت زمین یا مرکب بودن نور خورشید است، اشاره می کند(همان، ص66 مقدمه). او در جایی، آیه ی «نار الله الموقدة»(همزه: 7) را اشاره به اشعه ی «رونتگن» می داند؛ همان طور که یک دکتر مصری اعلام و اثبات کرده است(همان، ص64 مقدمه)؛ نیز ذیل آیه ی شریفه ی «و خلقناکم أزواجاً»(نبأ: 8)، آن را یک معجزه ی علمی قرآن می شمارد و تحت عنوان یک معجزه ی علمی، به بحث درباره زوجیت گیاهان و حیوانات از لحاظ علمی می پردازد و آیات دیگر قرآن راجع به این مطلب را شاهد می آورد(همان، ص11).

10.علامه طباطبایی(متوفای 1360ش).
 

ایشان صاحب تفسیر شریف المیزان و کتاب های فلسفی بدایه و نهایة الحکمه و نیز از متفکران، مفسران و فیلسوفان بزرگ شیعه، در قرن حاضر است. ایشان در مورد تفسیر علمی می فرمایند: «بعضی از مسلمانان در اثر غرق شدن در علوم طبیعی و مشابه آنها که مبتنی بر حس و تجربه است، به مذهب اصالت حس، از فلاسفه ی اروپا متمایل شدند و بعضی به طریق اصالة العمل، که ارزشی برای ادراکات قائل نیستند، مگر به مقداری که عملی بر آن مترتب شود ــ گرایش پیدا کردند؛ از این رو گفتند معارف دینی، با طریقه ی علمی(اصالت حس و ماده) معارضت ندارد و موارد آیات مخالف این نظر را، تأویل کردند و حتی معاد را با قوانین مادی، تطبیق نمودند و گفتند روح مادی است و از خواص ماده به دست می آید و نبوت یک نبوغ خاص اجتماعی است که موجب قانونگذاری، برای ایجاد مصالح می شود و
نتیجه گرفتند روایات، به خاطر خلطی که در آنهاست، قابل اعتماد نیست و تفسیر آیات قرآن، به طریق عقلی ــ که در تفسیرهای گذشتگان انجام می شد ــ را هم، علم، باطل کرد(روش عقلی را علم باطل کرد)؛ پس قرآن را باید با علم تفسیر نمود» (طباطبایی، 1397، ج1، ص87، با تلخیص و ترجمه).
ایشان در پایان این مطلب می فرمایند: «انما الکلام فی ان ما اورده علی مسالک السلف من المفسرین(ان ذلک تطبیقاً و لیس بتفسیر) وارد بعینه علی طریقتهم فی التفسیر»: آن اشکالی که بر روش تفسیر علمای گذشته وارد کرده اند که تفسیر نیست، بلکه تطبیق است [و همان اشکال] بر ایشان نیز وارد است (همان، ج1، 7 ــ 8 با تلخیص و ترجمه).
هر چند علامه، در تفسیر بعضی از آیات قرآن از علوم تجربی و نتایج آنها کمک می گیرد، چنانچه ذیل آیه ی شریفه ی «و جعلنا من الماء کلّ شیءٍ حیٍّ» (انبیاء:30) و حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم، می فرماید: «منظور این است که آب دخالت کاملی در وجود هر موجود زنده ای دارد ...و در بحث های علمی جدید، ارتباط حیات با آب واضح شده است» (ر.ک: همان، ذیل آیه ی 30سوره انبیاء).
و یا ذیل آیه ی شریفه ی «و السّماء بنیناها بأیدٍ و إنّا لموسعون» (ذاریات:47)، می فرماید: مراد، توسعه ی خلقت آسمان است؛ همان طور که علوم ریاضی، امروزه به این مسئله نظر دارد(همان، ج18، ص382).
این دو نوع برخورد علامه، با تفسیر علمی بدین جهت است که تفسیر علمی، چند نوع مختلف دارد که همگی یک حکم واحد ندارند؛ از این رو علامه در شمار قائلان به تفصیل در تفسیر علمی محسوب می شود؛ یعنی تحمیل نظریه های علمی بر قرآن را مردود می داند، ولی استخدام علوم در فهم قرآن را عملاً مجاز می شمارد.
منبع: نشریه شیعه شناسی، شماره 26.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان